علی سلیمانی و سیروس همتی ۲ هنرمندی که در عرصه تئاتر دینی فعال هستند و در حال حاضر نیز نمایش «مردی در آینه» را روی صحنه دارند، درباره مشکلات و معضلات این حوزه به بحث و تبادل نظر پرداختند. سینما خراسان-گروه هنر-فریبرز دارایی-آروین مؤذنزاده: ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان زمان مناسبی برای […]
علی سلیمانی و سیروس همتی ۲ هنرمندی که در عرصه تئاتر دینی فعال هستند و در حال حاضر نیز نمایش «مردی در آینه» را روی صحنه دارند، درباره مشکلات و معضلات این حوزه به بحث و تبادل نظر پرداختند.
سینما خراسان-گروه هنر-فریبرز دارایی-آروین مؤذنزاده: ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان زمان مناسبی برای اجرای نمایشهای دینی و مذهبی است؛ آثاری که اکثراً با رویکرد پرداختن به مصائب زندگی ائمه اطهار (ع) و رویدادهای زندگی این بزرگواران روی صحنه میروند. در سالهای دور شاهد اجرای نمونههای موفقی از این آثار بودیم که حتی بسیاری از آنها بدون در نظر گرفتن لزوم اجرا در ماههای ذکر شده و بدون اینکه مُهر نمایش مناسبتی بر آنها بخورد در طول سال نیز به صحنه رفتند و با نگاهی تازه و از زاویه دیدی جدید و خلاقانه به گوشههای از زندگی امامان معصوم پرداختند.
اما متأسفانه چند سالی است که این روند رو به رشد معکوس شده و نه تنها کمتر شاهد اجرای آثار جذاب و با کیفیت در حوزه تئاتر مذهبی هستیم بلکه این نمایشها بیشتر به سمت آثاری سطحی و شعاری گرایش پیدا کردهاند.
به بهانه آسیب شناسی تئاتر دینی در سالهای اخیر پای صحبتهای علی سلیمانی و سیروس همتی دو هنرمند شناخته شده این حوزه نشستیم و نظرات آنها را درباره سیر تئاتر مذهبی و دینی در سالهای اخیر و کلیشهها و شعارهایی که باعث فاصله گرفتن مخاطبان از این نوع نمایشها شده است، جویا شدیم.
در حال حاضر نمایش «مردی در آینه» به کارگردانی و بازی علی سلیمانی در تالار وحدت روی صحنه است که سیروس همتی نیز در این اثر نمایشی یکی از نقشهای اصلی را برعهده دارد. این نمایش که تا ۸ خردادماه اجرا میشود از جمله آثاری است که در طول ۲۳ سال با نام «توبه نمیکنم» به کارگردانی سیدجواد هاشمی به صحنه رفته و حالا سلیمانی آن را با رویکردی و نامی جدید برای اجرا آماده کرده است.
در بخش اول این نشست سلیمانی و همتی درباره چگونگی شکلگیری نمایش «مردی در آینه»، لزوم داشتن زاویه نگاه جدید در آثار مذهبی و دور شدن از کلیشهها، فاصله گرفتن و بیانگیزگی هنرمندان شاخص تئاتر از نگارش و روی صحنه بردن نمایشهایی با مضامین مذهبی، مشکلات مدیریتی و نگاه تک بعدی مدیران در سفارش آثار مناسبتی و… صحبت کردند.
در بخش اول از این نشست با ما همراه باشید:
* در ابتدا به بهانه اجرای نمایش «مردی در آینه» که این روزها در تالار وحدت روی صحنه است توضیحی درباره چگونگی شکلگیری این اثر نمایشی از ایده تا اجرا ذکر کنید تا در ادامه به آسیبشناسی و بررسی روند تولید تئاتر دینی بپردازیم.
