«آنتیک» یک کمدی موقعیت است که متاسفانه نتوانسته از ظرفیتهای وجودی خود برای فضاسازیهای کمیک بهره ببرد.
«شمال از جنوب غربی» فیلم فرم است؛ استانداردهای بالایی در هارمونی عوامل اجرایی به خود میبیند اما این ظرف زیبا، خالی از محتوا است و نمیتواند همپای فرم، مخاطب را پای داستان سراسیمه خود نگهدارد.
یک مرد ولگرد جوان به همراه یک پیرمرد زباله گرد طی اتفاقاتی به هم میرسند و بر اثر ماجراهایی تصمیم میگیرند یک دختر را به سلامت از کشور خارج کنند. ششمین فیلم امیرحسین ثقفی مانند ساختههای قبلی او مرور یک اتفاق در طول یک روز است.
«چشم بادومی» نخستین ورود صریح سینمای بلند داستانی ایران به موضوع کیپاپ و محک زدن دغدغهمندی آن در اکوسیستم ایرانی است. رویکردی که قطعا نمیتواند از چشم هواداران بسیار این فرهنگ موسیقی و البته خانوادههای آنها نادیده بماند.
«اشک هور» نگاه دگرگونهای به فرآیند قهرمانپروری دارد و این پروسه را با دو اهرم «حیات خانوادگی» و «فصل رزم» شهید علی هاشمی کامل میکند. فیلمی سلامت و بیادعا که قطعا مهمترین اثر مهدی جعفری تا امروز به حساب میآید.
فیلم «اسفند» هوشمندیهای بسیاری را در طرحریزی اسکلتبندی داستانی به خرج داده و موفق شده تا با چیدمان درست عطفها، به یک پرتره شکوهمند تبدیل شود.
«لولی» فیلم شریف و اخلاقمندی است که متاسفانه نتوانست با در نظر گرفتن یک مهندسی مطلوب در فیلمنامه، آن اثرگذاری موردنظر خود را به همراه داشته و مخاطب را درگیر کند.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران گفت: مسعود، برادر جوان موسی که از فوتبالیستهای خوب شهرشان بوده در آستانه انعقاد قرارداد با یک تیم لیگ برتری حین انجام مسابقه بر اثر خطای یکی از بازیکنان دچار ضربه مغزی شده و فوت میکند. موسی در مسیر کشف راز مرگ برادرش با حقایق عجیبی روبهرو میشود.
امیر نجفی، کارگردان تئاتر در مشهد درباره نمایش «شارملی گل» نوشت: این نمایش دربارهٔ گفتمان تبعیض در شمایلی بدیع است و محدودیتها و پیشرفتهای زنان در طول تاریخ ایران و برجستهسازی نقش هنر بهعنوان ابزاری برای تغییر اجتماعی را روایت میکند.
گوش شیطان کر؛ نوسفراتوی جدید سینما فیلم خوبی است، چرا که «نوسفراتو» اول بار با قلم «برام استوکر» در کتاب «دراکولا» پا به عرصه وجود گذاشت.