نقدی بر سریال «بازی ماهی مرکب»؛

من اسب نیستم!

سریال «بازی ماهی مرکب»، تنها یک بازی نیست، آمیزه‌ای است از انسان، اجتماع، مرگ، تفکر، خلاقیت و سرگرمی. در عین پیچیدگی بسیار، زبانِ ساده، شیرین و گویایی دارد و دیدن همان قسمت اول کافی است تا شوق ادامه بازی و دنبال کردن قصه مخاطب را درگیر کند.

به گزارش روز دوشنبه سینما خراسان به نقل از ایرنا ،حمیدرضا کاظمی‌پو،عضو انجمن منتقدین و نویسندگان خانه سینما در خصوص سریال بازی مرکب اظهار داشت : قطعا ایجاد درامی پر هیجان و کنش‌مند با توجه به گستره رشد هنر صنعت سینما در دنیای امروز چیز چندان دشواری به نظر نمی رسد، زیرا تعلیق و سرگرمی جزو اولین و اصلی‌ترین معیارهای ساخت و تولید اثار تلویزیونی است.

اساسا آثار و تولیدات تلویزیونی در سطح جهانی به دلیل تمرکز بر دست یابی به مخاطب عام در سطح بین‌المللی فرمول‌های یک دستی در تولید دارند و کمتر ریسک می‌کنند. اما آنچه سریال بازی ماهی مرکب را علاوه بر یک درام هیجانی خوش ساخت و پر تعلیق به اثری چالش برانگیز و مورد توجه مخاطبان خاص و عام قرار می دهد آن است که این سریال درخلال روایت خود نقب های بسیار جدی در حوزه های انسانی جامعه و مرگ می زند.

بازی ماهی مرکب جدال انسان با انسان، انسان با زندگی، انسان با جامعه، انسان با ارزش‌ها و انسان با پوچی و نیستی است. تعاملی به‌شدت دراماتیک و اتفاقا از بطن زندگی است و باور پذیر از آب درآمده است.

فیلمساز در عین خلق موقعیت های فانتزی، جذاب و مبتکرانه به عنوان مراحل بازی، در توسعه درام خود به‌شدت از یک جامعه واقع‌گرایانه وام گرفته است و شخصیت‌هایش چنان باورپذیر اند که مخاطب در اکثر لحظات می تواند با آنان همذات پنداری کند.

انسان‌هایی که به دلیل محرومیت‌های انسانی، اجتماعی و فقر نکبت بار به بازی تن می‌دهند که نه تنها معامله با جان‌شان است؛ بلکه معامله‌ای بزرگتر با ارزش‌های انسانی است که به تاراج رفته است.

کشتن انسان‌ها در روایت، بازی ماهی مرکب برای عده ای سرگرمی و تفریح است! جنایت و تماشای آن برای شان هیجان انگیز و سرگرم کننده است و عده‌ای دیگر که برای زندگی، زنده ماندن و حداقل نیازهای حیاتی از هیچ مرزی فرو نمی‌مانند، به همه چیز چنگ می زنند و همچون مهره شطرنج در دست بازیگردانان بازی بی این سو و آنسو سو می‌روند.

بازی ماهی مرکب سرشار از تلنگرهایی است که به شدت انسان را تکان می‌دهد. قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که برای عبور از آن باید اسب بود و نه انسان، موقعیت هایی که باید از آن پرید حتی اگر رد پاهایت بر تلی از جنازه باشد، موقعیت هایی که هیچ انتخابی به تو نمی دهد جز آنکه باید حیوان کثیف تری باشی تا بازی را برنده شوی موقعیت هایی که البته می شود انسان ماند اما فرصت پیروزی را از دست داد و لحظاتی که به شدت درخشان است و حال مخاطب خود را خوب می کند.

بازی ماهی مرکب شاهکار نیست اما عناصر تعلیق را به خوبی می‌شناسد، مخاطب خود را در بطن بازی قرار می‌دهد و می‌داند چگونه با روانش بازی کند. فضاسازی و طراحی صحنه آن به خوبی از آب درآمده است و فیلمساز با هوشمندی توانسته رنگ و نور را همچون یک قلم موی نقاشی در بستر سکانس‌ها و صحنه‌های خود به کار گیرد و در عین رسیدن به زیباشناسی صحنه ای، مفاهیم خود را نیز در پس زمینه به مخاطب خود القا کند.

قطعا این اثر خوب و خوش ساخت همچون سایر آثار تولید شده با نقدها و کاستی‌های بسیار جدی روبروست که قابل بحث و بررسی است و در این مقال کوتاه پرداختن به آنها میسر نبود.

نهال