سکوت در برابر سوالات مردم «سم» است/اعتراض مااز جنس اپوزیسیون نیست

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده و حسین دارابی کارگردان فیلم سینمایی «مصلحت» ضمن تشریح موضع انتقادی این فیلم سینمایی، تأکید کردند که در نقد وضع موجود، مرزشان با اپوزیسیون باور به جمهوری اسلامی است. سینما خراسان – گروه هنر- محمد صابری، زهرا منصوری: حالا بیش از صدسال است که از انقلاب مشروطه می‌گذرد، انقلابی که لابه‌لای کتاب‌های […]

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده و حسین دارابی کارگردان فیلم سینمایی «مصلحت» ضمن تشریح موضع انتقادی این فیلم سینمایی، تأکید کردند که در نقد وضع موجود، مرزشان با اپوزیسیون باور به جمهوری اسلامی است.

سینما خراسان – گروه هنر- محمد صابری، زهرا منصوری: حالا بیش از صدسال است که از انقلاب مشروطه می‌گذرد، انقلابی که لابه‌لای کتاب‌های درسی و تاریخی جا ماند، به یاد انقلاب‌گرانی که نخستین و مهمترین خواسته‌شان تاسیس عدالت‌خانه بود؛ همان خواسته کلیدی انقلاب‌گران ۵۷.

حالا چهل و دو سال از انقلاب اسلامی هم می‌گذرد اما کماکان گویی گمشده‌ای هست که نباید آرمان تحققش تام و تمامش فراموشمان شود.

حالا هر صفحه از هر کتاب و روزنامه را که باز می‌کنی، به هر شبکه اجتماعی که سر می‌زنی، هر شبکه‌ای از تلویزیون را که باز می‌کنی، هر کسی داد آن را سر می‌دهد اما هر چه بیشتر تقلا می‌کنیم کمتر نتیجه می‌گیریم‌.

نه اینکه بگوییم فریادها رنگ باخته‌اند، اتفاقاً مشت‌ها گره خورده‌ترند اما گویی فضای گفتگو و حوصله تفاهم بر سر این گمشده محبوب وجود ندارد و شکاف‌ها عمیق‌تر شده است.

فیلم سینمایی “مصلحت” به کارگردانی حسین دارابی روایتی برای یادآوری همین گمشده است. تلنگری جدی برای به چالش کشیدن همه مدعیان عدالت.

در آستانه رونمایی از این فیلم سینمایی در ویترین جشنواره فیلم فجر، با محمدرضا شفاه تهیه‌کننده و حسین دارابی کارگردان “مصلحت” به گفتگو نشستیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگوی صریح سینما خراسان با عوامل یکی از فیلم‌های مهم جشنواره فجر امسال است.

* فیلم «مصلحت» بعد از «دیدن این فیلم جرم است» فیلمی ملتهب و در عین حال معترض نسبت به مسائل امروز محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد این سبک و سیاق فیلمسازی در باشگاه فیلم سوره تبدیل یک روال شده است؛ درباره این رویکرد کمی توضیح می‌دهید؟

محمدرضا شفاه: همه ماهایی که در سینما فعالیت داریم، حوزه علایقی هم داریم، طبعاً تلاش می‌کنیم از این مدیوم در جهت رقم زدن منظورهای خودمان استفاده کنیم. شخص محمدرضا شفاه سال‌های سال به عنوان کسی که هر جا توانسته فعالیت دانشجویی و اجتماعی داشته و همیشه مسائل امروز حوزه اجتماع، سیاست و حکومت داری برایش موضوع و مساله بوده است حتماً تلاش می‌کند در اتفاقات سینمایی این چنینی نقش آفرینی کند. بنابراین این علایق در ساخت این فیلم‌ها تأثیر داشته است.

