آتش تقیپور بازیگر فیلم سینمایی «خروج» معتقد است ابراهیم حاتمیکیا در این فیلم هم همچون همیشه درد «مردم» را داشته و دردمندانه روایت یک «اعتراض» را به تصویر درآورده است. آتش تقیپور بازیگر فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که این روزها بهصورت آنلاین در حال اکران است در گفتگو با سینما خراسان درباره […]
آتش تقیپور بازیگر فیلم سینمایی «خروج» معتقد است ابراهیم حاتمیکیا در این فیلم هم همچون همیشه درد «مردم» را داشته و دردمندانه روایت یک «اعتراض» را به تصویر درآورده است.
آتش تقیپور بازیگر فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که این روزها بهصورت آنلاین در حال اکران است در گفتگو با سینما خراسان درباره این اثر گفت: من پیش از این در یک سریال با ابراهیم حاتمیکیا همکاری داشتم. به همین واسطه با نحوه کار همدیگر آشنا بودیم و من نگرش او را میشناختم. به همین دلیل تا پیشنهاد همکاری در این فیلم را به من داد خوشحال شدم البته شرطی برای همکاری گذاشته بود؛ اینکه همه ما نحوه کار و رانندگی تراکتور را یاد بگیریم.
این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: در همان زمان شخصی به نام مهندس مروتی از مشهد آمد تا به ما رانندگی تراکتور را یاد بدهد چون تراکتور یکی از وسیلههای بسیار خطرناک است یعنی اگر کسی با آن تصادف کند و یا واژگون شود احتمال مرگ راننده بسیار بالاست. حتی یادم است روز اولی که نشستم تا رانندگی کنم، تمام وزنم را روی کلاج میانداختم اما پایین نمیرفت. این در حالی است که من ۱۰۵ کیلو وزن دارم و باید کلاج پایین میرفت ولی به هرحال رانندگی با این وسیله سخت بود. کار در «خروج» خیلی سخت بود چون همه لوکیشنهای آن بیرونی و ممکن بود مشکلاتی پیش بیاید برای مثال با توجه به اینکه ما به خیابانهای تهران میآمدیم امکان تصادف وجود داشت و همین کار را سخت میکرد.
وی افزود: حاتمی کیا یک کارگردان سختگیر و جدی است اما در عین حال طنزی در کلامش دارد که هنرپیشه میتواند به آن پی ببرد. البته منظورم این نیست که او در «خروج» تعمدا سعی کرده که کسی را بخنداند اما موقعیتهایی پیش آمده که در عین حال که به درد این مردم فکر میکنیم ممکن است خندهمان بگیرد البته من از پیشتر این نگاه او را میشناختم بنابراین نه اینکه بخواهم در «خروج» تعمدا به صورت طنز بازی کنم، اما در کار لحظات این چنینی را میبینیم که باعث میشود تماشاگر بخندد.
کاش نام فیلم «خروج» نبود
تقیپور بیان کرد: حاتمیکیا در «خروج» به زندگی آدمها و معیشت آنها اعتراض دارد. البته کلمه «خروج» در اسلام به خوارج منتسب است و کاش نام فیلم را چنین نمیگذاشت. به هر حال وقتی کسی برای حیات و ممات خود میجنگد نمیشود نام خارج شده را روی او بگذاریم. در «خروج» میبینیم که به ناگاه آب شور به مزرعه یک کشاورز میآید و به آن آسیب میزند به همین دلیل او بر آشفته میشود، از همین رو کار او یک اعتراض قرص و محکم است. این فقط بخشی از درد و رنج مردم بود که در این فیلم به تصویر کشیده شد. یعنی رنج انسانهایی که برای زندگی میجنگند اما برخی مسئولان ما نسبت به آنها بی تفاوت هستند.
