جشنواره سیوهفتم فیلم فجر در حالی از نیمه عبور میکند که رونمایی از برخی فیلمها این سوال را به صورت جدی پیش کشیده که کدام «سلیقه» برفرآیند «انتخاب» این آثار حاکم بوده است؟ به گزارش سینما خراسان، «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که به مرور متن و حاشیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر میپردازد. […]
جشنواره سیوهفتم فیلم فجر در حالی از نیمه عبور میکند که رونمایی از برخی فیلمها این سوال را به صورت جدی پیش کشیده که کدام «سلیقه» برفرآیند «انتخاب» این آثار حاکم بوده است؟
به گزارش سینما خراسان، «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که به مرور متن و حاشیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر میپردازد. هر روز میتوانید با «مهر سیمرغ» در جریان آخرین تحولات بزرگترین رویداد سینمایی کشور قرار بگیرد.
ترکیب فیلمهای اکران شده در پردیس سینمایی ملت همزمان با ششمین روز جشنواره سیوهفتم فیلم فجر، یکی از ضعیفترین ترکیبها تا به اینجا بوده است؛ ترکیبی با چند نقطه امیدواری اندک و چندین افسوس بزرگ!
امروز سهشنبه ۱۶ بهمنماه هفتمین روز برگزاری سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر است. با مرور متن و حاشیه ششمین روز جشنواره در «مهر سیمرغ» همراه شوید.
فیلم روز؛ یلدا
این دومین نوبت است که برای بخش «فیلم روز» قاعده انتخاب برترین اثر را کنار میگذاریم! «یلدا» نه بهترین و نه بدترین که تا به اینجا «عجیبترین» فیلم راهیافته به جشنواره سی و هفتم فیلم فجر محسوب میشود؛ فیلمی خام و مبتدی که با سرمایهگذار و تهیهکننده فرانسوی به سرانجام رسیده و حتی در روایت داستان ساده و عاری از جذابیتهای دراماتیک خود هم ناکام میماند.
فیلم تازه مسعود بخشی که پیش از این بیشتر با حواشی فیلم غیرقابل دفاع «یک خانواده محترم» در مختصات سینمای ایران شناخته میشد، در حالی در بخش اصلی جشنواره سیوهفتم فیلم فجر روی پرده رفت که به اعتراف بخشی در داخل کشور «هیچ سرمایهگذاری» حاضر به حمایت از فیلمنامه آن نشده و باز به گفته علی مصفا تهیهکننده آن، «هیج سرمایه داخلی» هم بابت تولید آن صرف نشده است!
اهمیت اطلاع از این گزارهها به این جهت نیست که بخواهیم حکم صادر کرده و هر نوع بهرهمندی از سرمایه خارجی را محکوم و یا حتی مشکوک بدانیم؛ بلکه گواه این واقعیت است که «یلدا» حتی در مرحله «فیلمنامه» و «طرح اولیه» ابتر و غیرقابل دفاع بوده و هر کس با حداقل آشنایی با فرهنگ ایرانی و مختصات و منطق تولید برنامههای تلویزیونی در ایران متوجه بیتناسبی آن با واقعیتهای جامعه ایرانی میشده و طبیعتا حاضر به هزینه کردن برای آن نبوده است! بماند که این فیلم در حالی ۲۴ منبع مالی خارجی را برای پشتیبانی به سمت خود جلب کرده که که به گفته مسعود بخشی در نشست خبری؛ «بسیاری از سرمایهگذاران کشورهای دیگر هم قصه این فیلم را نفهمیدهاند»!
درباره «یلدا» سخت میتوان حرف و نقد جدی داشت چرا که فیلم کیلومترها با استانداردها حداقلی «سینما» فاصله دارد اما حالا و با رونمایی از آن حداقل سه فیلم در جشنواره فجر سیوهفتم داریم که به صورت مصداقی میتوان با استناد به آنها عملکرد هیأت انتخاب را به چالش کشید.
ای کاش اعضای هیأت انتخاب برای یک بار هم که شده محافظهکاری و سکوت سنتی خود را کنار بگذارند و بهصورت صریح درباره شاخصهای انتخاب برخی از آثار ما را از ابهام خارج کنند؛ پاسخ کلیشهای هر هیأت انتخابی یک «سلیقه» میتواند داشته باشد هم همیشه جوابگو نیست.
واقعاً اثری مانند «یلدا» منطبق بر کدام «سلیقه سینمایی» میتواند قابل دفاع قلمداد شود؟ کدام یک از هفت عضو محترم هیأت انتخاب جشنواره سیوهفتم میتواند پای آن بایستد و صراحتاً چنین اثری را منطبق بر «سلیقه سینمایی» خود معرفی کند؟ حتی یک عضو هم ما را قانع میکند و پیگیر «رأی اکثریت» نیستیم!
چهره روز؛ کیومرث پوراحمد
فیلم سینمایی «جمشیدیه» در قیاس با دو فیلم دیگر اکران شده در روز ششم جشنواره یعنی «یلدا» و «مردی بدون سایه» فیلمی به نسبت قابل تحمل بود؛ تجربه تازهای از یلدا جبلی که پیشتر فیلم «داره صبح میشه» را کارگردانی کرده بود و اینبار هم با همراهی فردین خلعتبری در مقام تهیهکننده و نویسنده فیلمنامه، «جمشیدیه» را به سرانجام رسانده است.