من فکر نمی‌کنم بشود با ساخت یکی دو فیلم این جریانی را که سال‌های سال به آن پرداخته نشده، رونق داد، اما می‌شود امید داشت که دیگرانی هم به این مسائل بپردازند. ما در فیلم قبلی با نام «دیدن این فیلم جرم است» به واسطه همین نگاه و علاقه برای به چالش کشیدن موضوعاتی که مبتلا به آن در عالم سیاست و حکمرانی هستیم، به شدت تحت فشار قرار گرفتیم که خیلی از آنها عیان بود. ما قصد داشتیم بعد از جشنواره سی و هفتم و نوروز سال ۹۸ که رونقی در سینماها بود، «دیدن این فیلم جرم است» را اکران کنیم و حتماً در آن زمان اتفاق خوبی برای فیلم رقم می‌خورد اما من فکر می‌کنم کسانی که در صدور مجوز فیلم تعلل کردند دقیقاً می‌دانستند که دارند جلوی اتفاقاتی را می‌گیرند، شوربختانه موفق هم شدند. البته این موفقیت در حدی بود که نام «دیدن این فیلم جرم است» به عنوان یک فیلم پرفروش در جدول فیلم‌های سینمایی نبود اما در اینکه مردم فیلم را نبینند اقبالی نداشتند و از نگاه‌ها پنهان نماند.

شفاه: فکر می‌کنم «دیدن این فیلم جرم است» روز به روز جای خود را در بین مردم بیشتر باز می‌کند، از بازخوردهایی که می‌گیرم متوجه شدم که اقبال پرشوری از آن شده است و این موضوع ما را امیدوارتر می‌کند که با کار درست‌تر بتوانیم گام محکم‌تری برداریم. من دوست دارم حداقل یک فیلم دیگر در این زمینه با همین دغدغه‌ها بسازیم من فکر می‌کنم «دیدن این فیلم جرم است» روز به روز جای خود را در بین مردم بیشتر باز می‌کند، از بازخوردهایی که می‌گیرم متوجه شدم که اقبال پرشوری از آن شده است و این موضوع ما را امیدوارتر می‌کند که با کار درست‌تر بتوانیم گام محکم‌تری برداریم. من دوست دارم حداقل یک فیلم دیگر در این زمینه با همین دغدغه‌ها بسازیم؛ یعنی موضوع عدالت، حکم‌رانی، خود انتقادی، مسائلی که در چهل سال گذشته در کشور ما دیده شده و در چند سال گذشته بیشتر درباره آن موضوعات حرف زده‌اند و مطالبه‌گری‌هایی از سوی افراد مختلف اتفاق افتاده است. دوست دارم یک فیلم دیگر در این حوزه داشته باشیم. حتماً اگر بخواهد جریانی در سینما اتفاق بیفتد باید دیگران هم پای کار بیایند و ریسک هزینه‌های آن را هم بپذیرند.

* پیش‌بینی شما این است که فشار و هزینه‌هایی که سر فیلم اول داشتید این بار هم تکرار شود؟

شفاه: تقریباً حدس می‌زنم این اتفاق رخ بدهد.

* خاطرم هست در جشنواره سی و هفتم پیش از حضور فیلم «دیدن این فیلم جرم است» در جشنواره برخی از نهادها و ارگان‌های حاکمیتی به تماشای فیلم نشستند. این امر در «مصلحت» هم تکرار شد؟

شفاه: خودمان اکران‌هایی برای برخی از آن‌ها داشتیم که نکاتی را گفتند، سر «دیدن این فیلم جرم است» این موضوع شدیدتر بود اما ساخت همان فیلم فضا را برای «مصلحت» بازتر کرده است درواقع «دیدن این فیلم جرم است» جمله اول ما بود و «مصلحت» جمله دوم ما. همیشه هم جمله اول شوک‌آورتر است ضمن اینکه در «مصلحت» سعی کردیم حرفمان را با التهاب کمتر و در فضای آرام‌تری بزنیم در عین اینکه من فکر می‌کنم حرف «دیدن این فیلم جرم است» و «مصلحت» خیلی با هم فرق ندارند.

* البته حرف «مصلحت» تند و تیزتر است.

شفاه: بله همینطور است ولی سعی کردیم این کار را به گونه‌ای انجام دهیم که کمتر حساسیت ایجاد کند، به جای اینکه فضا را جنجالی کند، فضای آرام‌تری داشته باشیم تا حرف فیلم بیشتر شنیده شود.

