به گزارش سینما خراسان، نوید اسدیان ، منتقد سینما افزود : موضوع فیلمنامه در کلیشه ترین حالت ممکن روایت جدایی یک زن و شوهر که در شهرستان ( ارومیه ) زندگی می کنند که دو فرزند پسر آنها که یازده و چهار سال دارند از این موضوع ناراحت هستند . دغدغه ی مهمی که بدون کوچکترین خلاقیتی در فیلمنامه و اجرا تبدیل به فیلم بدی شده است . پدر و مادری با بازی مارال بنی آدم در نقش کیمیا و جواد قامتی درنقش فرید که تکلیفشان با خود و طرف مقابل مشخص نیست . مخصوصاً فرید که رضایت قلبی به جدایی ندارد و از طرفی می خواهد با دختری ازدواج کند که بیست سال از خودش کوچکتر و از قضا معشوقه برادر کوچکترِ حدود بیست ساله اش می باشد که در آخر از روی اجبار و رودربایستی قید رابطه با او را می زند .
مارال بنی آدم بازی نسبتاً خوبی را ارائه داده است با اینکه در فیلمنامه شخصیت او پرداخت مناسبی نداشته و در اجرا هم خوب هدایت نشده است اما توانایی و خلاقیت فردی او باعث نقطه قوت فیلم شده است که میتوان شانس نامزد شدن برای بهترین بازیگر نقش اول زن را برای او متصور شد .
در مقابل جواد قامتی به هیچ وجه نتواسته از عهده نقش خود بر بیاید و پارتنر مناسبی برای بنی آدم باشد . نکته ی تاسف بار برای نگارنده بازی به شدت ضعیف روح ا… زمانی که از او بازی درخشان در فیلم خورشید را در خاطر داریم . روح ا… زمانی که نسبت به خورشید بزرگتر و از دوره ی نوجوانی به جوانی رسیده ، مشخص است که تحت تاثیر تعریف های فیلم قبلی خود مانده و هیچ تلاشی برای بازیگر بهتر شدن نکرده در حدی که به وضوح حتی در بیان دارای مشکلات زیادی بود که امیدوارم سراغ یادگیری اصولی بازیگری برود و باز هم از او شاهد بازی خوب باشیم .
نکته ای که در آخر میخواهم به آن اشاره کنم مربوط به نوع بازی گرفتن از کودکان می باشد . الان در دوره ای نیستیم که بازی گرفتن از کودکان را صرفاً معطوف و محدود به شیرین زبانی و بانمک بودن آنها کنیم بلکه باید در راستا و پیشبرد داستان از آنها استفاده کرد و بازی گرفت که متاسفانه در این فیلم کارگردان از عهده این کار هم برنیامده است !
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