نگاهی به فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی /

بخش اول: تاکید بر حفظ حریم خصوصی

فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی، در مورد اهمیت بی حد و حصر حفظ حریم خصوصی افراد است و کارگردان در جای جای اثر با تاکید بر آن سعی دارد آثار ریز و درشت این قضیه را در تغییر رفتار شهروندان بررسی نماید.

به گزارش سینما خراسان، در همان تیتراژ اولیه فیلم، صحنه هایی از دکور نمایش #مرگ_فروشنده را شاهد هستیم که قرار است توسط پرسوناژ های فیلم تمرین و روی صحنه رود و تعمداً صحنه‌هایی از این دکور را شاهدیم که تختخواب را بدون دیوارهای حائل منزل به نمایش گذاشته و این پیام را به مخاطب می دهد که دغدغه اصلی فیلمساز همین از میان رفتن دیوارهای حائل می باشد.

در ادامه نخستین صحنه فیلم حاکی از ترک خوردن دیوارهای ساختمان و خطر فرو ریختن اش بر سر ساکنین، چنان به وحشت شان انداخته که همگی شبانه به کوچه و خیابان می ریزند و “خانه” به عنوان عنصری که نماد حریم خصوصی خانواده ها تلقی می‌شود دچار بحران شده ، هم امنیت کامل خانواده را زیر سوال می برد و هم تک تک شخصیت ها را که این هم در جای خود کارکردی چندگانه دارد.

در صحنه های بعدی هم این تاکید ها تداوم می‌یابد و در ادامه صحنه داخل تاکسی را شاهد هستیم که زنی به عماد( #شهاب_حسینی ) تهمت نادیده گرفتن حریم خصوصی و تعرض به آن را می‌زند و در ادامه شاهد تعرض بابک به اتاق دربسته “آهو” و بیرون آوردن وسایلی که آنجا به امانت گذاشته شده همه و همه شرایطی را فراهم می‌آورد تا صحنه کلیدی فیلم یعنی #تعرض به #رعنا ( #ترانه_علیدوستی ) در خصوصی ترین نقطه منزل یعنی حمام صورت پذیرد.

در حالی که اینجا عنصر #حمام هم کارکردی متضاد پیدا کرده و به جای آنکه مظهر و مکانی برای پاکی و تمیز شدن باشد تبدیل به جایی برای آلودگی می‌شود و بی سیرت شدن. در حالی که فیلمساز از همان ابتدا نسبت به این امر هشدار داده بود و وقتی زوج فیلم در بازدید اولیه شان از خانه مذکور گوشه و کنارش را دید می زنند، رعنا به سمت حمام رفته و درب آن را باز می کند که با حضور گربه ای در آن جا، کارگردان از حضور عنصری غریبه و بیرونی در آن محیط پیشاپیش خبر می دهد و وقتی رعنا تصمیم به روشن کردن لامپ می‌گیرد و کلید را می‌زند.

لامپ ترکیده و یادآوری می کند که آن محل از رسالت خویش دور شده و آنچنان هم که تصور می شود محلی برای پاک شدن از پلشتی های محیط بیرون نیست و بعد از وقوع حادثه هم تبدیل به نقطه ضعف رعنا شده و از ورود به آن واهمه دارد و آلوده ماندن و یا رفتن به خانه در حال خراب شدن و استحمام با آب سرد را به آن ترجیح می‌دهد.

در بحث تجاوز به حریم خصوصی به همین اشارات اکتفا نمی گردد و چرخش آشکار شخصیت عماد بعد از بازرسی توأم با خشونت کلامی موبایل دانش آموزی آغاز می گردد و او به خود حق می دهد علی‌رغم خواهش و التماس دانش آموز، موبایل را تفتیش و آبرویش را ببرد و حتی او را تهدید به اخراج از کلاس کند.

انگار عمادی که در ابتدای فیلم در جواب پرسش یک دانش آموز در مورد چگونگی تبدیل یک آدم به گاو ، پاسخ کوتاه و در عین حال معنی‌دار “به مرور” را داده بود قصد آن دارد که این لفظ “به مرور” را به دقیق ترین شکل ممکن تصویر کند.

او که به گواه صحنه های آغازین فیلم، یک آدم فرهنگی و روشنفکر که دغدغه‌های اجتماعی هم دارد معرفی می شود و هنگام ریزش ساختمان که همه به فکر نجات جان خویش هستند او در تلاش برای نجات جان همسایه معلولش، او را به کول کشیده و از پله ها پایین برده بود و در کلاس درس با دانش آموزان به مهربانی و بگو و بخند برخورد نموده و در پشت صحنه تئاتر به خوش اخلاقی معروف بوده و رابطه دوستانه هم در خانواده دو نفری اش از خود نشان داده بود و حتی در مقابل تهمت یک زن در داخل تاکسی ترجیح داده بود سکوت کند و قضیه را کش ندهد و حتی در مقابل پرسش دانش‌آموزش که شاهد ماجرا بود حق را به زن داده و اشاره می‌کرد که احتمالاً قبلاً مزاحمتی برایش پیش آمده که حالا همگان را به چشم مزاحم می بیند…