علی سلیمانی: من ۲۴ سال است که کار مذهبی میکنم و فعالیتم را هم از «کانون حر» در میدان راه آهن آغاز کردم و معتقدم در هر کشوری «تشیع» عمق بگیرد میتواند بازتاب خوبی در جامعه داشته باشد. مهرماه سال ۷۴ که چهارمین ترم دانشگاهی من بود، ما در «کانون حر» بچهها را دور هم جمع کردیم و قرار بر این شد که یک اثر نمایشی به صحنه ببریم. در آن جمع هنرمندانی چون مهرداد رایانی مخصوص، رحمان سیفیآزاد، کیومرث مرادی، حامد عقیلی، مجید آقاکریمی، سید جواد هاشمی، منوچهر اکبرلو، علی لهراسبی، رسول نقوی و خیلیهای دیگر حضور داشتند. سیدجواد هاشمی پیگیر این کار شد و قرار گذاشتیم اگر هم جایی برای اجرا پیدا نکردیم در همان «کانون حر» کارمان را به صحنه ببریم.
به همین ترتیب نمایش «توبه نمیکنم» توسط سیدجواد هاشمی نوشته و کارگردانی شد که اجرای آن حدود ۲۳ سال ادامه پیدا کرد تا اینکه قبل از عید من از سیدجواد هاشمی برای اجرای این نمایش در ماه رمضان اجازه گرفتم. البته قرار بر این شد که تغییراتی در متن داده شود و با تحلیل و نگرش جدیدی در کارگردانی به صحنه برود. از دوستانی هم که هم راستا با رویکرد اعتقادی من بودند مانند سیروس همتی، علی یعقوبزاده و محسن سلیمانی فارسانی دعوت کردم تا در اجرا همراه من باشند. بعد از آن شروع به خوانش جدیدی از متن کردیم و پیشنهادات و نگرشهای تازهای از طرف دوستان مطرح شد.
سلیمانی: متأسفانه میبینیم که در خیلی از نمایشهای مذهبی نوحهخوانی وجود دارد در صورتی که روضه و نوحه با وجود قابلاحترام و مقدس بودن جایشان در تئاتر نیست در تئاتر باید درام شکل بگیرد فردی به نام علی رضوانی اظهار تمایل کرده بود که این نمایش را تهیه کند و من هم تحلیل تازهام از متن را برای وی توضیح دادم که مورد قبولش واقع شد. حالا در مرحله بعد باید به دنبال تأمین هزینههای مالی میرفتیم که کار بسیار سختی بود. شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی مبلغی را به ما کمک کرد اما چون این مبلغ کفاف هزینههای ما را نمیداد به شهرداری و نهادهای دیگر هم مراجعه کردیم اما در نهایت با همان مبلغ اولیه تمرینها و آمادهسازی نمایش آغاز شد. خوشبختانه با مذاکرهای هم که با آقای حسینی معاون هنری وزارت ارشاد داشتیم تالار وحدت به صورت رایگان در اختیار ما قرار گرفت.
* آقای همتی حضور شما در این پروژه چطور رقم خورد؟
سیروس همتی: من چندسال مخاطب نمایش «توبه نمیکنم» بودم تا اینکه امسال به دعوت علی سلیمانی در اجرای تازه آن حضور پیدا کردم. البته ابتدا عذرخواهی کردم اما بعد از یکی دو هفته به گروه پیوستم. یکی از کارهایی که سلیمانی در بازخوانی دوباره متن انجام داده این است که زبان آرکائیک و ثقیل این روزهای نمایشهای مذهبی را شکانده و بازیگران خیلی راحت در صحنه دیالوگهایشان را به زبان میآورند.
سلیمانی در اجرای این نمایش علاوهبر تغییر نام نمایش، تعریف خودش از نمایش «توبه نمیکنم» را ضمن احترام به تعاریف قبلی که وجود داشته است، ارائه داد. در واقع حضور من در این نمایش به دلیل این بود که قواعد رسمی و کلیشه شده نمایشهای مذهبی در این اثر شکسته شد.
