خاطره‌بازی با تندیس دوست‌داشتنی سینمای ایران

ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت سینما که آیین بزرگداشتش روز گذشته در افتتاحیه جشنواره فجر برگزار شد، خاطرات خود از طراحی و ساخت نشان «سیمرغ فجر» را مرور کرد. ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت و طراح نشان و تندیس «سیمرغ» جشنواره فیلم فجر در گفتگو با سینما خراسان همزمان برگزاری سی‌وهفتمین دوره این رویداد سینمایی، درباره چگونگی […]

ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت سینما که آیین بزرگداشتش روز گذشته در افتتاحیه جشنواره فجر برگزار شد، خاطرات خود از طراحی و ساخت نشان «سیمرغ فجر» را مرور کرد.

ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت و طراح نشان و تندیس «سیمرغ» جشنواره فیلم فجر در گفتگو با سینما خراسان همزمان برگزاری سی‌وهفتمین دوره این رویداد سینمایی، درباره چگونگی ایده اولیه طراحی و ساخت نشان و تندیس «سیمرغ» گفت: بعد از اینکه بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد، در سال ۱۳۶۲ همزمان با برگزاری دومین جشنواره فیلم فجر، طراحی پوستر این جشنواره به من سپرده شد.در سومین دوره جشنواره فیلم فجر و در زمان معاونت سینمایی فخرالدین انوار و محمد بهشتی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر سومین دوره جشنواره فیلم فجر، تصمیم گرفته شد برای جشنواره فیلم فجر یک نماد طراحی شود که این پیشنهاد از سوی سید محمد بهشتی ارائه شد.

حقیقی توضیح داد: در همفکری‌هایی طی چند ماه برای طراحی نماد جشنواره صورت گرفت، نماد ایده سیمرغ از درون جلسات و همفکری‌ها متولد شد. البته ایده‌های مختلفی درباره نماد جشنواره فیلم فجر ارائه شده بود که یکی از این نمادها «طاووس» بود، طاووس به این دلیل مورد توجه قرار گرفته بود که می‌توانست نماد زیبایی و رنگارنگی باشد و خصوصیات نسبتی است که ممکن بود با سینما پیدا کند.

ظرفیت‌های نمادین سیمرغ

وی تاکید کرد: یکی دیگر از نمادهایی که مورد بررسی قرار گرفت، نماد سیمرغ بود، در واقع حضور و جایگاه این نماد در اسطوره، شاهنامه و عرفان ایرانی از اهمیت بسیاری برخوردار بود. سیمرغ پرنده‌ای است که وجود خارجی ندارد، پرنده‌ای که یک نماد است و در بالای کوه قاف زندگی می‌کند که خود این کوه نیز یک نماد است. سیمرغ پرنده‌ای است که در بلندای کوه «زال» را بزرگ می‌کند که پدر رستم پهلوان اسطوره ایران است. همه این موارد در واقع ظرفیت روایت یک تفکر متعالی بود که در سینما نیز وجود داشت و سینما نیز می‌توانست چنین ظرفیت‌هایی داشته باشد، به همین دلیل سیمرغ به خوبی می‌توانست نسبت درستی با سینما داشته باشد.

این هنرمند توضیح داد: بعد از تایید سیمرغ به عنوان نماد جشنواره فیلم فجر، طراحی این نشان را آغاز کردم، برای این کار تحقیقات بسیاری انجام دادم و کتاب‌ها و تصاویر بسیاری که سیمرغ روی آن باشد مانند نگارگری‌های ایرانی، کاشی‌کاری‌ها، آثار حکاکی و حجاری را بررسی کردم، از تصاویر موجود در این کتاب‌ها یا کپی گرفتم، یا عکس و یا طراحی دستی کردم تا بتوانم بهترین اتودها را برای سیمرغ جشنواره پیدا کنم.

وی بیان کرد: این نماد از سال ۱۳۶۴ به‌عنوان نماد رسمی جشنواره فیلم فجر، روی سرکاغذها، پاکت‌ها و پوسترها استفاده شد. در همین سال بود که سفارش طراحی و ساخت تندیس جشنواره نیز به من داده شد.

حقیقی گفت: در آن زمان رایج بود که تندیس‌ها با فلز برنز ساخته شود اما من موافق این کار نبودم که چنین اتفاقی رخ دهد، چرا که سیمرغ نماد نور و شفافیت است و کالبد فیزیکی ندارد به همین دلیل تصمیم گرفته شد سیمرغ بلورین به صورت کریستال و شیشه‌ای طراحی و ساخته شود، طی سال‌ها برگزاری جشنواره شکل تندیس با تغییراتی همراه بود که در نهایت و در سال‌های اخیر، تندیس از شیشه ساخته شد که سیمرغ روی آن حکاکی شده است. البته گاهی برای این تغییرات با من مشورت‌هایی کردند و گاهی نیز این کار را انجام نداده اند.

هیچ‌گاه امکان ساخت «سیمرغ» در ایران نبود

وی ادامه داد: هیچگاه امکان تولید و ساخت تندیس سیمرغ جشنواره فیلم فجر در ایران وجود نداشت، در سال‌های ابتدایی، سیمرغ روی شیشه حکاکی می‌شد و پایه برنز و فلزی به صورت جدا برای آن ساخته می‌شد، از همان سال‌ها تکنولوژی که بتواند این سیمرغ را یکپارچه بریزد در ایران وجود نداشت و تا امروز نیز وجود ندارد.

این هنرمند بیان کرد: البته این نوع از هنر شیشه‌گری، ریخته‌گری یکپارچه را در ایران نداریم. حتی در سال ۶۸ به دیدن استادان این فن در پراگ در کشور چک رفتم و آن‌ها را ملاقات کردیم و سفارش ساخت این تندیس‌ها را دادیم، اما ۱۰ سال بعد که برای سفارش کار دوباره به آنجا رفتیم این استادان هنر نیز فوت کرده بودند.

حقیقی در پایان درباره خاطره تلخ خود از ساخت تندیس سیمرغ بلورین گفت: به خاطر دارم در سال ۱۳۶۸ یک نمونه گچی از تندیس سیمرغ را ساختم و به پراگ رفتم تا استاد فنی که پیدا کرده بودم آن را بسازد، اما به دلیل شرایط جنگ امکان انتقال دلار نبود و چک‌ها نیز تنها پول نقد می‌پذیرفتند و در نهایت موفق به این کار نشدیم. بعدها هم که امکان پرداخت نقدی به وجود آمد، استاد مورد نظر فوت کرده بود.