سینما خراسان:درنهایت رمضان ۱۴۰۰ متفاوتترین رمضان مخاطبان تلویزیون است از یکسو رقابت برنامههای ترکیبی صداوسیما در وقت افطار به گونهای که تا آخرین دقایق افطار مخاطب را رها نمیکنند و جای هرگونه مناجاتخوانی و قرائت قرآن و ادعیه خاص افطار را به طور کامل پرکردهاند تا سریالهایی که تماشا نکردنشان، فرصت بیشتری برای بخشی از […]
سینما خراسان:درنهایت رمضان ۱۴۰۰ متفاوتترین رمضان مخاطبان تلویزیون است از یکسو رقابت برنامههای ترکیبی صداوسیما در وقت افطار به گونهای که تا آخرین دقایق افطار مخاطب را رها نمیکنند و جای هرگونه مناجاتخوانی و قرائت قرآن و ادعیه خاص افطار را به طور کامل پرکردهاند تا سریالهایی که تماشا نکردنشان، فرصت بیشتری برای بخشی از مخاطب ایجاد میکنند تا با وجود قیمتهای سرسامآور شبکههای نمایش خانگی و پلتفرمها، به تماشای سریالهای عاشقانه روز بپردازند و البته گفتگو درباره مباحث داغ اقتصادی و انتخابات که مجال پای تلویزیون نشستن را از بخش دیگری از خانوادههای ایرانی میگیرد.
شاید متفاوتترین رمضانِ تلویزیونی را پیش رو داشته باشیم از اینرو که پنج شب از پخش سریالهای تلویزیونی در این ماه مبارک گذشته و مخاطب هنوز ناباورانه هر شب مجموعههای بسیار ضعیفی را به تماشا مینشیند که گاه او را به خشم آورده یا لبخندی از مضحکه بر لبانش نقش میبندد. سریالهایی که بهنظر میرسد تنها تلاش شده که به آنتن شبهای ماه رمضان برسند. داستانهای سرهمبندیشده و البته هزاربار مرور شده، تعلیقهای نخنما شده، بازیهای بسیار ضعیف، تصاویر سردستی و تدوینهای شتابزده تنها برخی از خصوصیات مشترک سریالهای ماه رمضان امسال است. برای چنین آوردهای همین چند شب نمایش کافی بود تا سیلی از جکسازیها، پوزخندها، تمسخرها و داستانسراییها در فضای مجازی شکل بگیرد. این فضا که به خودی خود آمادگی به استضعاف کشاندن و بیآبرو کردن هر آبرومندی را دارد، وقتی با ممزوجی از قصههای ناجورِ دستِ چندم مواجه میشود، دیگر جا را برای هیچ عذری باقی نمیگذارد و بیمهابا پیش میتازد. نمونههایی از این نوشتهها عبارتند از:
تن کارگردان سه گانه کانجیورینگ داره تو گور میلرزه
سریال چاق و لاغر از این ترسناکتره میشه اون رو پخش کنید
مگه آدم مرده نفسش گرمه که از دهنش بخار درمیاد وقتی حرف میزنه
باز یه سریال ساختن و حرفهای گنده گنده زدن شروع شد
ستایش یارو شده یا یاور ستایش بوده
اجبار به ادامهرو قشنگ میشه تو بچه مهندس دید
و…..
شبکه یک و احضار
باید پرسید چرا در ماه مبارک رمضان باید مخاطب به تماشای سریال بنشیند که نامش تکرار یک سریال ترسناک ایرانی و نیز یک سریال ترسناک خارجی است؟ آیا اصولا انتخاب نام برای یک مجموعه کمترین کاری نیست که دستاندرکاران و سازندگان آن باید درباره آن میان خود و مخاطب به نوعی اشتراک مساعی و اعتماد برسند؟
جدا از نام، احضار در همین چند قسمت هنوز تکلیف خودش را با مخاطب روشن نکرده و تماشاگر اصلا نمیداند کجای داستان ایستاده است؟ آیا قرار است با یک قصه با حضور ارواح و اجنه مواجه شود یا قرار است زندگی روزمرهی چند خانوادهی سرگردان و گرفتار در مسایل عشقی و اجتماعی را در ادامه پیبگیرد! بازیهای بسیار ضعیف و قصهی نامعلوم و ناپخته تنها برخی مشکلاتِ مهم این سریال هستند که سخن گفتن درباره آن به سرانجامی جز آنچه در فضای مجازی پیرامون آن جاریست، به جایی نخواهد رسید. در این میان آنچه موجب شگفتیست آنکه کنداکتور بهترین زمان پخش سریالهای تلویزیونی که باید احتمال آزمون و خطا در آن در کمترین مقیاس باشد عملا به سریالی سپرده شده که بعد از پنج قسمت هنوز هیچ چیزی به مخاطب خود ارایه نداده است.