محمدرضا شفاه

* تغییر نام فیلم از «مصلحت نظام» به «مصلحت» هم حاصل همین فشارها بود؟

شفاه: ما بین انتخاب نام «مصلحت نظام» و «پدری» برای این فیلم مردد بودیم. البته «پدری» نام موقت بود. ولی بعد از اینکه فیلم ساخته شد اقبال ویژه‌ای نسبت به نام «مصلحت نظام» از سوی سفارش‌دهنده‌های ما بود یعنی آقای مهدی دادمان رئیس حوزه هنری و بقیه مدیران حوزه خیلی تاکید داشتند. خود ما هم نسبت به این نام راغب شدیم. درخواستی را به ارشاد ارائه دادیم ولی نام «مصلحت نظام» رد شد و ما هم نام «مصلحت» را قبول کردیم.

* یعنی به لحاظ قانونی از «پدری» به «مصلحت» تغییر نام داد و «مصلحت نظام» صرفاً برای مواد تبلیغی شما بود؟

شفاه: بله همینطور است.

* هر چند فیلم «مصلحت» روایت قصه‌ای در دهه ۶۰ است اما واقعیت این است که فیلم روز محسوب می‌شود، دست روی مسائل و چالش‌هایی گذاشته است که گویی از چهل سال پیش درگیر آن‌ها بوده‌ایم. شاید برای برخی روایت این فیلم حتی یادآور برخی از قربانیان حوادث تلخ سال‌های اخیر و جنس مصلحت‌سنجی‌های صورت گرفته از سوی مقامات مسئول در واکنش به این حوادث باشد. از نگاه خودتان نسبت فیلم با این حوادث و چالش‌های روز چیست؟

شفاه: ما وقتی فیلمی را می‌سازیم، بیش از اینکه مصداق برایمان مهم باشد، کلیت را در نظر می‌گیریم. یعنی نمی‌نشینیم به این فکر کنیم که آیا فیلم درباره کشته‌شدگان سال ۸۸، آبان ۹۸ و هواپیمای اکراینی هم هست یا نه؟ در ساخت فیلم تنها یک مصداق را در نظر نمی‌گیریم، در جایگاهی هم نیستیم که بگوییم نه فیلممان مشمول برخی مصداق‌های دیگر نمی‌شود. من فکر می‌کنم وقتی درباره عدل، ظلم و طلب عدالت حرف می‌زنیم، این موارد را در همه عرصه‌ها طلب می‌کنیم.

البته من وکیل مدافع همه نیستم. پرداختن به مسئله کشته‌شدگان سال ۸۸ و یا آبان‌ماه سال گذشته سوژه‌ای است که برای اپوزیسیون هم جذاب است و گاهی درباره آن‌ها حرف می‌زنند اما طلب عدالت از طرف ما به طور ویژه برای کسانی است که حتی در همین حد هم تریبون ندارند و حرف زدن درباره آنها برای هیچ گروهی جذاب نیست.

شفاه: همه آنهایی که می‌گویند چرا نمی‌گذارید درباره اتفاقات ۸۸ حرف بزنیم، اتفاقاً دارند درباره ۸۸ حرف می‌زنند اما همه آن کسانی که در بورس تمام سرمایه خود را از دست داده‌اند، همه کارگرانی که در این واگذاری شرکت‌ها به بخش خصوصی زندگی خود را از دست می‌دهند چقدر فرصت دارند که بگویند عدالت درباره ما کجا رفته است البته فیلم درباره موضوعی صحبت کرده است که نه خیلی ژورنالیستی است نه چیزی است که بگوییم هیچ مصداق واقعی ندارد. موضوع این فیلم می‌توانست اتفاق افتاده باشد، ما داستان «مصلحت» را که از روی یک پرونده روایت نکرده‌ایم، ما موضوعی را فرض گرفتیم و به این فکر کردیم که در این فرض چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. وقتی درباره عدالت‌خواهی و طلب عدالت حرف می‌زنیم درباره همه نقاطی که باید عدالت اتفاق می‌افتاد، اما رخ نداد، حرف می‌زنیم؛ درباره همه نقاطی که حکومت اسلامی به عنوان حکومت مستقری که قدرت را در اختیار دارد و موظف بوده است به پرسش‌ها پاسخ بدهد اما به دلایل مختلف این کار را نکرده است.

