به گزارش سینما خراسان ، بهرغم افزایش بهای بلیت، مجموع فروش آثار هالیوودی در ۳ سال اخیر، بسیار پایینتر از بازه ۲۰۰۹ الی ۲۰۱۹ بوده است. بهانه متولیان صنعت سرگرمی و رسانههای جریان اصلی در سالهای ۲۰۲۰، ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، اپیدمی کرونا بود. آنها شکست پیاپی فیلمهای پرهزینه را به هرمسئلهای بهغیر مشکل اصلی (که به آن خواهیم رسید)، ربط میدادند. البته «مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست» Spider-Man: No Way Home ، «آواتار راه آب» Avatar: The Way of Water و «تاپ گان موریک» Top Gun Maverick سه نمونه از پرفروشترین آثار سینمایی در تاریخ هستند که در همین بازه کرونا اکران شدند. گویا مردم آمریکا برای دیدن «مرد عنکبوتی» از کرونا نمیترسیدند، اما وحشت از اپیدمی، سد راه آنها برای دیدن «جاودانگان» Eternals و «بیوه سیاه» Black Widow شد!
سپس، بهانهای که رسانههای هالیوودی از جمله ورایتی، ددلاین و هالیوود ریپورتر، برای توجیه برای شکست بلاکباسترها در گیشه سال ۲۰۲۳ تراشیدند، اعتصابات دو اتحادیه بازیگران و نویسندگان بود. این بهانه از این جهت بیمنطق است که «باربی» Barbie، «فیلم برادران سوپر ماریو» Super Mario و «اوپینهایمر» Oppenheimer در همین سال به فروش غیر منتظرهای رسیدند. مجددا، اعتصابات جلو فروش فیلم مارگو رابی را نگرفته بود، اما موجب شکست «مارولها» The Marvels و «ایندیانا جونز ۵» Indiana Jones Dial of destiny، در گیشه شد.
در تحلیلی برای علت شکست آثار هالیوودی در سال ۲۰۲۳ نوشته بودم: علت بسیاری از شکستهای آثار هالیوودی در گیشه، خودکرده است؛ اگرچه ورایتی در گزارش جمعبندی عملکرد هالیوود در سال ۲۰۲۳، صرفاً عنوان شکستها را میآورد، اما به زخم اصلی توجهی نداشته و به خراشهای کوچک اهمیت میدهد. رسانه هالیوودی از برخی از شکستها دفاع نمیکند، اما با این وجود، آنها را پیروزی سیاسی قلمداد میکند.
در ادامه نیز یادآور شدم که اعتصابات بهانه خوبی برای توجیه شکستها نیست: در حقیقت امر، حضور بازیگران در کمپین تبلیغات، ضعفهای محصول نهایی را نمیپوشاند. به دفعات مشاهده کردهایم که صرف اینکه یک بازیگر، هواداران زیادی در شبکههای اجتماعی دارد، یک فیلم یا سریال موفق نخواهد شد.
قاعدتا دیگر نباید مسئلهای که جلو موفقیت محصولات هالیوودی را در سال ۲۰۲۴ را میگرفت. اغلب آثار ابرقهرمانی به جز «ددپول و ولورین» Dead pool & Wolverine در گیشه شکست خوردند. بااینحال، رسانههای جریان اصلی هنوز به سراغ ریشه مشکلات نرفته و به اعتصابات و دلایل نهچندان، مهم پرداختند. آنها در مجموع گفتند که استودیوهای هالیوودی اکران فیلمهای خود را به ۲۰۲۵ موکول کردهاند.
اکنون، تابستان ۲۰۲۵ آمد و گذشت. نه کرونایی، نه اعتصابی و نه مشکل خاصی حداقل برای مردم آمریکا در چند ماه اخیر به وجود آمده است. برخی از بلاک باسترها نیز قرار بود امسال اکران شوند و باوجود عناوین ابرقهرمانی نظیر «سوپرمن» Superman و «چهار شگفت انگیز گامهای نخست» Fantastic Four، انتظارات برای امسال بالا بود.
