احسان عبدالملکی با اشاره به تجربه اولین حضورش در جشنواره تئاتر فجر درباره ویژگی های نمایش «راشومون» و تقابل واقعیت و حقیقت در این اثر نمایشی توضیحاتی ارائه داد. احسان عبدالملکی کارگردان نمایش «راشومون» که در بخش رقابتی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفت درباره این اثر نمایشی به سینما خراسان گفت: […]
احسان عبدالملکی با اشاره به تجربه اولین حضورش در جشنواره تئاتر فجر درباره ویژگی های نمایش «راشومون» و تقابل واقعیت و حقیقت در این اثر نمایشی توضیحاتی ارائه داد.
احسان عبدالملکی کارگردان نمایش «راشومون» که در بخش رقابتی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفت درباره این اثر نمایشی به سینما خراسان گفت: این نمایش اقتباسی تقریبا وفادارانه از فیلم «راشومون» آکیرا کوروساوا است که البته جرح و تعدیل هایی هم برای تبدیل شدن به نمایشنامه در آن انجام گرفت از جمله تغییراتی که در نمایش شکل گرفت تبدیل شخصیت واحد زن فیلم به ۲ کاراکتر بود تا ۲ وجه برداشت ذهنی انسان را به نمایش بگذارم. کاراکتر فرد عامی هم از داستان حذف و نقش راهب و هیزم شکن پررنگ تر شد. همچنین یکی از بازیگران نمایش با گریم و لباس واحد در سه نقش هیزم شکن، سامورایی و راهزن ایفای نقش کرده است چون این کار برای قالب مینیمالی که برای شیوه اجرایی نمایش انتخاب کرده بودیم، مناسب بود.
وی درباره داستان نمایش توضیح داد: داستان «راشومون» درباره جنایت و قتل است که از زاویه دید ۴ نفر روایت می شود اما اینکه کدامیک از این ۴ روایت از منظر دادگاه واقعیت باشد یا حقیقت، کلاف سردرگمی است که تا انتها ادامه دارد.
عبدالملکی یادآور شد: تم اصلی این نمایش به تقابل بین واقعیت و حقیقت از منظر قضاوت کردن، مربوط می شود. حقیقت آن چیزی است که در ذهن ماست اما واقعیت یک برداشت عینی است و این امکان وجود دارد که تفاوت هایی بین واقعیت و حقیقت وجود داشته باشد که آن هم به نوع نگاه و بینش هر شخص باز می گردد از این رو تا ۳۰-۴۰ سال گذشته درباره این فیلم کوروساوا اعتقاد بر این بود که قطعا یکی از ۴ روایتی که در فیلم وجود دارد درست و بقیه غلط هستند اما در دهه های اخیر نظریه دیگری به لحاظ فلسفی مورد توجه قرار گرفته و آن هم این است که هر ۴ روایت می تواند درست باشد اما اینکه کدامیک واقعیت و کدام حقیقت است، مشخص نیست و همین مساله سختی قضاوت کردن درباره یک موضوع را مشخص می کند. این فیلم به چالش کشیدن و درگیر کردن ذهن مخاطب را تا پایان حفظ می کند و همین مساله برای من جذاب بود اما در عین حال تبدیل کردن آن به نمایشنامه نیز برایم کار سختی بود.
وی درباره موسیقی نمایش عنوان کرد: در این اجرا ما چالش دیگری را هم تجربه کردیم که برایمان جذاب بود و آن هم این بود که از ادوات موسیقی ایرانی مثل کمانچه و سنتور برای تولید ملودی ژاپنی استفاده کردیم. در نهایت کار تبدیل شد به یک نمایش بینافرهنگی بین ایران و ژاپن که در اجرا ریشه های مشترک فرهنگی بین ۲ کشور را پررنگ تر کردیم. مساله اصلی این اثر نمایشی عدم قطعیت است که می توان به عنوان وجه مشترکی بین فرهنگ ایران و ژاپن از آن نام برد.
این کارگردان عنوان کرد: حرفه من معماری است و این نمایش اولین کاری است که در حوزه نویسندگی و کارگردانی تئاتر انجام داده ام که خوشبختانه بهمن ماه پارسال اجرای عمومی داشت و توانست به بخش مسابقه جشنواره تئاتر فجر نیز راه یابد. من عضو سازمان نظام مهندسی کل کشور و سازمان نظام مهندسی استان گیلان هستم و سازمان نظام مهندسی برای راه یابی این اثر به جشنواره من را مورد حمایت بسیاری قرار داد. این نگرش و دید وسیعی هنری که دوستان در هیات مدیره نظام مهندسی داشتند برایم ارزشمند است و اگر حمایت آنها نبود شاید این نمایش به جشنواره راه پیدا نمی کرد.
عبدالملکی در پایان درباره تجربه حضورش در جشنواره گفت: تجربه ای که از حضور در جشنواره تئاتر فجر به دست آورم برایم لذت بخش بود چون این جشنواره ویترین تئاتر ایران محسوب می شود و بهترین ها برای حضور در این رویداد انتخاب می شوند و رقابت جذابی بینشان شکل می گیرد اما در زمینه پرداخت کمک هزینه شاید مسئولان جشنواره بهتر باشد که مساله تورم را هم در نظر بگیرند و امکانات جشنواره را بهتر مهندسی و مدیریت کنند چون برای گروه هایی که از شهرهایی غیر از تهران به جشنواره می آیند رفت و آمد و تامین هزینه گروه کار سختی است.
Δ