شبکه دو و بچه مهندس ۴
باید پرسید آیا اجباری وجود دارد برای ادامهدار کردن برخی قصهها که میتوانند در اوج به پایان برسند؟!بچه مهندس که میتوانست در یک اوج درام با روزکشی از فضای امنیتی در سری سوم آن به پایان برسد، ترجیح داد بخش چهارم را نیز روانهی آنتن کند حال آنکه سری جدید نه جذابیت داستانهای پیش را دارد و نه داستانهای جذابی در ادامهی بخشهای قبلی – دستکم تاکنون – توانسته به خورد مخاطب بدهد. از نبود بازیگر اول سریال و حذف تعدادی از بازیگران و کاراکترهایی که اتفاقا پس از سه بخش مخاطب با آنها آشنا شده بود و شناسانهای برای هریک در ذهن خود ساخته بود ازجمله کاراکتر آقای همت، قاسم همدم، مسعود تابش و… که بگذریم و از آویزان کردن قصههای موازی اما بسیار ضعیف که بیشتر به وصلهی نافرم میماند تا داستانکهای موازی و پیشبرنده، بچه مهندس ۴ چیزی برای عرضه به مخاطب ندارد.
شبکه سه و یاور
یاور تا به اینجا جزو شبیهترینهاست. داستان بسیار تکراری و دیالوگهای کوچهبازاری که پیشاز این داریوش ارجمند بارها آنها را در سریالهای دیگر تکرار و نخنما کرده است و البته بازیهای غیرقابل باور برخی شخصیتهای سریال که هنوز خود را نشناختهاند یا شاید خود با نقش موردنظر به توافق و همذاتپنداری لازم نرسیدهاند، سریال را بسیار ضعیف کرده است و تماشاگر با دیدن همین چند قسمت مجاب شده که سازندگان مجموعه قصد دارند بار دیگر قصهی پدر فداکار و فرزند ناخلف را در محیط کسبوکارهای سنتی تماشا کنند.
شبکه پنج بیرعد و برق
در این میان؛ شبکه پنج امسال روی دیگر شبکهها را سفید کرد و در پنجمین شب از ماه مبارک رمضان اطلاعیهای از سازندگان سریالی که قرار بود در همین شبها و همین شبکه پخش شود، به انتظار مخاطبان پایان داد و حتم شد که بهروز افخمی سریال رعد و برق را به این شبکه نمیرساند.بهروز افخمی که در این سالها از حاشیههایش جدانشده است و به تدریج از یک فیلمساز مولف به یک فیلمساز ارگانی و یک کارشناس مجری تغییر شکل داده است، سراغ یکی از جدیدترین و بکرترین موضوعات سالهای اخیر یعنی سیل در نوروز ۹۸ در استان گلستان رفته است. گفته میشود که او مقدار زیادی راش از این بازه زمانی در اختیار دارد که احتمالا با اضافه کردن مهران رجبی به این راشها، سریالی ساخته که هنوز هم به پخش نرسیده و در عوض در این چند شب مدام نه خودش بلکه نمایندگانش از مردم عذرخواهی کردهاند.
درنهایت رمضان ۱۴۰۰ متفاوتترین رمضان مخاطبان تلویزیون است از یکسو رقابت برنامههای ترکیبی صداوسیما در وقت افطار به گونهای که تا آخرین دقایق افطار مخاطب را رها نمیکنند و جای هرگونه مناجاتخوانی و قرائت قرآن و ادعیهی خاص افطار را به طور کامل پرکردهاند تا سریالهایی که تماشا نکردنشان، فرصت بیشتری برای بخشی از مخاطب ایجاد میکنند تا با وجود قیمتهای سرسامآور شبکههای نمایش خانگی و پلتفرمها، به تماشای سریالهای عاشقانه روز بپردازند و البته گفتگو درباره مباحث داغ اقتصادی و انتخابات که مجال پای تلویزیون نشستن را از بخش دیگری از خانوادههای ایرانی میگیرد./ایلنا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