مصطفی نظری زاده کارگردان فیلم داستانی «#دوچرخه-باز» عنوان کرد که برای داوران جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان فیلم نساخته بلکه این اثر را برای کودکان ساخته است. به گزارش پایگاه خبری سینما خراسان به نقل از مهر، مصطفی نظریزاده کارگردان فیلم داستانی «#دوچرخه-باز» که در بخش فیلمهای بلند داستانی سی و دومین جشنواره فیلمهای کودکان […]
مصطفی نظری زاده کارگردان فیلم داستانی «#دوچرخه-باز» عنوان کرد که برای داوران جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان فیلم نساخته بلکه این اثر را برای کودکان ساخته است.
به گزارش پایگاه خبری سینما خراسان به نقل از مهر، مصطفی نظریزاده کارگردان فیلم داستانی «#دوچرخه-باز» که در بخش فیلمهای بلند داستانی سی و دومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان حضور دارد، درباره این فیلم گفت: «#دوچرخه-باز» محصول صدا و سیما و شهرداری اصفهان است، این فیلم درباره ارتباط سه نسل از یک خانواده با یک دغدغه مشترک است به طوری که موتور محرک داستان ما همین دغدغه مشترک میشود که این نسلها را درگیر خود میکند.
وی افزود: «#دوچرخه-باز» روایتگر داستان پدربزرگ تنهایی است که در یک حادثهای دوچرخهای را که همدم و مونس او بود، گم میکند و به واسطه این اتفاق بچهها و نوه هایش بعد از مدتها دور هم جمع میشوند. پیدا کردن این دوچرخه از طرفی پدربزرگ را نگران کرده و از سوی دیگر پسر بزرگ او درگیر یافتن این دوچرخه میشود و از همین رو این موضوع تبدیل به دغدغه نسل جدید خانواده میشود به طوری که ۵ نوه او که سنهای مختلف مثل ۶ سال و ۱۵ سال دارند با ماجرا درگیر میشوند. جمع این بچهها در شهر اصفهان به راه میافتند و به شکل میدانی و جستجو در فضای مجازی به دنبال دوچرخه میگردند.
وی افزود: یکی از کارشناسان سازمان صدا و سیما در جلسهای گفته بود «#دوچرخه-باز» از معدود آثاری است که کارکردهای مثبت فضای مجازی را به تصویر کشیده است و به بچهها نحوه صحیح از این فضا را آموزش میدهد زیرا قصه این فیلم براساس جریانی که بچهها در فضای مجازی میسازند، پیش میرود و قهرمانهای فیلم مرحله به مرحله تغییر میکنند. ما در فیلمنامهنویسی سعی کردیم ساختار مدرن و جدیدی داشته باشیم به همین دلیل در داستان از یک پدربزرگی شروع میکنیم و به نسل بعدی که پسرش است، میرسیم و سپس به نسل سوم که بچههای حال حاضر و مخاطبان اصلی هستند، پل میزیم و از جمع ۵ نفره آنها به یک اجتماع بزرگ که در واقع مردم هستند، میرسیم یعنی در انتها میبینیم که مردم شهر قهرمان این فیلم میشوند. در واقع حرکتی که از یک نفر شروع میشود به خلاقیت بچهها میرسد و این دغدغه یک دغدغه اجتماعی یک جمع میشود، آنها پشت هم میآیند تا آن دغدغه و مشکل را حل کنند.
نظریزاده عنوان کرد: دغدغه من به عنوان کارگردان و کسی که فیلمنامه را بازنویسی کرده، نشان دادن استفاده از فضای مجازی به شکل درست در نسل جدید بود. من در خانوادهای هستم که ۱۴، ۱۵ خواهرزاده و برادرزاده دارم و اولین مخاطبان آثارم همین ۱۴ نفر هستند. به همین دلیل میبینم که بچههای کوچک چقدر با فضای مجازی و کارکردهای آن آشنا هستند. از همین رو تلاش کردیم تا دوستان ما در سازمان صدا و سیما قبول کنند که میشود فیلمهایی ساخت که هم خط قرمزها در آن رعایت شده باشد و هم یک نگاه جدیدی به مقوله فضای مجازی، ارتباطاتی که در این فضا شکل میگیرد و حتی جریانسازی، داشته باشد. یکی از شاخصههای فیلم همین است که جریانسازی و وحدت را در فضای مجازی آموزش میدهد و این موضوع به گونهای به دنیای واقعی سرایت میکند. ما توانستیم این مفاهیم را با بودجه محدود، زمان کم و با وجود محدودیت ها، در روایت در داستان بیاوریم به طوری که مخاطب متوجه این موارد میشود.
