مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و دبیر بخش نمایشنامهنویسی جشنواره تئاتر مقاومت درباره مسائلی چون دوری مدیران و هنرمندان از یکدیگر و وجود فضای دوقطبی در حوزه تئاتر مقاومت صحبت کردند. سینما خراسان-گروه هنر-آروین موذنزاده: یکی از برنامههای انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد فرهنگی روایت در طول این سالها برگزاری […]
مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و دبیر بخش نمایشنامهنویسی جشنواره تئاتر مقاومت درباره مسائلی چون دوری مدیران و هنرمندان از یکدیگر و وجود فضای دوقطبی در حوزه تئاتر مقاومت صحبت کردند.
سینما خراسان-گروه هنر-آروین موذنزاده: یکی از برنامههای انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد فرهنگی روایت در طول این سالها برگزاری جشنواره تئاتر مقاومت بوده است که هفدهمین دوره آن قرار است آذرماه امسال به دبیری حمید نیلی برگزار شود.
این رویداد در طول شانزده دوره گذشته با فراز و فرودهای مختلفی همراه بوده است و در مقاطعی منتقدان از تغییر رویکرد و دور شدن جشنواره از آرمانهای مد نظر ابتدایی گلایه داشتند. از همین رو برای آسیب شناسی بهتر «تئاتر مقاومت» و بررسی نکات ضعف و قوت جشنواره تئاتر مقاومت میزبان حمید نیلی مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و دبیر جشنواره و ایوب آقاخانی نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر که دبیری بخش نمایشنامهنویسی این رویداد را نیز برعهده دارد، بودیم.
در بخش نخست این نشست مباحثی چون رویکرد این دوره از جشنواره، دلایل دوری برخی از هنرمندان و مخاطبان تئاتر از این حوزه تئاتری و معضل سوءمدیریتها در تئاتر صحبت شد. همچنین نیلی و آقاخانی بر این نکته تاکید کردند که در این دوره از جشنواره قرار است شاهد رویکرد متفاوتتری نسبت به گذشته باشیم و مفاهیم مقاومت به شکل گستردهتری مورد استفاده قرار بگیرند.
در بخش دوم و پایانی این نشست به مباحثی چون دلایل دور شدن مدیران فرهنگی و هنرمندان از یکدیگر، فراهم نبودن بستر پژوهشی برای تولید آثار در حوزه تئاتر مقاومت، کم کاری خود هنرمندان برای نگارش متون متفاوت، مساله ممیزی در پرداختن به موضوعات جدید در این زمینه، شانه خالی کردن مدیران در فراهم آوردن فضای مناسب برای نگارش و تولید آثار در ژانر دفاع مقدس و مساله خط کشی بین هنرمندان پرداخته شد.
در ادامه بخش پایانی میزگرد سینما خراسان با موضوع «تئاتر مقاومت» را میخوانید؛
* آقای نیلی شما بهعنوان مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و یک مدیر فرهنگی معتقدید به هنرمندان جریانساز و جوان تئاتر اجازه داده میشود تا به وجوه مختلف جنگ و مساله مقاومت از دیدگاه خودشان بپردازند یا اینکه آثارشان به دلیل همان نگاه غلطی که در طول سالیان شکل گرفته و اجازه ورود دیدگاههای نو و حتی انتقادی به این مضامین را نداده است، آنقدر دچار ممیزی میشود که از خیر نوشتن و اجرای آثارشان میگذرند؟
نیلی: بله اجازه داده میشود. اما بسیاری از نویسندگان ما ترجیح میدهند همان نگاه کلیشهای و موضوعات تکراری را به جنگ حفظ کنند در حالی که اگر توجه کنید چندسال از جنگ جهانی دوم گذشته است اما هنوز موضوعات بکری درباره آن وجود دارد و فیلمهای مختلفی ساخته میشود.
