در حوزه تولید فیلم های جنگی، سینمای ایران همواره درگیر ساختار و کلیشه هایی بوده است که سبب مخاطب گریزی و ملال آوری در این عرصه می شده است؛ البته به جز در مواردی معدود.
مهمترین ویژگی که در قسمت نخست سریال «سقوط» جذاب و قابل پیگیری بود، انتخاب سوژه ملتهب و پرچالشی است که در آغاز، بذر آن پاشیده شد و در ادامه کار، شکلگیری یا عدم شکلگیری تعلیق اصلی در داستان، به چگونگی پرداختن به آن در قسمتهای بعدی برمیگردد.
۵۰ ثانیه؛ کمترین زمان لازم برای دریافت احساس خوشبختیست؛ این پیامیست که کودک کار فیلم «صفر و یک» به مخاطب القا میکند.
شرکتهای فیلمسازی آمریکایی از دادههای جنایتهای داخلی خود برای تولیدات تصویری نهایت بهره را میبرند؛ موضوعی که در ایران به شدت مغفول مانده و هرگز به چشم یک منبع به آن نگاه نشده است.
منتقد سینما و تلویزیون گفت: پارسا پیروزفر در مقطعی از زندگی حرفهای است که به بلوغ بازیگری خود رسیده است. در سریال «یاغی» نقش جذابی دارد و احتمالا به زودی شاه نقش او را شاهد باشیم.
جذابیت سریال «یاغی» برای من در شخصیتمحور بودن درام است. با اینکه یک درام پر از حادثه و پر از کشمکش داریم، آن چیزی که نقطه ثقل و محور درام را تشکیل میدهد، از دید من شخصیتها هستند. هر کدام از این شخصیتها، یک سرنوشتی دارند و درگیری اینها با واقعیتها و چالشهای اجتماعی، جذابیت ایجاد میکند.
معمولا برای سنجش قصههای یک ژانر سینمایی، کارنامه فیلمسازان مرتبط نیز به تحلیل گذاشته میشود از این حیث که دیده شود بالاخره این آثار از کجا به کجا رسیده بلکه روند افول و صعود کیفیت آنان هم سنجش شود.
یکی از ظریفکاریهای سینمای اجتماعی، تصویرگری از دغدغههایی است که بدون وارد شدن به حیطههای شعار و اغراق، بتوانند چهاردیواری انحصاری خود را ساخته تا شمایلی صرف از دغدغههای خود باشند.
خیلی دل و جرأت میخواهد که آدم برای ساختن فیلم، سراغ سوژهای مثل خانم شهره پیرانی برود. من به طور خلاصه و مختصر این فیلم را روایتی زنانه و خانوادگی از یک میراث ملی و میهنی میدانم.
تازهترین ساخته بهروز شعیبی، برخلاف آثار قبلی کارگردان، بر مدار معرفتشناسی است و داستان طیطریقی را بیان میکند که مراحل یک انقلاب درونی را بهصورت اثرگذار و ملموس به مخاطب ارائه میدهد.