به گزارش سینما خراسان ،«کیو پینو» از همان ابتدا با ورود هوشمندانه به جهان شخصیت اصلی خود، «ربات»، مخاطب را با داستانی عمیق و پرکشش درگیر میکند.
فرزانه قائمیزاده، کارگردان این اثر، با ظرافت خاصی، پیرنگ دوستی ربات به عنوان عنصر کنشگر و سیمین، شخصیت مقابل او را به تصویر میکشد. ربات به عنوان موتور محرکه داستان، نقش قهرمان را ایفا کرده و مخاطب را در مسیر عروج خود همراهی میکند.
به باور منتقد، مجید صداقت، فیلمساز با الهامگیری از ۱۷ مرحله کتاب «قهرمان هزار چهره» جوزف کمبل، توانسته است روابط علت و معلولی را به شکلی استادانه در فیلم خود پیادهسازی کند.
این فیلم با آغاز از دنیای عادی و سپس ورود به ماجرا، مفاهیمی چون دعوت و رد دعوت، امداد غیبی و عزیمت را به زیبایی نشان میدهد.
نقطه عطف این مسیر، زمانی است که سیمین با پرسش شما چه کسی هستی؟ از ربات، به اولین برخورد و تقابل خود با او، یا همان «گذر از نخستین آستان» در نظریه کمبل، اشاره میکند.
کارگردان با بهرهگیری هوشمندانه از عناصر زمان، مخاطب را تا پایان فیلم مشتاق و پیگیر نگه میدارد.
یکی از ظرافتهای فیلم، به تصویر کشیدن نقاط ضعف هوش مصنوعی است؛ صحنههایی مانند اتمام بنزین اتومبیل و عدم تشخیص آن توسط هوش مصنوعی، به «جاده آزمونها» در کتاب کمبل ارجاع میدهد و ضعف و نیاز شخصیت را برای مخاطب باورپذیر میسازد.
در میانه داستان، فیلمساز با معرفی یک عنصر کلیدی – تماس تعمیرکار مبنی بر تعویض اشتباه یک قطعه گرانقیمت در خودرو – به مرحله «خداگونگی» در نظریه کمبل اشاره میکند. این قطعه، خودرو را به موجودی بسیار هوشمند و کامل تبدیل میکند. اوج خودآگاهی ربات نیز با جمله «من صاحبی ندارم» به مخاطب منتقل میشود که اشارهای واضح به «برکت نهایی» در مسیر قهرمان است.
در پایان، سیمین با اشاره به شباهت صدای ربات به دختر از دست رفتهاش «رها»، خاطرهای تلخ را در ذهن مادر زنده میکند و در نهایت، این ربات است که به عروج نهایی دست مییابد.
«کیو پینو» نه تنها یک فیلم کوتاه جذاب است، بلکه دعوتی است به تأملی عمیقتر در مفاهیم هوش مصنوعی، خودآگاهی و مسیر قهرمانی انسان، حتی اگر آن قهرمان یک ربات باشد!
به گزارش سینما خراسان ، فیلم «کینوپیو» ، برخورد انسان و ربات و همراه شدن آن ها را نشان می دهد.
Δ