ترانه «بهارآمد و شمشادها جوان شدهاند» یکی از ماندگارترین نواهای بهاری است که با کلام ایرج قنبری و صدای خاطرهساز بیژن خاوری در دهه ۷۰ فراگیر شد. دریافت ۳ MB به گزارش سینما خراسان، بیژن خاوری از جمله خوانندگان مطرح موسیقی کشورمان در دهه ۷۰ بود که در شرایط ویژهای همراه با تعدادی دیگر از […]
ترانه «بهارآمد و شمشادها جوان شدهاند» یکی از ماندگارترین نواهای بهاری است که با کلام ایرج قنبری و صدای خاطرهساز بیژن خاوری در دهه ۷۰ فراگیر شد.
به گزارش سینما خراسان، بیژن خاوری از جمله خوانندگان مطرح موسیقی کشورمان در دهه ۷۰ بود که در شرایط ویژهای همراه با تعدادی دیگر از هنرمندان آثار متفاوتی را پیش روی مخاطبان قرار داد.
این هنرمند در ایامی که پخش سریالهای پرطرفداری چون «ساعت خوش»، «جنگ ۵۷» و «سال خوش» موج جدیدی از آیتمهای کمدی را در رسانه ملی ایجاد کرد، یکی از خاطرهانگیزترین ترانههای بهاری را خواند و آنچنان با این قطعه در دل و روح مخاطبان معرفی شد که هنوز بعد از گذشت ۲۷ سال نمیتوان این قطعه را فراموش کرد.
بیژن خاوری بدون تردید یکی پیش قراولان موسیقی پاپ ایران به شمار میآورد که در سالهای منتهی به دهه ۷۰ وارد جریان فعالیتهای موسیقایی کشور در سازمان صدا و سیما شد که اولین نتایج این همکاری به تولید قطعه «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» با ترانه ایرج قنبری و آهنگسازی فرید شبخیر منجر شد که با وجود نشستن غبار فراموشی بر گروهی از خوانندگان این نسل، هنوز هم بوی تازگی و طراوت بهار را به معنا و مفهوم واقعی کلمه به مخاطب انتقال میدهد.
رسمیت یافتن «موسیقی پاپ ایرانی»
تصورش را بکنید در حال و هوای آن روزهای تلویزیون که پخش قطعات موسیقایی نوروزی عمدتاً متمرکز بر اجرای موسیقی بیکلام تولیدشده آن سوی آبها بود، به یکباره همگام با پخش تصاویر گل و بلبلی که در لابهلای آیتمهای شاد و شیرین «ساعت خوش» و «سال خوش» مهران مدیری و دوستانش به مخاطبان ارائه میشد، ترانهای پخش شد که نه صدای آشنایی داشت و نه آهنگی که میخواند با آنچه تاکنون شنیده میشد، ارتباط داشت. ترانهای که مطلع ابتدایی آن با موسیقی ساده و بی پیرایهای با سازهای غیرایرانی آغاز و فضای کار را به سمتی میبرد که کمتر مخاطبی با آن در رسانه ملی مواجه شده بود.
ایرج قنبری: طوری که آقای خاوری بیان میکنند برنامه «ساعت خوش» به تهیهکنندگی آقای وحید سمنانی یکی از فرصتهای استثنایی بود که توانست این ترانه را به مردم معرفی کند، اما آن روزها از کوچههای کرمانشاه که میگذشتم، تقریباً از کنار بیشتر فروشگاههای موسیقی که رد میشدم صدای دلنشین آقای خاوری به گوش میرسید و این آغاز یک داستان مهم برای تولد گونهای از موسیقی بود که بعدها شکل تکامل یافتهای پیدا کرد و به مدد سیاستگزاریها و برنامه ریزی هایی که در این زمینه صورت گرفت موسیقی پاپ ایران را رسماً وارد جریان فعالیتهای موسیقایی کشور کرد. موسیقیای که در بدنه خارج از صداوسیما توسط هنرمندانی چون محمد اصفهانی، فواد حجازی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، قاسم افشار، خشایار اعتمادی، ناصر عبداللهی و تعدادی دیگر ادامه پیدا کرد و تبدیل به اصلیترین جریان جذب مخاطب با همه اما و اگرهایش شد. البته ناگفته نماند که پیش از این جریان نیز هنرمندانی چون محمد نوری، تورج شعبانخانی، فرهاد مهراد و افرادی دیگر تلاشهای مؤثری را برای اشاعه یک جریان مؤثر در حوزه موسیقی پاپ ایران انجام داده بودند.
تولید و پخش قطعه «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» و ترانههایی از این دست گرچه دربرگیرنده موج جدیدی در موسیقی رسانه ملی بود، اما این حضور نیز چندان برای خوانندگان این نسل آسان نبود، چرا که پس از تولید این قطعات و حضور خوانندگان در برنامههای مختلف تلویزیون با آن کت و شلوارهای معروف خالی از حاشیه و اما و اگر نبود زیرا برخیها نحوه حضور متفاوت خوانندگان را با برخی برنامههای تلویزیونی قبل از انقلاب و آن سوی آبها تشبیه میکردند که طبیعتاً طرح چنین موضوعاتی موجب بروز حاشیههایی هم میشد.
