تلویزیون با نقد سریال «ازازیل» ساخته حسن فتحی که از یکی از پلتفرمها به انتشار رسیده بود، به نوعی به تولیدات نمایشی شبکه خانگی هم مشروعیت بخشید.
سریال «کنکل» دستکم در قسمت اول، تمامی ویژگیهای نگاه رامتین لوافی به سینما – که پیشتر در فیلم سینمایی «هتتریک» از او سراغ داشتیم – را با خود به همراه دارد. همین ویژگی و کیفیت قابلقبول قسمت نخست سریال، این قلم را نسبت به سازوکار پیشبرد داستان در این مجموعه نمایشی کنجکاو کرده است.
در تاریکی مطلق، صدای تلفنی که دیگر کسی جوابش را نمیدهد، ما را به درون تونلی میبرد که روشناییاش را کارگرانی به پیشانی بستهاند؛ نوری لرزان، محکوم به خاموشی. با خاموش شدنش، تیتراژ آغاز میشود؛ نه فقط مقدمهی یک داستان، که بیانیهای بصری از جهانی که در آن عدالت، مثل برق معدن، سهمیهبندی شده. جهانی که در آن زندگی، معطل پرداخت حقوق است و حقیقت و عدالت، پشت چراغقوهها پنهان میماند.
برنامه «اکنون» فارغ از سویههای سرگرم کننده و آگاهی بخشی که به موازات و توامان دارد، واجد یک مولفه مهم است و آن نسبتی تاریخی- اجتماعی با «اکنونیت» ما به عنوان مخاطب ایرانی است.
محمد جلیلوند، منتقد سینما نوشت: ملودرام اجتماعی، قالب مناسبی برای روایت قصههای جذاب و تاثیرگذار در سریالسازی به حساب میآید که بخش مهمی از تولیدات پلتفرمها نیز شامل آن میشود. سریال «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی، تازهترین نماینده این گونه به حساب میآید.
محسن صرافی، تهیه کننده سینما در یادداشتی نوشت: در دورانی که سینمای ایران زیر سلطه کمدیسازان و طنزهای سطحی غوطهور است، «پیشمرگ» نهتنها شایسته توجه ویژه است، بلکه چونان نسیمی تازه، نویدبخش احیای سینمایی قهرمانمحور و متعهد به شمار میرود.
تئاتر «هرکول» یادمان میآورْد قهرمان همانی است که در آیینه است. هرکول یک اثر دیدنی و در خدمت آگاهی است، صداها در نمایش هرکول جان دارند.
سجاد دانی، منتقد سینما نوشت: فیلم «موسی کلیمالله» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، بازیهای درخشان و اقتباسی دقیق از متون قرآنی، روایتی حماسی و پرشکوه از زندگی حضرت موسی (ع) ارائه و مرزهای سینمای دینی ایران را گسترش داده است.
«زیبا صدایم کن» دغدغه بیمکانی و یافتن سرپناه دارد، به وضعیت بد اقتصادی طعنه میزند و روی خط قرمز نقد گشت ارشاد نیز راه میرود؛ پس مخاطب را با اثری مواجه میکند که حرفی برای گفتن دارد اما از آن سو تصویرِ شهر بهمثابه آرمان شهری برای عملی ساختن خیالهای مخاطب، نوعی رویافروشی به اوست که با منطقِ قصه چفت نمیشود.
«آنتیک» یک کمدی موقعیت است که متاسفانه نتوانسته از ظرفیتهای وجودی خود برای فضاسازیهای کمیک بهره ببرد.