این روزها که وضعیت کرونایی داریم، دولتمردان مدام میگویند در خانه بمانید در حالی که مسئولیت معیشت مردم را به عهده نمیگیرند، گویا نفسشان از جای گرم بلند میشد و زندگی خوبی دارند اما وقتی زندگی یک فرد بسته به شغلش است چطور میتواند از خانه بیرون نرود؟وی افزود: در چنین شرایطی چه باید کرد؟ این اعتراض یک چیز طبیعی است. حاتمیکیا قهرمانهای «خروج» را در موقعیتی گذاشته است که جز اینکه اعتراض مصلحانه کنند کار دیگری از آنها برنمیآید. در این فیلم میبینیم که هیچ کسی به حرف کشاورزها گوش نمیکند. انگار این مسئولان و مدیرانی که دور و بر این آدمها هستند اصلا به آنها بیتوجه هستند در عین حال همین مسئولان بر این باورند که آدمها باید ساکت شوند. اما چرا باید ساکت شد؟
بازیگر «خروج» ادامه داد: یک مثال ساده میزنم؛ این روزها که وضعیت کرونایی داریم، دولتمردان مدام میگویند در خانه بمانید در حالی که مسئولیت معیشت مردم را به عهده نمیگیرند، گویا نفسشان از جای گرم بلند میشد و زندگی خوبی دارند اما وقتی زندگی یک فرد بسته به شغلش است چطور میتواند از خانه بیرون نرود؟ چنین فردی حتی به مرگ هم راضی میشود تا بتواند خرج معاش خود و خانواده خود را دربیاورد.
تقیپور افزود: در «خروج» هم میبینیم این آدمها راه میافتند تا اعتراض خود را به گوش دولتمردان برسانند گرچه از همان ابتدای امر سرانجام کار مشخص است، شواهد نشان میدهد که پاسخی به این اعتراضها داده نمیشود و به جایی نمیرسد کما اینکه در مسیر برخی از آنها به دلیل ناتوانی از این گروه جدا میشوند، اتفاقاتی میافتد که مجبور میشوند برگردند یا حتی به حرف دولت مردان گوش میدهند و فکر میکنند آنها راست میگویند و برمیگردند کما اینکه در این سالها خیلی از ماها به همین نحو قانع شدهایم، فکر کردهایم مسئولانمان درست میگویند و سکوت کردهایم.
این بازیگر اظهار کرد: هرچند در «خروج» معترضان به سمت دفتر ریاست جمهوری حرکت میکنند اما در سکانسهای ابتدایی میبینیم که رییس جمهور به کلبه یک کشاورز آمده است به نظرم در همان سکانس خود رییس جمهور باید پیشنهاد کمک رسانی به مردم را میداد نه اینکه آن کشاورز طلب یاری کند. پس مسئولان به چه دردی میخورند؟
رئیس جمهوری که در «خندهرویی» استاد است!
بازیگر پیشکسوت فیلم سینمایی«خروج» در ادامه گفت: به هر حال رییس جمهور ما امروز در خندهرویی و برگزار کردن امور همراه با خنده استاد است! به نظرم میشد فیلم به گونهای پیش برود که اصلا خود این رئیسجمهور نوعی پیشنهاد یاری به کشاورزان بدهد. با این وجود به نظرم حاتمیکیا یک فیلم خوب ساخته است یعنی در این شرایطی که آدمها باید به معیشت خود فکر و اعتراض کنند چنین فیلمی ساخته میشود. باید بگوییم ما انسان هستیم و باید دولت مردان ما به این موضوع فکر کنند. داستان «خروج» بر اساس یک داستان واقعی است و درد مردم در آن دیده میشود.
حاتمیکیا در یک برج عاج سکونت ندارد که متوجه مشکلات مردم نشود و آنها را نفهمد البته هنرمندانی داریم که درد مردم را یا نمیفهمند یا میفهمند و بازگو نمیکنند اگر نفهمند میشود آن را به حساب نادانی آنها گذاشت ولی اگر بفهمند و زبان گویای این مردم نباشند، خیانت کردهاندوی گفت: من میدانم که حاتمیکیا درد مردم و معیشت آنها را دارد. او کارگردانی از دل همین مردم است و دردهای آنها را میبیند، او از آدمها جدا نیست. این در حالی است که برخی از دولت مردان ما دغدغه مردم را ندارند، زنده بودن و مردنشان برایشان مطرح نیست. حاتمیکیا درد کشاورزی را به تصویر کشیده که متعلق به طبقه پایین و زحمتکش جامعه است که نادیده گرفته میشود. حاتمیکیا در یک برج عاج سکونت ندارد که متوجه مشکلات مردم نشود و آنها را نفهمد البته هنرمندانی داریم که درد مردم را یا نمیفهمند یا میفهمند و بازگو نمیکنند اگر نفهمند میشود آن را به حساب نادانی آنها گذاشت ولی اگر بفهمند و زبان گویای این مردم نباشند، خیانت کردهاند و از آنها هیچ اجاقی روشن نمیشود. حاتمی کیا چنین نیست.
