برگزاری رویدادهای تئاتری در شهرها و استانهای مختلف، فرصتی ویژه برای تمرکززدایی در هنر نمایش و بروز و ظهور ظرفیتهای استانی است؛ «تئاتر ایران» چقدر از این فرصت بهرهمند بوده و میشود؟ به گزارش پایگاه خبری سینما خراسان به نقل از مهر، پرونده بیست و دومین جشنواره ملی «تئاتر فتح خرمشهر» که از ۱۵ آبان […]
برگزاری رویدادهای تئاتری در شهرها و استانهای مختلف، فرصتی ویژه برای تمرکززدایی در هنر نمایش و بروز و ظهور ظرفیتهای استانی است؛ «تئاتر ایران» چقدر از این فرصت بهرهمند بوده و میشود؟
به گزارش پایگاه خبری سینما خراسان به نقل از مهر، پرونده بیست و دومین جشنواره ملی «تئاتر فتح خرمشهر» که از ۱۵ آبان ماه در منطقه آزاد اروند برگزار شده بود، ۲۲ آبان ماه با برگزاری مراسم اختتامیه و گلایههای حمیدرضا آذرنگ دبیر جشنواره و داوران بخش نمایشهای کوتاه جشنواره نسبت به کیفیت آثار بسته شد.
تقریبا همزمان با برگزاری این جشنواره نیز جشنواره «تئاتر کودک و نوجوان» به دبیری مجید قناد در شهر همدان برگزار شد که این جشنواره نیز با وجودی که بیست و شش دوره از برگزاری آن میگذرد همچنان با نظرات متفاوتی روبرو است و گلایههای هنرمندان درباره نبود زیرساختهای مناسب در شهر همدان برای برگزاری چنین رویدادی به چشم میخورد.
به بهانه اتمام این ۲ جشنواره تئاتری در گفتگو با چند تن از هنرمندان تئاتر که همگی در چنین جشنوارههایی به عنوان داور، کارشناس، بازبین، دبیر و … حضور دارند نگاهی اجمالی به دستاوردهای جشنوارههای مختلف تئاتری که هر ساله در کشور برگزار میشود، خواهیم داشت و به آسیبشناسی و دلایل تاثیرگذار نبودن جشنوارههای استانی در ارتقای سطح کیفی تئاتر کشور میپردازیم.
مخاطب این رویدادهای «ملی» کیست؟
جشنواره تئاتر فتح خرمشهر امسال بیست و دومین دوره خود را پشت سر گذاشت، اما متاسفانه وقتی به شرایط برگزاری جشنواره، امکانات فنی تالارها، آماده نبودن شهر برای پذیرایی از گروههای نمایشی، بیعلاقهگی مردم به چنین رخدادی در شهرشان، همکاری نکردن برخی از مسئولان منطقه آزاد اروند با ستاد اجرایی جشنواره و اطلاع رسانی نامناسب در شهرهای خرمشهر و آبادان نگاه میکنیم این مساله مورد توجه قرار میگیرد که در طول بیست و یک دوره گذشته چنین جشنوارهای چطور و با چه کیفیتی در سطح ملی برگزار میشده است.
در این دوره حمیدرضا آذرنگ با تلاش زیادی سعی کرد جشنواره را سرپا نگه دارد اما ارگانها و نهادهایی که قبل از آغاز جشنواره به وی قول همکاری داده بودند، در نهایت به تعهدشان عمل نکردند. دبیر جشنواره برخلاف دورههای گذشته که گروهها از شهرهای اطراف برای حضور در جشنواره دعوت میشدند تا بعد از اجرای کارشان بدون اینکه بتوانند به دیدن کارهای دیگر بنشینند و یا استراحتی بکنند به شهر و دیارشان باز میگشتند، همه گروههای نمایشی را در طول برگزاری جشنواره در هتلی مناسب اسکان داد تا همه گروهها که این بار از استانهای مختلف کشور در این رویداد حضور داشتند، بتوانند در کنار هم ۵ روز مهمان جشنواره باشند و یا در صورت تمایل در کارگاههای آموزشی شرکت کنند.
