امیر اثنیعشری یکی دیگر از خوانندگان موسیقی ایرانی یک روز پس از انتشار متن انصراف پوریا اخواص از حضور در جشنواره موسیقی فجر با انتشار متنی از سیاستهای این دوره انتقاد کرد. به گزارش سینما خراسان، امیراثنی عشری یکی دیگر از خوانندگان موسیقی ایرانی یک روز پس از انتشار متن انصراف پوریا اخواص از حضور […]
امیر اثنیعشری یکی دیگر از خوانندگان موسیقی ایرانی یک روز پس از انتشار متن انصراف پوریا اخواص از حضور در جشنواره موسیقی فجر با انتشار متنی از سیاستهای این دوره انتقاد کرد.
به گزارش سینما خراسان، امیراثنی عشری یکی دیگر از خوانندگان موسیقی ایرانی یک روز پس از انتشار متن انصراف پوریا اخواص از حضور در جشنواره موسیقی فجر با انتشار متنی با عنوان «چند کلامی درباره پدیده ای به نام جشنواره موسیقی فجر» از سیاستهای این دوره انتقاد کرد.
در متن امیراثنی عشری آمده است: «چندی قبل، دو گروهی که پیشتر با ایشان کنسرتهایی را برگزار کرده بودم از من خواستند که در جشنواره فجر نیز در کنارشان باشم. من هم پذیرفتم. آنها هم بخشهایی از اجرا را برای جشنواره ارسال کردند. فکر میکردم درخواست ارسال فیلم (مثل همه این سالها) برای بررسی محتوای شعری، با خط قرمزهای مدنظر ارشاد است. اما خود غلط بود آنچه میپنداشتیم و چون مدتی بعد در کمال شگفتی گفتند هیچ کدام از کارها مورد قبول تیم فنی ارزیابی جشنواره قرار نگرفته است!
بنده سال هاست در هیچ رویدادی که کارها را مورد ارزیابی قرار میدهد، شرکت نکرده و نمیکنم. چون منطق این کار را از اساس نادرست میدانم. آخر ارزیابی هنری با چه متر و معیاری و توسط چه خط کشی؟ آیا اصولا جایگاه کسانی که سالها در کنار استادان موسیقی فعالیت کردهاند و اهل فن هم مهارت و هنرشان را پذیرفتهاند، ارزیابی فنی را بر میتابد!؟ اگر معیار ارزیابی صرفا ارزش هنری باشد، که در این سالها دیدهایم چه آثاری در مراسمهای مختلف و رنگارنگ، بر قبای اطلس عدهای جا خوش کرده است! اگر هم معیار انتخاب سلیقه، ارتباط و خوش آمد تیم ارزیابی است، که سخن نگفتن خوشتر …
بعد از این اتفاقات به پیشنهاد گروهی در شیراز و با استقبال مسئولان برگزاری جشنواره از بنده دعوت شد که اجرایی را در آن دیار داشته باشم. کسانی که مرا میشناسند حتما میدانند که یکی از علائقم اجرای موسیقی در خارج از تهران و ارتباط رو در رو با مردمانی است که به ناحق از بسیاری از امکانات از جمله تماشای اجراهای موسیقی محروم ماندهاند. این اتفاق را هم فارغ از دستمزد نازل و خارج از عرف، فرصتی برای هم نفسی با مردم خونگرم و مهربان شیراز میدیدم.
چند روزی گذشت. برنامه اجرایی جشنواره اعلام شد. در همان ابتدای امر تناقض در سخن مسئولان برگزاری آشکار شد. زیرا پیشتر از این، به هر دو گروه که قصد شرکت در جشنواره با بنده را داشتند، اعلام کرده بودند، هر خواننده فقط میتواند با یک گروه اجرا داشته باشد. اما در لیست اجرایی جشنواره دو عزیز از دوستان خوانندهام به طور همزمان در دو گروه حاضر بودند. بگذریم که در امری بیسابقه اسامی خوانندهها نیز ذکر نشده بود…
اما سوال من این است که این چه جشنوارهای است که بر سر اصول اعلامی خود نمیماند!؟ و وقتی معیارهای واضح اعلامی در کالبد جشنواره، این گونه به خوش آمدشان تغییر میکند، ببیند معیارهای کیفی انتخاب گروهها تا چه اندازه میتواند انعطاف داشته باشد! همه اینها مرا بر آن داشت که با توافق اعضای گروه انصراف خود را از شرکت در جشنواره شیراز اعلام نمایم و همچون گذشته چشم به همت خود بدوزم که اگر شمعی از موسیقی ایرانی روشن است، آتشش را از دل سوزان اهل هنر دارد، نه منت و لطف «گاه هست و گاه نیست» آنان که هنوز تکلیفشان با موسیقی روشن نیست.»
Δ