تهیه کننده سریال «نون خ» معتقد است که ۷۵در صد بر آورد سریال های خانگی، دستمزد بازیگران می شود و این ارقام سرسام آور به تلویزیون هم راه پیدا کرده است.مهدی فرجی با اعلام این خبر که که فصل چهرم این سریال نیز ساخته خواهد شد در گفت و گویی با تسنیم به نکات جالبی […]
تهیه کننده سریال «نون خ» معتقد است که ۷۵در صد بر آورد سریال های خانگی، دستمزد بازیگران می شود و این ارقام سرسام آور به تلویزیون هم راه پیدا کرده است.مهدی فرجی با اعلام این خبر که که فصل چهرم این سریال نیز ساخته خواهد شد در گفت و گویی با تسنیم به نکات جالبی اشاره کرده است.
چرا اکبر عبدی کنارهگیری کرد؟/ آذرنگ نیامد و سپاه منصور حذف شد؟
واقعیت این است فصل اول با خانم سپاه منصور و آقای آذرنگ کار کردیم و همکاری بسیار درخشانی بود. از هنرمندی و توانمندی آنها استفاده کردیم. در فصل دوم قصه بسیار سخت، طاقتفرسا، کنار رودخانه و بسیار دشواری وجود داشت و شرایط خانم سپاهمنصور در کار دیگری که حضور داشتند، تطبیق پیدا نکرد. لذا از قصه ما حذف شدند و حذفشان با فوت “مهلقا خانم” همراه بود. همواره سعی کردیم از آن پایهگذاری درستی که با حضور خانم سپاهمنصور اتفاق افتاد، بهرهمندی را داشته باشیم و این کار را بسیار درخشان آقای وفایی و آقای آقاخانی ریلگذاری کردند و در فقدانِ این کاراکتر از آموزههای اخلاقی و حمایتی این شخصیت داستانی درباره بنیان خانواده خیلی خوب استفاده شد.
در کنار خانم سپاه منصور، آقای آذرنگ همینطور؛ البته ایشان در فصل دوم حضور داشتند و کارآیی خوبی هم از خودشان نشان دادند و فصل سوم هم براساس حضور آذرنگ نوشته شد نقشی که آقای شادمانی بازی کردند، ابتدا آقای آذرنگ داشته باشند. اما درگیر فیلم سینمایی شدند و تا ۱۵ آذر فیلمبرداریشان طول کشید و در نتیجه به کار ما نرسیدند و سعی کردیم این جایگزینی را با آقای عبدی استاد بازیگری که لهجههای مختلف را به خوبی ادا میکنند و بسیار مورد علاقه مردمند، اتفاق بیفتد. حتی یک روز سر فیلمبرداری هم حاضر شدند اما از آنجایی که ایشان مشکل قلبی پیدا کردند و سپس به کرونا مبتلا شدند و از طرفی دیگر، شرایط سخت فیلمبرداری در کوه، دشت و کنار رودخانه و سرمای زیر ۱۸ درجه هم برای احوال ایشان مناسب نبود بنابراین ناچار شدیم جایگزین کنیم و خودشان این محبت را کردند.در فاصلهای که داشتیم یدالله شادمانی اضافه شد و خوشبختانه خوش درخشید. تا جایی که فیلمسازان بزرگی در قسمت سوم و چهارم در مورد ایشان صحبت کردند و شماره تلفن و مشخصاتشان را از من گرفتند و یکی از کسانی بود که خیلی دیده شد و توسط مردم بازیشان پسندیده شد.
قرار است نقش بهادرخان با بازی یدالله شادمانی و یا کاراکتر خلیل با بازی حمیدرضا آذرنگ در فصلهای بعدی باشد؟
حتماً انشاءالله. خیلی امیدواریم در فصل بعدی ما آقای آذرنگ را داشته باشیم که ایشان از ارکان “نونخ” به شمار میروند و خیلی بازی ایشان را مردم دوست دارند و خیلی خوب هم فرهنگ و لهجه کرمانشاهی و قومیت و فرهنگ کُردی را میشناسند؛ بنابراین در نوبتهای بعدی این تلاش وجود دارد که در خدمت ایشان باشیم.