آذرنگ در یادداشتی که در اختتامیه جشنواره خواند به کنایه از ناملایمات سخن گفت و حتی از کسانی که تنهایش گذاشته بودند، سپاسگزاری کرد.
یکی از نکاتی که به دلیل نبود زیرساخت مناسب و بهرهمند نبودن خرمشهر از سالنهای بلک باکس برای جشنواره مشکل به وجود آورده بود نیاز اکثر نمایشهای جشنواره به سالن بلک باکس برای اجرایشان بود. متاسفانه با وجودی که سه سال قبل کلنگ راهاندازی ۲ بلک باکس در خرمشهر زده شده است اما همچنان خبری از راهاندازی آنها نیست و رضا مردانی سرپرست فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر نیز، آب پاکی را روی دست هنرمندان ریخت و عنوان کرد دولت به دلیل کمبود اعتبارات قادر به ساختن این پلاتوها نیست و بهتر است از سال آینده در فراخوان ذکر شود که ترجیحا نمایشهای متقاضی برای صحنه قاب عکسی آماده شوند.
اصرار به میزبانی؛ بدون امکانات!
مردانی با اشاره به مشکلاتی که در این دوره به دلیل نبود پلاتو برای گروهها به وجود آمد، یادآور شد: با وجودی که تمام نمایشهای شرکت کننده در جشنواره متقاضی اجرا در سالن بلکباکس بودهاند، اما بسیاری از همین کارها را میشد در سالن قاب عکسی هم اجرا کرد که اگر این اتفاق میافتاد با رضایت بیشتر مخاطبان روبرو بودیم، چون بسیاری از تماشاگران فقط دوست دارند به دیدن یک نمایش جذاب همچون گذشته در یک سالن قاب عکسی بنشینند و زیاد با سالنهای بلکباکس و پلاتو ارتباط برقرار نمیکنند. پیشنهاد من این است که در فراخوان سال آینده اعلام شود که نمایشها ترجیحا برای سالن قاب عکسی آماده شوند، چون این وضعیت هزینه زیادی روی دست ما میگذارد.
مشکلاتی که در جشنواره تئاتر فتح خرمشهر به چشم میخورد کم و بیش در دیگر استانها نیز وجود دارد اما به نظر میرسد که مدیران فرهنگی ترجیح میدهند با برگزاری چنین رویدادهایی در ظاهر ثابت کنند که چقدر دغدغه فرهنگی دارند اما در باطن قرار است برای خودشان رزومه جمع و بیلان کاری ارائه کنند سرپرست فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر درباره ساخت ۲ پلاتویی که کلنگ راهاندازی آنها حدود سه سال قبل زده شده است، توضیح داد: ساخت و راهاندازی این دو پلاتو بالای ۳-۲ میلیارد تومان هزینه دارد، چون طرح بسیار جامعی است اما متأسفانه در حال حاضر منطقه آزاد اروند با مشکل نقدینگی و اعتبار روبرو است و همان طور که گفتم مانند شهرهای دیگر باید بخش خصوصی به این قضیه ورود کند تا بهرهوری دو گانهای از این سالنها شود و هم به عنوان پلاتو و هم گالری مورد استفاده قرار گیرند.
در طول جشنواره به دلیل این کمبودها و نیاز گروهها به سالن بلک باکس داربستهایی را روی ردیفهای جلو تالارها زده بودند تا جایگاه تماشاگران ارتفاع پیدا کند و هم سطح استیج شود و به این ترتیب صحنه قاب عکسی را به بلک باکس تبدیل کنند اما همین مساله جدا از خطراتی که از لحاظ ایمنی در پی داشت ظرفیت سالن را به شدت کاهش میداد و تماشاگران باید به جای نشستن روی صندلی روی فرشهایی که روی داربستها انداخته شده بود، مینشستند. همین مساله باعث به وجود آمدن حاشیههایی در روز اول جشنواره شد و هجوم تماشاگران پشت در مانده به درون سالن باعث اختلال در اجرای یک اثر نمایشی شد. جدا از مشکل نداشتن سالنهای بلک باکس و پلاتو، مساله مورد توجه دیگر نبود زیرساختهای فنی مثل سیستم صوتی و نورپردازی درست، نداشتن رختکن لباس و اتاق فرمان در برخی سالن ها، نبود تهویه مناسب و … است.