آقاخانی: من در تایید حرف شما و همزمان تایید صحبتهای آقای نیلی میخواهم درباره تجربه خودم چیزی بگویم. کار کردن و نوشتن در این حوزه خیلی سخت است؛ من اسمش را سرکوب نمیگذارم اما قید، خیلی ایجاد میشود. در همان سهگانهای که من درباره شهید کشوری، شهید چمران و شهید جهان آرا کار کردم و خودم اسمش را گذاشتم «پرترههای جنگی» با مشکلات عدیدهای روبرو شدم.
از همان اولین نمایش که «کابوس شب نیمه آذر» نام داشت من به هر حال با احتیاطها و نقدهای زیادی روبرو شدم. مثلاً در نمایش «تکههای سنگین سرب» که درباره شهید چمران بود کار رسید به جایی که ۲ روز مانده به اجرا من از برادر شهید چمران خواهش کردم که به دیدن نمایش بنشینند. برای اینکه این ترسها و این احتیاطها خود به خود دامن کار را میگیرد.
معتقدم فعالیت در این حوزه خطشکنی میخواهد یعنی اینکه یک نفر باید هزینه کند و وارد گفتگو با مدیران شود. خیلی از ما تئاتریها حوصله این کار را نداریم. مثلاً به منِ تئاتری میگویند درباره فلان اتفاق یا شخصیت نمایشنامه مینویسی یا اجرا میکنی؟ و من هم بعد از برآورد هزینهها و مسایل دیگر آمادگی خودم را اعلام میکنم و تا اینجا کارم سفارشی نیست اما ممکن است همان مدیر از من بخواهد که جایی از کار را طبق سلیقه او تغییر دهم اینجا است که من کنار میکشم. نتیجه این میشود که مثلاً من دیگر در این زمینه کار نمیکنم. در حالی که من معتقدم حل کردن همین تعارضات هم حوصله میخواهد و آن هنرمند باید با آن مدیر وارد تعامل شود و آن مسیر پراحتیاط، و محافظه کارانه مدیر را با جلب اعتمادش تغییر دهد تا شاید بتوانند دو سه قدم با هم پیش بروند.
من صادقانه بگویم اگر آقای مهدی چمران نمیآمد و تمرینات ما را نمیدید شاید من واقعاً موفق نمیشدم «تکههای سنگین سرب» را به خاطر زاویه خاصی که به آن داشتم روی صحنه ببرم. حتی خود ایشان هم احتیاط کردند و گفتند انشاءالله که خیر است و ما جلو رفتیم. من نمیگویم مدیران فرهنگی ما حق ندارند محتاط باشد اما این میزان از بی حوصلگی ما هم برای باز کردن راههای جدید، میشود قصور ما که البته بخش اندکی را شامل میشود چون بیشتر این دلزدگیها را مدیران فرهنگی باعث میشوند. اما ما هم باید ریسک کنیم، وقت بگذاریم و قانع کنیم.
آقاخانی: مدیران فرهنگی همگی خودشان را صاحب نظر در حوزه تخصصی ما میدانند و اعتماد هم ندارند. چرا مدیرانی که درکی از این حوزه ندارند فکر میکنند، میتوانند به هنرمندان نظر بدهند، خب این مسایل هنرمند را بی حوصله میکند و در نتیجه این حلقه اتصال درست ِ فرهنگی بین مدیر و هنرمند بریده میشود
البته امروز که دارم درباره این قضیه صحبت میکنم قطعاً چنین حوصلهای در هیچکس نیست. در دورانی که من دست به نگارش این پرترههای جنگی زدم همیشه از مهدی شفیعی مدیرکل سابق هنرهای نمایشی به عنوان یک مدیر جسور یاد میکنم. او به هنرمندان اعتقاد داشت و مثلاً میگفت من اعتقاد دارم که ایوب آقاخانی میتواند از عهده این کار بر بیاید و اعتمادش صد در صد بود. شخص آقای شفیعی هرگز از من نخواست که طرحم و حتی نمایشنامه نهایی را بخواند.