“نونخ” سانسور شد؟
خیر. سانسوری وجود نداشت. سریال یک ظرفیتی دارد و نمیتوانستیم در آن قسمت نام بزرگان دیگری بیاوریم. بیشتر هدف یاد پیشکسوتان و از یادرفتهها بود؛ واقعیت این است در همان حدی دیدید که در فیلمنامه وجود داشت و گرفته شد و چیزی هم سانسور نشد. آنقدری که ظرفیت سریال ما وجود داشت پرداختیم و چیزی هم سانسور نشد.
“نونخ۳″ با اختلاف ناچیزی از “نونخ۲” ساخته شد بازیگری از شما مطالبه عجیب و غریبی نکرد
خیر. اینکه بگویم با مطالبه خیلی عجیب و غیرواقعی مواجه بودیم، خوشبختانه شاهد چنین اتفاقی نبودیم. تقریباً فصل سوم “نونخ” را با اختلاف ناچیزی به لحاظ قیمتی نسبت به فصل دوم ساختیم و در صورتی که میدانید قیمت ارز، تورم و تغییرات وحشتناکی در قیمتها وجود داشت. اگرچه کار ما به لحاظ هزینهای بسیار سنگین بود و گاهی به اندازه یک سریال الفویژه برابری میکرد. میدانید در کار ما هیچ سکانس زیر ۱۵ نفر نداشتیم و یا خیلی کم بود. عموماً شلوغ و پررفت و آمد و پُرپرسوناژ و در لوکیشنهای سنگین اتفاق می افتاد؛ اما با همه این اوصاف، مطالبه و دستمزدهای افراد خوشبختانه بازیگران و هنرمندان ما بسیار خوب، منطقی و کاملاً متعادل با موضوع برخورد کردند و به همین دلیل توانستیم این سریال را به سرانجام برسانیم.
ماجرای یک میلیاردی برای تبلیغ پسماندها در “نونخ” چه بود؟
نمیدانم این عدد از کجا آمده و این عددها را ندیدم. هزینههای مشارکت در سریالهای پربیننده تلویزیون بسیار بالا است و چندین برابر این باید داده شود یک کار تبلیغاتی ساخته شود. توجه ما به پسماند از حیثِ فرهنگسازی بود که یک عارضه مهم کشور است. سرمایههای مهمی را به دلیل عدم فرهنگسازی درستِ پسماندها، از دست میدهیم، چرا که در بازیافت برخی از این منابع برمیگردد و آوردههای خوبی هم اشتغال و سرمایه برمیگرداند.در فرهنگ ما تفکیک زباله و کاهش پسماند وجود ندارد، صرفاً براساس علاقه گروه سازنده این ارتباط با دوستان پسماند شکل گرفت و آموزشهایی هم در واقع به معنی اینکه نویسنده ما با کارشناسهای آنها نشست و مطالبی را در دورن فیلمنامه به شکل حرفهای آورد، اتفاق افتاد.
برخی از دوستان میگفتند به اهالی یک روستا نمیخورد این طوری درباره پسماند صحبت کنند. اما ما میگفتیم این روستای ما قدری تفاوت دارد گاهی لازم باشد انگلیسی حرف میزنند، درباره شخصیتهای جهانی و هنرمندان و ورزشکاران مشهور دنیا و مسائل سیاسی دنیا صحبت میکنند و این قابلیت را پذیرفتیم، این پسماند را رعایت میکنند و به شکل حرفهای بپردازیم.