بازیگر «خروج» افزود: حاتمیکیا در فیلمهایش دست روی موضوعاتی میگذارد که کمتر کسی به آن توجه کرده است. در این میان برخی حتی عذر بدتر از گناه میآورند، کاش این افراد اگر درمانگر درد مردم نیستند حداقل مهر سکوت بر لبشان بزنند. برخی از مسئولانمان ما هم چنین هستند. برای مثال میگویند پول نداریم و نمیتوانیم به مردم رسیدگی کنیم اما اگر توانایی اداره کشور را ندارند بهتر است کنار بروند تا مردم بیش از این سختی نکشیدند.
وی ادامه داد: من به آقای روحانی رای دادم اما حالا پشیمانم چون اوضاع مردم خوب نیست. همه ما کارکرد آدمها را میبینیم. اما مگر در این مملکت آدم کارشناس و کاربلد نداریم؟ چرا امور به دست برخی میافتد که سررشتهای ندارند؟ خیلیها فراری شدهاند در حالی که سرمایه کشور برای آنها خرج شده اما گویا ما دودستی آنها را تقدیم کرده و گفتهایم آقای آمریکا، آقای کانادا این نخبگان ما مال شما باشد.
تقی پور توضیح داد: اوایل انقلاب فیلمسازانی بودند که فیلمهای یک طرفهای میساختند اما حاتمیکیا از آن دسته نیست. من نه از حاتمیکیا دفاع میکنم و نه چیز دیگری بلکه این حرفها را به دلیل این میزنم که کارنامه او را بررسی کردهام. آدمهایی هستند که به نظر میرسد صمیمیترین ودلسوزترین افراد به خود و کشور هستند اما آنها در باطن، دشمن ترین فرد هستند کاری میکنند که حتی آمریکا هم با ما نمیکند. این به خاطر این است که اگر به هر چیزی یک طرفه نگاه کنی تبدیل به یک آدم دگم میشوی چنین افرادی فقط حرف خود را قبول دارند.
در سینمای ایران آدمها سرجای خود نیستند
این بازیگر پیشکسوت در بخش دیگر از صحبت هایش بیان کرد: در سینمای ما معمولا آدمها سرجای خود نیستند. به نظرم حق پیشکسوتان این است که در آثار حضور داشته باشند. نباید آنها را به امان خدا رها کرد به همین جهت در «خروج» میبینیم که چند بازیگر پیشکسوت حضور دارد. نباید این تصور را داشته باشیم که تاریخ مصرف آنها تمام شده است اگر این چنین فکر کنیم پس باید بدانیم که در میان دولت مردان ما افراد زیادی وجود دارند که باید بازنشسته شوند. پس چرا بازنشسته نمیشوند؟
وی در پایان گفت: «خروج» این روزها به صورت آنلاین اکران میشود در حالی که ما پیش از این چنین تجربهای نداشتیم و حاتمیکیا در این عرصه پیشقدم شد. البته به نظرم در موقعیت فعلی این بهترین راه بود تا فیلم نمیرد و حرف آن بیات نشود ضمن اینکه شنیدهام فروش خوبی هم داشته است. به نظرم دیگران هم میتوانند این راه را ادامه بدهند. این نکته را هم باید بگویم که من ساز و کار ورود به این پلتفرمها برای تماشا را بلد نیستم و نمیدانم چگونه باید وارد سامانههای درخواستی شوم به همین دلیل از زمان اکران تاکنون موفق به تماشای «خروج» نشده ام.
Δ