سینمای ایران در سال کرونازده ۱۳۹۹ فرازونشیبهای بسیاری را پشت سرگذاشت که بخش عمدهای از آن بیتاثیر از شیوع ویروس کرونا نبود؛ کابوسی که هنوز هم پایانی نمیتوان برای آن متصور بود. سینمای ایران طی یک سال گذشته با توجه به شیوع ویروس کرونا تجربههای سخت و پیشبینی نشدهای را پشت سر گذاشت. البته این […]
سینمای ایران در سال کرونازده ۱۳۹۹ فرازونشیبهای بسیاری را پشت سرگذاشت که بخش عمدهای از آن بیتاثیر از شیوع ویروس کرونا نبود؛ کابوسی که هنوز هم پایانی نمیتوان برای آن متصور بود.
سینمای ایران طی یک سال گذشته با توجه به شیوع ویروس کرونا تجربههای سخت و پیشبینی نشدهای را پشت سر گذاشت. البته این امر تنها مختص سینمای ایران نبود و سینمای جهان را نیز تحت تاثیر خود قرار داد اما سینمای نیمهجان ایران، تاب کمتری برای تحمل تبعات این بحران داشت و شاید به همین دلیل در سال کرونازده، تا مرز احتضار پیش رفت.
طی سال ۹۹ در حوزه تولید فیلم، بهصورت دست و پا شکسته پروژههایی جلوی دوربین رفتند اما سینمایی که اکران آن به تعطیلی کشیده شده باشد، سینمای کاملی نیست و بهسختی میتوان درباره علائم حیاتیاش حکم صادر کرد. با این همه اما واقعیت این است که «سینمای ایران» هرچند یکی از بزرگترین قربانیان بحران کرونا بود اما نخواست مغلوب این ویروس منحوس شود و تلاش کرد همچنان زنده بماند.
در این یک سال اتفاقات بسیاری در سینمای ایران رخ داد که باعث ایجاد تغییرات بسیاری شد، البته تنها بخشی از این تغییرات مربوط به شیوع ویروس کرونا بود، بخش دیگر نیز مربوط به تصمیمگیری هایی بود که تحولات تازهای را در مختصات سینمای ایران رقم زدند.
در گزارش پیش رو به منظور ثبت آنچه بر سینمای ایران در سال ۱۳۹۹ گذشته است، اهم تحولات این حوزه را در قالب پنج روایت مرور خواهیم کرد.
روایت اول؛ کابوس «کرونا» و رویاهایی که بر باد رفت!
اواخر بهمن ما سال ۱۳۹۸ بود که ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرده و به سرعت تبدیل به یک اپیدمی نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها شد. اپیدمی که سراسر زمین را فرا گرفت، هرچند بسیاری معتقد بودند که این ویروس به زودی از بین میرود، اما بعد از گذشت بیش از یک سال از شیوع کرونا، این ویروس همچنان وجود دارد و باعث تغییر در عادات و رفتار زندگی روزمره همه انسانها شده است.
فاصلهگذاری اجتماعی، استفاده از ماسک، کاهش حضور در مجامع مختلف از جمله این تغییرات است، از همین منظر و مانند بسیاری دیگر از حوزهها، کرونا را میتوان تأثیرگذارترین رویداد در سینمای ایران طی یک سال گذشته دانست. این ویروس علاوه بر اینکه جان بسیاری از مردم را در سراسر زمین گرفت، نفس سینما را به شماره انداخت و این هنر- صنعت را با بحرانی جدی مواجه کرد.
اولین ضربه کرونا به بدنه سینمای ایران درست زمانی زده شد که جدول اکرانهای نوروز ۹۹ بسته شد، در واقع با افزایش آمار قربانیان این ویروس در کشور و برای کنترل شرایط بوجود آمده، اواخر سال ۹۸ و نزدیک به نوروز ۹۹، بسیاری از کسب و کارها تعطیل شد که سینما نیز یکی از این موارد بود.
