کارگردان و راوی «انقلاب جنسی۳» ضمن اشاره به رویکرد «طرح سوال» در ساخت این مستند، واکنش مدیران و نهادهای رسمی به این مستند را «سکوت» توصیف کردند. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سینما خراسان به نقل از مهر، استقبال از مستند «انقلاب جنسی ۳» نه فقط در فضای مجازی که در قالب برنامههای اکران دانشگاهی […]
کارگردان و راوی «انقلاب جنسی۳» ضمن اشاره به رویکرد «طرح سوال» در ساخت این مستند، واکنش مدیران و نهادهای رسمی به این مستند را «سکوت» توصیف کردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سینما خراسان به نقل از مهر، استقبال از مستند «انقلاب جنسی ۳» نه فقط در فضای مجازی که در قالب برنامههای اکران دانشگاهی همچنان ادامه دارد و این مستند بهواسطه دست گذاشتن روی یکی از مسائل حساس سالهای اخیر جامعه ایرانی، میتواند باب بحث و نظر در محافل تخصصی را باز کند.
حسین شمقدری کارگردان هر سه قسمت مستند «انقلاب جنسی» و محمد دلاوری که از قسمت دوم در مقام راوی با عوامل این مستند همراه شدهاست، همزمان با عرضه قسمت سوم مهمان سینما خراسان شدند.
در قسمت نخست این نشست شمقدری و دلاوری از دغدغههای خود در زمینه پرداختن به سوژه «بحران جنسی» در جامعه سخن گفتند و در بخش دوم به صورت مصداقی به ابهامات و سوالات درباره فرآیند ساخت و تولید «انقلاب جنسی ۳» پاسخ دادند.
قسمت سوم و پایانی گفتگوی سینما خراسان با حسین شمقدری کارگردان و محمد دلاوری راوی «انقلاب جنسی ۳» را در ادامه میخوانید؛
* گفتگو را از این نقطه آغاز کردیم که یکی از ویژگیهای مستند «انقلاب جنسی» این است که شما در مقام سازندگان از ابتدا حکم کلی نداشتهاید و گویی پا به پای مخاطب به دنبال یافتن یک پاسخ هستید؛ بعد از ساخت سه مستند فکر میکنید درباره این معضل به راهکاری رسیدهاید؟ مشخصاً به این دلیل میپرسم که به نظر میرسد در این سه مستند گامبهگام از صدور حکم قطعی و ارائه نسخه برای حل این معضل فاصله گرفتهاید…
حسین شمقدری: قدرت یک فیلم این است که بتواند حرفش را بدون پیام مستقیم به مخاطب منتقل کند و شریک شدن در یک تجربه برای مخاطب کافی باشد. رویکرد اصلی ما در این مستند هم همین بوده است. مضافبر اینکه فکر میکنم در زمینه بحران جنسی اساساً نسخهای وجود ندارد و هنوز در مرحله طرح سؤال هستیم. میتوانیم چیزهایی کلی را مطرح کنیم اما حالاحالاها باید روی این موضوع در محافل علمی ما کار شود؛ از جنبههای روانشناسانه و اجتماعی گرفته تا جنبههای حاکمیتی.
