مدیران تئاتر حذف نمی‌شوند؛ازیک صندلی به صندلی دیگر منتقل می‌شوند!

با انتصاب‌های جدید در اداره‌کل هنرهای نمایشی باردیگر مشخص شد مدیران تئاتری در میان صندلی‌های مختلف در رفت و آمدند و به نظر مدیران مادام‌العمر تئاتر خواهد بود. به گزارش سینما خراسان، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی در جدیدترین تصمیم گیری خود دست به ۳ انتصاب جدید زده است که نگاهی به این انتصاب‌ها حاکی […]


با انتصاب‌های جدید در اداره‌کل هنرهای نمایشی باردیگر مشخص شد مدیران تئاتری در میان صندلی‌های مختلف در رفت و آمدند و به نظر مدیران مادام‌العمر تئاتر خواهد بود.

به گزارش سینما خراسان، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی در جدیدترین تصمیم گیری خود دست به ۳ انتصاب جدید زده است که نگاهی به این انتصاب‌ها حاکی از چرخه تکراری مدیریت در بخش‌های مختلف تئاتر ایران است. طی سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که اگر فردی به عنوان مدیر وارد تئاتر ایران شود، به‌عنوان مدیر باقی خواهد ماند و فقط احتمال جابجایی صندلی مدیریت برای او وجود دارد.

در تئاتر ایران مدیران از یک صندلی به صندلی‌های دیگر جابجا می‌شوند بدون اینکه مشخص باشد این جابجایی به چه منظور است.

علی‌اصغر راسخ‌راد که به عنوان مدیر اداره برنامه‌های تئاتر فعالیت می‌کرد حالا به دفتر نمایش‌های آیینی و سنتی رفته است. مدیری که از خرداد سال ۹۵ وارد ساختمان استیجاری اداره برنامه‌های تئاتر شد که ماهانه چند ده میلیون تومان را بابت اجاره بها می‌بلعد، در دفتر نمایش‌های آیینی و سنتی جایگزین داود فتحعلی بیگی از هنرمندان و چهره‌های شناخته شده نمایش‌های آیینی و سنتی شده است.

از سوی دیگر محسن امیری که دوران سرپرستی و حضور او در شورای نظارت و ارزشیابی از پرحاشیه‌ترین دوره‌های فعالیت این شورا بود جایگزین علی‌اصغر راسخ‌راد در اداره برنامه‌های تئاتر شده است.

تنها انتصاب دور از تکرار جایگزینی رقیه وکیلی‌آذر در امور بین‌الملل اداره کل هنرهای نمایشی به جای سعید اسدی است که همزمان مسئولیت این بخش و همچنین ریاست مجموعه تئاتر شهر را بر عهده داشت.

این جابجایی‌ها در مدیریت تئاتر ایران تشابه زیادی به مقوله «پایستگی انرژی» دارد مبنی بر اینکه «انرژی نه از بین می‌رود و نه به وجود می‌آید و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود.»!

اینکه مدیران در تئاتر ایران هم قادر به برنامه‌ریزی در حوزه‌های مدیریتی از جمله مدیریت مجموعه‌های تئاتری و بخش‌های اداری تئاتر را دارند و هم توانایی حضور در عرصه‌های تخصصی، نکته قابل توجهی است که تنها در حوزه مدیریت در تئاتر ایران قابل رؤیت است.

به طور حتم دایره مدیریت تئاتر ایران طی یک دهه اخیر تنگ و تنگ‌تر شده و جز مواردی انگشت‌شمار، غالباً شاهد جابجایی چهره‌های تکراری در بخش‌های مختلف بوده‌ایم. آیا با تکرار مکرر این فرآیند باید امیدی به تغییر در شرایط داشته باشیم؟