* و با همین پاسخ ندادن نطفه همان رنجی که در یکی از دیالوگ‌های فیلم هم به آن اشاره می‌شود، در دل مردم کاشته می‌شود.

شفاه: اتفاقاً همین موضوع خیلی برایمان مهم بود. شلوغی خیابانی در هر کشوری ممکن است رخ بدهد، این روزها در همه کشورها هم این موضوع را می‌بینیم اما اینکه نسبت به این شلوغی‌ها چگونه رفتار می‌شود، مهم است. در هیچ کشوری در جریان شلوغی خیابانی حلوا خیر نمی‌کنند، در همه جا دعوا می‌شود و عده‌ای صدمه می‌بینند، مهم این است که بعد از این اتفاق، حکومت نسبت به کسانی که صدمه دیده‌اند چه واکنشی نشان می‌دهد؟ با آنها صحبت می‌کند؟ با مردم خود دیالوگ می‌کند؟ یا ترجیح می‌دهد همه چیز را به سکوت بگذارند؟ فکر می‌کنم بعد از گذشت چهل سال از انقلاب در نقطه‌ای هستیم که باید درباره همه اتفاقات و مسائل خودمان حرف بزنیم، خود این فیلم دعوت به حرف زدن و گفتگو درباره مسائلمان است.

* و البته برخلاف نظر شما همچنان هستند کسانی که نیازی به شکل‌گیری این گفتگو حس نمی‌کنند!

شفاه: فیلم هم دقیقاً درباره همین است. وقتی با وجود محدودیت‌هایی که داریم، چنین فیلمی می‌سازیم یعنی دعوت می‌کنیم که درباره این موضوع صحبت کنیم. حتی درباره «دیدن این فیلم جرم است» به گروه‌هایی که مخالف با این فیلم بودند، می‌گفتم ادعای ما این نیست فیلم هرچه می‌گوید درست است. می‌گفتم بیاید درباره موضوعاتی که «دیدن این فیلم جرم است» حرف می‌زند، صحبت کنیم چون مسائل امروز اجتماع است. آنچه که سم است سکوت درباره این مسائل است.

من باز هم تاکید می‌کنم صحبت درباره موضوعاتی که جنبه سیاسی دارند، اتفاقاً خیلی رایج‌تر است. همه آنهایی که می‌گویند چرا نمی‌گذارید درباره اتفاقات ۸۸ حرف بزنیم، اتفاقاً دارند درباره ۸۸ حرف می‌زنند اما همه آن کسانی که در بورس تمام سرمایه خود را از دست داده‌اند، همه کارگرانی که در این واگذاری شرکت‌ها به بخش خصوصی زندگی خود را از دست می‌دهند چقدر فرصت دارند که بگویند عدالت درباره ما کجا رفته است، تمام مردم کشور که شب می‌خوابند و صبح بیدار می‌شوند و می‌بینند تمام معادلات اقتصادی کشور برهم ریخته است، قدرت خریدشان روز به روز دارد کاهش پیدا می‌کند کجای ماجرا هستند، آن جایی که حکومت مسئولیت داشته نسبت به اینکه این اتفاق رخ ندهد چه کرده و حالا نسبت حکومت با مردم چیست؟ این دو چگونه باید با هم دیالوگ کنند؟ حق آنها چگونه قرار است برگردد؟ به نظرم «مصلحت» و فیلم‌هایی شبیه به این درباره همه این مسائل حرف می‌زنند نه صرفاً درباره بخش‌هایی که مورد علاقه ما به ویژه مورد علاقه ماهایی است که کمی به موضوعات سیاسی علاقه مند هستیم.

حسین دارابی

حسین دارابی: به نظرم در هنر چیزی ماندگار است که درباره اصول حرف می‌زند، درباره فطرت‌های انسانی صحبت می‌کند، به نظرم وقتی هنر به این سمت کشیده می‌شود، خیلی ماندگار می‌شود. ما هم نقد و مطالبه‌هایی داریم. وقتی با این همه تشکیلات می‌خواهیم فیلمی بسازیم به نظرم بهتر این است که فیلمی بسازیم که مقداری درباره موضوع کلی‌تر صحبت کند تا بهترین استفاده را کرده باشیم.