چرخه تولید به اندازه اکران آسیب ندید و همین شرایط سبب شد در پایان سال ۹۹ عدم تناسب میان شمار فیلمهای تولیدشده و ظرفیت اکران احتمالی سینمایی به حداکثر ممکن برسد و با تراکم فیلمهای مانده در صف اکران مواجه باشیم اکران نوروز یکی از مهمترین بازههای اکران در سینمای ایران به شمار میرود که بسیاری از فیلمسازان علاقه مند هستند تا آثار خود را در این اکران روی پرده سینما ببرند، در همین راستا طبق روال گذشته تعدادی فیلم سینمایی برای اکران نوروز ۹۹ انتخاب شد که متاسفانه با تعطیلی سالنهای سینما نمایش این آثار به تعویق افتاد، اما این تعطیلی تنها به اکران نوروز ختم نشد و میتوان گفت طی یک سال گذشته تقریباً تمام سینماهای کشور تعطیل بوده و اکثر فیلمها فرصت چندانی برای نمایش نداشتند.
هرچند در این مدت گاه گداری سینماها باز شد، اما فیلمهایی که در همین نوبتهای اندک روی پرده سینما رفتند، نتوانستند از فروش خوبی برخوردار باشند، چرا که مخاطب به دلیل شیوع ویروس کرونا کمتر تمایل به حضور در سینماها داشت. کمااینکه در حال حاضر هم سینماها بعد از برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، باز هستند اما محدودیتهایی نیز برای آن در نظر گرفته شده که به سختی میتوان حکم بر روشنی چراغ آنها داد.
علاوهبر چرخه اکران اما بحران کرونا، فرآیند تولید در سینمای ایران را هم دستخوش تحولات بسیاری کرد. بخش عمدهای از پروژههای سینمایی تا مرحله تعطیلی کامل پیش رفتند و تهیهکنندگانی هم که ریسک ادامه تولید را پذیرفتند، ناگزیر به افزایش چندبرابری هزینههای تولید نیز تن دادند. با این همه اما چرخه تولید به اندازه اکران آسیب ندید و همین شرایط سبب شد در پایان سال ۹۹ عدم تناسب میان شمار فیلمهای تولیدشده و ظرفیت اکران احتمالی سینمایی به حداکثر ممکن برسد و با تراکم فیلمهای مانده در صف اکران مواجه باشیم.
روایت دوم؛ «اکران آنلاین» رویایی که تعبیر نشد
با تعطیلی ناخواسته اما الزامی سالنهای سینما، گزینههای دیگری روی میز قرار گرفت تا بتوان فیلمهای مختلف سینمایی را در دسترس علاقمندان به سینما قرار داد، یکی از این گزینهها اکران آنلاین و استفاده از پلتفرمهای اینترنتی برای نمایش آثار بود، گام اول در این بخش را ابراهیم حاتمیکیا با فیلم سینمایی «خروج» برداشت، این فیلم سینمایی اولین اثری بود که به صورت اینترنتی اکران شد و بعد از آن تعدادی از فیلمهای سینمایی نیز به این راه پیوسته و اکران شدند، اما مساله این است که اکران آنلاین بدون مشکل نبود و ضررهایی نیز به همراه داشت.
در واقع هر اثر سینمایی که به صورت آنلاین اکران میشد کمتر از چند ساعت نسخه قاچاق آن بیرون آمد و همین مساله صدمات بسیاری را به صاحبان آثار زد که متاسفانه راهی برای رهایی از این مشکل وجود نداشت.
اکران آنلاین که از سالها پیش بهصورت کاملاً مستقل از چرخه اکران پردهای، در صنعت سینمای جهان در حال آزمون و خطاست، بهواسطه بحران کرونا و بهصورت تحمیلی، در دستور کار فعالان سینمای ایران هم قرار گرفت تا هر چند با تأخیر اما این سبک متفاوت عرضه فیلم، در سینمای ایران نیز تجربه شود. این ورود تحمیلی اما تبعات بسیاری هم داشت. مهمترین آفت در این زمینه هم نبود فرصت لازم برای آشنایی با ابعاد مختلف این فرآیند و نیز فرهنگسازی جهت استفاده درست مخاطبان از این بستر نوظهور بود.
با این همه اما سال ۹۹ سال ثبت تجربهای جدی در زمینه «اکران آنلاین» برای سینمای ایران محسوب میشود، تجربهای که البته هنوز نمیتوان حکم بر توفیق آن داد چه اینکه برخلاف ماههای ابتدایی، این روزها پلتفرمهای اینترنتی خالی از فیلمهای روز هستند و ظرفیت اکران آنلاین صرفاً به عرضه فیلمهای مانده در انبار و ناامید از اکران بر پرده سینماها اختصاص پیدا کرده است.
