«جواد عزتی» در میان انبوه فیلمهای کمدی که فاقد تکنیک و تسلط در کارگردانی هستند، ثابت میکند که میتوان فیلمی در اینگونه ساخت که در حین خنده گرفتن از مخاطب در موقعیتهای مختلف، به ذات سینما هم وفادار باشد.
«بیبدن» فیلم موقعیت نیست. تلاش میکند تا چالشهایی غیرموجه را در یک درام صریح به تصویر کشیده و در این مسیر، نمیتواند به دلیل ناخوانایی آن چالشها با روند درام و البته اجتماع امروز، آن تاثیر لازم را بر روی مخاطب داشته باشد.
در فیلم «دو روز دیرتر» کلیشههایی مانند مهاجرت، فرزندآوری و رباخواری به چشم میخورد. البته به هیچکدام به صورت کامل نپرداخته، همین پرداخت نصفه و نیمه باعث سرگردانی مخاطب هم شده است.
با ریتم کُند، ساختار کشدار و یکنواخت فیلم «دروغهای زیبا» که هیچ گره و تعلیق و فراز و فرودی را بر نمیتابد، نمیتوان استقبال و همراهی مخاطب را در زمان اکران عمومی این فیبم انتظار داشت.
تهیه کننده فیلم سینمایی ظاهر گفت: قصه این فیلم مربوط به یک جغرافیای خاص نیست و قطعا دنیا چنین مدافعانی خواهد داشت.
«شکار حلزون» روند روایی مدونی ندارد و از ساحتی آشفته در منطق روایی برخوردار است، بیشتر در شمایل از تلهفیلمی با استطاعت تبدیلشدن به یک اثر مستقل سینمایی است.
فیلم «ویلای ساحلی» ساخته کیانوش عیاری اگر در جشنواره فیلم فجر شرکت میکرد احتمالا در بخش تجلی اراده ملی جوایزی را از اداره کل اماکن عمومی، وزارت میراث و فراجا دریافت میکرد. چرا که درونمایه فیلم حاوی نکات آموزشی است که این نهادها بارها دربارهاش هشدار دادهاند.
«ویلای ساحلی» نماینده شایستهای برای کمدی موقعیت است؛ جنسی از کمدی که در غوغاسالاری کمدی شخصیت و البته تبحر خاصی که تولید این شکل از کمدی میطلبد، در سینمای این سالهای ایران، تقریبا کمیاب شده است.
فیلم «ملاقات خصوصی» به عنوان یک فیلم اولی و با فروش بیش از ۳۳ میلیارد تومان در سینما و ۳ میلیارد تومان در اکران آنلاین، توانسته عنوان پرفروشترین فیلم غیرکمدی سینمای بعد انقلاب را به دست آورد.
عادل تبریزی تلاش کرده تا در نخستین تجربه سینمایی خود، ساختار روایی متفاوتی از جامعه ایرانی در دهههای ۶۰ و ۷۰ به تصویر بکشد و در سایه این روایتگری، ضمن بیان نقبی اجتماعی، مخاطب را در مقام قضاوت قرار دهد.