* در صحبتهای شما میتواند این نکته را متوجه شد که خودتان با وجود اینکه نمایشهای مذهبی کار کرده و نوشتهاید، به نوعی نسبت به حضور در اثری کلیشهای گارد داشته و دارید…
همتی: احساس میکردم علی سلیمانی نعل به نعل و واو به واو میخواهد اثری را اجرا کند که من در سالهای قبل تماشاگرش بودم اما از جلسه دوم متوجه شدم که اشتباه میکردم و این اجرا خیلی با اجراهای گذشته تفاوت دارد و اینجا بود که بازی کردن در این نمایش برایم قابل احترام و قابل دفاع بود و تا جایی هم که میتوانم برای آن تبلیغ میکنم.
سلیمانی: متأسفانه میبینیم که در خیلی از نمایشهای مذهبی نوحه خوانی وجود دارد در صورتی که روضه و نوحه خوانی با وجود قابل احترام و مقدس بودن جایشان در تئاتر نیست. در تئاتر باید درام وجود داشته باشد که ما نیز در این اجرا تلاش کردیم در همین راستا عمل کنیم و به جای استفاده از نوحه خوانی در صحنههای تراژیک از سازهایی چون عود و تار استفاده کردیم که تأثیرش خیلی بیشتر است و مخاطب اینجا با یک اثر هنری مواجه میشود.
این اتفاق مثل ربنایی است که محمدرضا شجریان خوانده است. البته قصد مقایسه ندارم اما میخواهم به یک ما به ازای بیرونی اشاره کنم. ویژگی آرتیستیکی که شجریان به «ربنا» بخشیده کاملاً از طرف مخاطب قابل دریافت است ضمن اینکه ادبیات آن ادبیات عرب است اما با این خوانش جدید، مخاطبان جذب اثر میشوند. در این نمایش نیز ما تلاش کردیم که نشانههای تصویری سمبلیکی از حضور ائمه داشته باشیم حالا هرکس متوجه آن شد که چه بهتر اگر هم کسی متوجه نشد با جنبههای بصری آن ارتباط برقرار میکند.
* تعریف شما به عنوان دو هنرمندی که سالهاست در زمینه تئاتر مذهبی و دینی فعالیت میکنید از تئاتر دینی چیست؟ معمولاً در آثاری که در این حوزه تولید میشود با برداشتهای تک بعدی از وقایع و شخصیتهای مذهبی روبرو هستیم و اصرار بر این است که چون به اسم تئاتر دینی اثری روی صحنه میرود، وقایع نمایش باید حتماً در آن دوران و در ارتباط مستقیم با زندگی شخصیتهای مذهبی باشد و با برانگیختن احساسات مخاطبان به هدف موردنظر دست یابند. شما به عنوان هنرمندان این عرصه به این معتقد نیستید که در نوع دیگری از تئاتر دینی هم میتوان مضامین موردنظر مثل دورویی، ایمان، دروغ، خیانت، تقوا و غیره را بیرون کشید و آنها را در چارچوب اتفاقات و شخصیتهای امروزی قرار داد؟
همتی: جلال ستاری جملهای دارد به این مضمون که پسوندهایی که به تئاتر اضافه میشوند حتماً باید ویژگیهای تئاتر را دارا باشند. پس تئاتر دینی اول باید تئاتر باشد بعد درباره مسائل دینی صحبت کند چون بعضی وقتها به دیدن اثری مینشینید که تئاتر است اما دینی نیست یا اینکه کاری دینی است و بیشتر با احساسات و روح و روان مخاطب سروکار دارد اما اصلاً تئاتر نیست و بیشتر روضه خوانی است. به عقیده من تئاتر دینی، «تئاتری» است که مبتنی بر موضوعات دینی نوشته و اجرا شود.
اما در تأیید صحبتهای شما باید بگویم که من درباره پرداختن به مضامین دینی در دنیای امروز دغدغه بسیاری دارم و نمایشنامهای هم در همین زمینه نوشتهام که «کاش میشد سرنوشت از سر نوشت» نام دارد و داستان آن درباره یک تعزیه گوشه به نام «تعزیه دختر خوتن» است که در آن دختری در چین در خواب، حضرت علی اکبر (ع) را میبیند و عاشق او میشود و راهی کربلا میشود اما ظهر عاشورا و بعد از شهادت حضرت علی اکبر (ع) به او میرسد.