مساله دیگری که در برگزاری این جشنواره به چشم میخورد مخالفت مسئولان شهر خرمشهر با برگزاری بخشی از جشنواره در آبادان بود که همین مساله جشنواره را محدود به چند سالن شهر خرمشهر کرد در حالی که خرمشهر و آبادان به فاصله بسیار کمی از یکدیگر قرار دارند و جزو منطقه آزاد اروند هستند پس اگر برخی اجراها در آبادان به صحنه میرفت شاهد گستردگی بیشتر این رویداد بودیم.
سوالی که اینجا پیش میآید این است که با این شرایط چه اصراری به برگزاری جشنواره در این شهرها وجود دارد و بهتر نیست حداقل ۲ سال جشنواره برگزار نشود و هزینه آن صرف بازسازی زیرساختها و راه اندازی پلاتوهای استاندارد شود. مشکلاتی که در جشنواره تئاتر فتح خرمشهر به چشم میخورد کم و بیش در دیگر استانها نیز وجود دارد اما به نظر میرسد که مدیران فرهنگی ترجیح میدهند با برگزاری چنین رویدادهایی در ظاهر ثابت کنند که چقدر دغدغه فرهنگی دارند و به فرهنگ و هنر اهمیت میدهند اما در باطن قرار است برای خودشان رزومه جمع کنند و بیلان کاری ارائه دهند. همچنین از آنجا که گروههای تئاتر در طول سال اجرای عمومی در شهرهای خود ندارند دلشان به حضور در جشنوارهها و دریافت چند لوح تقدیر و جایزه خوش است در حالی که چنین رویکردی آفت بزرگی را برای تئاتر کشور رقم میزند.
رقابت هنری یا جنگ قدرت؟
مخالفت با داوری آثار و تاکید بر حذف رقابت از جشنوارههای تئاتر همچون فستیوالهای معتبر تئاتری در دیگر نقاط دنیا در بیانه هیات داوران بخش نمایشهای کوتاه جشنواره تئاتر فتح خرمشهر به چشم میخورد. اشکان خیلنژاد، یوسف باپیری و پیام فروتن سه داور جوان و دانشگاهی بودند که امسال مسئولیت داوری یکی از بخشهای جشنواره را برعهده داشتند و در اختتامیه این رویداد با تاکید بر جنگ قدرتی که در جریان رقابت گروهها راه افتاده است، خواستار حذف داوری برای کمتر آسیب دیدن گروههای تئاتری شهرستانی شدند.
سه داور جوان و دانشگاهی یکی از بخشهای جشنواره «فتح خرمشهر» در اختتامیه این رویداد با تاکید بر جنگ قدرتی که در جریان رقابت گروهها راه افتاده است، خواستار حذف داوری برای کمتر آسیب دیدن گروههای تئاتری شهرستانی شدنددر بخشی از بیانیه آنها آمده است: «ما باور داریم هر رقابتی میتواند خشونتآمیز باشد؛ چون کلیدواژه آن «حذفکردن دیگری» و یکی را بر دیگری ترجیحدادن است. پس ما با نسبی دانستن امر داوری، سعی کردیم با چگونگی انتخابهایمان بخشی از این خشونت اعمالشده را تقلیل دهیم. به همین منظور به جای تفکیک سنتی بخشها به افراد باذوق و مستعد خارج از نقشها یا وظایفشان در روند اجرا نگاه کردیم. از طرفی ما میان آثار اجراشده تفاوت چندانی ندیدیم و همه گروهها از نداشتن منطقِ اجرایی مناسب برای فرمهای پیشنهادی رنج میبردند. این فرمها، نخستین انتخابها و گاهی فقط انتخابی از فرمهای کلیشهای رایج تئاتر بودند. از این بابت با نهایت احترام به گروههای شرکتکننده بسیار متأسف و ناراحت شدیم. از شما دعوت میکنیم که با نیروهای دیگر شهرها دستبهدست هم دهید و این رقابت خشونتبارِ جشنوارهها را پایان دهید؛ کنشگران اصلی تئاتری و سینمای ما لزوماً برندگان این رقابتها نبودند و گاه خود جزو شکستخوردگان این جشنوارههایند. این رقابتها از تئاتر به مثابه نهاد اجتماعی، پدیده ضداجتماعی ساخته و بهجای ساختن رابطههای اجتماعی آنها را نابود میکند.»
