علی شمس معتقد است مشکل و مسأله تئاتر تنها کرونا نیست بلکه اقتصاد ورشکسته و معیوب تئاتر است که کرونا نیز به آن اضافه شده است. علی شمس نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر درباره وضعیت سیاستهای فرهنگی و هنری در شرایط کرونایی تئاتر و نبود حمایتهای لازم از هنرمندان و فعالان این عرصه، به سینما خراسان […]
علی شمس معتقد است مشکل و مسأله تئاتر تنها کرونا نیست بلکه اقتصاد ورشکسته و معیوب تئاتر است که کرونا نیز به آن اضافه شده است.
علی شمس نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر درباره وضعیت سیاستهای فرهنگی و هنری در شرایط کرونایی تئاتر و نبود حمایتهای لازم از هنرمندان و فعالان این عرصه، به سینما خراسان گفت: معتقدم سیاست سیاستگذار دولتی در مواجهه با تئاتر در شرایط کرونا، مثل باقی حوزهها با غافلگیری شروع شد. مانند غافلگیری همیشگی ستاد مقابله با بحران است که مدام در مقابل بلایای طبیعی غافلگیر میشود.
وی متذکر شد: شروع مواجهه سیاستگذار فرهنگی به شکل کلان و مشخصاً تئاتر در حوزه کرونا با غافلگیری بود، غافلگیری به این معناست که زیرساخت ندارید و به خاطر عدم آمادگی سیاستگذار فرهنگی، عدم انسجام و پشتوانه مالی در خصوص تأمین خسارتها؛ خسارتهایی که بعضاً اقتصاد و زندگی هنرمند را هدف گرفته است، غافلگیری اتفاق افتاد.
شمس با بیان اینکه اگر دست کم با احتساب فعالان انجمنهای نمایش شهرستان حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر را درگیر تئاتر در نظر بگیریم، با هر کمیتی زندگیشان دچار بحران شده است، اظهار کرد: برخی هنرمندانی که از طریق تئاتر ارتزاق میکردند شغل و حرفهشان را تغییر دادهاند و بعضاً به کار سیاه روی آوردهاند.
کارگردان نمایش «شبی از شبهای تهران مسافری» تأکید کرد: ما با یک تراژدی اقتصادی در حوزه زیست هنرمند تئاتر مواجهیم. از سمتی با فقر و عدم نیازها و پشتوانههای مالی که بتواند خسارتها را جبران کند، مواجهیم و از سمت دیگر با دولت ورشکستهای طرف هستیم که سعی میکند کجدار و مریز با دستکاری سیستمهای بورس، دلار و طلا کسری بودجه خود را تأمین کند از این رو به دولت نمیتوان امید داشت.
وی ادامه داد: ترس عمومی تماشاگر برای حضور در سالن تئاتر چرخهای کاملاً معیوب و ورشکسته ایجاد کرده که نوک پیکان این ورشکستگی بیش از هر چیز هنرمند فعال و مرتزق از این حرفه است. ما با وضعیتی مواجه هستیم که اداره کل هنرهای نمایشی با یک بدهی کلان انباشت شده مواجه شده؛ وضعیتی که مدیران بعضاً نالایق مرکز با تقسیمهای کترهای پول و حمایت و تقسیمبندیهای من درآوردی مانند کار فاخر و کار پیشکسوت دامن به توزیع ناعادلانه سوبسیدهای دولتی زدهاند؛ از سمت دیگر فرآیندهای فاکتورسازانه و سرقتهای نامعلوم که طی این سالها در جشنوارههای مختلف صورت گرفته و بارها هم ثابت شده نشاندهنده این است بخشی از بودجه تئاتر سرقت شده، بخشی ناعادلانه تقسیم شده و بخشی نیز بدهی کلان اداره کل هنرهای نمایشی است.
شمس با تأکید بر اینکه هیچ راهحلی وجود ندارد مگر اینکه به صورت فردی هنرمند تئاتر گلیم خود را از آب بیرون بکشد و یا باورمندانه به معجزه، منتظر سررسید واکسن کرونا باشد، تصریح کرد: در اقتصادی که نسبت به سال گذشته یک سوم شده مبنای قیمت گذاری بلیت تئاتر چگونه خواهد بود؟ آیا تماشاگر میتواند با بلیت ۹۰ هزار تومان در یک بلک باکس به تماشای نمایشی با بازیگران غیر چهره بنشیند؟ آیا بهای بلیت هزینههای ساخت دکور را تأمین میکند؟ بنابراین تئاترها به سمتی میروند که تنها چند اثری که میفروشند میتوانند به بقا ادامه دهند یا تئاترها خالی از عناصر صحنهای میشوند با تعداد بازیگران کم.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: مسأله ما فقط مسأله کرونا نیست زیرا ما با اقتصادی ویران مواجه هستیم که اگر کرونا هم نبود زیست ما را به عنوان یک هنرمند فعال و حرفهای تئاتر تهدید میکرد، مضاف بر اینکه کرونا هم به این تراژدی اضافه شده و ما دوقبضه لای یک دنده دندانه دار نوک تیز مخوف گرفتار شدهایم.
وی افزود: حقیقتاً هیچ کاری نمیتوان انجام داد مگر تزریق کلان یک بودجه و سوبسید دولتی که بتواند دست کم برای مدتی این وضعیت را منجمد کند که اساساً چنین بودجهای وجود ندارد. در سال جاری برخی رویدادها و جشنوارهها برگزار نشدهاند و جشنواره تئاتر فجر نیز محدودتر برگزار میشود، اگر بودجه این رویدادها از سوی بالادستیها به اداره کل هنرهای نمایشی پرداخت شده باشد آیا امکان وجود دارد که با هنرمندانی که گرفتار بیماری هستند و عوامل و هنرمندانی که طی ماههای گذشته بیکار بودهاند یک مواجهه مالی ایجاد شود تا بقای آنها را حداقل برای مدتی تأمین کند؟
شمس متذکر شد: این اصل غافلگیری کمکم به اصل بی توجهی میرسد و در شکل داروینی خود هر کس قویتر باشد بقا خواهد داشت. مطمئنم از پس این شرایط مهیب اقتصادی و کرونا ریزش شدیدی در بدنه حرفهای و نیمهحرفهای تئاتر در تهران و شهرستانها خواهیم داشت؛ کسانی که نه رغبت بلکه توان تولید یک اثر را نخواهند داشت. تولید اثر هنری به طریق اولی یک تولید دردسرآور و نشدنی است کمااینکه نه تهیهکنندهای پای کار میآید و نه سوبسید دولتی اگر در سالن دولتی اجرا کنیم تأمین هزینههای تولید را کفایت میکند. پس آدم فکر میکند در آیندهای متوسط باید عطای تولید یک تئاتر را به لقایش ببخشد.
کارگردان «وقتی خروس غلط میخواند» در پایان سخنان خود تأکید کرد: با یک عینک بسیار بدبینانه به چشمانداز تئاتر نگاه میکنم و راهکاری وجود ندارد و با تغییر وزیر، معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی اتفاقی نمیافتد. ما معلول یک حادثه بزرگتریم، دقیقاً مثل آموزش و پرورش که از خود زایایی و چرخه اقتصادی بزرگی ندارد معلول و محصول تصمیمگیریهای فرادستی هستیم؛ اتفاقاتی که نه در آنها دخیل هستیم و نمیتوانیم روی آنها تأثیر بگذاریم ولی سویههای منفی و مثبت آن روی ما تأثیر میگذارد و الان نیز همین اتفاق افتاده است.
Δ