این کارگردان اظهار کرد: این دومین فیلم بلند من است پیش از این یک فیلم دیگر با عنوان «بچههای پرواز» ساخته بودم که جایزه بهترین کارگردان را از جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان دریافت کردم، همان سال به من میگفتند «بچههای پرواز» جزو معدود فیلمهایی است که برای بچههاست و رویکرد آن مدرن و جدید است از همین رو سعی کردم همین موضوع را به عنوان امضایی برای خودم حفظ کنم و در این اثر هم رعایت کنم.
وی افزود: به همین دلیل «#دوچرخه-باز» کاملا برای بچهها تولیده است به طوری که از هیات انتخاب شنیدیم که جزو معدود آثاری بوده که کاملا برای بچهها ساخته شده است. همچنین این فیلم جزو معدود کارهای شهری جشنواره است چراکه خیلی به قصه گویی شهری برای کودکان باور دارم اما خیلی وقتها داوران علاقه دارند فیلمها دارای لوکیشنهایی مثل جنگل، کویر، دریا و… ساخته شود چون خودشان تا حالا آن مکانها را ندیدهاند از همین رو فیلمسازان بر اساس گرایشات داوران فیلمها را میسازند اما من میخواهم چالشی را در جشنواره برای خودم داشته باشم؛ اینکه داوران را دعوت کنم تا فیلم من را با بچهها ببینند اگر بچه در خانواده دارند با آنها ببینند و در غیر این صورت در جشنواره با مخاطبان کودک آن را تماشا کنند چون من به هیچ عنوان فیلمم را برای داوران نساخته ام.
نظریزاده توضیح داد: یک معضل جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان این است که فیلمها بعد از نمایش در این جشنواره رها میشوند و علاوه بر آن فیلمسازان نیز به دست فراموشی سپرده میشوند به طوری که نگاه آنها نیز گم میشودغ این چیزی بود که در دهه ۶۰ و ۵۰ وجود نداشت و حاصلش فیلمهای خوبی شد که دهه شصتیها دیدند و لذت بردند اما حالا دوستانی که در آن دوران فیلم ساختند، آن نگاه را ندارند. برای مثال فیلم قبلی من در سال ۹۳ ساخته شد و ۵ سال طول کشید تا دوباره فیلم بسازم در حالی که من و یک نفر دیگر در آن سال جوان ترین کارگردان جشنواره بودیم و به ما گفتند سال آینده باید فیلم سینمایی خود را بسازید ولی این اتفاق نیفتاد و همه این حرفها در حد حرف و شعار باقی ماند.
وی افزود: دنیای فیلمسازی برای کودکان و نوجوانان در سیستم دولتی ما دردآور است یعنی نه تنها از آثار در اکران حمایتی نمیشود بلکه خود آن فیلمساز هم مورد حمایت قرار نمیگیرد حتی گاهی اوقات ما به خاطر نوع نگاه داوران سرخورده میشویم میبینیم داور در نهایت فیلمی را میپسندد که اصلا مخاطبان آنها بچهها نیستند اگر به فیلمهای برگزیده در این چند سال نگاه کنید متوجه میشوید عملا فیلمهایی بودند که با پروداکشنهای بزرگ که برای بزرگسال ساخته شدهاند اما در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان شرکت کردهاند چون سوپراستار داشته و هزینههای هنگفت کردهاند.
این کارگردان در پایان کارگردان بیان کرد: «#دوچرخه-باز» در دورانی در شهر اصفهان ساخته شد که دوچرخه سواری یکی از پرحاشیهترین رخدادهای شهر بود، به طوری که در طول فیلمبرداری نهادی نماند که به ما تذکر ندهد و نگوید حواست به دوچرخهسواری خانمها باشد. البته میتوانم بگویم این جمله «محدودیت باعث خلاقیت میشود» با گوشت و پوستم در این فیلم حس کردم چراکه در پایان بندی فیلم بخشی از جامعه یعنی خانمها به هیچ عنوان حذف نشدهاند، بلکه کاملا حضور دارند و مخاطب حس میکند خانم و آقا در کنار هم حضور دارند اما ما با تمهیدی این کار را کردیم که دوستان در صدا و سیما هم نتوانند حذف کنند. دوست دارم این را هم بگویم که عوامل پشت دوربین همگی از جوانهای ساکن در شهر اصفهان انتخاب شدند و بنده و تهیهکننده هیچ فردی را از پایتخت به اصفهان نبردیم و اینکه میانگین سنی عوامل پشت دوربین ۳۰ سال بود.
Δ