در کنار تجربه «سینما آنلاین» یکی دیگر از گزینههایی که برای اکران فیلمهای روز در نظر گرفته شد، طرح «سینماماشین» بود، با توجه به اینکه اجرای این طرح میتوانست تجربه جدیدی برای مخاطبان و صاحبان فیلمها باشند، آثاری چون «خروج»، «مهمانخانه ماه نو»، «سراسر شب» و «کشتارگاه» در این طرح شرکت کرده و در «سینماماشین» به نمایش در آمد. البته این طرح میتوانست موفقیتهایی را به همراه داشته باشد چرا که مخاطب در ماشین خود و با فاصله گذاری اجتماعی فیلمهای مورد نظر خود را تماشا میکرد اما این طرح نیز چندان با موفقیت همراه نبود و خیلی زود پروندهاش بسته شد.
روایت سوم؛ مصائب آزمون و خطا در جشنوارههای سینمایی
از جمله مواردی که کرونا توانست بسیار روی آن تاثیرگذار باشد برگزاری رویدادها سینمایی در کشورهای مختلف بود، به گونهای که بسیاری از جشنوارهها به دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین برگزار شدند و برخی دیگر گزینه تعطیلی و انتظار برای پایان بحران کرونا را انتخاب کردند.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در میانه پاییز ۹۹ بهصورت نیمه آنلاین و نیمه حضوری برگزار شد تا اولین تجربه در زمینه میزبانی آنلاین از بخشی از مخاطبان جشنوارهای در سینمای ایران ثبت شود. به دنبال همین تجربه موفق هم رویدادهای دیگر کمتر سراغ گزینه تعطیلی رفتند در تقویم رویدادهای سینمای ایران نیز، این بحران از ابتدای سال نمایان شد. یکی از اولین جشنوارهها که قرار بود طبق تقویم در بهار ۹۹ برگزار شود، جشنواره جهانی فیلم فجر بود. هرچند در ابتدا اخبار مختلفی از برگزاری یا برگزار نشدن این جشنواره به گوش میرسید اما در نهایت تصمیم گرفته شد تا این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار نشود و بهطور کامل به بهار ۱۴۰۰ موکول شود.
با برگزار نشدن این جشنواره، این تصور به میان آمد که دیگر جشنوارههای سینمایی نیز در کشور برگزار نمیشود و یا اگر برگزار میشود، شکل و شمایل دیگری را به خود میگیرند، مساله این است که وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیریم باید تجربههای مختلفی را پشت سر بگذاریم تا بهترین روش را برای ادامه پیدا کنیم.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در میانه پاییز ۹۹ بهصورت نیمه آنلاین و نیمه حضوری برگزار شد تا اولین تجربه در زمینه میزبانی آنلاین از بخشی از مخاطبان جشنوارهای در سینمای ایران ثبت شود. به دنبال همین تجربه موفق هم رویدادهای دیگر کمتر سراغ گزینه تعطیلی رفتند.
جشنواره «سینماحقیقت» بهعنوان مهمترین رویداد سینمای مستند، بهصورت کاملاً آنلاین برگزار شد تا تجربهای متفاوت در کارنامه رویدادهای سینمایی ایران ثبت شود و جشنواره «فیلم کوتاه تهران» برگزاری نیمهحضوری، نیمه آنلاین را در دستور کار قرار داد.
جشنوارههای دیگری همچون جشنواره فیلم «مقاومت» نیز از همین فرمول پیروی کردند تا تنوع رویدادهای سینمایی در سال کرونازده سینمای ایران، کمتر از سالهای قبل نباشد.
اما یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی ایران، جشنواره فیلم فجر است که آن را ویترین سینمای ایران میدانند، در ابتدا حرفهای ضد و نقیضی از برپایی و یا برگزار نشدن این جشنواره به گوش میرسید، با توجه به اینکه تعداد قربانیان روزانه ویروس کرونا به مرز ۵۰۰ نفر میرسید، ستاد ملی مبارزه با کرونا، همچنان روی تعطیلی سالنهای سینما تاکید داشت، تا اینکه تصمیم گرفته شد برای قطع چرخه ویروس کرونا، شهرهای قرمز را به مدت ۲ هفته تعطیل کنند.