البته از آنجا که هنوز زیرساختهای چنین رویکردی در میان گروههای شهرستانی جا نیفتاده این اقدام گروه داوران که تنها به سه نفر جایزه دادند با مذاق عدهای از شرکتکنندگان خوش نیامد. یکی از دلایل این اعتراض به متوسل شدن هنرمندان دور از مرکز به جشنوارهها برای نشان دادن تواناییهایشان است چون اصولا اجرای عمومی و کمک به روی صحنه رفتن یک اثر نمایشی در شهرستانهای ما در حال از بین رفتن است و گروههای مختلف تئاتری تنها از طریق شرکت در جشنوارههای مختلف میخواهند استعدادشان را به منصه ظهور برسانند و خودشان را ثابت کنند.
نسبت تئاتر شهرستانها با تئاتر رسمی کشور چیست؟
در همین راستا میلاد نیک آبادی مدیر کانون تئاتر دانشگاهی درباره دستاوردهایی که جشنوارههای مختلف استانی برای تئاتر ایران دارند، به سینما خراسان گفت: اگر بخواهیم بی پرده و مستقیم درباره تئاتر شهرستان و جشنوارههای تئاتری که در استانهای مختلف برگزار میشود، صحبت کنیم باید بگویم که تئاتری که در شهرستانها وجود دارد باید نسبتی با تئاتر رسمی کشور داشته باشد اما متاسفانه هرچه رصد میکنیم، میبینیم که این ارتباط برقرار نیست و هنرمندان تئاتر در شهرستانها اکثرا با تئاتر روز دنیا و حتی تئاتر پیشرو در ایران بیارتباط هستند.
وی تأکید دارد: وقتی به عقب نگاه میکنیم، متوجه میشویم که برگزاری این جشنوارهها خیلی به روند تئاتر ما کمک کرده و هنرمندان شاخصی را به جامعه تئاتری معرفی کردهاند اما در چندسال اخیر به دلیل پیروی از همان الگوی قدیمی برگزاری این جشنوارهها قابل آسیب شناسی و بررسی است.
وی ادامه داد: در حقیقت هنرمندان و گروههای تئاتری از یک جنبه و مدیران فرهنگی و هنری از منظری دیگر علاقهمند به برگزاری این جشنواره هستند که این علاقه بیشتر از هرچیز به دلیل نبود یک جایگاه حرفهای در تئاتر شهرستانها است. هنرمندان ما در شهرهای مختلف نباید به این قانع شوند که تئاتر را تنها در جشنوارهها جستجو کنند چون زیست تئاتری و تئاتربودگی در شهرستانها اساسا میتواند خیلی متفاوت باشد و نمیتوان از طریق جشنوارهها به یک زیست درست و علمی تئاتری رسید. در نتیجه باید مراتبی را برای تئاتر در شهرهایی غیر از تهران در نظر بگیریم تا کارها به اجرای عمومی و ارتباط با تماشاگر برسند اما با ساز و کار و الگوی جدید مختص به خودش که بر پایه شناخت اقلیم فرهنگی و با نیازسنجی کارشناسانه تبیین شده باشد.