مارول/دیزنی امسال را قدرتمند آغاز نکرد؛ «تاندربولتز» Thunderbolts و «کاپپیتان آمریکا دنیای نو» Captain America brave new world در گیشه شکست خوردند. کارشناسان، مسئله «دلزدگی مخاطبان از ژانر ابرقهرمانی» Superhero Fatigue را بهعنوان یکی از علتهای شکست این آثار معرفی میکنند. اما مجددا به سراغ مشکل اصلی و ریشهای نرفتند.
جیمز گان پس از چند تجربه موفق در دنیای ابرقهرمانی مارول، از سوی کمپانی وارنر برای مدیریت مشترک کمپانی ابرقهرمانی دیسی برگزیده شد. «سوپرمن» در دوران مدیریت جدید دیسی و به کارگردانی گان ساخته شد. علاوهبراین، هر فیلم، سریال و یا انیمیشنی که در این مجموعه منتشر میشود، با صلاحدید او است. کمپین تبلیغاتی «سوپرمن»، بسیار وسیع و پرخرج بود. کارگردان اثر و تیم بازاریابی، فضایی را ایجاد کرده بودند که انگار قرار است مخاطبان، یکی از بهترین عناوین ابرقهرمانی را در چند سال اخیر ببینند. تمامی هیاهوهای گان نافرجام ماند و فیلم او نیز به جمع یکمیلیاردیها نپیوست.
در بازه ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۹، دور از انتظار نبود که یک فیلم ابرقهرمانی، بهراحتی از مرز یک میلیارد دلار عبور کند. بااینحال و علیرغم افزایش قیمت بلیت، این مسئله امروز برای این گروه از آثار پرهزینه هالیوودی تبدیل به یک آرزو شده است. در حال حاضر تنها دو فیلم آتی در فرنچایز «مرد عنکبوتی» Spiderman و سری بعدی «انتقامجویان» چنین امیدی را دارند.
امسال نیز محصولات هالیوودی به دوران اوج دهه پیشین بازنگشتند. در ادامه به جمعبندی و گزارشات رسانههای هالیوودی و نیویورک تایمز درباره عملکرد باکس آفیس آمریکا در تابستان ۲۰۲۵ میپردازیم.
نیویورک تایمز
نشریه نیویورک تایمز گزارشی را با عنوان «چگونه هالیوود در تابستان امسال شکست خورد؟» میگوید: «امسال قرار بود که گیشه آمریکای شمالی به دوران اوج بازگردد. مدیرعامل بزرگترین مجموعه سینماهای آمریکا، AMC، در ماه می گفته بود: ما منتظر یک شکوفایی درامتیک در باکس آفیس تابستان خواهیم بود. فیلمهای امسال یکی پس از دیگری گیشه را فتح خواهند کرد.»
تایمز برخلاف دیگر رسانههای هالیوودی، نرخ تورم را در گزارش جامع خود لحاظ کرده و ادامه داد: «امسال مخاطبان همراهی نکرده و بدترین تابستان را از تابستان ۱۹۸۱ تاکنون (بدون درنظر گرفتن دوران کرونا) تجربه کردهایم.
نشریه آمریکایی در ادامه پرسید: «آیا وقت آن رسیده است اعتراف کنیم که عده قابل توجهی از مخاطبان آمریکایی بازنخواهند گشت؟ آیا سالنهای سینما، ۲۵ درصد از مشتریان خود را برای همیشه از دست دادهاند؟»
البته مثالهای نقض برای ادعای تایمز وجود دارد. در چند سال اخیر شاهد نمونههایی بودهایم که پای مخاطبانی که پای ثابت سینما نیستند را به سالنها کشاندند. البته اکنون فیلمهایی مانند «باربی»، «ددپول» و «تاپ گان» در گیشه موفق میشوند که بدون تعارف، مشتری خود را میشناسند و توجیه هستند که دوران تحمیل عقاید سیاسی (ووکیسم) به مخاطب، تمام شده است.