این تعطیلی و دیگر محدودیتهایی که اعمال شد، سبب شد تا این چرخه بشکند و تعداد کشته شدگان این ویروس در کشور کاهش پیدا کند، همین مساله سبب شد تا برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر جلساتی را با وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا برگزار کنند، تا امکان برگزاری جشنواره تحت پروتکلهای بهداشتی سنجیده شود.
اصلیترین چالش جشنواره سیونهم فیلم فجر کیفیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در آن بود. در همان روز نخست میزبانی از اصحاب رسانه در برج میلاد، انتشار ویدئویی از تراکم عکاسان خبری، موجی از انتقادات را بهدنبال داشت که برگزاری اصل جشنواره را هدف قرار داد و کار به جایی رسید که نمایندگان وزارت بهداشت برای بررسی اوضاع به محل برگزاری جشنواره اعزام شدند درخواست برگزاری این جشنواره با اعمال شرایطی از جمله ظرفیت ۳۰ درصدی سالنهای سینمایی، حفظ فاصله گذاری اجتماعی و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی مورد قبول واقع شد تا در نهایت سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر همانند سالهای گذشته همراه با تغییراتی برگزار شود، هرچند در طول برگزاری این جشنواره گزارشهایی مبنی بر رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی در سینماهای مردمی و البته کاخ جشنواره به گوش میرسید اما در نهایت این جشنواره توانست کار خود را به پایان رساند.
یکی دیگر از نکات جالب در برگزاری این جشنواره، حذف هیات انتخاب بود در واقع فیلمها بدون هیات انتخاب توسط هیات داوران داوری و در نهایت ۱۶ فیلم برای حضور در جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند تا در نهایت نامزدهای نهایی جشنواره برای دریافت سیمرغهای بلورین معرفی شدند، حذف هیات انتخاب با واکنشهای منفی و مثبتی همراه بود. برخی این اتفاق را تجربهای مبارک برای دورههای آتی جشنواره قلمداد کردند و برخی دیگر همچون مسئولان جشنواره، از قطعیت بازگشت این هیأت به فرآیند اجرایی «فجر» در دورههای آتی سخن گفتند.
اصلیترین چالش جشنواره سیونهم فیلم فجر اما کیفیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در آن بود. در همان روز نخست میزبانی از اصحاب رسانه در برج میلاد، انتشار ویدئویی از تراکم عکاسان خبری، موجی از انتقادات را بهدنبال داشت که برگزاری اصل جشنواره را هدف قرار داد و کار به جایی رسید که نمایندگان وزارت بهداشت برای بررسی اوضاع به محل برگزاری جشنواره اعزام شدند.
مهر تأیید ناظران وزارت بهداشت تا حدودی از حواشی کاست اما برگزاری آیین اختتامیه با تراکم بالای مدعوین باردیگر برگزارکنندگان جشنواره سیونهم را در مظان عدم رعایت پروتکلها قرار داد.
به هر حال برگزاری جشنواره فیلم فجر و باز شدن سینماها شرایطی را بهوجود آورد تا سینماهای سراسر کشور با رعایت پروتکلهای بهداشتی باز شوند، اما مساله به اینجا ختم نشد، هرچند سالنهای سینمایی باز است اما صاحبان آثار سینمایی به دلیل قاچاق فیلمهایشان و ضرری که از این مساله میبینند، تمایل کمتری به اکران فیلمهای خود در سینما دارند، چرا که با فروش بلیت تنها ۳۰ درصد از ظرفیت سالنهای سینمایی آمار فروش فیلمها کاهش پیدا میکند.