فیلم، نکات مثبت و منفی متعددی دارد اما یکی از ویژگیهایش حضور دو کارگردان شناختهشده در ترکیب بازیگران بود که از زمان پیشتولید در فضای رسانهای بازتاب پیدا کرد. هرچند استفاده از بهرام عظیمی در مقام قاضی دادگاه، بعیدترین انتخابی بود که میشد برای یک فیلم متصور شد و طبیعتا نتیجه مثبتی هم به همراه نداشت اما ایفای نقش «پدر» توسط کیومرث پوراحمد دلنشین و متفاوت از کار درآمده است.
کیومرث پوراحمد در آستانه ۷۰ سالگی همچنان از سینماگران پرانرژی است که دست از تکاپو و تجربههای تازه برنمیدارد. هرچند تجربههای اخیرش در کارگردانی و بهخصوص همین آخری یعنی «تیغ و ترمه» قرابتی با استانداردهای فیلمسازی او در سالهای ساخت «قصههای مجید» و «خواهران غریب» ندارد اما انرژی و انگیزه او برای ورود به حیطههای تازه تحسینبرانگیز است.
پوراحمد در حالی در «جمشیدیه» ایفاگر نقش پدر امیر (با بازی حامد کمیلی) شده است که این روزها فیلم «گلدن تایم» را هم در مقام بازیگر در گروه هنروتجربه روی پرده دارد.
فیلمساز بیحاشیهای که همین چندی پیش عنوان «بهترین کارگردان سینمای کودک و نوجوان» در چهار دهه گذشته را از سوی انجمن منتقدان سینمایی دریافت کرد، هرچند این روزها به واسطه بازخوردها نسبت به رونمایی از «تیغ و ترمه» حال چندان خوشی ندارد اما همچنان از موسفیدان محبوب سینما است که حضورش در قامت بازیگر بر پرده نقرهای هم تماشایی است.
حاشیه روز؛ فیلمهای سربریده
«سر بنیامین توسط مسئولان جشنواره بریده شد.» این انتقاد صریح کارگردان انیمیشن «بنیامین» در نشست خبری روز گذشته این فیلم بود. انتقادی که مختص این یک فیلم نیست و حرف دل مشترک سازندگان فیلمهای مستند، کوتاه و انیمیشنی است که سهمشان از اکران در کاخ رسانهها در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر، سانس ساعت ۱۳ است!
از همان روز قرعهکشی مشخص بود که این سانس، مردهترین سانس نمایش در جدول اکران سینمای رسانه است و طبیعی هم بود که در ایام برگزاری با کمترین استقبال از سوی مخاطبان مواجه شود.
البته درباره آثار مستند و کوتاه دبیر جشنواره با این استدلال که فیلمها پیشتر در جشنوارههای تخصصی مانند سینماحقیقت و فیلمکوتاه تهران دیده شدهاند و نمایش آنها در ویترین فجر صرفا برای فراهم آوردن امکان دیده شدن آنها از سوی افراد علاقمند بوده است، نمایش در این سانس را توجیه کرد اما این استدلال برای سه انیمیشن راهیافته به جشنواره چندان پاسخگو نیست.
«بنیامین»، «آخرین داستان» و «شب آفتابی» سه انیمیشن بلندی هستند که با تغییر آییننامه فجر علاوهبر اکران شانس رقابت برای شکار یک سیمرغ را هم دارند اما واقعیت این است که کیفیت نمایش آنها در سینمای رسانهها تناسبی با سیاست «دیده شدن» این آثار در ویترین فجر ندارد.
پیشنهاد روز؛ دیدن این فیلم جرم است
اسم فیلم به اندازه کافی کنجکاویبرانگیز هست! «دیدن این فیلم جرم است» اولین تجربه کارگردانی رضا زهتابچیان است که با حمایت باشگاه فیلم سوره از زیرمجموعههای حوزه هنری به سرانجام رسیده است. فیلمی که بیش از هرچیز رویکرد جسورانهاش در طرح یک نقد سیاسی روز، موردتوجه قرار گرفته است.
فیلم از نظر فضای داستانی شباهتهایی با روایت «آژانس شیشهای» دارد و بازهم شاهد تناقض و تقابل آرمانگرایی یک فرد متعهد با سیستم برآمده از عادتهای روزمره و غیرآرمانی هستیم.
درباره جزییات داستانی فیلم حتما پس از نمایش آن در سینمای رسانهها بیشتر خواهیم گفت و شنید اما از نظر ترکیب عوامل هم «دیدن این فیلم جرم است» از فیلمهای قابل توجه امسال است؛ از حضور روزبه رایگا در مقام فیلمبردار گرفته تا همکاری حبیبخزاییفر بهعنوان آهنگساز. در ترکیب بازیگران هم مهدی زمینپرداز برای نخستین بار حضور مقابل دوربین کارگردانی غیر از محمدحسین مهدویان را تجربه میکند و حسین پاکدل و امیرآقایی هم کاراکترهای خاصی را به کارنامه بازیگری خود ضمیمه کردهاند.
«دیدن این فیلم جرم است» فارغ از نکات سینمایی اما حتما از فیلمهای چالشبرانگیز جشنواره امسال از منظر داستان و محتوا خواهد بود.
Δ