کامبیز درمبخش در مراسم نکوداشت خود در جریان شانزدهمین دوره جشن تصویر سال که روز جمعه ۱۷ اسفندماه برگزار شد، خاطراتی از مراسم بزرگداشتی که برایش گرفته بودند تعریف کرد. به گزارش سینما خراسان، آئین نکوداشت کامبیز درمبخش بهپاس شش دهه خلاقیت تصویری، بهعنوان یکی از هنرمندانی که تصاویرش به غنای بیشتر سواد بصری مخاطبان […]
کامبیز درمبخش در مراسم نکوداشت خود در جریان شانزدهمین دوره جشن تصویر سال که روز جمعه ۱۷ اسفندماه برگزار شد، خاطراتی از مراسم بزرگداشتی که برایش گرفته بودند تعریف کرد.
به گزارش سینما خراسان، آئین نکوداشت کامبیز درمبخش بهپاس شش دهه خلاقیت تصویری، بهعنوان یکی از هنرمندانی که تصاویرش به غنای بیشتر سواد بصری مخاطبان منجر شده است، جمعه ۱۷ اسفند ماه در تالار ناصری خانه هنرمندان ایران در جریان شانزدهمین دوره جشن تصویر سال برگزار شد.
در این مراسم که چهرههای مختلفی از عکاسان و فیلمسازان و تصویرپردازان حضور داشتند، بزرگمهر حسینپور همزمان با استقرار میهمانان در تالار، کشیدن تصویری از کامبیز درمبخش را آغاز کرد.
سیفاله صمدیان دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر در این مراسم گفت: ما چهار سال است که به نامِ نامی تصویر نکوداشت کسانی که وجودشان آبرودار تصویر شده است را برگزار میکنیم. سال اول با اکبر عالمی این برنامه آغاز شد چرا که تلاشهای او برای معرفی تصویر عده زیادی را با این وادی در سینما و تلوزیون آشنا کرد. دومین سال محمود کلاری و تصاویر جاودانهاش در سینما میهمان ما بود. تجلیل از عباس کیارستمی با همکاری رضا میرکریمی و جشنواره بینالمللی فیلم فجر انجام شد و سال گذشته در ستایشِ تصویر به علیرضا زریندست اختصاص یافت که کلمه در بیان آنچه او به تصویر کشیده است قاصر است نقشی که برای بزرگکردن کیفیت تصویر ایران، تربیت شاگران فراوان و کمک به فیلم اولیها و… انکار نشدنی است.
وی افزود: امسال وقتی برای برگزاری مراسم «در ستایش تصویر» در پنجمین سال وارد حوزه هنرهای تجسمی شدیم، کسی آن بالا ایستاده بود که میگفت کجا میخواهید بروید. درباره کارهایش نمیخواهم چیزی بگویم و دیگران که متخصصاند خواهند گفت. آمدهام از تصمیم بزرگ او بگویم که اگر او این تصمیم را نمیگرفت، ما چه چیزهایی را نداشتیم.
کامبیز درمبخش از استثنائاتی در هنر ایران است که وقتی به هر دلیلی پایش را از ایران بیرون گذاشت، به هر دلیلی آنجا نماند و به یک غربت ناخواسته یا خودخواسته پایان داد صمدیان با اشاره به خاطرهای از زندهیاد احمد شاملو در ادامه توضیح داد: دهه هفتاد یک دوره چند هفتهای وقتی داشتم از شاملو در خانهاش عکاسی میکردم به او گفتم شما در مصاحبهای گفته بودید که «من اینجاییام چراغم در این خانه میسوزد». گفتم هم زیباست و هم خطرناک است، نگران نبودید که این نگاه نوعی از شوونیسم و ناسیونالیزم کور را در میان جوانان دامن بزند؟ از آدمی مثل شما که جهان وطنی هستید و مرز ندارید چه حرف جانسوز و رمانتیکی بود که درآمد؟ شاملو گفت زمانی که برای معالجه و جراحی مغز در نیویورک، مستقر بودم، منِ مجنون هر روز از ساعت هشت تا ۹ صبح جلو در پستخانهای که میدانستم که قبل از ساعت ۹ باز نمیشود، قدم میزدم تا پستخانه باز شود که شاید کاغذی از ایران به دستم برسد. آن روزها شاملو و دکتر کاووسی با هم اختلاف زیادی داشتند در فضای مطبوعات منعکس میشد. از شاملو با شیطنت پرسیدم حتی اگر کاغذی از دکتر کاووسی باشد. گفت حتی از او.
وی بیان کرد: من آمدهام تا از درمبخش بهخاطر یک تصمیم بزرگ تشکر کنم. یک تصمیم بزرگ گرفت و غربت را از رو برد و برگشت. او از استثنائاتی در هنر ایران است که وقتی به هر دلیلی پایش را از ایران بیرون گذاشت، به هر دلیلی آنجا نماند و به یک غربت ناخواسته یا خودخواسته پایان داد.
دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر گفت: درمبخش ثانیهای بدون کاغذ سفید و قلمی که راه میرود، نمیبینید. من فقط تا به حال فقط زندهیاد عباس کیارستمی بزرگ را دیدم که ثانیه ثانیه زندگیاش را به خلق و تولید و کار میگذراند. خلاصهاش کنم که کامبیز درمبخش غربت را به غربت فرستاد.
پخش فیلم کوتاه «هشدار» ساخته کیومرث درمبخش برنامه بعدی این آئین نکوداشت بود.
مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان نیز گفت: کلامی در سخنان بزرگان هست و ما یاد گرفتهایم که با بزرگانمان با احترام و با کوچکترها با مهربانی برخورد کنیم. وجه اول این احترام باید در قلب و ذهن آدم باشد. وجه دوم این است که احترام باید به زبان جاری شود و مرحله سوم هم احترام در عرصه عمل است و باید این احترام در تلاش روزمره و قدردانی از حضور آنان جلوهگر شود تا شاگردپروری کنند و مسیر این حرکت تداوم پیدا کند.
جواد علیزاده کاریکاتوریست و سردبیر مجله طنز و کاریکاتور سخنران بعدی برنامه بود که در سخنانی کوتاه گفت: من خیلی خوشبختم که کاریکاتور را در کنار آقای درمبخش در مجله کاریکاتور آغاز کردم. شیفتگی و عشق ایشان به کار باعث میشد که ما هم کارمان را جدیتر بگیریم.
درمبخش بهخوبی نقشمایههای ایرانی را با نوعی زیباشناسی نوین در هم آمیخته و زبان شیرین طنز این مرز و بوم را در دو قالب طرحهایش به نمایش میگذارد. شوخطبعیهای زیرکانه و ظریف او، در بیشتر اوقات نمایش مسرتبخشی ایجاد میکنند که با نوآوری، بیننده را بهطور دائم شگفتزده میکند
مسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست و مدیرکل تجسمی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز در این برنامه گفت: کامبیز درمبخش بدون شک هنرمندی جهانی است، بنابراین نمیتوان او را در طیفی خاص و جغرافیایی محدود معنا کرد، او حتی متعلق به ایران هم نیست. هنرمندی بیبدیل که دامنه شهرت او در خارج از کشور باعث فخر و مباهات ایران زمین است.
وی شهرت درمبخش را مقطعی ندانست و ادامه داد: او هنرمندی است که هر روز تازهتر میشود و توانسته است حرفهای بسیاری در عرصه کارتون و طنز ترسیمی بزند. درمبخش بهخوبی نقشمایههای ایرانی را با نوعی زیباشناسی نوین در هم آمیخته و زبان شیرین طنز این مرز و بوم را در دو قالب طرحهایش به نمایش میگذارد. شوخطبعیهای زیرکانه و ظریف او، در بیشتر اوقات نمایش مسرتبخشی ایجاد میکنند که با نوآوری، بیننده را بهطور دائم شگفتزده میکند.
به گفته شجاعی طباطبایی، بخش عمدهای از حضور درمبخش در تعریف کارتون مطبوعاتی یا ژورنالیستی میگنجد اما این هنرمند با ذهن خلاق خود همزمان پایهگذار مفهوم تازهای از هنر کارتون میشود که با شرح همراه نیست ولی در یک ماهیت مشترک مجموع آثار درمبخش، هنری نوآورانه مبتنی بر خلاقیتهای فردی اوست.
وی بیان کرد: عنصر واحدی که به هنر او سبک و سیاق خاص میبخشد و طرحهای او را بهسان موج نوینی در کالبد تصاویر طنزآمیز در ایران و جهان معرفی میکند. این توان بالای هنری همگی نشأت گرفته از توانمندیهای فردی او در این عرصه است. بهیاد ندارم که درمبخش حرف از آموختن این زبان هنری در نزد استادی بزند. او همواره معنی و مفهوم نو با قالبهایی که در بستر زمان جاریست را ارائه میکند و بدعتگذاری او در ارائه آثارش، وزن و فرم طرحهایش بهطور دائم ارزش آثار او را مضاعف میکند.
شجاعی طباطبایی گفت: بدون شک درمبخش نماینده اندیشهای تازه و جسورانه در هنر کارتون ایران است که با حذف قید و بند از شیوه کلاسیک وارداتی قالب خود را یافته و در سبکی خلاصه میشود که کاملاً متعلق به خود اوست. در یک مقطع از زندگی هنری این هنرمند بزرگ، تلفیقی از مینیاتورهای ایرانی را شاهدیم که تداعیگر آثار سلطان محمد بهزاد و مظفرعلی هستند. او در این مجموعه پا را از چارچوبهای سنتی قرون گذشته فراتر میگذارد و به دوران معاصر کوچ میکند. در این طرحها شخصیتهای شاهنامه، خمسه نظامی، یوسف و زلیخای جامی و دیوان حافظ و بوستان سعدی بهگونهای دیگر سرگرم امور روزانه زندگی نوین و مسائل عصر جدید میشود.
