بهرام پاییز «نگین سلیمانی» را خواند/ ترانه ای از علی محمد مودب

همزمان با شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی قطعه موسیقایی «نگین سلیمان» توسط موسسه «شهرستان ادب» به یاد این شهید والامقام منتشر شد. دریافت ۶ MB به گزارش سینما خراسان، همزمان با شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، قطعه موسیقایی «نگین سلیمان» به یاد این شهید والامقام منتشر شد. این آهنگ حماسی تازه ترین تولید دفتر […]


همزمان با شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی قطعه موسیقایی «نگین سلیمان» توسط موسسه «شهرستان ادب» به یاد این شهید والامقام منتشر شد.

دریافت ۶ MB

به گزارش سینما خراسان، همزمان با شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، قطعه موسیقایی «نگین سلیمان» به یاد این شهید والامقام منتشر شد. این آهنگ حماسی تازه ترین تولید دفتر موسیقی شهرستان ادب است به خوانندگی‌ بهرام پاییز، با شعری از علی محمد مودب و آهنگسازی امیرحسین سمیعی ساخته شده است.

شعر این قطعه روایتی از جان‌فشانی‌ها و مجاهدت‌های این سردار محبوب و ماندگار در تاریخ ایران است که با این پاره آغاز می‌شود:

«حاشا که شعلۀ تو بسوزاند/ ای دیو، این نگینِ سلیمان را/ بر خاک ریخت خونِ شهیدِ ما/ تا نشکنند حرمتِ ایران را».

«نگین سلیمان» در استودیو آفتاب موسسه فرهنگی شهرستان ادب ضبط شده و طراحی تصویر این قطعه را سیدمحمدحسین موسوی تبار بر عهده داشته است.

دفتر موسیقی موسسه فرهنگی‌ هنری شهرستان ادب، در راستای اهداف خود مبنی بر تولید آثار فاخر و نیز توجه به موسیقی موردپسند مردم، پیش از این آثار بسیاری تولید کرده ، که از آن جمله می توان به قطعات «راهبندان» به خوانندگی نیما ثباتی و آهنگسازی علی قادری با شعر میلاد عرفان‌پور، «قلندر» با صدای بهرام پاییز و شعر مهدی جهاندار، «پشت شیشه‌های دنیا» با صدای فریدون آسرایی و ترانۀ علی‌محمد مؤدب، «کاغذ باد»، با خوانندگی اشکان کمانگری و شعر محمدحسین نعمتی، «مرز ما عشق است» با خوانندگی امیرحسین سمیعی و شعر سیدمحمدمهدی شفیعی، «اجازۀ‌سفر» با صدای مجید حسین‌خانی و شعر سیدعلی لواسانی، «شب یلدا بدون تو» با شعر محمدمهدی سیار و دکلمۀ سیدمحمدحسین موسوی‌تبار و«پایان آمریکا» با صدای بهرام پاییز و ترانه میلاد عرفان‌پور اشاره کرد.

در متن شعر قطعه «نگین سلیمان»:

«حاشا که شعلهٔ تو بسوزاند/ ای دیو، این نگینِ سلیمان را

بر خاک ریخت خونِ شهیدِ ما/ تا نشکنند حرمتِ ایران را

آن‌سوی مرزِ واهمه جنگیده/ هر جا که حرفِ خوف و خطر بوده‌ست

هر جا که جاده خوانده سفر کرده/ هر جا که تیغ سرزده سر بوده‌ست

ای غیرتِ زمانهٔ ما ای مرد!/ این خانه با نگاهِ تو ایمن شد

چون تیرِ آرش از خطِ خونِ تو/ مرزِ دقیقِ عشق، معین شد

تو قلّهٔ بلندِ دماوندی/ ضحّاک‌ها به دستِ تو دربندند

اینک شکوهِ سلسله‌های خشم/ تا با تو روزِ رزم بپیوندند

تا هست این شهیدِ وطن، زنده‌ست/ در هر شعارِ مرگ بر آمریکا

چیزی نمانده تا تپشِ این خشم/ تا انفجارِ مرگ بر آمریکا»