نیکآبادی: در حقیقت هنرمندان و گروههای تئاتری از یک جنبه و مدیران فرهنگی و هنری از منظری دیگر علاقهمند به برگزاری این جشنواره هستند که این علاقه بیشتر از هرچیز به دلیل نبود یک جایگاه حرفهای در تئاتر شهرستانها استاین کارگردان تئاتر یادآور شد: ما در شهرستانها نمیتوانیم یک نمایش را ۳۰ شب به اجرای عمومی بگذاریم اما ظرفیت اجرای عمومی در یک هفته وجود دارد. این سازوکار و مشخص شدن شرایط برای اجرای عموم باید توسط خود هنرمندان شکل بگیرد و بعد از آن است که هنرمندان تئاتر ما در شهرستانها هویت خودشان را پیدا میکنند.
نیک آبادی متذکر شد: اساسا معتقدم هنرمندان تئاتر در جشنوارههایی که در شهرهای مختلف برگزار میشود به دنبال هویت هنری خودشان میگردند و اگر این جشنوارهها برگزار نشوند آنها به عنوان یک هنرمند احساس بی هویتی میکنند چون جشنواره تنها بزنگاهی است که آنها میتوانند خودشان را در آن نشان دهند و زیست هنری داشته باشند پس میتوانیم به هنرمندان تئاتر شهرستانها حق بدهیم که جشنوارهها را دوست داشته باشند. البته که این اتفاق درستی نیست و تئاتر در شهرستانهای ما نباید تنها متکی به جشنواره باشد اما اصولا تغییر دادن یک عادت همیشه با بحران روبرو است ولی ایجاد این بحران میتواند ما را به کشف و پیریزی جریان بهتری برساند.
کارگردان نمایش «مدهآ» متذکر شد: تا مادامی که هنرمندان ما در شهرهای مختلف به جشنوارهها دلخوش باشند و سطح توقعشان در حد شرکت در یک جشنواره منطقهای یا استانی و گرفتن جایزه از این جشنوارهها باشد وضعیت تئاتر شهرستان همین است. از طرف دیگر وقتی توقعها پایین است مسئولان نیز در طول سال یک مبلغ مشخص را صرف برگزاری یک جشنواره میکند و همه هنرمندان هم راضی هستند ولی وقتی هنرمندی از مدیرکلش اجرای عمومی مطالبه داشته باشد آن مسئول نیز با یک چالش جدید روبرو شده و مجبور میشود به اجراهای عمومی کمک هزینه بدهد و سالنهای نمایش شهر را تجهیز کند.
وی با اشاره به اینکه هنرمندان تئاتر شهرستانها به دلیل ترس از مدیران اعتراضشان را رسانهای نمیکنند، بیان کرد: من خودم سالها در شهرستان تئاتر کار میکردم و میدانم اگر هنرمندی کوچکترین نقدی به یک مدیر دولتی وارد کند آن مدیر میتواند به سرعت جلو کارش را بگیرد و به شکل نامناسبی با او برخورد کند. معتقدم این معضل درست نمیشود مگر با همیت و توان خود هنرمندان چون اصولا جشنوارههای استانی و منطقهای با حضور این افراد رونق پیدا میکند و مدیران تنها بیلان کاری خود را در این جشنوارهها جستجو میکنند.
این کارگردان تئاتر درباره راندمان کارگاههای آموزشی که در فرصتی چندساعته در جشنوارهها برگزار میشوند، گفت: من مخالف برگزاری کارگاههای آموزشی به این شکل هستم و در صورتی این برنامهها بازده دارد که در آنها یک مقوله را معرفی کنیم که البته دیگر اسمش کارگاه آموزشی نیست بلکه یک مسترکلاس است. یک کارگاه آموزشی برای تاثیرگذاری حتما باید شامل مرور زمان شود چون در این مدت اندک، امکان ندارد که بتوان موضوعی را آموزش داد.