اما قطعاً فارغ از تمام این احوالات ترانههای خلق شده توسط بیژن خاوری و دوستان هم نسلش انقلابی مهم در تغییر نگرشهای مدیریتی رسانه ملی در حوزه موسیقی بود که در زمان خودش خاطرهسازترین آثار را به سفرههای نوروزی مردم آورد.
خوشحالم که هنوز فراموش نشدهام
این خواننده موسیقی پاپ چندی پیش در گفتگوی خود با سینما خراسان گفته بود: «سال ها فعالیت در موسیقی این نکته را به من آموخته که با تکیه بر دانش بزرگان موسیقی ایران آثاری را اجرا کنم که بتواند برای مخاطب خاطره سازی کند. من همواره دوست داشتم که هم در انتخاب شعرها و هم در تنظیم کارهایم بهترین کیفیت را ارائه دهم زیرا هم من و هم بقیه هم نسلانم آموختهایم اجرای یک موسیقی درست و به جا بهتر از اجرای چندین ملودی است که در حافظه شنیداری مخاطب باقی نمیماند. بسیار خوشحالم هنوز دوستانی دارم که من را فراموش نکردهاند و در کنارم حضور دارند که با پشتوانه معنوی آنها در موسیقی فعالیت کنم. گرچه هستند بسیاری از دوستان که دیگر ما را به فراموشی سپردهاند. همچنین خوشحالم از اینکه همان آثار چند سال گذشته هر از چندگاهی در ذهن مردم وجود دارد.»
ایرج قنبری یکی از چهرههای تاثیرگذار ادبیات دهه اول انقلاب اسلامی و ترانهسرای قطعه «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» نیز در یکی از گفتگوهای خود پیرامون نحوه خلق این ترانه و پخش آن در تلویزیون گفته بود: «به خاطر دارم نخستین سالهای پس از پیروزی ما در جنگ تحمیلی بود و در هفته دفاع مقدس بودیم. فکر میکنم سال ۷۱ بود و به اتفاق جمعی از شاعران عازم مناطق جنگی قصرشیرین بودیم که استاد مشفق به خاطر لطفی که به بنده داشتند به من گفتند ترانهای را با موضوع بهار که مناسبتی هم با مقاومت و پایداری ملت ایران داشته باشد، آماده کنم. از آنجا که قبلاً هم با حمایت ایشان ترانههایی از من به آهنگسازان سپرده شده بود و برخی از آنها هم با اقبال خوبی روبهرو شده بودند با کمال میل پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و شروع به کار کردم و به خاطر حس ویژهای که در آن سفر داشتم، هنگام بازگشت شعر را تکمیل کردم و در اختیار ایشان گذاشتم.»
قنبری در ادامه خاطره خود میگوید: «در همان روزهای سفر بود که ترانه را سرودم. ایشان هم کار را گرفتند و قول دادند در اختیار یک آهنگساز خوب قرار دهند. تقریباً اسفند همان سال بود که از اداره تولید موسیقی صدا و سیما با من تماس گرفتند که ترانه «شمیم عاطفه» از سوی آهنگساز باتجربه آقای فرید شبخیز و هنرمند خوب و پاک جان آقای بیژن خاوری آهنگسازی و اجرا شده است و درخواست کردند در همین کیفیت یک ترانه دیگر که البته اکنون موضوعش را حضور ذهن ندارم، برایشان آماده کنم. آن وقت اظهار داشتند که این کار در ایام عید از رسانه ملی پخش خواهد شد. راستش را بخواهید فکر نمیکردم این ترانه بتواند در آن زمان تا این با مردم ارتباط برقرار کند. طوری که آقای خاوری بیان میکنند برنامه «ساعت خوش» به تهیهکنندگی آقای وحید سمنانی یکی از فرصتهای استثنایی بود که توانست این ترانه را به مردم معرفی کند، اما آن روزها از کوچههای کرمانشاه که میگذشتم، تقریباً از کنار بیشتر فروشگاههای موسیقی که رد میشدم صدای دلنشین آقای خاوری به گوش میرسید؛ صدایی که تا سالها در ذهن و ضمیر مردم خاطره شد، اما توفیق این قطعه بیش از هر چیز مرهون لطف خدا و تلاش صادقانه دستاندرکاران و متولیان امر بود»
به هر ترتیب «بهار آمد و شمشادها جوان شدند» هنوز هم که هنوز یاد و خاطره بهارهای متفاوتی را در ذهن مخاطبان تداعی میکند که در روزگارانی که از فضای مجازی خبری نبود بر دل و جانها نشست و با بی پیرایگی اش در دفتر خاطرات مردم ایران ماندگار شد.
Δ