این اعتماد حلقه مفقودهای است که وجود دارد. الان مدیران همگی خودشان را صاحب نظر در حوزه تخصصی ما میدانند و اعتماد هم ندارند. چرا مدیرانی که درکی از این حوزه ندارند، فکر میکنند میتوانند به هنرمندان نظر بدهند، خب این مسایل هنرمند را بی حوصله میکند و در نتیجه این حلقه اتصال درست ِ فرهنگی بین مدیر و هنرمند بریده میشود. بنابراین هر ۲ طرف باید به نفع هم از برخی مسایل بگذرند.
* اینکه این توقع وجود دارد که هنرمندان از زوایای دیگر به موضوعات مرتبط با دفاع مقدس و مقاومت بپردازند به نظر من شانه خالی کردن مدیریت در بخشهای فرهنگی و هنری است. مدیریت میخواهد هنرمندان از زوایای مختلف به این حوزه نگاه کنند اما به این موضوع توجه نمیکند که هیچ بستر درستی را برای این فرایند فراهم نکرده است. به این مفهوم که ما ضعف بسیار عمدهای در زمینه پژوهش داریم انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس و یا بنیاد روایت فتح پژوهشهای درستی در طول سه دهه گذشته نداشته تا منبع الهام هنرمندان برای نگارش متون مختلف باشند. اگر پژوهشها به درستی و از زوایای مختلف صورت بگیرد حتی میتواند شامل ممیزی هم نشود چون بسترش پژوهشهایی است که خود انجمن به عنوان متولی تئاتر مقاومت انجام داده است. ما حتی کتابهای خوبی هم در زمینه جنگ برای اقتباس داریم اما هیچ وقت فضا و بستر مناسبی برای اقتباس هم در این زمینه فراهم نشده است.
نیلی: یک نمایشنامه درست و جذاب از یک درام و قصه خوب شکل میگیرد. در طول این سالها از این همه کتابی که در زمینه ادبیات جنگ نوشته شده حداقل ۲۰ کتاب خوب که در میآید. پس الان وظیفه ما برای ترغیب هنرمندان به نگارش چنین آثاری چیست؟ شما چه پیشنهاد در زمینه تبلیغ برای اقتباس از این مضامین دارید؟
* تبلیغ لازم نیست. همین که پرداختن به مضامین در ارتباط با دفاع مقدس و مقاومت مقطعی و فقط در حد برگزاری جشنواره نباشد بستر را برای کار کردن هنرمندان به دور از فضاهای جشنوارهای و مناسبتی فراهم میکند. به تازگی نتایج اولیه بخش سمینار پژوهشی جشنواره اعلام شده است اما از میان آثار پذیرفته شده بخش زیادی اختصاص به بررسی آثار علیرضا نادری در میان نمایشنامه نویسان ایرانی و ماتئی ویسنی یک در میان نمایشنامهنویسان خارجی دارد. یعنی در طول این همه سال ما به جز علیرضا نادری هیچ منبعی برای پژوهش در زمینه تئاتر دفاع مقدس نداریم که به سراغش برویم. خب چه دلیلی دارد که هیات انتخاب جشنواره ۱۰ پژوهش مشابه هم را بپذیرد؟
نیلی: در این زمینه حق با شماست البته این نتایج اولیه بخش سمینار پژوهشی است و هنوز منتخبان نهایی مشخص نشدهاند.
* این خود شما هستید که میتوانید این قضیه را مدیریت و هدایت کنید. در طول سال وقتی نگاه درستی وجود داشته باشد استراتژی و برنامهریزی شکل میگیرد و حالا جشنواره تئاتر مقاومت هم میتواند به نفع خودش از این اتفاق استفاده کند. مثلاً در طول سال میشود ۵ عنوان کتاب مناسب را به نمایشنامه نویسان مختلف سفارش داد و به شکل طولانی مدت روی این مضامین تمرکز کرد.
نیلی: البته ما سفارش دادهایم اما کتابها هنوز منتشر نشدهاند.