نیک آبادی درباره لزوم استفاده از هنرمندان جوان و پیش رو تئاتر در ترکیب هیات داوران و بازبینی آثار جشنوارهها عنوان کرد: من از طریق کانون تئاتر دانشگاهی نامهای رسمی به آقای محمدرضا الوند مدیر امور تئاتر استانهای اداره کل هنرهای نمایشی نوشتم و از او خواهش کردم که در جشنوارههای تئاتر استانی ترتیبی داده شود که از هنرمندان جوان در هیات داوران و بازبینی آثار استفاده شود. این رویکرد لازم است در جشنواره تئاتر فجر نیز مورد توجه قرار گیرد.
وی متذکر شد: از نظر من یک سری از پیشکسوتان و بزرگانی که استادان ما بودند و برگردن ما حق دارند باید کمی فضا را بازتر کنند و بگذارند هنرمندان جوان تری که ارتباط بیشتری با نسل جوان تئاتری دارند وارد عرصه شوند. این روزها دهه هفتادیها وارد عرصه حرفهای تئاتر شده اند و این نسبت فهم مشترک بین پیشکسوتان و هنرمندان جوان هنوز به وجود نیامده است و همین مساله باعث میشود ایدههای نو و کارهایی که نسبت نزدیک تری با تئاتر روز جهان دارند و خلاقانه تر هستند، در دم خفه شوند. همچنین امکان دارد این استعدادهای ناب سرخورده شوند و حتی تئاتر را کنار بگذارند.
این کارگردان تئاتر در پایان صحبت هایش متذکر شد: معتقدم حتی اگر یکی از داوران جشنوارههای استانی ما از بین هنرمندان جوان تئاتر باشند، میتواند راه گشا باشد. من واقعا قلبم درد میگیرد که رییس انجمنهای نمایشی برخی از شهرها اصرار دارند که هنرمندان چهره را دعوت کنند چون آنها متولی تئاتر در استانها هستند و نباید چنین دغدغههایی داشته باشند.
دستاورد جشنوارههای اقماری زنده نگاه داشتن «تئاتر» است
البته با وجود این انتقادات برخی از هنرمندان معتقد هستند که برگزاری چنین رویدادهایی میتواند به شور و هیجان جمعی کمک کنند و برای مدت زمانی محدود اندوه ناشی از مشکلات اجتماعی را از بین ببرد اما در نهایت چنین جشنوارههایی نمیتوانند به ارتقای سطح کیفی تئاتر کشور کمک کنند در همین راستا پیام دهکردی بازیگر و کارگردان تئاتر که در این دوره از جشنواره تئاتر فتح خرمشهر به عنوان مدیر کارگاههای آموزشی حضور داشت و تجربه دبیری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان را نیز دارد درباره لزوم ادامه برگزاری این همه جشنواره استانی و منطقهای در طول سال با توجه به فراهم نبودن زیرساختهای اجرایی در شهرهای مختلف به سینما خراسان گفت: دستاورد جشنوارههای اقماری در تئاتر ایران زنده نگاه داشتن تئاتر این مملکت است. البته کسی نیست که نداد من زوایای تند و تیزی با کثرت جشنوارههای تئاتری در کشور دارم مگر اینکه این جشنوارهها کارکرد خودش را پیدا کند.
وی ادامه داد: معتقدم بعد از این همه سال تئاتر برای مدیران ما همچنان به عنوان جوجه اردک زشت شناخته میشود. البته در ظاهر از اهمیت تئاتر سخن میگویند چون میتوانند با تئاتر عکس یادگاری بگیرند و به گوششان خورده است که تئاتر یک نهاد تولید اندیشه است و یکی از نهادهایی است که وقتی وجود دارد یعنی کرسی آزاداندیشی در کشور وجود دارد چون زبان تئاتر زبان اعتراض و نقد است. پس به دلیل نیاز مبرم این دوستان به گرفتن عکس یادگاری با تئاتر، علاقه مند به حفظ جشنوارهها هستند.
