هنوز تعریف مشخصی از هنر و ادبیات ملی نداریم

احمد صبریان:سردبیر سایت سینما خراسان   ادبیات، فرهنگ و هنر ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیبش، برای شکوفایی و بالندگی با چالش ها، دشواری ها ، موانع و گاه نیز بن بست هایی مواجه بوده است. اما خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روی دادن حماسه ای عظیم، سرچشمه ای تمام ناشدنی برای تغذیه فرهنگی، ادبی و هنری فراهم آمد […]

احمد صبریان:سردبیر سایت سینما خراسان

 

ادبیات، فرهنگ و هنر ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیبش، برای شکوفایی و بالندگی با چالش ها، دشواری ها ، موانع و گاه نیز بن بست هایی مواجه بوده است. اما خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روی دادن حماسه ای عظیم، سرچشمه ای تمام ناشدنی برای تغذیه فرهنگی، ادبی و هنری فراهم آمد که با استفاده به جا و بهره گیری مناسب از آن، می توان انتظار افقی روشن تر در عرصه ادب و هنر کشور را داشت.

در چند سال اخیر مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی- هنری، برای ملی و جهانی شدن سینما، ادبیات و هنر ایران راهکارهایی را در دستور کار خویش قرار داده اند. خط مشی هایی که بی تردید هدف از ارائه آن ها، تجلی «هویت ملی» در آثار ادبی و هنری کشور بوده است. نباید از خاطر برد همان گونه که هویت قومی و جنبه های بومی در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و دیگر شاخه های هنری باید حفظ و صیانت شود، به همان میزان نیز باید در اعتلای وجهه ملی و هویت مندی فرهنگ، هنر و ادب ایرانی کوشید. در چند سال گذشته نیز بحث «سینمای ملی»، «ادبیات ملی» و «هنر ملی»، همواره در کانون توجه سیاست گذاران، صاحب نظران و اهالی ادب و هنر کشور بوده است. اما این که چرا با وجود تلاش های گاه و بیگاه هنوز وجهه بومی برخی آثار ادبی و هنری ایران، در مقایسه با ابعاد ملی و جهانی آن پررنگ تر است، نیاز به بررسی و موشکافی بیشتری دارد. بی شک در زمینه اعتلای ادب و هنر ملی ایران، سینما پیشتازتر از دیگر هنرها بوده است. حضور پررنگ سینمای ایران در محافل و مجامع سینمایی جهان، دریافت و کسب جوایز معتبر بین المللی، حضور سینماگران در عرصه های مختلف از جمله در مسند داوری جشنواره های جهانی و درخشش مستمر فیلم های ایرانی در رقابت های بین المللی گواه این ادعاست. اما این که آثار سینمای ایران تا چه میزان توانسته است تصویرگر هویت ملی و ایرانی باشد، نیاز به ارزیابی بیشتری دارد. به ویژه آن که سینمای ایران تاکنون از این فرصت درخشان و طلایی- حضور گسترده در مجامع سینمایی جهان- برای بازتاب، معرفی و اعتلای سینمای ملی، بهره کافی و لازم را نبرده است.

ادبیات ایران نیز با توجه به گنجینه های ادبی انکارناپذیر، مفاخر صاحب نام جهانی، آثار ادبی و دوستداران فراوانش در دیگر کشورها، این توانمندی را دارد که برای رقابت و هم تراز شدن با سینما، بیش از این قد برافرازد؛ هرچند که تاکنون با برگزاری همایش های ادبی در خارج از کشور، ترجمه آثار ارزشمند ادبیات کهن به زبان های مختلف، حضور شاعران، نویسندگان و ادیبان در مجامع جهانی به منظور پاسداشت مفاخر ادبی ایران، تجلیل و تقدیر از شخصیت ها و مفاخر ادبی و تلاش در بزرگداشت و نکوداشت آن ها با حضور شخصیت های صاحب نام ادبیات جهان، تلاش شده است تا ادبیات نیز در بازتاب هویت ملی سهیم باشد.ازطرفی نیز هنرمندان شاخه های مختلف به ویژه موسیقی، نقاشی، کاریکاتور، عکس و… در حد توان برای همراه شدن با این جریان تاثیرگذار دست به خلق آثاری زده اند که امروزه در نمایشگاه ها، دوسالانه های هنری، مجامع موسیقی جهان و محافل هنری نام ایران را بر سر زبان ها انداخته است. بی شک نمی توان تلاش سینماگران، اهالی ادب و هنرمندان را در این عرصه پر فراز و نشیب نادیده گرفت.