من بهعنوان یک فیلمساز پدیدهای را دیده و آن را مطرح کردهام. دیگر باید سر این نخ را بگیرند و بر سر آن مباحثه شکل بگیرد. تلویزیون باید کارشناسان مختلف را دعوت کند تا مواضع خود را مطرح کنند. این حتی برای مخاطب هم میتواند جذاب باشد. این میتواند شروع یک خیزش باشد. کتابهای مختلفی در این زمینه نوشته شده و گروههایی هم در محافل دانشگاهی مشغول کار روی این موضوع هستند اما هنوز مسیر زیادی تا مقصد داریم. به همه این دلایل به نظرم هنوز نمیتوان پاسخ مشخص به این ابهامات داد و هنوز در مرحله پرسش و دغدغه است…
* این معضل اما طبیعتاً حاصل یک سری کمکاریها و قصورها هم بوده است. برای ادامه مسیر و یک گام پیش رفتن، برنامهای برای به چالش کشیدن مقصران ندارید؛ اینکه کمی جدیتر سراغ این بخش بروید که چه کسانی باید عامل ایجاد تغییر در این شرایط باشند اما کمکاری میکنند؟
شمقدری: واقعاً هیچوقت اینگونه به مسئله نگاه نکردهام. بهعنوان مثال در مقولهای مانند «حجاب اجباری» شاید بتوان سراغ تاریخ معاصر رفتن و اولین مسئولانی که در این زمینه احکامی را صادر کردهاند از میرحسین موسوی تا حسن روحانی را به چالش کشید اما واقعاً هیچوقت به این مدل در مستندسازی فکر نکرده بودم…
* اساساً به چالش کشیدن عاملان را ضروری میدانید؟
شمقدری: یک رویکرد هم میتواند همین باشد. این موضوعی است که با رویکردها و نگاههای مختلف میتوان به آن پرداخت و حالاحالاها جای کار دارد. این موضوع هنوز سوژه جذاب، چالشی و مهمی است و دیگران هم میتوانند وارد این میدان شوند. خیلیهای دیگر در این عرصه میتوانند کار کنند و کار هم صرفاً به معنای مستندسازی نیست. رسانهها و مطبوعات میتوانند پروندههای موضوعی بسیاری در این زمینه کار کنند. ما اما به این مدل که سراغ اشخاص برویم و کارنامهها را به چالش بکشیم فکر نکرده بودیم…
شمقدری: در زمینه بحران جنسی اساساً نسخهای وجود ندارد و هنوز در مرحله طرح سؤال هستیم. میتوانیم چیزهایی کلی را مطرح کنیم اما حالاحالاها باید روی این موضوع در محافل علمی ما کار شود؛ از جنبههای روانشناسانه و اجتماعی گرفته تا جنبههای حاکمیتی محمد دلاوری: نیاز به چالش در این زمینه هم هست اما شخصاً، فرد خاصی را در این زمینه مقصر نمیدانم. اتمسفری از جایی زاییده و بزرگ شده و همه ما را تحتتأثیر خود قرار داده است. از جایی به بعد ما بدیهیاتی مانند اینکه انسانها میتوانند عاشق شوند را هم فراموش کردهایم. فراموش کردیم که ذات جهان «عشق» است و به همین دلیل خیلی از کشورها تلاش میکنند «پل عشاق» را به رسمیت بشناسند.
اگر کشورها خرابههای جنگش را بهعنوان میراث و یادگار حفظ کرده، در کنار آن پل عشاق را هم احداث کرده است. در نبود «عشق» سازوکار عالم برقرار نمیماند. این در ادبیات ما هم آمده است؛ «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید» وقتی به این بدیهیات بیاعتناییم، چنین شرایطی را هم باید تجربه کنیم. اسلام هم با بروز و ظهور این «عشق» و «محبت» در پیکره جامعه مشکلی ندارد. این محبت تسکیندهنده روح جامعه است. چرا یاد گرفتهایم این عاشقی و عشقورزیدن را باید در پستو نهان کنیم و در متن جامعه هیچ نشانهای از آن نداشته باشیم؟
در همین مستند مصاحبه با مردم داشتیم درباره اینکه آخرین بار چه زمانی به همسرت ابراز علاقه کردهای و به او گفتهای «دوستت دارم». دیدیم که در پاسخ یا خجالت میکشند و یا اصلاً فکر میکنند در بهم ریختگی اوضاع اقتصادی نباید این ابراز علاقه وجود داشته باشد. همه اینها تبدیل به عارضه در جامعه میشود…
* اتفاقاً خاطرم هست زمانی فریدون جیرانی میگفت در متن فیلمنامهها دیالوگ «دوستت دارم»، دیالوگ ممنوعه بود و از طرف ناظران حذف میشد…
دلاوری: این اتفاق واقعاً وحشتناک است و نمیدانم هم ریشه در کجا دارد؟ قطعاً این ممنوعیت ریشه در دین و فرهنگ ما ندارد، برخاسته از یک عرف اشتباه است. آدمهایی که نمیتوانند علاقه و محبت خود را بروز دهند، بداخلاق و متلاطم هستند. اینها همانهایی میشوند که نمیتوانند نیازهای عاطفی و حتی جنسیشان را بیدغدغه پیگیری و برآورده کنند. همین آدمها هستند که به یکدیگر پرخاش میکنند. این یک گزاره ساده است و به نظرم بهتر است مطالبه آن از دل همین گروههای مذهبی و فرهنگی کلید بخورد. همین جماعت معتقد باید پیگیر رفع موانع بر سر بروز اجتماعی عشق و علاقه آدمها باشند.