مجموع فروش کل فیلمها تنها دو هفته در تابستان امسال، بیش از ۳۰۰ میلیون دلار بوده است. بااحتساب تورم، مجموع فروش فیلمها در تابستان ۲۰۱۹، برای ۹ هفته فراتر از ۳۰۰ میلین دلار رفته بود.
تایمز در بخشی دیگر اشاره میکند که یافتن مخاطبان وسیع، دشوارتر شده و بههمینعلت اکثر استودیوها به سراغ فرنچایزهای شناختهشدهای میروند که هواداران ثابت خود را دارند. امسال ۲۰ عنوان از ۲۶ فیلمی که در تابستان اکران شده بود، بهنحوی جزو یکی از فرنچایزها هستند: از جمله بازسازیها، دنبالهها، پیشدرآمدها و یا اقتباس از بازیهای کامپیوتری.
تایمز ادامه داد: «اما هالیوود بهقدری به فرنچایزها وابسته شده است که آنها خاص بودن خود را از دست دادهاند. نمودار پایین نشان میدهد که نسخههای امروزی از فرنچایزهای شناختهشده، در مقایسه با آثار پیشین، ضعیفتر عمل کردهاند.
اگرچه تایمز معتقد است که دو فیلم «چهار شگفتانگیز» و «سوپرمن»، چندان ضعیف در گیشه عمل نکردهاند، اما ازاین نکته غافل میشود که این دو فیلم قرار است بهنوعی شروع دوباره برای دیسی و مارول باشند. «چهار شگفتانگیز» اولین فیلم شاخص در فاز جدید مارول است و اگر آن را با نمونههای پیشین مارول مقایسه کنیم، چند صد میلیون دلار کمتر از آثار دهه پیشین فروخته است.
از سویی دیگر کمپانی دیسی به غیر از «آکوامن»، حرفی برای زدن در ۱۳ سال اخیر نداشته است. بهرغم اینکه «مرد پولادین» زک اسنایدر بهتر از «سوپرمن» جیمز گان در گیشه عمل کرده بود و هواداران پروپاقرصی را پیدا کرده بود، اما رقیبی جدی برای امپراتوری مارول به حساب نمیآمد.
فیلم جیمز گان در نهایت ۳۵۲ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت، اما در بازارهای جهانی ضعیف عمل کرد. بهانه گان این بود که «مخاطبان جهانی، کاراکتر سوپرمن را نمیشناسند!»
هالیوود ریپورتر
هالیوور ریپورتر گزارش خود را با جمله «کریپتونایت (تنها نقطه ضعف سوپرمن)، یقه باکس آفیس تابستان را گرفته است» آغاز کرد و ادامه داد: «روی کاغذ، انتظار میرفت که تابستان پرفروغی را تجربه کنیم. هفته اول تابستان امسال با دو فیلم «لیلو استیچ» و «ماموریت غیرممکن روزشمار نهایی» خیلی خوب شروع شد و نسبت به سال گذشته، ۲۵ درصد فروش بیشتر شد؛ اما مجموع فروش تا اواسط آگوست، ۶ درصد کمتر از سال گذشته شد و نسبت به سال ۲۰۲۳، یازده درصد کمتر بود.»
پال درگارعابدیان تحلیلگر گیشه در موسسه Comscore به نشریه هالیوودی درباره عملکرد گیشه تابستان گفته است: «من نیز بهاندازه بقیه از اینکه نتوانستیم از مرز ۴ میلیارد دلار عبور کنیم، شوکه شدهام. بهنظرم عبور از ۴ میلیارد دلار سختتر از آنچیزی است که فکرش را میکردیم و نیاز به باربنهایمر است.»
هالیوود ریپورتر ادامه داد: «امسال هیچ فیلمی از مرز ۶۰۰ میلیون دلار فروش در گیشه آمریکای شمالی عبور نکرده است. حتی هیچ فیلمی به ۵۰۰ میلیون دلار هم نرسید. به غیر از دو سال اصلی کرونا، چنین اتفاقی در ده سال اخیر بیسابقه بوده است.»