این «کلی» که درباره‌اش حرف می‌زنم شامل همه مصادیق و مسائل جزئی می‌شود. چیزی که در این فیلم می‌تواند خیلی جذاب باشد این است که می‌بینیم انقلابی با یک سری اصول، شعارها و ارزش‌ها رخ داده است. مردم هم در بدترین شرایط، در تحریم‌های آن روزها، در جنگ داخلی آن زمان، پای این انقلاب ایستاده‌اند. به نظرم این ذات بشر است که یک سری ارزش‌های مهمش کم کم زیر خاکستر می‌روند، کم کم نادیده گرفته می‌شود و اتفاقاً وظیفه آدم‌های آن زمانه است که آن شعارها و ارزش‌ها را که نشأت گرفته از فطرت آدم‌هاست، حفظ کنند.

دارابی: به نظرم این ذات بشر است که یک سری ارزش‌های مهمش کم‌کم زیر خاکستر می‌روند، کم کم نادیده گرفته می‌شود و اتفاقاً وظیفه آدم‌های آن زمانه است که آن شعارها و ارزش‌ها را که نشأت گرفته از فطرت آدم‌هاست، حفظ کنند. ما سعی کردیم آن ارزش‌ها را کمی از زیر خاکستر بیرون بکشیم ما سعی کردیم آن ارزش‌ها را کمی از زیر خاکستر بیرون بکشیم. اصلاً این نگاه را نداشتیم که با برخی مصادیق همسان سازی کنیم. ما فراتر صحبت کردیم، من هم می‌دانم شرایط موجود به چه شکل است. حتماً نقاط سیاه و روشن زیادی داریم ولی ما مطالبه‌گری می‌کنیم، یادآوری می‌کنیم که برای چه انقلاب کردیم، می‌خواستیم بگوییم با اینکه یک حادثه تلخ رخ می‌دهد، ولی وقتی در آن حادثه تلخ، عدالت برقرار می‌شود، شیرینی آن را متوجه می‌شویم. ما زمانی برای این موضوعات می‌جنگیدیم و درباره‌اش حرف می‌زدیم حالا هم همان مطالبه‌ها را داریم. اگر همان ادعا را داریم و انقلاب ما همان انقلاب است پس باید ارزش‌ها را در آن دنبال کنیم.

* یعنی به دلیل گریز از محدودیت‌های روز به تاریخ رجوع نکردید؟ چون گاهی حرف یک فیلم حرف روز است ولی به دلیل محدودیت فضا و گرفتاری‌ها، سینماگران به سراغ نمونه‌های تاریخی می‌روند تا حرف خودشان را راحت‌تر بزنند.

دارابی: ما از لحاظ دراماتیک به سراغ آن زمان رفتیم. چون درام ما در دهه ۶۰ رخ می‌داد و اتفاقی را رقم می‌زد که در این زمان شاید چندان رخ ندهد مظلوم واقع شدن آن خانواده با آن ویژگی‌ها در آن زمان برای ما خیلی دراماتیک بود. البته همین موضوعی که شما می‌گوئید هم ممکن است بوده باشد. اگر فیلم را در زمانه حال حاضر، حساسیت‌ها بالا می‌رفت و اجازه ساخت نمی‌دادند. یک وجه هم همان یادآوری این ارزش‌ها به مسئولان بود. اگر به قوه قضائیه بروید در اتاق همه یک قاب عکس بهشتی می‌بینید اما نباید فقط به عکس او اکتفا کرد این منش و روش او بود که او را ماندگار کرد. عدالت هرچند جاهایی تلخ است اما در عین حال دوست داشتنی است و به زندگی شخصی ماها برمی‌گردد.

