آهنگساز «ماجرای نیمروز۲؛ ردخون» همزمان با انتشار آلبوم موسیقی این فیلم، از ایجاد فضای مدرن و سنتشکنی در ساخت موسیقی این اثر سینمایی برخلاف ملودیهای مرسوم در فیلمهای دهه ۵۰ و ۶۰ سخن گفت. حبیب خزاییفر آهنگساز فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» که آلبوم موسیقی متن آن طی روزهای اخیر توسط مرکز موسیقی حوزه هنری در […]
آهنگساز «ماجرای نیمروز۲؛ ردخون» همزمان با انتشار آلبوم موسیقی این فیلم، از ایجاد فضای مدرن و سنتشکنی در ساخت موسیقی این اثر سینمایی برخلاف ملودیهای مرسوم در فیلمهای دهه ۵۰ و ۶۰ سخن گفت.
حبیب خزاییفر آهنگساز فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» که آلبوم موسیقی متن آن طی روزهای اخیر توسط مرکز موسیقی حوزه هنری در دسترس مخاطبان قرار گرفته، به سینما خراسان گفت: من در تم موسیقی ماجرای نیمروز برخلاف علاقه شنیداری خودم نسبت به نسلهای گذشته، کمی سنتشکنی کردم و فضای مدرنی را با ایجاد آکوردها و نتهای عَرَضی، برخلاف موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ ایجاد کردم. ما در ساخت موسیقی متن این فیلم برخلاف اکثر موسیقی فیلمهای ژانر دفاع مقدس که با محوریت داستان با ملودی پیش میرود، بیشتر به دنبال ایجاد یک فضاسازی مناسب بودیم تا یک تم موسیقیایی.
وی افزود: ایجاد آکوردهای خاص و غیرمعمول در این موسیقی، باعث شکلگیری فضای شک و تردید و ماجراجویانه مرموز در فیلم و انتقال این حس به مخاطب شده بود. این در حالی است که در «ماجرای نیمروز» موسیقی ارکسترال کمتری را در بخش زهی میشنویم و محوریت جستوجو، تردید و قصه فیلم با سازهای فلوت و پیانو پیش میرود. در موسیقی فیلم «ماجرای نیمروز ۲» یا همان «ردخون»، تصمیم بر حفظ تم اصلی «ماجرای نیمروز ۱» بود؛ ولی به دلیل اینکه در داستان فیلم، فضا اکشنتر و صحنههای جنگی بیشتر میشد؛ ما در این مجال از ارکستر زهی بیشتر و ساز هورن برای تداعی سکانسهای جنگی و سازهای کوبهای برای بیان حماسی بودن فضای کار استفاده کردیم در حالی که ساز پیانو فقط نقش نزدیک کردن تم موسیقی به فضای اصلی ماجرای نیمروز یک را داشت. به هر ترتیب ما در موسیقی ماجرای نیمروز از سکشن ارکستر کامل سازهای زهی و تکنوازیها به صورت ضبط زنده از سازها استفاده کردیم و به جز چند مورد، فقط سکشن کوبهای و پیانو را به صورت الکترونیک ضبط کردیم.
این آهنگساز شناخته شده حوزه سینما که هم اینک به عنوان آهنگساز سریال تلویزیونی «شاهرگ» نیز حضور دارد، درباره شکلگیری فضای موسیقایی فیلم «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان هم گفت: شکلگیری فضای موسیقی ماجرای نیمروز به سابقه کاری و علاقه شخصی من به موسیقی جنگی در موسسه روایت فتح و موسیقی فیلمهای که در آن دوران میساختم بر میگردد. من بر این باورم علاقه شخصی من از موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ و آهنگسازان نسل طلایی موسیقی فیلم ایران در آن دوران به کار کردن من در ژانر موسیقی فیلمهای جنگی و قرار گرفتن در فضای آن دوران بسیار کمک میکند. از دیگر ویژگیهای موسیقی نوشتن برای ژانر دفاع مقدس نیز میتوان به سابقه موسیقایی همان نسل طلایی که برای ما به عنوان سندی در تاریخ موسیقی ایران مانده، اشاره کرد که اصولاً موسیقیهای ارکسترال کامل در سکشن زهی و بادی برنجی استفاده میشد و شاهد استفاده به جا و درستی از موسیقی ارکسترال بودیم.
وی تاکید کرد: من در تم موسیقی ماجرای نیمروز برخلاف علاقه شنیداری خودم نسبت به نسلهای گذشته، کمی سنتشکنی کردم و فضای مدرنی را با ایجاد آکوردها و نتهای عَرَضی، برخلاف موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ ایجاد کردم که اختلاف آن در موسیقی ماجرای نیمروز ۱ بسیار فاحشتر است و تم آن شیطنت ماجراجویانهای دارد و حتی در آنجا ساز گیتار را در بخشهای کوتاهی در نظر گرفتم که نقش عشق را بیشتر نمایان میکند، ولی در موسیقی ماجرای نیم روز ردخون با استفاده از تم مدرن و جدید از فضای ارکستراسیون فیلمهای جنگی آن دهه استفاده کردم.
خزایی فر در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به انتشار آلبوم آهنگسازان حوزه سینما بیان کرد: معتقدم با انتشار آلبوم موسیقی متن آثار سینمایی مخاطب موسیقی در قالب آلبومی خارج از چهارچوب نسخه سینمایی روی فیلم، فرصت بیشتری را برای شنیدن اثر پیدا خواهد کرد و اگر موسیقی مناسبی برای سکانسهای فیلم ساخته شده باشد و بر روی تصاویر نشسته باشد، شنیدن بدون تصویر آن هم میتواند ذهن مخاطب را درگیر فضای فیلم سازد و ثبت آن به عنوان یک اثر هنری موسیقیایی ارزشمند است.
خزاییفر در پایان گفت: در تمام موسیقیهایی که در سینمای ایران ساختهام با اینکه سفارش کار بودهاند اما از دید من اصلاً به عنوان یک کار یا درآمد نبوده و اکثر آنها را با تمام علاقه و وجودم کار کردهام و وقتی جدای از فضای فیلم دوباره آن را میشنوم مجدداً در ذهنم برای آن هزاران تصویر دیگر میسازم. این برای من بسیار خوشآیند است که وقتی آلبوم موسیقی منتشر میشود واکنش مخاطبان را بر روی اثری که با تمام وجودم برای آن تصویر نوشتهام ببینم و تاثیر آن را خارج از چهارچوب فیلم احساس کنم و فکر میکنم نسبت استقبال مخاطبان میتواند بسیار جالب باشد، همانطور که زمانی که موسیقی فیلم «ایستاده در غبار» منتشر شد تجربهای مشابه را داشتم که دیدم چقدر این قطعات همه جا پخش شده است و در بسترهای دیگری هم از آن استفاده میکنند و به نظرم این نشانه موفقیت یک موسیقی است که خارج از فیلم هم کار میکند و مخاطب خودش را پیدا میکند و انرژی من برای خلق آن را به نتیجه نشانده است.
خزایی فر در پایان گفت: امیدوارم آلبوم موسیقی ماجرای نیمروز ۱ و ردخون هم بتواند راه خود را همچون آثار دیگر پیدا کند و به گوش مخاطبان موسیقی شنیده شود.
Δ