هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی با اشاره به دوره تاریخی ظهور و بروز موسیقی اقوام در چهل سال اخیر از شرایط نامطلوب نگاه دولتمردان به موسیقی نواحی در این سالها انتقاد کرد. هوشنگ جاوید پژوهشگر و مولف موسیقی در گفتگو با سینما خراسان ضمن اشاره به برخی دستاوردهای موسیقی در چهل سال اخیر توضیح داد: در […]
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی با اشاره به دوره تاریخی ظهور و بروز موسیقی اقوام در چهل سال اخیر از شرایط نامطلوب نگاه دولتمردان به موسیقی نواحی در این سالها انتقاد کرد.
هوشنگ جاوید پژوهشگر و مولف موسیقی در گفتگو با سینما خراسان ضمن اشاره به برخی دستاوردهای موسیقی در چهل سال اخیر توضیح داد: در شروع انقلاب اسلامی یکی از مهمترین مسائلی که در حوزه موسیقی انقلاب مطرح میشد ناشناختگی موسیقی اقوام ایرانی بود و با اینکه هنرمندان این عرصه در هر منطقه، در تمامی مقاطع مختلف پیروزی انقلاب اسلامی همراه با جریان انقلاب بودند، اما این فعالیتها از دید رسانهای دور ماند، و این دور ماندن متاسفانه تا امروز هم ادامه پیدا کرده است.
جاوید ادامه داد: من بر این باورم بسیاری از هنرمندان نامدار این عرصه از عاشیقها گرفته تا بخشیها و سایر گونهها همواره در خدمت انقلاب بوده و خود را از توده مردم جدا نمیدانستند. کما اینکه در همین دوران استادان و خوانندگان و نوازندگان موسیقی نواحی ایران ترانهها و آثاری را در حوزه انقلاب خلق کردند که همه آنها امروز تبدیل به آثاری ماندگار شدند. اما همان طور که گفتم هنوز این حوزه ناشناخته باقی ماند.
وی افزود: البته در این اثنا بازیهای سیاسی هم به وجود آمد که طی سالهای ۶۱ و ۶۲ موجب شد بخشی از موسیقی نواحی بازی دست تعدادی از گروهکها شوند و بر اساس آن آثار بومیای پخش شود که همراه با سیاستهای این گروهکها بود. موضوعی که باعث شد ضربه بدی به موسیقی اقوام ایران در بخشهایی از مناطق ایران وارد شود به طوری که به بهانه هم دست آویز قرار گرفتن برخی از همین آثار از سوی گروهکهای ضدانقلاب، دیگر صدا و سیما اجازه پخش آثار موسیقی نواحی آن منطقه را نمیداد.
افتادن بخشی از موسیقی نواحی ایران به دست بازیهای سیاسی صدمه بسیار بدی به موسیقی نواحی ایران شد و باعث شد تا جامعه موسیقی ایران به دلیل همین گرفتار شدن موسیقی در بازیهای سیاسی کمتر با موسیقی اقوام ایران آشنا شود.جاوید ادامه داد: افتادن بخشی از موسیقی نواحی ایران به دست جریانهای سیاسی صدمه بسیار بدی به موسیقی نواحی ایران زد و باعث شد جامعه موسیقی ایران به دلیل همین گرفتار شدن در بازیهای سیاسی، کمتر با موسیقی اقوام ایران آشنا شود. از سال ۶۵ به بعد بود که موسیقی نواحی جایگاهی در رسانهها پیدا کرد و مقدمه پیدا شدن این جایگاه اجرای چند قطعه حماسی لُری از جمله «دایه دایه وقت جنگه» بود که موجب پیدایش یک نگاه مثبت در رسانه ملی شد و به تدریج کلیپهایی با مضامینی مرتبط با موسیقی نواحی ایران و جریان دفاع مقدس پخش شد که میتوانست مقدمه خوبی برای آشنایی مردم با این نوع موسیقی باشد. اگرچه نگاه رسانه به این موضوع بهتر شد اما کاربردش همچنان اندک بود. تا اینکه در جشنوارههای موسیقی فجر به ویژه دورههای اول تا پنجم مقدمات معرفی موسیقی اقوام ایران به مدد تلاش تعدادی از هنرمندان فراهم شد.
این پژوهشگر صاحب نام موسیقی نواحی ایران با اشاره به حضور موسیقی اقوام ایران در جریان برگزاری جشنواره موسیقی فجر در دوران ابتدایی آن گفت: در دوران ابتدایی جشنواره موسیقی فجر یک سری گروههایی از موسیقی نواحی ایران به جشنواره فجر آورده شده بودند که با وجود تمام تلاشهایی که انجام میدادند اما غالب افرادشان کارآمدی لازم را در جهت شناخت موسیقی نواحی به مخاطبان پایتختنشین نداشتند.