بنابراین مضامینی مثل دروغ، ریا، عشق و خیلی از مقولههای دیگر قابلیت مورداستفاده قرار گرفتن در تئاترهای دینی ما را دارند و متأسفانه آنقدر سوژههای تکراری در مورد ائمه (ع) دستمایه نوشتن قرار گرفته که نگذاشته ارادت آدمهای دیگر نسبت به این افراد موردتوجه قرار گیرد. پس اگر موضع ما در تئاترهای دینی جدید نیست اما زاویه نگاهمان باید جدید باشد البته که چه بهتر که قصه و نگاهمان هر دو جدید باشد چون اینجاست که مخاطب رکب میخورد و شگفتزده میشود.
من در نمایشی به نام «ریحانه» که اتفاقاً علی سلیمانی هم در آن بازی میکرد مساله «فدک» را امروزی کردم. در آن نمایش زنی بعد از کشته شدن پدرش به دنبال گرفتن حقش که یک تکه زمین است در ادارههای مختلف سرگردان است. پس با چنین رویکردی مسائل امروزی هم در کنار وقایع تاریخی مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد.
* با این رویکرد مخاطب هم نسبت به نمایشهای دینی دافعه پیدا نمیکند چون متأسفانه این روزها تماشاگران نسبت به نمایشهای مذهبی دچار گارد شدهاند و همین که متوجه میشوند نمایشی مناسبتی روی صحنه است به تصور اینکه با اجرایی کلیشهای روبرو هستند دیگر تمایلی به دیدن آن نشان نمیدهند. وقتی این واکنش نسبت به دیدن چنین آثاری وجود دارد دیگر رویکرد تازه یک گروه نمایشی در پرداختن به مضامین تازه و جدید هم کمتر موردتوجه قرار میگیرد. متأسفانه تصور غالب این است که مخاطبان نمایشهای دینی تبدیل به یک سری تماشاگران «اتوبوسی» شدهاند که از نهادها و ارگانهای مختلف به دیدن چنین آثاری دعوت میشوند! البته منظورم نمایش شما نیست بلکه در مبحث کلان میخواهم به فاصله گرفتن تماشاگران بدنه تئاتر از این حوزه اشاره کنم.
سلیمانی: مساله دیگری هم که باید به آن اشاره کرد این است که سیستم نیز این اجازه را به ما بدهد که نمایشهایی با مضامین مذهبی در طول سال نیز به صحنه بروند نه اینکه اجرای این آثار مختص مناسبتهای خاص مثل ماههای محرم و صفر و رمضان باشد. البته مدیران فرهنگی ما باید به مدیران بالادستیشان جواب پس بدهند که برای محرم و رمضان چه برنامههایی تدارک دیدهاند از همین رو آنها هم به سرعت درصدد دعوت از یک گروه نمایشی برمیآیند تا در اسرع وقت نمایشی امتحان پس داده را اجرا کنند و پاسخگوی مدیران خود باشند.
* در دورهای هنرمندان شاخصی چون علی رفیعی و بهرام بیضایی را داشتیم که نمایشهای مذهبی به صحنه بردند و حتی نمایش «پل» محمد رحمانیان نمونه متاخر اجرای چنین آثاری است که با استقبال هم روبرو شد. این آثار با نگاه حرفهای و دراماتیک تمرین و اجرا میشد و لزوماً در مناسبتهای خاص هم به صحنه نمیرفت. اما نگاه مدیران ما به چنین آثاری آسیب جدی زد چون بدون برنامهریزی قبلی میبینند که مثلاً ماه رمضان نزدیک است و تصمیم میگیرند در یک بازه زمانی کوتاه سفارش اجرای یک کار را بدهند که در نتیجه حتی پروسه تولید این کارها هم دارد متفاوت میشود چون مدیران که فقط قصد دارند بیلان کاری ارائه دهند و هنرمندان هم پولشان را میگیرند و در مدت زمانی اندک نمایشی را برای آن مناسبت خاص آماده میکنند. این آفت به خصوص در یک دهه اخیر در مورد تئاترهایی که موضوع مذهبی دارند، وجود داشته و آسیب زننده بوده است.