وی توضیح داد: درمبخش در ترکیببندی آثار خود به فصاحتی زیبا در بیان تصویری دست مییابد که در اولین نگاه شامل خطوطی زیبا با فرمهایی خلاقانه است و در بیان تصویری به زیبایی در بازی با کادر ترکیبی طنزآمیز از هنری مدرن در کارتون را بهنمایش میگذارد. درمبخش در فرمهای ساده و ناباش حسی از شاعرانگی و طنز را بهدنیای کارتون عرضه میکند. در عین حال رمزگشایی از مضمون این طرحها برای مخاطبان او در ایران و جهان کار چندان دشواری نیست و این همه نشان از توان بیبدیل او درعرصه کارتون و طنز ترسیمی دارد.
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران بهعنوان سخنران بعدی در جایگاه حاضر شد و گفت: من از منش و رفتار کامبیز درمبخش بسیار خوشم میآید. او با این موقعیت بینالمللی همیشه در دسترس علاقهمندان و دانشجویان است. این رفتار در آثارش هم متجلی است. مهربانیای که نسبت به طبیعت دارد؛ باعث میشود که آدم با او راحت باشد و احساس نزدیکی کند.
وی تاکید کرد: درمبخش جهانی میاندیشد اما تک تک اجزای آثارش ایرانی است. برای من جالب است که او با این همه سابقه و تدام فعالیت، همچنان با طراوت کار میکند و آدم میتواند در کنار آثارش زندگی کند. در فضای کوچکی که در کتابفروشی نشر ثالث دارد، هر موقع از روز او را ببینید در حال کار است و رابطهاش با جوانها رابطه استاد-شاگردی نیست، رفاقتی است.
کامبیز درمبخش در ادامه مراسم روی صحنه آمد و خاطراتی از مراسم بزرگداشتی که در دولت احمدینژاد و روحانی برایش برگزار کرده بودند، تعریف کرد. وی گفت: بعضی میپرسند تو سوژههات را از کجا گیر میآوری و من میگویم از زندگی روزمره. آن زمان که میگفتند میخواهی گوجه بخری بیا محله ما؛ خبر دادند که بیا قرار است از شما تجلیل کنند. در آن مراسم از آقای منوچهر معتبر هم تجلیل میشد. مراسمی بود شبیه این پذیراییهای مراسم شام عروسی که ژله و قرمهسبزی قاطی میشود. حدود ده دقیقه خواندن بیوگرافی من طول کشید و قاب خاتمی به من هدیه دادند که یک جعبه مخملی هم به آن چسبانده شده بود. توی تاکسی که نشستم دیدم دو تا کارت خرید ۱۵۰ هزارتومانی شهروند توی جعبه بود. تماس گرفتم و گفتم من میخواهم اینها را پس بدهم.
وی افزود: در این دوره هم با من تماس گرفتند و گفتند برای تجلیل به موزه زندان قصر بیا. رفتم و دیدم که جمعیت زیادی هستند و خواستم جلو بروم که گفتند برو تو صف. وارد که شدیم یک لوله سفید به ما دادند و یک جعبه پذیرایی مثل مجالس ختم. بعد دیدم از این لوله سفید گچ بیرون میریزد و متوجه شدم که ساندویچ آیداست. بعد از کلی سخنرانی و سینهزنی و … کلی اسم خواندند که فلانی به عنوان بهترین هنرمند ناحیه فلان به فلان اتاق برود. در پایان مراسم باز هم یک قاب خاتم بود و این بار پیشرفت کرده بود. با دو تا کارت خرید ۵۰۰ تومنی!
صحبتهای شوخی جدی درمبخش حاضران را بهوجد آورده بود و دقایقی ایستاده به احترامش کف زدند.
در پایان مراسم، سیفاله صمدیان و مجید رجبی معمار، نمایندهای از سوی هادی مظفری مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی، محمود کلاری و علیرضا زریندست دو هنرمند تجلیل شده در سالهای گذشته مراسم «در ستایش تصویر» و احسان رسولاف از سوی بنیاد رسولاف، برای تجلیل از کامبیز درمبخش روی صحنه آمدند.
نشان سرو خانه هنرمندان ایران توسط مجید رجبی معمار به درمبخش اعطا شد.
بزرگمهر حسینپور، آخرین نفری بود که در این مراسم سخن گفت. او که لحظاتی قبل از آنکه روی سن بیاید کارش با بوم و تصویر درمبخش تمام شده بود، از حضور خالصانه و متواضعانه درمبخش در نشریات گل آقا و… یاد کرد و گفت: خوشحالم که در زمانهای زندگی میکنیم که او هم نفس میکشد. سپس تابلویی را در طول برنامه خلق کرده بود به کامبیز درمبخش تقدیم کرد.
مراسم با نمایش فیلم مستند «سینمای کاغذی» ساخته جواد آتشباری ادامه پیدا کرد.
مراسم پایانی شانزدهمین جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر ۲۴ اسفند ۱۳۹۷ در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
Δ