به باند تهیهکنندگی در تلویزیون اعتقادی ندارید؟
واقعیت این است که خیر. تلویزیون یک جایی است که به کیفیت آثار نمایشی فکر میکند و در منظر بینندگان میلیونیاش قرار دارد و باید به افکار عمومی پاسخ بدهد و همچنین به کارشناسان، صاحبنظران و مطبوعات، به خبرگزاریها و رسانهها به همه اینها باید پاسخ دهد. بنابراین نمیتواند با ملاحظه رفتار کند و به یکسری از کسانی که کاربلد نیستند و شناخته شده نیستند، کارهای سنگین واگذار کند. اما از یک طرف هم بالأخره باید تهیهکنندگان جدید هم ورود کنند و نمیشود عموماً کسانی باشند که همواره حضور دارند و کار میکنند. باید جوانان و خون تازه در تهیهکنندگی تلویزیون وارد شود.
من اساساً به باندبازی در تلویزیون در موضوع تهیهکنندگی اعتقادی ندارم اگر اسم برخی از تهیهکنندگان را بیشتر میشنویم چون کارشان را بلدند و تلویزیون هم باید به مردم جواب بدهد؛ اگر این کار بَد شد نمیتوانند بگویند به جای آن یک نیروی جوان آوردیم که به آن آموزش بدهیم و این برای مخاطب پذیرفته نیست. سرمایه ملی هزینه میشود و باید کسانی بیایند که تجربه دارند و کارشان را بلدند. و یا از جوانانی استفاده شود که این اطمینان وجود داشته باشد که این حرفه را میشناسند و این قابلیت را دارند. و الان هم ترکیبی است از نیروهای قدیمی و با تجربه و هم جوانانی که برای بار اول و دوم میآیند و اتفاقاً هم در کارهای مختلف میدرخشند؛ بنابراین من هیچ اعتقادی به این باندبازیها ندارم.
وضعیت بیتعادل نمایشخانگی و بالا بردن دستمزدهای بازیگران را چگونه ارزیلبی می کنید ؟
واقعیت این است که من اعتقاد دارم در نمایشخانگی هم همهچیز در درازمدت به تعادل میرسد. بالأخره آنجا بخش خصوصی است و به بازگشت سرمایه فکر میکند، به همین دلیل شاید به دلیل ورود برخی از سرمایهدارانی که شاید رسانه و نمایشخانگی را نمیشناسند فعلاً آنجا پول حرف اول را میزند و همه در تلاشاند سرمایه بیشتری خرج کنند و چهرههای مطرحتری بیاورند. اما به مرور وقتی متوجه شوند قصه و داستان و کارگردانی اساس یک سریال و میزان بینندههای سریال را تعیین میکند آنجا هم به تعادل میرسیم و البته در عین حال سرمایهگذار باید به بازگشت سرمایهاش هم فکر کند؛ نمیتواند ۳۰ میلیارد خرج کند و ۱۰ میلیارد برگردد! رفته رفته دیگر این سرمایهگذارها میروند و به برخی از تهیهکنندگان میگویم شما به سرمایهگذارها مشاوره بدهید حالا که آمدند اشتغال و فضای کار برای هنرمندان بهوجود آوردند از این عرصه فرار نکنند.
الان یک حالت بیتعادلی وجود دارد و روی دستمزدها اثر گذاشته و بسیاری از چهرهها به سمت نمایشخانگی گرایش پیدا کردهاند؛ این چهرهها هم نه به خاطر ساختار و قصه با کیفیت بلکه صرفاً به خاطر پول بیشتر به این سمت رفتهاند. با گذشت مدت زمانی آسیب جدّی به نمایش خانگی خواهد زد و راه را مسدود میکند. از طرفی روی دستمزدهای عوامل و بازیگران تلویزیون هم اثر گذاشته است. تلویزیون با بودجه محدودی که دارد باید با آنها رقابت کند. امروز آنچه شما میبینید ممکن است برخی از چهرههای خیلی مطرح کمتر در تلویزیون باشند. من اعتقادم این است یک سریال با داستان و موقعیتهای نمایشی جذاب ساخته شود، حضور چهرهها مسئله بعدی است و مسئله اول نیست. مردم مینشینند و آن سریال را میبینند.