روایت چهارم؛ اکران سینماها و آزمون پرخطای «سمفا»
یکی دیگر از رویدادهایی که در سال ۹۹ در سینما رخ داد و البته تاثیر بسیاری در این هنر-صنعت داشت، راه اندازی سامانه سمفا بود، سمفا در واقع نام اختصاری «سامانه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران» است؛ سامانهای که جایگزین سامانه سینماشهر شد که پیش از این در اسفندماه سال ۹۷ به همت مجید مسچی مدیرعامل موسسه سینما شهر و البته با نظارت حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی راه اندازی شده بود؛ سامانهای جامع که چهار نوع اطلاعات از جمله وضعیت کلی سینماها، فروش هر سینما، فروش هر فیلم و دفاتر پخش را در اختیار عموم قرار میداد و در کنار آن آرشیو فیلمها را نیز از سال ۹۱ در دل خود داشت که البته بر خلاف قولهایی که سازمان سینمایی درباره ابقای اطلاعات آن و پابرجا ماندن این سایت میداد با با آمدن سمفا بساط سینماشهر برچیده شد تا سینمای ایران از یکی از جامعترین سامانه آماری محروم بماند.
سامانه دوم با هدف مدیریت فروش بلیت در سینماهای کشور و البته شکستن انحصار در زمینه بلیتفروشی راه افتاد. در واقع سازمان سینمایی تصمیم گرفت تا با راه اندازی این سامانه فروش شرایط مناسبی را برای این امر فراهم کند، در حالی که پیش از این سامانه سینماتیکت تنها مرجع فروش بلیت بود که به ارایه خدمت میپرداخت بر اساس تصمیم جدید سازمان سینمایی سه سامانه دیگر یعنی ایرانتیک، آپ و گیشه به چرخه بلیتفروشی اضافه شدند تا انحصار شکسته شود؛ شعاری که البته به گواه سینماداران نه تنها محقق نشده بلکه چالشهای جدیدی را پیش روی مخاطبان و سینماداران پدید آورده است. به طوری که برخی از آنها در آغاز به کار این سامانه نسبت به عملکرد آن معترض بودند و این سمفا را راهی برای خروج از انحصارطلبی نمیدانستند.
به ویژه اینکه شائبه شراکت برخی از مجراهای فروش بلیت در سمفا حواشی جدیدی را برای آن پیش آورد؛ برخی معتقد بودند بعضی از شرکتهای فروش بلیت که در این سامانه عضو هستند، به نوعی شریک این سامانه به شمار میروند، تا جایی که یکی از صاحبان این شرکتها تاکید کرد سمفا سامانهای دولتی است که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی شده و هیچ فرد دیگری به جز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی آن نیست، سمفا اساساً درآمدزایی ندارد که بخواهد شریک مالی برای این کار داشته باشد. در ادامه نیز محمدرضا فرجی مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی تاکید کرد که مالکیت و بهرهبرداری سمفا متعلق به سازمان سینمایی است و اشخاص حقیقی نمیتوانند در مالکیت آن سهیم باشند.
در همین راستا هرکدام از شرکتهای عضو سمفا در صورتی که امکانات و خدمات بهتری را به سینماگران ارائه میدادند، بهتر میتوانستند در این سامانه فعالیت کنند.
هرچند مدتی بعد سازمان سینمایی اعلام کرد سامانههای فروش فرصتی ۶ ماهه برای به دست آوردن ۱۰ درصد از سهم بازار در زمینه فروش بلیت سینما دارند و در غیر این صورت از گردونه رقابت حذف و سامانه دیگری جایگزین آنها میشود، تاکنون اما آماری روشن از میزان فروش این چهار سامانه از سوی سازمان سینمایی منتشر نشده حسابی سرانگشتی و البته اطلاعات موجود در سمفا نشان میدهد دست کم دو سامانه در این عرصه حرفی برای گفتن ندارند و مخاطبان آنها را محلی برای رجوع نمیدانند.
تولد سامانه «سمفا» از تصمیمات فوری مدیران سینمایی در سال بحرانزده سینمای ایران بود، همین تعجیل هم باعث شد این ایده با دنیایی از مشکلات و بهصورت ناقص به مرحله اجرا برسد. هنوز آزمون و خطا در فرآیند رسیدن این طرح به نقطه ایدهآل ادامه دارد و باید دید با عبور سینما از بحران کرونا و به راه افتادن جدیتر چرخه اکران با تمام ظرفیت، این سامانه چقدر توان پاسخگویی به صنوف مختلف درگیر در این فرآیند را دارد.