بازیگر سریال «گاندو» یادآور شد: یکی دیگر از برکتهای این جشنوارهها ایجاد فضای شورمند در مقایسه با احوال خاکستری و کمی اندوه بار جامعه و خصوصا جوانها است چون میتواند یک فضای پرتب و تاب در جایی که برگزار میشود، ایجاد کند اما اینکه آیا این جشنوارهها توانستند تئاتر ایران را از نظر کیفی ارتقا ببخشند یا نه باید گفت که خیر نتوانستند. چون این رخداد شورمند باید رخ میداده و درست به موازاتش این جریان اتصال پیدا میکرده به یک رخداد شعورمند که اجراهای عموم است اما این مساله عملی نشده است.
دهکردی: معتقدم بعد از این همه سال تئاتر برای مدیران ما همچنان بهعنوان جوجه اردک زشت شناخته میشود. البته در ظاهر از اهمیت تئاتر سخن میگویند چون میتوانند با تئاتر عکس یادگاری بگیرند و به گوششان خورده است که تئاتر یک نهاد تولید اندیشه است!دهکردی تصریح کرد: در واقع تئاتر کشور ما را اجراهای عموم رشد میدهند نه جشنوارهها اما این اتفاق نیفتاده است. مساله دیگر حجم سنگین تمرکزگرایی است که در کشور ما وجود دارد و باعث شده که ناخودآگاه اختلاف سطح آکادمیک و علمی تئاتر تهران با شهرستانها یک تفاوت فاحش پیدا کند. بحث سوم مساله مدیریتهای سلیقهای است به این معنی که در هر دورهای هر مدیرکل و دولتی که آمده سلایق خودش را دنبال کرده است. میبینید که یک جشنواره در تراز بین المللی در طول سه سال سه دبیر عوض کرده است اما در خارج از ایران یک جشنواره بین المللی ۶۰ ساله در ۳۰ دوره یک دبیر داشته است و بعد از آن تازه دستیار آن فرد به سمت دبیری میرسد چرا؛ چون فرهنگ یک امر مداوم و پیوسته است، منقطع نیست و این مداومت باید حفظ شود و اگر هم قرار است تغییری اتفاق بیفتد تابع سلیقه یک فرد نیست بلکه تابع اجماعی است که پژوهشی روی آن صورت گرفته و نیاز این برهه از تاریخ است پس چون جشنوارههای ما این مساله را رعایت نمیکنند، رشدی هم در آنها اتفاق نمیافتد.
بازیگر نمایش «جنایات و مکافات» بیان کرد: در حال حاضر بیست و دو دوره از جشنواره تئاتر فتح خرمشهر برگزار شده اما وقتی به کلیت جشنواره نگاه میکنیم انگار اولین بار است که برگزار میشود. نکته دیگر این است که تئاتر در کشور ما هرگز در این سالها تبدیل به یک ضرورت به مثابه نان و آب نشده است. به عنوان نمونه اگر شما به یک شهر کوچک در آلمان بروید در آنجا تئاتری را میبینید که ممکن است از تئاتری که در پایتخت آلمان برلین روی صحنه میرود، بهتر باشد. این کار یعنی تمرکززدایی از مرکز که سالهاست روی آن کار شده است. هم فستیوالهای کوچک و بزرگ و هم آکادمیها و کالجها در شهرهای مختلف یک کشور فعال هستند به همین دلیل در غرب تئاتر درست نقطه مقابل ما و قدرتمند است. پس طبیعتا جشنواره نمیتواند کارکرد زیادی در ارتقای تئاتر کشور داشته باشد چون اتفاقی است که در طول چند روز میافتد، عدهای میآیند و میروند و در نهایت هم خروجی اش میشود این شعر «بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،/ وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،/ شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،/ من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.» در پایان نیز ما میمانیم و یک تجربه تلخ که دبیر دوره بعد باید این تجربه را تلخ تر پشت سر بگذارد.