* متاسفانه مدیران ما فقط جایی را که ایستادهاند، میبینند و میخواهند در مقطعی که خودشان قرار دارند رزومه مناسبی داشته باشند. نگاه امدادی بین مدیران ما وجود ندارد و علاقهمند نیستند کاری را که شروع کردهاند به دست مدیر بعد از خود برسانند. شما میتوانید یک حلقه واصل بین مدیران قبلی و مدیران بعد از خود باشید و یا خودتان شروع کننده یک طرح یا ایده باشید. اگر مدیران سهم خودشان را از این طرف ادا کنند آن وقت اگر هنرمندان کوتاهی کردند میتوان به عملکردشان معترض شد.
نیلی: اگر هنرمند بخواهد کاری انجام دهد، درست است که ممکن است پشتوانه پژوهش به کارش بیاید اما ما داستانهای واقعی در حوزه دفاع مقدس داریم. در حالی که خیلی از هنرمندان ما در این زمینه هیچ مطالعهای ندارند.
* شما سهم خودتان را ادا کنید آن وقت اگر هنرمندان در این زمینه همت نکردند میتوانیم به آنها هم معترض شویم.
نیلی: ما سهممان را ادا کردهایم. اصلاً ورود آقای آقاخانی به این عرصه و صحبتهایی که بابت همکاری با ایشان صورت گرفت بر مبنای اقتباس از داستانها و افراد واقعی در حوزه دفاع مقدس بود. نکته دیگر اینکه من ۸ ماه است که به عنوان مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس مشغول به فعالیت هستم و هنوز فرصت انجام برنامهها و ایدههایم فراهم نشده است. البته سال گذشته جشنواره نمایشنامه اقتباسی «گام دوم» را در مشهد برگزار کردیم که از آن جشنواره حداقل ۱۲ اثر اقتباسی بیرون آمد که مهمترینش همین نمایش «کجایی ابراهیم» لیلی عاج بود. وظیفه من به عنوان مدیرعامل انجمن تئاتر و انقلاب دفاع مقدس این بود که از این کار حمایت کنم.
نیلی: ما محتوای بسیار خوبی در حوزه مقاومت و دفاع مقدس داریم. درست است که نقش پژوهش در شکلگیری درست نمایشنامهها تاثیرگذار است اما ما کتابهای مختلف درباره زندگی افراد واقعی این حوزه داریم. زندگینامه چندین شهید دفاع مقدس بهصورت تاریخ شفاهی نوشته و تبدیل به کتاب شده است و هنرمندان ما میتوانند از این آثار بهره بگیرند خوشبختانه ما هیچ مشکلی با ریاست بنیاد روایت نداریم و در حوزه نمایشنامه نویسی موظف هستیم که کار تولید کنیم و این چند کاری هم که سفارش داده شده است با محوریت اقتباس از اتفاقات واقعی بودهاند. حتی هنرمندانی که در این حوزه کمتر شناخته شده تر هستند و کار کردهاند را پیدا کردهایم و به آنها سفارش نوشتن نمایشنامه دادیم.
من حرفهای شما را قبول دارم اما این را هم بپذیرید که ما در آستانه ورود به این قضیه هستیم و تمام تلاشمان را میکنیم که در ماههای پیش رو به مطالبات هنرمندان و مردم در حوزه دفاع مقدس جامه عمل بپوشانیم.
ما محتوای بسیار خوبی در حوزه مقاومت و دفاع مقدس داریم. درست است که نقش پژوهش در شکلگیری درست نمایشنامهها تاثیرگذار است اما ما کتابهای مختلف درباره زندگی افراد واقعی این حوزه داریم. مثلاً میخواهیم درباره زندگی شهید همت تحقیق کنیم در حالی که همین نشر ثالث سه کتاب مستند درباره شهید همت دارد. زندگینامه چندین شهید دفاع مقدس به صورت تاریخ شفاهی نوشته و تبدیل به کتاب شده است و هنرمندان ما میتوانند از این آثار بهره بگیرند. اما باید بررسی کرد که حاکمیت و نهادهای مرتبط چه اتفاقی را رقم بزنند تا هنرمندان ما رغبت کنند که به سمت تولید و نگارش این آثار بروند.