امسال در “گاندو” چند چهره داشت و در “نونخ” چند سوپراستار درجه یک وجود داشت؟ اما شما میزان بینندههای این سریالها را ببینند هرگز قابل مقایسه با تعداد بیش از ۹۰ درصد آثار نمایشخانگی نیست. به این دلیل که قصههای درست و موقعیت نمایشی خوبی بود و کارهای جذابی ساخته شد و با مخاطب میلیونی هم روبرو شد. من فکر میکنم در نمایشخانگی چارهای وجود ندارد و حتماً در درازمدت این تعادل بهوجود خواهد آمد.
قبول دارید۷۵ درصد بودجه فیلم و سریال، دستمزد بازیگران میشود!
بله. همینطور است. ما یک نُرمی (هنجار) داشتیم حدود ۴۰ درصد برآوردها، دستمزد بازیگران محسوب میشد اما این نُرم به یک چیزی حدود ۷۵ درصد رسیده و ارقام در بخش نمایشخانگی سرسام آور بالا رفته است.
آیا وقت آن فرا نرسیده که قاعدهمندی برای قرارداد بازیگران اتفاق بیفتد؟
من فکر میکنم این اتفاق شکل گرفته یعنی به هر حال حضور بازیگر، دستمزدها و نحوه حضورشان با یک قاعدهمندی همراه است و همین هم سلامت کار را تضمین میکند و اساساً همه جای دنیا وجود دارد. منتها سایر جاهای دنیا اصناف، اقشار و صنوف تعیین میکنند و در ایران چنین نیست. واقعاً باید به این سمت برویم و به یک نظاممندی برسیم. بنابراین در تلویزیون و نمایشخانگی، پول حدی دارد و نباید بدون حساب افزایش پیدا کند؛ بنابراین فکر میکنم این اتفاق به زودی خواهد افتاد و تلویزیون به سمت این نظاممندی و قاعدهمندی حرکت میکند و صنوف هم برای ماندگاریشان راهی به جز این کار ندارند.
یک مورد دیگری که خیلی سؤال میکنند بحث دستمزد سعید آقاخانی است که هم بازیگر نقش اول داستان است و هم کارگردان؛ آیا برای کارگردانی جدا دستمزد میگیرد یا برای بازیگری؟
سعید آقاخانی از اردیبهشت سال گذشته که پخش فصل دوم “نونخ” تمام شد تا فردوردین امسال، هیچ کار دیگری غیر از “نونخ۳” انجام نداد؛ با این وجود دستمزدی که از ما گرفتند کمتر از دستمزدی است که قرار بود در نمایشخانگی کار کنند و میگرفتند. یعنی اگر قرار بود این مدت را در نمایشخانگی کار کنند، حداقل دو برابر این درآمد داشتند، در حالی که پای کیفیت “نون.خ۳” ماندند و حداقل دستمزد را دریافت کردند. این به خاطر عِرق و تعصبشان به کار است.
در عرصه سریال سازی چطور گام بردارند که همچنان بتوانند مخاطبشان را در برابر چالش و رقابت با نمایشخانگی و فضایمجازی، حفظ کنند؟
من خبر دارم چیزی قریب به دو برابر این سریالهایی که در سال ۱۳۹۹ در رسانه ملّی ساخته شد الان در مرحله پیشتولید و تولید قرار دارد، بنابراین در سال ۱۴۰۰ افزایش تولید بسیار جدّی خواهیم داشت و در عین حال شوراهای شبکهها راهاندازی شدهاند و با آثار متنوع و جذابی روبرو خواهیم شد. از طرفی دیگر الفهای ویژهای در مرحله ساخت است و جلو میرود که نوید اتفاق خوبی را در تلویزیون میدهد؛ من امیدوارم تلویزیون با تلاشی که میکند به روزهای اوج خودش برگردد و مردم همچنان بیننده تلویزیون باشند. شخصاً نمایشخانگی را یک فرصت میدانم نه تهدید، باید از این فرصت برای معرفی فرهنگ و ظرفیتهای فرهنگی و سبک زندگیمان استفاده کنیم اگرچه نقدهایی الان وجود دارد که با نظارت درست میتوان این روند را به سمت و سوی درستی هدایت کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