هنرمندانی که با «جشنواره» قهر کردهاند
مساله مورد توجه دیگر نیز قهر هنرمندان شناخته شده و نوآور از جشنوارههای تئاتر حتی جشنواره تئاتر فجر است. این هنرمندان دیگر به جشنوارهها به مثابه یک رویداد جذاب و قابل اعتنا نگاه نمیکنند و ترجیحشان این است که به جای سختیهایی که شرکت در یک جشنواره دارد کارشان را مستقیماً برای اجرای عمومی آماده کنند. همین مساله موجب افت کیفی جشنوارهها شده و رقابت در چنین رویدادهایی کم رمق جلوه میدهد.
یوسف باپیری کارگردان تئاتر و یکی از داوران جشنواره تئاتر فتح خرمشهر در گفتگویی که چندی پیش با سینما خراسان داشت بر این نکته تاکید کرد و افزود: آثاری که در این جشنوارهها شرکت میکنند به تئاترهای جشنوارهای معروف هستند و اگر دقت کنید، میبینید که هیچکدام از کارگردانان شاخص ما از دل این جشنوارهها بیرون نیامدند یا اصلا رغبتی برای حضور در چنین رویدادهایی ندارند. اگر گروههای معتبر تئاتری در چنین جشنوارههایی حضور پیدا میکردند مطمئنا این جشنوارهها تبدیل به یک رویداد میشد و نظر مردم را جلب میکرد و از کنار این گروههای حرفهای چند گروه جوان هم میتوانستند خودی نشان دهند یا دست به مقایسه بزنند اما باید این مساله را آسیب شناسی کرد که چرا چنین اتفاقی نمیافتد و این دلزدگی به وجود آمده است.
وی درباره تولید آثار فست فودی برای جشنوارهها متذکر شد: همچنین نباید این مساله را فراموش کنیم که طبیعتاً وضعیتی که تئاتر در کشور دارد نسبت نزدیکی با وضعیت جشنوارههای ما پیدا میکند به این معنی که اگر وضعیت تئاتر در خود شهرستانهای ما ایدهآل بود جشنوارههای آنها نمیتوانست بد برگزار شود. وقتی مساله رقابت مساله اصلی جشنوارههایی است که در شهرستانها برگزار میشود و اینکه گروهها مسالهشان مخاطب نیست و تنها میخواهند برای داوران اجرای خوبی داشته باشند و در نهایت جایزهای بگیرند و حتی از لحاظ مالی روی جایزهای که قرار است بگیرند حساب کردهاند و دنبال نوآوری و خلاقیت نیستند، نمیتوان انتظار اتفاق مثبتی داشت. این مساله در جشنوارههای موضوعی مثل تئاتر فتح خرمشهر به مراتب بیشتر به چشم میخورد و هیچ دغدغه و نوآوری پشت کارها نیست و بیشتر گروهها ترجیح میدهند با شرکت در چنین جشنوارههایی به سفری بروند و جایزهای بگیرند.
با توجه به نظرات هنرمندان مختلف شاید بهتر است به جای برگزاری این همه جشنواره موضوعی در طول سال تمرکز مدیران تئاتری بر تقویت زیرساختها و احداث سالنهای استاندار، تلاش برای فراهم کردن اجرای عمومی نمایشها در طول سال و برگزاری کارگاههای طولانی مدت آموزشی و آشنایی هنرمندان با تئاتر روز ایران و دیگر نقاط دنیا باشد.
بودجهای که هرسال صرف برگزاری چنین جشنوارههایی میشود، میتواند در اختیار گروههای مختلف برای اجرای عمومی یا احداث سالنهای تئاتری قرار گیرد. اگر این اتفاق رخ دهد شاید دیگر کمتر شاهد رقابت گروهها برای شرکت در جشنواره و دریافت تندیس و یا جایزه نقدی باشیم و هنرمندان بیشتر تمرکزشان را روی تولید آثار خلاقه بگذارند تا تولید یک نمایش فست فودی که فقط به درد یک اجرا در جشنواره میخورد.
Δ