همتی: مدیرانی بودند که در گذشته تفکرات مذهبی داشتند و حاضر نبودند هنرمندانی که از لحاظ ایدئولوژیک با آنها متفاوت بودند یا به نظرشان باورهای مذهبی کمرنگی داشتند نمایشهای دینی به صحنه ببرند و تنها به هنرمندانی خاص سفارش اجرا میدادند یا ترجیحشان این بود که خودشان اثری مذهبی اجرا کنند اما امروز که به عقب نگاه میکنیم، متوجه تغییر رویکرد این افراد و عوض شدن زاویه نگاه و تغییر باورهای دینیشان میشویم. این افراد امروزه ترجیح میدهند درباره عملکردشان در گذشته اصلاً صحبتی به میان نیاید!
همتی: مدیرانی بودند که در گذشته تفکرات مذهبی داشتند و حاضر نبودند هنرمندانی که به نظرشان باورهای مذهبی کم رنگی داشتند نمایشهای دینی به صحنه ببرند؛ امروز که به عقب نگاه میکنیم، متوجه تغییر رویکرد این افراد میشویم که امروزه ترجیح میدهند درباره عملکردشان در گذشته اصلاً صحبتی به میان نیاید! سلیمانی: مدیریت نداشتن مدیران در کارهای مذهبی باعث شده که نوع برخورد با هنرمندان متفاوت شود. بهعنوان نمونه محمد رحمانیان در نمایش «پل» با نگرشی متفاوت، یک فرد روضهخوان را روی صحنه تئاتر و در واقع به میان مردم آورده بود. رحمانیان کارکرد درست حضور یک روضهخوان روی صحنه تئاتر را پیدا کرده بود. معتقدم اگر در طول سال در کنار اجرای آثاری با سبکها و شیوههای مختلف، اجرای آثار دینی هم جایی داشته باشد مخاطبان از این فضا دور نمیشوند البته وجود رویکرد سیاسی در چنین آثاری سبب به حاشیه راندن آن هم میشود.
در نمایشی که ما روی صحنه بردهایم مخاطبان در ۴۰ دقیقه از نمایش مدام میخندند اما همان تماشاگرانی که تا چند دقیقه قبلش در حال خنده بودند به راحتی هم میتوانند گریه کنند. چون به لحاظ روانشناسی شما میتوانید کسی را که خوب میخندد به راحتی هم به گریه بیندازید. دلیل خنده مخاطبان نیز این است که به آنها نشان میدهیم حضرت علی (ع) در چه دوران مسمومی و با چه مردم کلاش و دورویی زندگی میکرده است و ما تلاش کردیم از این طریق آن دوران را به زبانی طنز و دلنشین به مخاطبمان نشان دهیم.
همتی: در دورهای، مدیرانی که تازه بر مسند مینشستند ابتدا برنامههای محرم و صفر و رمضان آن سال را مشخص میکردند و حتی من به یاد دارم در زمان مجید شریف خدایی از سه ماه قبل به ما پیش قسط اندکی میدادند تا بتوانیم گروه را دور هم جمع کرده و تمرین کنیم. آن زمان برای هنرمندان ما حرمت قائل بودند اما الان خیلی که به مدیران فشار بیاورید شاید بتوانید ۴۰-۵۰ میلیون برای یک پروژه ۷۰ نفره به شما پرداخت کنند چون دیگر خود سیستم نیازی به اجرای این آثار احساس نمیکند. این روزها آنقدر مشکلات اقتصادی زیاد شده است که مدیران ما ترجیح میدهند نمایشی در این حوزه اجرا نشود و پولش را برای مسائل دیگر هزینه کنند.