* «مصلحت» فیلمی معترض و منتقد است؛ هدف‌گیری این انتقاد به سمت کیست؟

دارابی: به سمت مسئولان، به سمت جمهوری اسلامی ایران. می‌خواستیم به آن‌ها بگوییم حواستان به این موضوعات است؟

* و مرز این انتقاد با فیلم اپوزیسیون و سیاه درباره وضعیت این روزها کجاست؟

دارابی: دیدگاه در یک فیلم خیلی مهم است گاهی در یک فیلم درباره موضوعات تلخی صحبت می‌شود، بالاخره کمبودها و تلخی‌ها دیده می‌شود ولی نگاه به آینده روشن است که این خیلی مهم است ولی گاهی نوع دیدگاه این است که نشان دهد همه چیز همینقدر تلخ است و هیچ راه حلی وجود ندارد. فرق «مصلحت» با آن فیلم‌ها همین است، نگاه ما به آینده روشن است، ما در فیلم نشان می‌دهیم که با همه تلخی‌ها موضوعات قابل اصلاح هستند.

شفاه: یادم است وقتی «دیدن این فیلم جرم است» را ساخته بودیم به ما می‌گفتند شما فیلمی ساختید که پمپاژ سیاهی علیه جمهوری اسلامی می‌کند. اگر این بود چرا خبرنگارهای بی بی سی مدام به ما فحش می‌دادند؟ پمپاژ سیاهی علیه جمهوری اسلامی که باید مورد علاقه آن‌ها باشد. فرق بزرگی که بین این فیلم‌ها با آن دسته از فیلم‌هایی که با نگاه اپوزیسیون در داخل و خارج ساخته می‌شود این است که ما مبنایی را در نقدمان داریم که آن‌ها ندارند.

شفاه: ما حقیقتاً اعتقاد داریم که انقلاب اسلامی یک ارزش بود اما اپوزیسیون این را قبول ندارند، ما حقیقتاً اعتقاد داریم حاکمیت ارزش‌های دینی در یک کشور اتفاق ایده آلی است آن‌ها اما بر این عقیده هستند که ارزش‌های دینی همه چیز را خراب می‌کند، ما معتقدیم اگر می‌خواهیم نقد کنیم باید مبنای نقدمان فرمایشات حضرت علی باشد نه دموکراسی غربی ما حقیقتاً اعتقاد داریم که انقلاب اسلامی یک ارزش بود اما آنها این را قبول ندارند، ما حقیقتاً اعتقاد داریم حاکمیت ارزش‌های دینی در یک کشور اتفاق ایده آلی است آن‌ها اما بر این عقیده هستند که ارزش‌های دینی همه چیز را خراب می‌کند، ما معتقدیم اگر می‌خواهیم نقد کنیم باید مبنای نقدمان فرمایشات حضرت علی باشد نه دموکراسی غربی.

این دو متفاوت هستند البته از این شعارها نمی‌دهم که دموکراسی غرب سراسر سیاهی است. ولی مبنای نقد ما در این فیلم خصوصاً جایی که درباره عدالت حرف می‌زنیم، مبنای دینی ماست، این همان جایی است که خط پررنگ بین نوع فیلمی که ما می‌سازیم با نوع فیلمی، دشمن می‌سازد، مشخص می‌شود. فرق نقد مصلحانه با نقد مغرضانه همین جاها مشخص می‌شود یعنی اینکه ما این موضوعات را می‌گوئیم تا لطمه‌ای به نظام بزنیم یا می‌گوئیم که چراغی بیندازیم به نقطه‌ای که باید به سمتش حرکت کند تا بهتر شود؟

* فیلم «مصلحت» محصول حوزه هنری و اوج است، اگر عده‌ای بگویند این نهادهای رسمی حالا خودشان فیلمی ساخته‌اند و دارند درباره آنچه سال‌ها قبل رخ داده اینگونه اعتراف می‌کنند و احتمالاً واقعیت سیاه‌تر از این بوده و هست، چه پاسخی دارید؟

شفاه: هر که می‌خواهد چنین اتهامی بزند، بزند.