وی افزود: اگرچه در همین ایام، بودند هنرمندانی که واقعا از بزرگان این عرصه محسوب میشدند اما تعدادشان به قدری کم بود که نمیتوانیم از آنها به عنوان یک جریان غالب صحبت کنیم. در اثنای برگزاری جشنوارههای موسیقی فجر بود که تقریبا از سال ۶۸ اتفاقاتی در عرصه موسیقی نواحی افتاد و افرادی چون محمدرضا درویشی، بنده و تعدادی دیگر از دوستات به این فکر افتادیم تا با تلاشهای فردی و بعضا گروهی شرایطی را فراهم کنیم که بتوانیم در چارچوب آن حرفهای بهتر و تاثیرگذارتری درباره موسیقی نواحی ایران بزنیم که از آن جمله میتوان به راه اندازی جشنواره «نی نوازان» اشاره کنم.
جاهد ادامه داد: برای برگزاری این رویداد اگرچه سختیهای زیادی را متحمل شدم اما فضا را به گونهای طراحی کردم که در کنار فعالیت هنرمندان دیگر نگاه بهتری به موسیقی اقوام ایران بشود. البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که طراحی چنین رویدادهایی به همین سادگی نبود و من خوب به خاطر دارم که در آن پروسه زمانی همراه با هنرمندان بزرگی چون استاد پورتراب، استاد مسعودیه، استاد علی معلم، جلیل عندلیبی و جوانانی چون رضا مهدوی و علیرضا میرعلی نقی، شورایی را تشکیل دادیم که یک جشنواره علمی را برگزار کنیم و اگر چه این رویکرد بسیار سخت بود اما تا حدی زیادی توانستیم به اهداف خود دست پیدا کنیم.
نگاه آماری ارشاد به موسیقی نواحی
مولف چندین اثر پژوهشی در حوزه موسیقی نواحی ایران افزود: خوشبختانه در همین سالها بود که کارهایی در عرصه موسیقی نواحی شروع شد و تغییر نگرشهایی نسبت به موسیقی نواحی به وجود آمد که میتوانست مقدمه خوبی برای شروع یک جریان موثر در این حوزه باشد. حتی یادم است آقای صباح زنگنه که در آن زمان مشاور وزیر ارشاد بود به ما گفت: «این جشنواره باعث شد که هنرمندان موسیقی نواحی و حتی هنرمندان دیگر نیز به نظام نزدیک شوند» کما اینکه در همین دوران بود که بزرگی چون استاد علی تجویدی دست به ساز شد و با افتخار گفت که من کار آهنگسازی میکنم. موضوعی که خیلی از هنرمندان را با نگرشهای سیاسی مختلف نسبت به نظام همسو کرد.
وی افزود: من با قاطعیت میگویم که تلاش تعدادی اندک از هنرمندان و پژوهشگران همعصر ما بود که توانست موسیقی نواحی را جا بیندازد و این باعث خوشحالی است که بعد از این تلاشهایی که توسط ما صورت گرفت استادانی چون محمدرضا درویشی هم با ارزشمندی تمام کار را ادامه دادند و آن قدر تلاش کردند که جشنواره موسیقی نواحی ایران طراحی و در کرمان برگزار شد؛ تلاشی که متاسفانه از سوی وزارت ارشاد مغفول ماند، دچار نگاه آماری مدیران دولتی شد و فضای جشنواره را از مسیر اصلی خود خارج کرد. استاد درویشی برای برگزاری این رویداد به گونه ای طراحی کرده بود که رویکردهای علمی بعد از برگزاری آن اصلا مبتنی بر نگاه آماری نبود و آنچنان تبعات مثبتی برای جریان موسیقی اقوام ایران داشت که میتوانست راهگشای مناسبی برای جلب مخاطب و حفظ این میراث توسط مردم باشد.
وی گفت: اصلا انتخاب استان کرمان در آن زمان برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی انتخاب یک منطقه گردشگری هدف در جهت ارتقای موسیقی نواحی بود. یعنی راهی که آقای درویشی برای موسیقی نواحی از دل این جشنواره انتخاب کرده بود دارای اهداف و معیاری متعالی بود که از دل اتفاقات انجام گرفته در آن میتوانستیم شاهد اتفاقات بسیار امیدوارکنندهای در حوزه موسیقی نواحی پس از پیروزی انقلاب اسلامی باشیم. اما نمیدانم چه رویکردی اتفاق افتاد که دوستان وزارت ارشاد درگیر نگاههای آماری خود شدند و فضای جشنواره را پس از چند دوره ابتدایی برگزاری آن به سمتی بردند که اولا آن را به سمت تعطیلی چندساله کشاند و پس از آن هم فقط به این جهت برگزار شد که آماری باشد برای عملکرد دوستان دولتی! اگر چه در این سالها افرادی چون احمد صدری برای این رویداد زحمت میکشند اما میبینم که آن تاثیری را که انتظار داشتیم، ندارد.
موازی کاری سازمانها در طول چهل سال اخیر بود که باعث شد هر سازمان و نهادی برای خودش یک امور موسیقی داشته باشد و کارهایی را انجام دهد که میتوانست بهتر از اینها باشد.جاوید در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح کرد: مطمئن باشید آن چیزی که امروز از موسیقی نواحی ایران میشناسیم آن چیزی نیست که از دل ادارات دولتی طی این چهل سال بیرون آمده باشد. به عبارتی میتوان تمامی اتفاقات مثبتی که در عرصه موسیقی اقوام ایران افتاده به همت عدهای جوان در سالهای آغازین انقلاب اسلامی بوده که بتوانند به سهم خود جریان موسیقی نواحی ایران را به جامعه ایرانی معرفی کنند.
