دید و بازدید عید برای خیلیها به جا آوردن یک سُنت کهن یا تازه کردن دیدارها و حتی تفریحی است که سالی یک بار با آداب و رسوم خاص خود انجام میشود، اما برای بعضیها تسکین دردها و خستگیها و خانهنشینیهای اجباری است که سالهاست گریبانگیرشان شده است و حالا همهگیری کرونا این تنها دلخوشی […]
دید و بازدید عید برای خیلیها به جا آوردن یک سُنت کهن یا تازه کردن دیدارها و حتی تفریحی است که سالی یک بار با آداب و رسوم خاص خود انجام میشود، اما برای بعضیها تسکین دردها و خستگیها و خانهنشینیهای اجباری است که سالهاست گریبانگیرشان شده است و حالا همهگیری کرونا این تنها دلخوشی را از آنهایی که در بستر بیماری افتادهاند و دلشان به دیدن خانواده و دوستان خوش بود، گرفته است.
امسال چهاردهمین سالی میشود که اصغر شاهوردی – صدابردار قدیمی سینما – در بستر بیماری ناشی از تصادف و آسیبدیدگی مغزی است و همچنان توانایی تکلم و حرکت را ندارد و بار همه زندگی او بر دوش همسرش است.شروع سال جدید بهانهای شد برای احوالپرسی از اصغر شاهوردی و همسرش و اشرف افشاری در توصیف حال شاهوردی به ایسنا میگوید: وضعیت اصغر همان طور است که قبلاً بود و من تنها مشغول رتق و فتق اموری هستم که به لحاظ جسمی دیگر کمرم را صاف نمیکند، اما چه میشود کرد؟ زندگی است دیگر!
او ادامه میدهد: هر سال عید کلی مهمان داشتیم، از خانه سینما، از بین همکاران و دوستان قدیمی اصغر که به دیدنش میآمدند و این دید و بازدیدها در روحیه او خیلی تاثیر داشت، اما این دو سال که همه از کرونا میترسند و ترجیح میدهند این ملاقاتها کمتر شود تا ریسک ابتلای به بیماری هم کم شود روحیه اصغر خیلی تغییر کرده چون همین تنهایی تاثیرات منفی زیادی دارد.
افشاری اضافه میکند: همین چند روز پیش بهروز معاونیان – صدابردار سینما – به همراه همسرش به دیدار ما آمدند و به چشم دیدم که اصغر چقدر خوشحال شد؛ آنقدر که فردا صبحش یک روز کامل حرف میزد گرچه میدانستم که این وضع موقتی است، مثل همه دفعههای قبلی که ناگهان شروع به صحبت میکرد و بعد دیگر فقط سکوت است.او با وجود اینها ناامید نیست و آرزو میکند سال جدید برای همه سالی خوش باشد و امید دارد اتفاقی خوب هم برای اصغر شاهوردی بیفتد و حالش بهتر شود.
اصغر شاهوردی از اولین صدابرداران سرصحنه سینمای ایران است و سابقه صدابرداری فیلمهایی همچون «هامون»، «پری»، «لیلا»، «قرمز»، «باشو غریبه کوچک»، «اجارهنشینها»، «شاید وقتی دیگر»، «کیمیا»، «سارا»، «بانو»، «زیر پوست شهر» و «خانه دوست کجاست؟» را در کارنامه کاری خود دارد.
او سال ۱۳۸۶ همزمان با ساخت فیلم «چراغی در مه» به کارگردانی پناهبرخدا رضایی، در یک حادثه رانندگی هنگام بازگشت از صحنه دچار آسیبدیدگی مغزی شد و از آن روز تا به حال در بستر افتاده است.
Δ