حسین علیشاپور خواننده موسیقی ایرانی در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر یک متن انتقادی منتشر کرد. به گزارش سینما خراسان، حسین علیشاپور خواننده موسیقی ایرانی در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر پس از انتشار ۲ متن انتقادی پوریا اخواص و امیر اثنی عشری نسبت به برخی سیاست های ستاد […]
حسین علیشاپور خواننده موسیقی ایرانی در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر یک متن انتقادی منتشر کرد.
به گزارش سینما خراسان، حسین علیشاپور خواننده موسیقی ایرانی در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر پس از انتشار ۲ متن انتقادی پوریا اخواص و امیر اثنی عشری نسبت به برخی سیاست های ستاد برگزاری جشنواره موسیقی فجر، متن دیگری را منتشر کرد.
در متن ارسالی حسین علیشاپور آمده است: «اگر بپذیریم که جشنواره های هنری، محملی برای نکوداشت هنر و هنرمند از طریق فراهم کردن ساز و کارهای لازم برای ارائه مطلوب تر و گسترده تر هنر یک هنرمند است، قاعدتا باید این گونه استنباط کنیم که در جشنواره ای به نام موسیقی فجر، نام و شان هنرِ هنرمندان باید در شکلی گسترده تر و مطلوب تر برآید. گو این که این جشنواره موسیقی فجر است و این دولت است که از هنرمند درخواست می کند تا در این فصل هنری حضور یابد و این موسم موسیقایی را رونق بخشد.
۲ تن از دوستان هنرمند آوازخوان، پوریا اخواص و امیر اثنی عشری با انتشار نامه هایی به دبیر و مسئولان جشنواره موسیقی فجر از حضور در جشنواره استنکاف کرده اند. یکی از دلایل ایشان قانون -بخوانید سیاست- عدم اجازه حضور یک خواننده در ۲ گروه بوده که گویا این سیاست، تغییر ماهیت داده و برخی دوستان عزیز در ۲ گروه نیز آواز می خوانند. البته که نگارنده نیز به دلیل همین سیاستگذاری از حضور در جشنواره خودداری نموده، چرا که ۲ گروهی که قرار بود بنده با آن ها اجرا کنم هر ۲ از دوستان عزیز من بودند و من ترجیح دادم که کلا در این فصل محضر دوستان نباشم. شاید این مساله ای باشد که برخی دیگر هم با آن مواجه بوده اند.
باری، مساله ای دیگر که اهمیت آن بسیار بیشتر از این سیاست اشتغال زایانه -باز هم بخوانید متممی بر جنبش ضد آوازخوان در موسیقی ایرانی که این بار در جشنواره نمودار شده- است، رعایت شان هنر و هنرمند از طریق برآوردن نامش، لااقل بر کاغذهای منتشره است. بگذریم که جشنواره اصولا چیزی به نام تکریم اخلاقی -رفتاری را گویا در برنامه خویش ندارد و از این روست که اهمال پشت اهمال پشت اهمال را خصوصا در حوزه روابط و برنامه ریزی آن شاهد بوده و خواهیم بود- در ادوار پیش البته بارقه هایی از این تکریم لااقل توسط نگارنده دیده می شد که آن نیز به درایت و ادب و معرفت شخصی و نه سیستم دولتی جشنواره مربوط بوده است- اما این خواسته دیگر واقعا چیز غریبی نیست. موسیقی، حرفه ای است منطبق بر رعایت رفاقت و لبخند و مبتنی است بر کلام خوش و رفتار نیکو و … و قاعدتا جشنواره که تبلور برنامه های موسیقی در طول یک سال است باید تابع این ماجرا باشد که گویا نیست و قرار نیست باشد.
نگارنده دبیر این جشنواره و برخی عوامل اجرایی آن را می شناسد و به نیکودلی و نیکوکاری ایشان واقف است اما گویا بنیان های این جشنواره طوری است که برای اصلاح امور این چنینی آن که اتفاقا جزو مهم ترین امور هستند، کاری از دست کسی برنمی آید و اصلا کارهای عادی هم از یاد می رود. گویا دیگر نمی شود هرس کرد .. شاید لازم باشد شخم زد این زمین را … .»
Δ