* هر دو نفر در صحبتهایتان تأکید دارید که از خاستگاه یک فرد مذهبی و معتقد این مباحث را مطرح و در قالب مستند روایت کردهاید. در عین حال میدانیم گروهی از افراد متدین کمی متعصبتر، نگاههایی از جنس مستند شما را برآمده از نوعی پلورالیسم میدانند و آن را برنمیتابند. در مسیر ساخت و نمایش این آثار برخورد و واکنشی از سوی این گروه نداشتهاید که مثلاً شما را درباره دست گذاشتن روی اولویتهای اشتباه مورد مواخذه قرار دهند؟
دلاوری: نکته جالب اتفاقاً این است که بخشی از افرادی که تا امروز واکنشهای خیلی مثبتی به این مستند داشتهاند و با من صحبت کردهاند، بخشی از بچههای حزباللهی و فوق معتقد بودند که برای خودم نظراتشان تعجببرانگیز بود. این بچهها نه تنها با فیلم ارتباط برقرار کردهاند که این نگاه را یکی از مدافعان اصلی تفکر اسلامی واقعی قلمداد میکنند.
دلاوری: دو گروه با این مستند ارتباط برقرار کردهاند؛ یکی همین بچههای حزباللهی درجه یک و دیگری هم افرادی که لااقل در ظاهر هیچ شباهتی این گروه اول ندارند. شخصاً یکی از معدود کارهایی است که انجام میدهم و چنین بازخوردی از طرف مخاطب میگیرم از این منظر فکر میکنم جریانات حاکمیتی فرهنگ، بهشدت از قشر متدین جامعه هم عقب ماندهاند. بچه مسجدیهای سفتوسخت ما امروز نگاههای متفاوتی پیدا کردهاند. همین حسین شمقدری بهعنوان یک بچه حزباللهی به عقیده من ۱۸ عیار، سراغ چنین موضوعی آمده و این مستند را ساخته است. متأسفانه بهرغم این نگاههای پیشرو، آن نگاه مدیریتی خسته و بیحال است که نمیخواهد همراهی و واکنشی با این نگاههای تازه داشته باشد.
* آقای شمقدری شما احیاناً واکنشی از سر تعصب مذهبی شاهد نبودهاید؟
شمقدری: بودن که بوده است اما خیلی کم. حتی بودن د کسانی که رویکرد ما در این مستندها را مصداق «بیحیایی» توصیف کردند اما واقعیت این است که قاطبه بچه حزباللهیها کار را بسیار دوست داشتند و با آن همراه شدهاند…
دلاوری: دقیقاً نکته جالب این است که دو گروه با این مستند ارتباط برقرار کردهاند؛ یکی همین بچههای حزباللهی درجه یک و دیگری هم افرادی که لااقل در ظاهر هیچ شباهتی این گروه اول ندارند. شخصاً یکی از معدود کارهایی است که انجام میدهم و چنین بازخوردی از طرف مخاطب میگیرم. انگار این مباحث آنقدر حرف همه است که این میزان از تفاوت نگاه در میان مخاطبان همراه با آن دیده میشود. حسم این است که از معدود مباحثی است که تقریباً طیفهای مختلف جامعه درباره آن اجماعنظر دارند.
* از طرف نهادهای رسمی و مدیران فرهنگی هم بازخوردی داشتهاید؟
شمقدری: نه. این گروه غالباً سکوت کردهاند.
دلاوری: خوشبختانه متولیان نهادهای رسمی و دولتمردان ما نه فیلم میبینند، نه کتاب میخوانند! (با خنده)
* اصلاً بعید است مطلع شده باشند چنین محصولی تولید شده است!
دلاوری: احتمالاً اسم «انقلاب جنسی» را هم نشنیدهاند. اتفاقاً به جهت مصرف نکردن محصولات فرهنگی است که اینقدر خیالشان راحت است!
* مستندسازی هزینهبر است و در این سه قسمت «انقلاب جنسی» هم پیشرفت فنی تیم شما کاملاً مشهود است. تلاش داشتهاید که در این زمینه جلب حمایت هم از نهادهای رسمی داشته باشید؟
شمقدری: بله. تلاش که بسیار داشتهایم. طرح «انقلاب جنسی» را هر بار به سازمانها و ارگانهای مختلف ارائه کردهایم اما هیچکدام پای کار نیامدند…
دلاوری: شاید هم خیر در این بوده که نیامدند! اگر میآمدند قطعاً نمیگذاشتند خیلی از این حرفها مطرح شود و طوری در نتیجه کار دست میبردند که این اندازه حرف مردم در آن نبود.
