تفاهمی با تماشاگر تنبل ندارم

کارگردان «وقتی خروس غلط می‌خواند» با اشاره به ویژگی‌های این اثر نمایشی درباره پروسه شکل‌گیری این نمایش و انتخاب ایده اجرایی اثر سخن گفت. علی شمس نویسنده و کارگردان نمایش «وقتی خروس غلط می خواند» که این روزها در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است در گفتگو با سینما خراسان درباره اندیشه پشت نمایش […]


کارگردان «وقتی خروس غلط می‌خواند» با اشاره به ویژگی‌های این اثر نمایشی درباره پروسه شکل‌گیری این نمایش و انتخاب ایده اجرایی اثر سخن گفت.

علی شمس نویسنده و کارگردان نمایش «وقتی خروس غلط می خواند» که این روزها در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است در گفتگو با سینما خراسان درباره اندیشه پشت نمایش و پرداختن به این مساله که اگر امکانی فراهم شود که بتوان جنایتکارانی را قبل از به قدرت رسیدن و دست به جنایت زدن از بین برد، چه اتفاقی رخ می‌دهد، گفت: من خیلی موافق نیستم که خودِ قبل از به قدرت رسیدن یک دیکتاتور، جنایتکار و قصاب انسانی، خیلی با خودِ بعد از به قدرت رسیدنشان موافق باشد. به این معنا که اگر دوسویه زیستی این ۲ نفر را یعنی زمانی که جوان است و آرمان هایی دارد با زمانی که پا به سن گذاشته و قدرت گرفته است، مواجه کنیم و به او نگوییم که این فرد تو هستی، طرف خودش را یک آدم فاسد و جنایتکار خطاب می‌کند.

وی با اشاره به حضور جنایتکاران مختلف از کالیگولا گرفته تا مکبث در این اثر نمایشی و به تصویرکشیدن پریشان احوالی این افراد در قالب یک فرد بیان کرد: معتقدم هیچ کس نیامد با وعده بهشت که جهنم را ایجاد نکند و این اتفاق یک امر تاریخی است و در تمام جغرافیای بشر وجود دارد. این اتفاق هم به دلیل ذات خشونتی است که در DNA ما وجود دارد چون این ژن اصلاح نشده است. در طول زمان بسیاری از نقایص فیزیکی ما اصلاح شده اما برخی از خصیصه‌ها در ژن ما هنوز تکامل پیدا نکرده که یکی از آن‌ها سبُعیت و خشونت ورزی است. بشر از ۲۰۰ هزار سال قبل حق را به خودش می‌داده است که جایی را اشغال کند، فردی را به دلیل مخالفت با خودش از بین ببرد و بدتر از آن انسان هموساپینی باشد که ۵ گونه دیگر بشر را که در دنیا زیست می‌کرده از بین ببرد و قتل عام کند.

شمس ادامه داد: از همین رو احساس می‌کردم که فضای اجرایی نمایش باید یک بی‌جغرافیایی تاریخی را در زیبایی شناسی خودش به مخاطب گوشزد می‌کرد که به واسطه آن با چرخش‌های زبانی مختلف از زبان امروز گرفته تا زبان آرکائیک و از زمان دیروز تا زمان امروز یک پدیده مکرر را به مخاطب نشان دهد که در این تکرار کسی، کسی را می‌کشد و این مساله یک زنجیره تمام نشدنی است و همواره اتفاق می‌افتد. این تنش حتی می‌تواند در خود یک انسان اتفاق بیفتد که در آن منِ قبل از قدرتم بخواهم منِ بعد از قدرتم را بکشم.