* جدا از مسائل مدیریتی خود هنرمندان هم دارند به سفارشی کار کردن تن میدهند. کمتر این دغدغه وجود دارد که هنرمندی بخواند نمایشی با موضوع مذهبی را در طول سال و در یک پروسه تمرین مناسب اجرا کند. اکثراً منتظر هستند نمایشی مناسبتی را در طول ۲۰ روز آماده کرده و به صحنه ببرند و مدام نمایشهای قدیمی را بدون رویکردی تازه و با حضور چهرههای تکراری هر سال اجرا میکنند. هنرمندان شاخصی هم که در گذشته نمایشهای مذهبی کار میکردند دیگر کنار کشیدهاند و تمایلی به اجرای چنین آثاری ندارند.
همتی: بله درست است.
* شما به عنوان هنرمندانی که در حوزه تئاتر مذهبی فعال هستید تا به حال شده که با انگ «هنرمند سفارشی» روبرو شوید و اصلاً این مساله در روند کاریتان تأثیر دارد و برایتان مهم است یا خیر.
سلیمانی: خب اگر بگوییم که تأثیر نداشته واقعی نیست ولی به هر حال من به این فضا اعتقاد دارم، نمیتوانم که دروغ بگویم پس نمیتوانم علاقه به حضور در چنین آثاری را کتمان کنم ضمن اینکه درس این کار را خواندهام و معتقدم از شاگردان خوب این حوزه هم هستم و بازتاب کارم را هم در چهره تماشاگرانی که دعوت میکنم، میبینم. من کار خودم را میکنم و به باورم عمل میکنم و جا پای کسانی میگذارم که فکر میکنم در این زمینه موفق بودهاند. الگوی من در این کار بهرام بیضایی، حمید امجد و محمد رحمانیان هستند پس وقتی بزرگان من وارد این حوزه شدهاند و موفق عمل کردهاند چرا من این کار را نکنم.
بله در کوران بیکاری و انقباضهای اجتماعی و اقتصادی ممکن است مجبور شوم نمایش سفارشی هم کار کنم اما چه بهتر که در راستای اندیشه و افکار من باشد. تئاتر مذهبی میتواند فاصله بین هنرمندان و روشنفکران تئاتر با عامه مردم را به شکلی شگفتانگیز پر کند. در دنیایی مدرن امروزی که پر از دسترسی به ماهواره و فضای مجازی است هنوز برخی از خانوادهها به فرزندانشان اجازه نمیدهند که تئاتر ببینند چون خیلی از تئاترها را نمیتوان همراه با خانواده دید و مسائلی در آنها مطرح میشود که مناسب همه افراد و سنین نیست.
* البته به شرط آنکه تئاترهایی به معنای واقعی کلمه برای مخاطبان به نمایش گذاشته شود نه به قول شما روضهخوانی و مداحی. به این شکل است که تماشاگران متوجه میشوند که تئاتر درست و با کیفیت چیست و تصور غلطشان از بین میرود…
سلیمانی: کشوری که تئاتر دارد کشور باسوادتری است نسبت به کشوری که تئاتر ندارد.
* البته درباره مناسب نبودن هر نمایشی برای همه افراد خانواده ما دچار ضعفهای دیگری هم هستیم چون هیچ اطلاع رسانی درباره مضمون و قصه نمایش قبل از اجرا وجود ندارد و اکثر کارگردانهای ما ترجیح میدهند به خلاصهای گنگ و نامفهوم از اثرشان اشاره کنند و بر این تصور هستند که مخاطبان را شگفت زده و سورپرایز میکنند. از طرف دیگر هیچ ردهبندی سنی هم در دیدن نمایشها به چشم نمیخورد و هرکس با هر سن و شرایطی میتواند هر نمایشی را که دوست داشت، ببیند.
سلیمانی: مساله دیگری هم وجود دارد. من ۲۷ کشور جهان را با آثار نمایشی مختلف گشتهام و هم در سنگال تئاتر اجرا کردهام هم در اروپا. زمانی که آثار آنها را میبینید و با نمایشهای به اصطلاح آوانگارد ایرانی مقایسه میکنید متوجه میشوید که نمایشهای ما تقلید درجه چندم کارهای آنهاست و برخی ملغمهای ایرانی هم به آن اضافه میکنند و توجهی به ویژگیهای اقلیمی خودمان ندارند.
ادامه دارد…
Δ