شمقدری: امروز به جایی رسیدهایم که اساساً علاقهای به همکاری با نهادهای رسمی نداریم…
* که احتمالاً به جهت درگاهها و مسیرهای تازه ارتباط با مخاطب است که شما را تا حدودی بینیاز از مسیرهای رسمی و محدود پیش از این کرده است…
شمقدری: بله. همین طور است و دیگر واقعاً نیازی به این حمایتها نداریم.
شمقدری: حامی اصلی «انقلاب جنسی» تا به اینجا مردم و مخاطبان بودهاند. حمایتی که به نظر خودم خیلی عجیب و غیرمنتظره بود. طیفی که امروز دست در جیب میکند و در شرایط نامناسب اقتصادی این مستند را بهصورت آنلاین خریداری میکند، واقعاً مخاطبان بسیار ارزشمندی هستند دلاوری: البته واقعیت این است که زندگی این سبک واقعاً سخت است. اینکه شما محصولی را تولید کنید و پول و هزینه آن را مستقیم از دست مخاطب و مردم بگیرید، سخت است اما حاصل آن واقعاً شیرین است. اولاً میدانی که هیچ منبع دولتیای را برای اثرت صرف نکردهای و دوماً میدانی مخاطب با طیب خاطر پول میدهد و این بسیار شیرین است.
* از نظر مالی و بازگشت سرمایه عرضه «انقلاب جنسی ۳» در فضای مجازی چگونه بوده است.
شمقدری: خیلی خوب. آنقدر خوب بوده است که کار بعدی را کلید بزنیم و بابت همین راضی هستیم. در حال حاضر برای قسمت چهارم چند طرح و ایده در دست داریم و شاید بعد از آن شماره ۵ را هم بسازیم. ایده و حرف بسیار است و امیدواریم بتوانیم ادامه دهیم. «آرمان مدیا» موسسهای کاملاً خصوصی است و واقعاً به هیچ جا وابسته نیست. همه اعضای این گروه هم افراد متأهلی هستند که حتماً نیاز به درآمد دارند. در مقاطعی بودجه موسسه منفی میشود و این همان نکتهای است که آقای دلاوری هم اشاره کرد که این نوع زندگی واقعاً دشواریهای خودش را هم دارد، اما به نظرم راهی شده که بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم و حرف خودمان را بزنیم.
از این منظر فکر میکنم حامی اصلی «انقلاب جنسی» تا به اینجا مردم و مخاطبان بودهاند. حمایتی که به نظر خودم خیلی عجیب و غیرمنتظره بود. طیفی که امروز دست در جیب میکند و در شرایط نامناسب اقتصادی این مستند را بهصورت آنلاین خریداری میکند، واقعاً مخاطبان بسیار ارزشمندی هستند. واقعاً باید قدر این مخاطبان را بدانیم. چند روز پیش در صفحه شخصیاش مطلبی را درباره نشانههای انقلاب جنسی در کشور نوشتم و ارتباطی هم دادم آن را به حواشی ساسی مانکنخوانی در مدارس. زیر پست از مخاطبان خواستم آن را به دست مسئولان برسانند و برای خودم عجیب بود که آن پست بالای ۳ هزار بار، فوروارد شد. واقعاً لذت بردم و پیش خودم گفتم؛ «دمتان گرم.»
* آقای دلاوری فعالیتهای شما در عرصه مستند و ورود به موضوعات حساسی مانند «انقلاب جنسی» تأثیری در همکاری شما با صداوسیما نداشته است؟
دلاوری: واقعاً بهرغم فعالیتهایی که تا به امروز داشتهام، همواره مدیران سازمان حمایت کامل داشتهاند و باید از این نگاه و رویکرد تشکر کنم. اگر نبود این حمایت از سوی مدیران، مشکلات بسیاری میتوانست بهواسطه فعالیتهای رسانهای من بهوجود بیاید که شکر خدا اینگونه نشده است. حتی در برنامههای تلویزیونی هم گاهی موضعگیریهای تند و تیزی دارم اما همواره مورد حمایت مدیران بودهام. شک ندارم که بسیاری از مدیران من در رسانه ملی، بسیار با این نگاه و فعالیتها و مواضع ما همدل هستند و اگر جایی دستشان بسته است، به جهت محدودیتهای فراوانی است که آنها را محاصره کرده است.
Δ