کارگردان نمایش «شب دشنه‌های بلند» درباره مونث گرفتن کاراکتر یک کشور و وجود ویژگی های زنانه در شخصیت مرد و بالعکس که به پررنگ شدن آنیما و آنیموس وجودی کاراکترها انجامیده است، توضیح داد: معتقدم زنانگی و مردانگی و اصولا امر جنسیت در مواجهه با قدرت یا زمانی که صاحب قدرت هستیم، تفاوتی نمی کند. انسان زیستی اگر زن باشد می تواند ملکه کاترین دوم بشود و اگر مرد باشد، می تواند کالیگولا شود. پس کاراکتر دیکتاتور نمایش از آنیما و آنیموسی که در هم ترکیب شده بهره می‌برد و هیچ معلوم نیست که اگر جنس دیگری زاده می‌شد این اتفاقات رخ نمی‌داد و فرد تبدیل به یک دیکتاتور جنایتکار نمی شد. معتقدم ما مبتلا به آسیب رساندن و خشونت نسبت به هم هستیم و گاها جای ظالم و مظلوم عوض می‌شود اما فعل خشونت ورزی و عمل شریرانه هیچ وقت متوقف نمی‌شود.

وی درباره بازی‌های زبانی و به کار بردن معانی مختلفی از یک واژه در نمایش بیان کرد: دوست داشتم یک برخورد پست مدرنیستی از آن دست برخوردهایی که در شعر پست مدرن با کلمه رخ می‌دهد، تجربه کنم. بازی‌های زبانی در این اجرا نسبت به دیگر کارهایم کمی رادیکال‌تر است و در جاهایی به شدت معنا دچار تنش شده، آن را به تعویق می‌اندازد، یا حتی معنی را از بین می‌برد و در خودش معنای ثانویه ای را تولید می‌کند. قصدم این بود زبانی را بنویسم که به گستره تاریخی که روایت می‌کنم، باشد بنابراین همنشینی کلمات بی‌ربط و دور از هم، کلماتی که در قرن چهارم هجری مصطلح بوده تا کلمه‌ای که الان مصطلح است و ایجاد ارتباط و آشتی دادن کلماتی که بعضا در یک جمله هرگز استفاده نشدند در اینجا برایم مطرح بود. زبان باید آنقدر مشتت و پراکنده می‌بود که پراکندگی تاریخ را همسو با ایده اجرا در کار به نمایش می‌گذاشت بنابراین زبان به نوعی بخشی از میزانسن می‌شود که الزاما قرار نیست خیلی جاها قصه‌ای را پیش ببرد برعکس قرار است قصه را نگه دارد و آن را عمودی به اجرا بتاباند و یک تعلیق معنایی را ایجاد کند.

شمس درباره انتقادی که درباره منسجم نبودن نمایش مطرح است و دیر ارتباط برقرار کردن مخاطب عام با اثر عنوان کرد: نمایش‌های من هیچگاه آثاری نبودند که مخاطب عام دوست داشته باشد. همیشه از پیش‌داشت‌ها و نگره‌های ذهنی و علقه‌های مخاطب به عنوان یک متریال اولیه استفاده می‌کنم برای مونتاژ نهایی حرفی که می‌خواهم بزنم یا تفسیری که مخاطب قرار است، داشته باشد بنابراین اگر مخاطبی با کارهایم ارتباط برقرار نمی کند مشکل من نیست و می تواند سالن را ترک کند. من با تماشاگری که مغز تنبلی دارد و جهان را براساس اسلوب ها و سویه‌های خودش قضاوت می‌کند نمی‌توانم زیاد به تفاهم برسم.

وی در پایان صحبت‌هایش یادآور شد: من در مواجهه با تئاتر به یک آسان‌گیری سلیقه‌ای معتقدم چون فکر می‌کنم ذهنیت های گوناگون، ویژگی‌های مختلفی را ارایه می دهند. ما برای آماده سازی این اثر نمایشی ۵ ماه تمرین داشتیم و این پروسه تمرین ها بسیار به قوام پیدا کردن و پخته شدن بازی ها کمک کرد.

بانیپال شومون، سام کبودوند، امیر باباشهابی، آناهیتا درگاهی، مارال فرجاد، زری محتشم و حسین پاکدل بازیگران این اثر نمایشی هستند که تا ۲۳ بهمن ماه در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه می رود.