امسال نیز مانند ۳ سال اخیر، چند عنوان از بلاکباسترها، ضررهای چند صد میلیون دلاری را روی دستان سرمایهگذاران گذاشتند. بودجه ساخت قسمت آخر «ماموریت غیرممکن»، ۴۰۰ میلون دلار بوده است و اگر ۱۰۰ میلیون دلار نیز برای بازاریابی آن هزینه شده باشد، این فیلم لازم بود ۱ میلیارد دلار بفروشد تا ضرر ندهد. اما تنها ۶۰۰ میلیون دلار فروخت.
ورایتی در گزارشی نیز، تحلیلهای مشابهی با هالیوود ریپورتر داشت؛ بااینحال، حرفی درباره علل وضع موجود نزد. این رسانه در ادامه درباره چند هفته پیشرو میگوید: «انتظار چندانی نیز از پاییز امسال نباید داشته باشیم. امیدها به «شرور تا ابد» و «زوتوپیا ۲» دوخته شده است که در هفته عید شکرگزاری اکران خواهند شد.»
علت شکست آثار هالیوودی در چند سال اخیر چه بوده است؟
ورایتی پس از مشاهده وضع موجود، در گزارشی جداگانه بدون اینکه به سراغ دلایل شکست بلاکباسترهای دیزنی برود، مینویسد: «دیزنی بهدنبال جذب مردان نسل زد است.»
رسانه هالیوودی افزود: «به گزارش چند منبع آگاه، رهبران دیزنی در چند ماه اخیر تیم خلاقیت خود را زیر فشار قرار دادهاند تا محصولاتی را عرضه کنند که پای مردان نسل زد (سن ۱۳ الی ۲۸ سال) را دوباره به سینماها باز کند.»
ورایتی با لحن تمسخرآمیز خطاب به این مدیران (که انگار تنهایی فکر کردی)، ادامه داد: «اولا، معلوم است که همه استودیوها به دنبال جذب مخاطبان جوان بهویژه مردان هستند. این گروه از مخاطبان شیفته بازیهای کامپیوتری بوده و دوران کرونا روی آنها تاثیر منفی گذاشت. اما مسئلهای که موجب تعجب تولیدکننگان و نویسندگان شده، این است که دیزنی میخواهد با محصولات اورجینال این گروه را دوباره به سینماها بازگرداند.»
این سوال مطرح میشود که مگر دیزنی بهعنوان بزرگترین کمپانی سرگرمی در جهان (البته تا پیش از اینکه لری الیسون، وارنر را بخرد)، آثاری که باب طبع مردان باشد را تابحال نساخته است؟
دیزنی در دوران مدیریت باب آیگر، ۳ کمپانی مارول، لوکاس فیلم (جنگهای ستارهای) و فاکس را بهعلت محبوبیت فراوان فرنچایزهای اورجینال آنها خریداری کرد. از طرفی دیگر، مردها مشتری اصلی این فرنچایزها هستند یا بهتر بگوییم، مشتری اصلی این فرنچایزها بودند. بیش از ۱۰ عنوان فیلمی که بیش از یک میلیارد دلار فروش کل داشته است، در بازه ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۹ اکران شدهاند. بنابراین، دیزنی بلد بود مخاطبان مرد را جذب کند، اما یکسری اتفاق در چند سال اخیر رخ داد که مخاطبان مرد را از دیزنی رانده که ارتباطی با کرونا و دلزدگی مخاطب از ژانر ابرقهرمانی ندارد.
از سویی دیگر، در پاسخ به اینکه «چرا کرونا روی مردان جوان تاثیر گذاشت؟» باید گفت مگر غیر از این بود که امثال ورایتی، نیویورک تایمز و لیبرالهای ساکن کاخ سفید، تعطیلیهای سراسری را اجبار کرده و مردم را از تجمعات عمومی منع کردند؟ چه انتظاری هالیوود دارد وقتی خودشان از سیاستگذاران و شیفتگان پروتوکلهای اجباری کرونا بودند؟
مخاطبان مرد در دوران کرونا، بیش از پیش روی به بازیهای کامپیوتری و استریمینگ آوردند؛ همچنین یوتیوب و توییچ نیز به محبوبیت بسیار فراوانی رسیدند.