وی افزود: من حتی بر این باورم هنوز هم از سوی دولتمردان نگاه شایستهای به موسیقی نواحی ایران وجود ندارد و اگر میبینید که بنده، محمدرضا درویشی، احمد صدری و تعدادی دیگر از هنرمندان فعالی این حوزه در طول این دهه بارها اعلام کردهایم که موسیقی نواحی نیازمند «مکتب موسیقی» است، فقط و فقط به خاطر گستردهتر شدن گونهای از موسیقی در ایران است که باید با رعایت تمامی جوانب علمی به آن نگاه کرده و در معرفی آن کوشید. موضوعی که گویا دوستان دولتی طی این سالها به آن اعتقادی نداشتهاند و شما میبینید نتیجه همین نگاه اشتباه به جریان موسیقی ایرانی هم سرایت کرده و ما امروز به بهانه تلفیق، شاهد شنیدن موسیقیهایی هستیم که فقط لباس موسیقی ایرانی را به تن دارند و گرنه بسیاری از آنها از درون مایههای موسیقی غربی استفاده میکنند.
فعالیت خوب صداوسیمای استانها
این پژوهشگر مطرح موسیقی اقوام ایرانی بیان کرد: در طول این چهل سال خیلیها تلاش کردند تا پاکی موسیقی ایرانی را در جلوههای مختلف نشان دهند اما کسانی هم هستند که تلاش میکنند اصل موسیقی را از صحنه جامعه پاک کرده و آن را به سمت دیگری هدایت کنند؛ در اینجاست که نقش نهادهایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بیشتر مشخص میشود که بالاخره مجاب شوند تا دست از نگاه آماری خود برداشته و به این نوع موسیقی جور دیگری نگاه کنند.
وی افزود: امروز صداوسیمای مراکزاستانها فعالتر از صداوسیمای مرکز، تلاشهای بسیار ارزشمندی را در جهت حفظ این گونه موسیقایی انجام میدهد که واقعا جای قدردانی دارد. حتی میتوان گفت هم اکنون بخش زیادی از همان آب باریکه تولید در موسیقی نواحی در همین صداوسیمای استانها انجام میگیرد. زیرا این مجموعهها آمدهاند و روی تعدادی از گروههای موسیقی فعال منطقه خود سرمایهگذاری کرده و آثار شاخص را تولید میکنند. به طوری که در همین جشنواره تولیدات استانها آثار درخشانی را شنیدم که میتواند جای کم کاری نهادهایی چون وزارت ارشاد و سازمان میرث فرهنگی را پرکند.
جاوید گفت: موازی کاری سازمانها در طول چهل سال گذشته باعث شدهاست هر سازمان و نهادی برای خودش یک امور موسیقی داشته باشد و کارهایی را انجام دهد که میتوانست بهتر از اینها باشد. در زمانی حوزه هنری تلاش کرد الگوسازیهایی را در حوزه موسیقی انجام دهد اما گویا خیلیها چشم دیدن این فعالیتها را نداشتند و فضا را به سمتی بردند که مرکز موسیقی حوزه هنری نیز منفعل باشند. از آن سو هم که وزارت ارشاد به جای آن که برای اجرای عمومی گروههای مختلف موسیقی اقوام ایران برنامهریزیهایی داشته باشد، به موضوع موسیقی اقوام نگاه تبلیغاتی دارد. متاسفانه من حداقل در این ۱۵ سال ندیدهام که تلاشی برای ارتقای موسیقی نواحی ایران انجام شده باشد و دوستان فقط برای رفع تکلیف و ارائه یک سری آمار کارهایی را انجام میدهند که نتیجه مطلوبی از آن حاصل نمیشود.
این مدرس و مولف موسیقی در بخش پایانی صحبتهای خود تصریح کرد: به طور حتم جلوه موسیقی مناطق ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی قویتر شد و این یک واقعیتی است که باید آن بپذیریم، اما من بر این باورم کارهایی را نسل ما انجام داد که اگر حمایتهای بیشتری از آن میشد قطعا شاهد وضعیت بهتری برای موسیقی اقوام و حتی کلیت موسیقی کشور بودیم. حتی در دوران دفاع مقدس هم شکلی از موسیقی پدید آمد که خیلیها قدرش را نداستند و این گونه هم به فراموشی سپرده شد.
جاوید در پایان تصریح کرد: امیدوارم از این دهه که وارد دهه پنجم جمهوری اسلامی ایران میشویم با پژوهش بتوانیم در سال ۱۴۰۰ به شکلی از موسیقی برسیم که معرف موسیقی با معنویت ایرانی – اسلامی به جهانیان باشد و شرایط را طوری طراحی کنیم که با شناخت بیشتر موسیقی اقوام از آسیب رسیدن به آن جلوگیری کنیم
Δ