معتقدم پژوهش در حوزه پرتره نگاری دفاع مقدس همان رفتن به سمت استفاده از تاریخ شفاهی است. ما کتابهای بسیاری داریم که درباره شخصیتهای برجسته دفاع مقدس نوشته شده است. مثلاً پرداختن به زندگی حاج قاسم سلیمانی یکی از مواردی است که ما از آن استقبال میکنیم و کتابهای مختلفی هم درباره ایشان وجود دارد. هنرمندان ما هم دیدهاند که حاج قاسم تا چه اندازه بین مردم محبوب است و اعتبار دارد پس میتوانند دست به تولید آثاری درباره وی بزنند.
* آنقدر در طول این سالها مساله خطکشی بین هنرمندان و خودی و غیرخودی بودن آنها مطرح شده است که این رغبت بین قشری از هنرمندان برای پرداختن به چنین مضامینی از بین رفته است چون میدانند در صورت نوشتن و تولید چنین آثاری برچسبهای مختلفی از جانب خود همکارانشان به آنها زده میشود و آنها را سفارشی کار مینامند که برای پول حاضر شدند نمایشنامه مناسبتی بنویسند. به عنوان مثال خیلی از هنرمندان ما که در تلویزیون یا سینما چهره دیگری از آنها شاهد هستیم در طول ماه محرم از روی اعتقاد شخصی و یا حتی نذری که دارند خالصانه در آثار مناسبتی حضور مییابند اما این مساله را از دید مخاطبان عامشان پنهان میکنند و حاضر به مصاحبه درباره این جنبه از فعالیتشان نیستند چون نگران همان برچسبی هستند که ممکن است بخش دیگر کارشان را تحت تاثیر قرار دهد.
نیلی: به نظر من این بحث برآمده از خود هنرمندان است.
* خیر. برآمده از سیاست غلط مدیران ما در طول این سالها بود که روی نظر هنرمندان هم تاثیر گذاشته است. خود ایوب آقاخانی بعد از نگارش این چند نمایشنامه در حوزه دفاع مقدس چقدر از طرف همکارانش انگ سفارشی کار کردن و اینکه حتماً دستمزد بسیار بالایی در این زمینه گرفته، خورده است.
نیلی: من از مدیران حمایت نمیکنم اما معتقدم مهمترین دلیل این اتفاق، حسادت خود هنرمندان است. الان اگر فلان هنرمند درجه یک تئاتر به من بگوید که میخواهد در زمینه عاشورا کار بکنم مطمئناً از او حمایت خواهم کرد.
* یعنی دستش را باز میگذارید تا ایدههایش را آنطور که میخواهد، عملی کند.
نیلی: شما با هر نهاد و سازمانی که بخواهید کار کنید بالاخره چارچوبهایی دارد. ولی خود ایوب آقاخانی در نمایش «اروند خون» که من به عنوان تهیهکننده آن حضور داشتم نگاه انتقادی نسبت به عملیات «کربلای ۵» داشت ولی کارش اجرا شد. من سلیقهای بودن برخورد مسئولان را قبول دارم اما خود هنرمندان هم باید به خودشان رحم بکنند که این اتفاق نمیافتد.
آقاخانی: این برخوردها بهایی است که من بابت نگارش این آثار پرداختم و آن را پذیرفتهام چون با اعتقاد و خواست قلبی خودم دست به نگارش این نمایشنامهها زدم. من ۲۷ نمایشنامه نوشتهام که ۴ تای آنها به جنگ ارتباط دارد پس کسی که آن ۲۳ نمایشنامه دیگرم را نمیبیند مشکل از خودش است. کسی که نمیفهمد من به عنوان یک هنرمند مسئولیت این را دارم که به یک رویداد تاریخی در کشورم واکنش نشان دهم هم مشکل خودش است و واقعیت این است که علاوه بر مساله نگاه نادرست مدیران، خود خانواده تئاتر هم مساله دارند. خود جامعه تئاتری برای نگارش «تکههای سنگین سرب» به من این اتهام را وارد کردند که رقم بسیار بالایی از انجمن هنرهای نمایشی گرفتهام که این مبلغ ۱۰ برابر چیزی بود که واقعاً دریافت کردم.
