به گزارش سینما خراسان، سگ اندلسی فیلمی صامت محصول کشور فرانسه است. این فیلم توسط لوئیس بونوئل و سالوادور دالی ساخته شدهاست. سگ اندلسی اولین فیلم بونوئل است که اولینبار در سال ۱۹۲۹ و بهصورت محدود در پاریس اکران شد اما بهزودی محبوب شد و اکران آن برای ۸ ماه ادامه یافت. این اثر بهعنوان یکی از معروفترین فیلمهای سورئالیستی جنبش آوانگارد در دههٔ ۱۹۲۰ شناختهمیشود.
محمد سمیع، کارشناس سینما درباره این فیلم میگوید: فیلم با جملهٔ «روزی بود، روزگاری بود» مانند یک قصه شروع میشود. اما قصهای وجود ندارد؛ تصاویر و نمادهای ظاهراً بیارتباط فیلم در جریان روایتی نامنظم شکل میگیرند، و صرفاً کارکردی درونی مییابند. اگرچه قابل انتقال نیستند، اما برای بیننده قابل درک هستند.
فیلمی که نشان یک سبک مشخص را بر پیشانی دارد؛ برای اینکه آن سبک در فیلم نمود خاصی بیابد، باید از درون دارای انسجام باشد. روشی که برای انسجام سبک سوررئالیسم در «سگ آندلسی» دیده میشود، استفاده از جانشینی نشانههای سبکی است.
برای نمونه، موهایی که از زیر بغل زن محو میشوند و در دهان مرد میرویند یا کتابهایی که ناگهان به اسلحه تبدیل میشوند یا دست بریده شدهای که دور انداخته شده و دستی که لای در گیر میکند و از آن مورچهها بیرون میزنند جایگزین هم میشوند.
شخصیتها نیز با توجه به گرایشات روانشناختی سوررئالیستها که متأثر از فرودیسم بودند، جایگزین میشوند. مرد دوچرخهسوار با اینکه تمام ظواهر مردانه در او نمایان است، اما فاقد جنسیت است.
دختر لباسی مردانه را بر تن مردی که وجود ندارد (نامریی است)، میپوشاند. سراسر فیلم از نماد و نشانههای جنسی-روانی تشکیل شده و دارای گرایشات ساد و مازوخیستی است.
سینمای سوررئالیسم که با «سگ آندلسی» آغاز میشود، خط مستقیم داستانی به تماشاگر نمیدهد، اما با تهییج احساس و افکار تماشاگران حرف خود را به کرسی مینشاند!
این فیلم بیان سرخوردگیهای اجتماعی جوانان و نماد طغیان و نابودی است. فیلم دارای نگاهی تند و تلخ است و مانند صحنهی آغازینش که با دریدن چشم دختر جوانی همراه است (خواهشی نومیدانه و مشتاق به کشتار) در آن دیده میشود. شاید یکی از جالبترین نظرات دربارهی این فیلم را «ژان ویگو» ابراز کرده است: «مواظب سگ باشید، گاز میگیرد.»
Δ