اما نکته اینجاست که متاسفانه هنوز تعریف جامع، صحیح و مشخصی از «سینمای ملی»، «ادبیات ملی» و «هنر ملی» از سوی مسئولان، سیاست گذاران و دست اندرکاران عرصه ادب و هنر کشور، ارائه نشده است. همین نبود تعریف کامل و جامع از یک فیلم ملی، اثر ادبی با هویت و رنگ و بوی ملی و نیز آثار هنری با وجهه ملی سبب شده است که سینماگران، اهالی ادبیات و هنرمندان معیار تعریف شده و خاصی برای پدید آوردن یک اثر ادبی- سینمایی و هنری با هویت ملی نداشته باشند. اگر هویت ایرانی و بازتاب آن در سینما بهره گیری از متون، فیلم نامه ها و به تصویر کشیدن پررنگ فرهنگ و هنر ایرانی باشد، باید گفت در این زمینه کم و بیش آثاری قابل تامل خلق شده است اما هنوز درخصوص ملی بودن و هویت مندی آن اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. در عرصه ادبیات نیز با توجه به وجود گنجینه های ارزشمند و رشک برانگیزی چون اشعار فردوسی، خیام، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و…، حضور نویسندگان و شاعرانی که در آثارشان می توان سراغ هویت ملی را گرفت، مشارکت صاحب نظران ادبیات ایران در مجامع ادبی بین المللی، برگردان آثار و شاهکارهای ادبی ایران به زبان های زنده جهان و برگزاری نکوداشت ها، هزاره ها و همایش هایی در پاسداشت مفاخر ادبی کشور که شهرت شان، مرزهای ایران را درنوردیده است، تلاش های فراوانی برای ملی شدن ادبیات انجام گرفته است اما هنوز هم بسیاری از مسئولان و صاحب نظران بر این باورند که در جهت اعتلای «ادبیات ملی» گام های اساسی برداشته نشده است.

اگر به بخش های دیگر سرزمین هنر ایران هم سری بزنیم، با این حقیقت مواجه می شویم که موسیقی دانان، نوازندگان، خوانندگان، نقاشان، عکاسان و…، هر کدام با خلق آثاری باشکوه که دربرگیرنده هویت ملی ماست به این مهم توجه کافی داشته اند. حضور «استاد شجریان» به عنوان خواننده صاحب سبک ایران در عرصه موسیقی جهان، برگزاری تورهای موسیقی در کشورهای گوناگون، برگزاری نمایشگاه های هنری استاد محمود فرشچیان در کشورهای مختلف جهان، پیروزی عکاسان ایرانی در رقابت های نمایشگاهی و حضور هنرمندان در دوسالانه های بین المللی هنری و…، گواه این ادعاست. بی شک سینماگران، شاعران، مترجمان، نویسندگان و هنرمندان ایرانی تا حد ممکن، برای تجلی و بازتاب فرهنگ و هنر ملی تلاش کرده اند. در بسیاری از موارد نیز نتیجه این تلاش ها با موفقیت های چشمگیر همراه بوده است. اما نکته این که اگر قرار است در عرصه سینما، ادبیات و به طور کلی هنر وجهه ملی در معرض نمایش جهانیان گذاشته شود، مسئولان و سیاست گذاران عرصه ادب و هنر می توانند با ارائه تعریفی جامع و کامل، تبیین و تشخیص معیارها و ملاک های ادب و هنر ملی، ارائه راهکارهای لازم برای جهان شمولی بیشتر فرهنگ و هنر ملی ایران و حمایت آنان از هنرمندان برای تحقق این هدف ملی- میهنی، موانع بسیاری از پیش روی دوستداران فرهنگ و هنر ایران بردارند.

مسئولانی که در سخنان، بیانیه ها، اظهارنظرها و دیدارهایشان با اهالی ادب و هنر بر سینما، ادبیات و هنر ملی تاکید می  ورزند، بهتر نیست که خود پرچمدار این نهضت جریان ساز باشند؟ به این معنا که با تصویب اساسنامه ای درخصوص ویژگی ها و شاخصه های فرهنگ و هنر ملی نگذارند تلاش های پراکنده سینماگران اهالی ادب و دیگر هنرمندان، ناخواسته به بیراهه رود؟ در آن صورت می توان امید داشت که در آینده ای نه چندان دور، جهان نه تنها با ادبیات، سینما و هنر بومی ایران آشنایی پیدا می کند بلکه آن را جزئی از فرهنگ و هنر ملی ایران می داند. چنان چه معیارها و ملاک های مشخص و مدونی برای یک اثر «سینمای ملی»، «ادبیات ملی» و «هنر ملی» تعریف و تبیین شود، بی تردید سینماگران، ادب دوستان و اهالی هنر هم چون گذشته در رشد، شکوفایی و اعتلای فرهنگ و ادب و هنر ایرانی تمام توان خود را به کار خواهند گرفت. همان گونه که در عرصه تجلی هنر و ادب بومی ایران رتبه قبولی گرفته اند؛ باشد که در آینده ای نه چندان دور سینمای ملی، ادبیات ملی و هنر ملی معرف و تجلی گر فرهنگ و هنر ایران در سراسر جهان باشد.