به گزارش سینما خراسان به نقل از محمد حمزهای ،مستندساز و منتقد ، فیلم فصل ماهی سفید به کارگردانی قربان نجفی این روزها در سکوت خبری و تبلیغاتی در حال اکران است. در هجوم فیلمهای سطحی و خنثی بر پرده سپید سینماها که باعث قهر و تغییر ذائقه مخاطب هنر هفتم شده است، باید از فیلمهای جدی و فرهنگی مثل فصل ماهی سفید حمایت شود.
فیلم برداشتی آزاد از آخرین نمایشنامه آنتون چخوف نویسنده مطرح روسی است که در سال ۱۹۰۳ نوشته شده و در سال ۱۹۰۴ برای اولین بار در تئاتر هنری مسکو به کارگردانی کنستانتین استانیسلاوسکی و در مراسم افتتاحیه تئاتر شهر در سال ۱۳۵۱ به کارگردانی آربی اوانسیان و با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار و پرویز پورحسینی به روی صحنه رفت.
یکی از موفقیتهای فیلم بومی سازی قصهای با فضا و اتمسفر روسی به فضای شرقی و ایرانی است. در اکثر اقتباس های خارجی به ایرانی کمتر به نکته اساسی بومی سازی توجه میشود و در تاریخ داستان نویسی و سینما شاهد نمونه های موفق اندکی هستیم. قصه، روابط فردی و اجتماعی، کنش و واکنش های شخصیت ها و حس و حال فیلم کاملا ایرانی است.
فیلم به تمهای اصلی باغ آلبالو وفادار و مانند باغ آلبالو لایه دار و نمادین است. کاراکترها در یک انفعال جبری نسبت به اتفاقات پیرامونشان فرو رفتهاند. از نظر روایت و ساختاری هم، فیلم به باغ آلبالو وفادار است و روایتش را ساده و روان بیان میکند و روی احساسات مخاطب و نقاط عطف تاکید خاصی ندارد و کشف این نقاط را به عهده تماشاگر میگذارد.
فصل ماهی سفید به دنبال درگیری تفکری تا درگیری حسی و ذهنی مخاطب است؛ حتی در صحنه تجاوز به دختر خانواده، کارگردان این لحظه تلخ را از پشت در بسته آپارتمانی نیمه ساز روایت میکند و خانواده هم در همان کنش انفعالی جبری هیچ عکس العملی بروز نمیدهد و چنین ساختار روایی احتمالا به مذاق کسانی که روایت های کلاسیک را میپسندند نزدیک نیست.
یکی از لایههای فیلم هشداری در مورد نابودی طبیعت زیبای شمال کشور به خاطر ساخت آپارتمان و ویلاهای غیرکارشناسی و قارچ گونه است. طیفی با ارتباطات خاص و همکاری افراد بومی منفعت طلب در حال نابودی این خطه سرسبز ایران هستند. لهراسب با بازی میلاد کیمرام نماینده این طیف است. طیفی تازه به دوران رسیده که هویت شان تنها در پول و ثروت خلاصه میشود و خاک و سرزمین و اخلاق و فرهنگ و عشق و هویت در وجودشان مرده است. درد لایه درونی فیلم، انفعال جبری افراد اهل کتاب و مردم بومی منطقه است که تنها تماشاگر نابودی طبیعت و خاک و سرزمین آبا و اجدادیشان و فرهنگ و اخلاق و تاریخ و هویتشان هستند.
فیلم میتوانست به ورطه ملودرام سطحی و سوزناک گیشه پسند بیفتد؛ ولی کارگردان فیلم روی تاثیرات فرهنگی و اجتماعی آن تاکید کرده است.فصل ماهی سفید لایه های درونی و فرامتنی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی معاصر زیادی دارد. قربان نجفی در اولین تجربه کارگردانی سینمایی خود موفق است. او از دانش و تجربیات تئاتری و سینمایی خود در فیلم خوب استفاده کرده است، میزانسن های چند خطی، خلق لحظات تصویری (محو و فید شدن یکی از شخصیت های فیلم در سیاهی زیر زمین) که اگر این میزانسن ها و لحظات در فیلم بیشتر استفاده میشد با فیلم بهتری مواجه بودیم. فیلم چند ایراد تدوینی و کارگردانی دارد که با توجه به کلیت فیلم و اولین تجربه کارگردان قابل اعتنا نیست.
صحنه ای که شخصیت اصلی فیلم با بازی خوب و سنجیده محمد رضا فروتن موقع ترک اجباری خانه و سرزمین آبا و اجدادیش، با اندوه و بغض و خشم مشتی خاک برمیدارد و در باد رها می کند و امیدوارانه به افق خیره میشود، صحنه ای تلخ و تکان دهنده است و پیام اصلی فیلم در همین پلان خلاصه شده است.
در این فیلم شاهد بازی متفاوتی از فروتن هستیم. بازی زیرپوستی با سکوتی قدرتمند که هنوز به فردای سرزمین پدریش امیدوار است. بازی بازیگران در فیلم یکدست و روان است و هر کاراکتر قصه و نمایندگی نقش اجتماعی خود را به خوبی به نمایش میگذارند.
قربان نجفی در ادامه بومی سازی و ایرانی کردن فضای فیلم نقش فیرز پیشخدمت هشتاد و هفت باغ آلبالو را به یک کارگر افعانی تغییر میدهد و عیسی حسینی که از شاگران کلاس بازیگری خودش بوده این نقش را پر انرژی و باورپذیر بازی میکند. پیشخدمتی میانسال و وفادار به خانواده که روی خانه پدری و زمین آنها تعصب دارد. او نقش یک مهاجر افغانی را بازی می کند که تجربه ترک اجباری خانه و سرزمیناش را دارد و بهتر از دیگران میداند از بین رفتن خاک و سرزمین و خانه پدری چه آیندهی سیاهی دارد. فیلم فصل ماهی سفید در روایت و ساختار با خودش و مخاطبش صادق است و این صداقت قابل احترام است و هشدار فیلم باید شنیده شود.
فیلم «فصل ماهی سفید» اولین ساخته قربان نجفی، یک فیلم اجتماعی و خانوادگی است که در آن بازیگرانی همچون محمدرضا فروتن، لادن مستوفی، میلاد کیمرام، بیژن بنفشهخواه، شقایق دهقان، بهزاد خداویسی و ژاله علو، المیرا دهقان، رها خدایاری ایفای نقش کردهاند.
Δ