ورایتی نیز اعتراف میکند: «مارول و لوکاس فیلم، زمانی ماشین تولید محصولات میلیارد دلاری بودند، اما اکنون، هر دقیقه یک مشتری را از دست میدهند. دیزنی میخواهد با برگزاری کمپینهای ماجراجویانه، گنج گمشده و تولید محتوای اختصاصی هالووین، مردان را جذب کند.»
گویا دیزنی هنوز هم نمیداند که مشکل کار، از عدم وجود کمپینهای ماجراجویی و گنج گمشده نیست.
رسانه هالیوودی ورایتی در ادامه گزارش خود، ادعای جالبی میکند: «دیزنی در ۱۰ سال اخیر، فیلمی که مردپسند باشد، مانند «دزدان دریایی کارائیب» را عرضه نکرده است.»
البته دیزنی در ۱۰ سال اخیر، بیش از ۲۰ عنوان را در فرنچایزهای (سابقا مردپسند) مارول و جنگهای ستارهای را عرضه کرده است. بااینحال، انگار متولیان دیزنی نیز میدانند که جنبههای مردپسند بودن این آثار را حذف کردهاند.
دیزنی اخیرا تلاش کرد تا کاراکتر ایندینا جونز هریسون رافورد را با یک زن چهل ساله جایگزین کند. آنها بیش از چهارصد میلیون دلار برای این فیلم هزینه کردند، اما تنها ۳۸۵ میلیون دلار فروخت و یکی از بزرگترین ضررهای تاریخ دیزنی را روی دست سرمایهگذاران گذاشت. سری جدید «جنگهای ستارهای» نیز با یک جدای زن ساخته شد و قسمت آخر آن بهرغم هزینههای بیسابقه، کمتر از انتظار فروخت. «مارولها» و «جاودانگان» نیز شکستهای سختی بودند.
دیزنی سپس از سیاستهای ووک و فمینیستی خود درس عبرت نگرفت و چند سریال دیگر را با این محوریت برای دو فرنچایز مارول و جنگهای ستارهای ساخت که تمامی آنها با عدم استقبال مخاطبان همراه شدند. مکانیزم دفاعی فعالان این جنبشها برای توجیه شکستها، گذاشتن برچسب روی منتقدان در چند سال اخیر بوده است، از جمله نژادپرست، ضد زن و ضد ترنس. بااینکه ووکیسم یکی از دلایل اصلی شکستها بوده است، اما کیفیت فیلمنامهها، قصهها و حتی جلوههای ویژه نیز در چند سال اخیر بسیار پایین آمده است.
جنبه دیگری که نباید از آن غافل شد، نتیجه انتخابات آمریکا از منظر دموگرافی رایدهندگان است. برای اولین بار در چند دهه اخیر، یک جمهوریخواه توانست اکثریت آرای مردان جوان را به خود اختصاص دهد.
هالیوود، یازده سالی میشود که رسما در نقش بازوی رسانهای حزب دموکرات ظاهر شده و همپوشانی مطلقی میان تفکرات صنعت سرگرمی و تیم لیبرالها شکل گرفته است. هالیوود از دولت دوم اوباما به بعد، درپردهگویی و ظرافت را کنار گذاشت و صراحتا دست به سرزنش و محکومکردن مخالفان سیاسی خود زد. در نتیجه، سرگرمی جای خود را به بستری برای تسویه حسابهای سیاسی و پیشبرد پروپاگاندا دموکراتها داد.
بسیاری از بلاکباسترهای هالیوودی در یازده سال اخیر، شامل حداقل یک پیام سیاسی هستند. بنابراین نیمه محافظهکار ایالات متحده، پیش خود گفت برای چه به تماشای فیلم و سریالی بنشینم که من را سرزنش کرده و عقایدم را محکوم میکند. مثل جالبی در آمریکا وجود دارد: You have only yourself to blame، که برای ما میشود همان «خود کرده را تدبیر نیست.»
علیرضا حسینمردی، کارشناس رسانه
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