نیلی: متاسفانه بسیاری از نمایشها از لحاظ اخلاقی واقعاً مساله دار هستند اما با وجود همه اعتراضها کمک هزینه شان را هم میگیرند و حمایت هم میشوند. در حال حاضر همان آثار شدهاند نماد روشنفکری و کار درستی و کسی که تاریخ معاصرش را به تصویر میکشد برچسب سفارشی ساز بودن میخورد.
ما در انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس آمادگی این را داریم که روی مفاهیم جدید، پرترههای جنگی، نمایشنامههای اقتباسی و … سرمایه گذاری کنیم و تا آخر سال هم برنامه اجراهای تماشاخانه سرو را مشخص کردهایم و انشاءالله با اعلام نمایشهای این تماشاخانه مشخص میشود که روی چه نوع آثاری تاکید داشتهایم.
* آقای آقاخانی به عنوان بحث پایانی نشست توضیح دهید آیا بحران کرونا روی بخش نمایشنامهنویسی تاثیر گذاشته است یا خیر؟
آقاخانی: متاسفم در دورانی این تصدی را برعهده گرفتم که پاندمی کرونا، جنس برگزاری هرگونه جشنواره تئاتری را خواه ناخواه تحت تاثیر خودش قرار میدهد اما خوشبختم به خاطر اینکه بخشی که من در آن انجام وظیفه میکنم بخشی است که میتواند بدون کوچکترین اثر گرفتنی از این پاندمی برگزار شود بنابراین بخش من و من بهانهای برای اینکه آرمانهای خودمان را زیر پا بگذاریم، ندارد. پس یا باید این بخش به درستی برگزار شود و ما در اندوختن سرمایه برای بخش ادبی این جشنواره سهمی داشته باشیم و یا اینکه طبیعتاً ممکن است مثل برخی دورههای این جشنواره یک برگزاری فرمایشی اتفاق بیفتد اما خوشبختانه تا امروز همه متصدیان و مدیران جشنواره با من همسو و هم نظر هستند و معتقدند که به ژانر دفاع مقدس اجحاف شده و این مساله باعث میشود ارزشهای نسبی آدمها، متون و اندیشههای طرح شده در ساختار درست هم به دلیل ذات اتصالشان به این ژانر نادیده گرفته شوند که اتفاق خوبی نیست.
امیدواریم ما بتوانیم با قضاوت درست و در گامهای بعدی با چاپ آثار به این سرمایه و گنجینه که سالهاست به صورت قطره چکانی به ابعادش اضافه شده است، اضافه کنیم. البته از این رو می گویم قطره چکانی چون آن چاپهای ارگانی و سازمانی و فرمایشی را نادیده میگیرم و فقط به چاپ نمایشنامههای درستی که بعد از انقلاب و با تجربه جنگ به چاپ رسیدهاند، اشاره دارم.
ما فقط با یک فراخوان اولیه در این بخش با موج آثار متقاضی مواجه شدیم و تا امروز بالغ بر ۲۰۰ اثر به دست ما رسیده است که متشکل از افراد صاحب قلم و صاحب اعتنا در این عرصه است و هنوز هم تا پایان مهر ماه برای ارسال آثار وقت داریم. این حجم از استقبال با وجود سختگیری که داریم دست ما را در انتخابها بازتر میگذارد.
* چند اثر نهایتاً در این بخش پذیرفته میشوند؟
آقاخانی: به طور قاطع هنوز به نتیجه نرسیدهایم اما پیش فرضمان بازه بین ۵ تا ۱۰ اثر است که در فراخوان هم اعلام کردهایم اما صادقانه میگویم اگر دیدیم اتفاق غریبی در این بخش افتاده که حتماً باید ارزشگذاری شود مطمئناً قابل چانه زنی است. من خوشبینم که به اندازه اعلام شده اثر قابل اعتنا در میان متقاضیان خواهیم داشت اما اگر هم این اتفاق رخ نداد با شجاعت اعلام میکنیم که آثار باکیفیت نداشتیم و با صراحت هم آن را رسانهای میکنیم.
Δ