روایت پنجم؛ حاشیههای اصناف سینمایی در سال رکود
انتخابات پانزدهمین دوره هیات مدیره خانه سینما یکی دیگر از رویدادهای پرحاشیه در سینمای ایران در سالی که گذشت بود. این انتخابات به گونهای برگزار شد که باعث اعتراض بسیاری از سینماگران نسبت به نحوه برگزاری شد.
ماجرا از اینجا شروع میشود که چندسالی است که صنوف خانه سینما در تلاش هستند تا خود را در وزارت کار ثبت کنند، البته این را هم باید بگوییم که در این میان برخی از صنوف نسبت به این کار معترض بودند، با توجه به اینکه انتخابات خانه سینما از سال گذشته بنا به دلایلی به تاخیر افتاده بود، حساسیت بسیاری روی این انتخابات وجود داشت، در همین راستا یکی از شرایط اصلی که در این انتخابات باید رعایت میشد، دریافت کد شناسه ملی صنوف برای شرکت در انتخابات خانه سینما از سوی وزارت کشور بود، اما مساله این است که از میان صنوف مختلف خانه سینما تنها بخشی از آنها توانسته بودند کد شناسه ملی دریافت کنند، به همین دلیل بر اساس قانون تنها صنوفی میتوانستند نماینده خود را برای انتخابات معرفی کنند، که کد شناسه ملی دریافت کنند.
هرچند همین مساله سبب شده بود که انتخابات خانه سینما در سال ۹۸ به تاخیر افتد اما درنهایت تصمیم گرفته شد تا انتخابات پانزدهمین دوره هیات مدیره خانه سینما برگزار شود تا هرچه سریعتر هیات مدیره و در ادامه آن مدیرعامل جدید خانه سینما نیز معرفی شود.
پافشاری در برگزاری انتخابات باعث اعتراض برخی از صنوف سینمایی شد چرا که معتقد بودند که این مدل از برگزاری انتخابات غیرقانونی است و نمیتوان چنین انتخاباتی را قانونی بنامند. هرچند قانون چیز دیگری را دیکته میکرد، اما انتخابات با سر و شکل خاصی (با توجه به شیوع ویروس کرونا) برگزار شد و در کمال تعجب کانون کارگردانان سینمای ایران که هنوز کد شناسه ملی دریافت نکرده بودند، در این انتخابات شرکت کرده و حتی نماینده آن بهعنوان رییس هیات مدیره خانه سینما انتخاب شد.
اعتراضات نسبت به برگزاری این انتخابات بالا گرفت و تصمیم گرفته شد تا سازمان سینمایی که البته در هنگام برگزاری انتخابات با نماینده خود را برای بررسی روش برگزاری انتخابات، حضور داشت، صحت برگزاری این انتخابات را مورد بررسی قرار دهد، البته این بررسی آن قدر به طول انجامید که کد شناسه ملی کانون کارگردانان صادر شد و در نهایت صنوف مختلف سینمایی با توجه به اینکه همچنان نسبت به این انتخابات معترض بودند، این انتخابات را بپذیرند، هیات مدیره جدید خانه سینما مدتی بعد از انتخابات، منوچهر شاهسواری را به عنوان مدیرعامل خانه سینما در سمت خود ابقا کردند.
یکی شدن صنوف تهیهکنندگان و قرار گرفتن آنها زیر یک چتر واحد هم از دیگر تحولات حوزه صنوف سینمایی در سال ۹۹ بود؛ در واقع سالها است که ۴ صنف تهیه کنندگی سینمای ایران برای اینکه بتوانند در یک صنف واحد قرار بگیرند، تلاش میکردند اما در این راه اختلافات و نظرهای متفاوتی وجود داشت که مانع همرنگی و یک پارچه شدن تهیه کنندگان سینمای ایران میشد.
بعد از سالها تلاش و اختلافات موجود، بالاخره صنوف تهیهکنندگی در سینمای ایران تصمیم گرفتند که یک پارچه شده و «اتحادیه تهیهکنندگان» را شکل دهند، اتحادیهای که میتواند به نوعی پایان دهنده اختلافات تهیهکنندگان در سینمای ایران باشد.
به هر حال مدت نه چندان زیادی از شکلگیری این اتحادیه میگذرد و نمیتوان گفت که این اتحادیه تا چه اندازه میتواند همه صنوف تهیهکنندگی را زیر یک چتر قرار دهد./مهر
Δ