* یعنی شما در فیلم حرفی را بیان می‌کنید، بدون داشتن این دغدغه که این حرف چگونه شنیده می‌شود؟

شفاه: نه. من می‌گویم حرف حق تأثیر خود را خواهد گذاشت اینکه شما حرف حق را بدون لکنت و صریح بگویید تأثیر خواهد داشت. ما باید از این موضوعات بگذریم. من معتقدم انتقاد فیلم دقیقاً به همین نقطه است چرا وقتی می‌خواهیم درباره موضوعی حرف بزنیم و تصمیم بگیریم این همه مصلحت‌سنجی می‌کنیم؟ همین مصلحت‌سنجی باعث می‌شود که مقامات بالا تلاش کنند تا راستش را نگویند تا جایی که کار به دروغگویی می‌کشد.

*و آن کسی که در قدرت است اصلاً خبری از اطرافش نداشته باشد.

شفاه: واقعیت این است که نمی‌توانیم بگوییم برخی با دیدن «مصلحت»، این حرف را می‌زنند و اگر این فیلم نبود، این حرف را نمی‌زدند. فیلم ما در بستر «اجتماع» روایت می‌شود که در همین بستر خیلی از حرف‌ها زده می‌شود مگر کم تهمت ناروا و البته حرف درست درباره مسئولان زده می‌شود؟ مگر کم اشتباهات مسئولان دیده می‌شود؟ حالا که اصلاً دیگر چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد. من اعتقاد دارم هزینه حرف زدن درباره آنچه که اتفاق می‌افتد، بیشتر از سکوت کردن نیست.

این چیزی که الان رایج است و درباره همه چیز سکوت می‌کنیم، درست نیست. البته برخی موضوعات ژورنالیستی هستند و ما متوجه می‌شویم اما مسائل زیادی هستند که ما نمی‌بینیم مثلاً در فضا مجازی چند روز درباره شنیده شدن صدای آژیر در غرب تهران صحبت می‌کنند ولی این موضوع حل نمی‌شود، اگر مسئولان می‌خواستند با این واکنش‌ها، روش خود را درست کنند، تا حالا درست کرده بودند. این یک حرف از هزار است. پیشینه طولانی از سکوت کردن درباره موضوعاتی که برای مردم مهم است، وجود دارد.

چه شده که حالا رسانه‌های فارسی زبان خارجی اینقدر گسترش پیدا می‌کنند؟ فضای فیک مجازی هم به وفور دیده می‌شود که نه ریشه‌شان مشخص است و نه گردانندگانشان، خیلی هم تعهدی به درست بودن خبرشان ندارند. چه چیزی ما را به این نقطه رسانده؟ آیا غیر از این است که در بزنگاه‌ها درباره آن مسائلی که باید حرف بزنیم، حرف نمی زنیم؟ آیا غیر از این است که فضای گفتگو و کرسی‌های آزاداندیشی چه در تلویزیون، چه در رسانه و چه در سینما هیچوقت جدی گرفته نشده است؟ من فکر نمی‌کنم باید نگران این باشیم که اگر حرفی را بزنیم موضوعات دیگری از سوی مردم گفته می‌شود. باید بگذاریم دیالوگ برقرار شود.

*شما به سراغ یک سوژه واقعی رفته‌اید این فیلم درباره سرگذشت فرزند آیت الله گیلانی است اما چرا اسامی کاراکترها واقعی نیست؟ حتی پایان بندی متفاوت از آن چیزی است که در واقعیت رخ داده است. گویا در پایان بندی «مصلحت»، مصلحت اندیشی کرده‌اید.

دارابی: فرزند آقای گیلانی جزو منافقین بود. این فیلم با آنچه که در واقعیت رخ داده، تفاوت‌هایی دارد. ما از همه داستان‌های آن زمان اقتباسی کردیم و خواستیم موضوع را به روز کنیم. مثلاً آن بخشی که درباره پسر آقای خانزاده گفته می‌شود به خاطر همین به روز کردن‌هاست چون آن موقع بحث فساد مالی، موضوعی جزئی بوده است اما دیدیم که با امروز ما همخوانی دارد البته باید بگویم از روایت این قسمت می‌ترسیدیم با چند نفر مطلع هم صحبت کردیم تا اشتباهی نکرده باشیم. سینما جای قصه گفتن است این خیلی خوب است که دقیقاً عین تاریخ موضوعات را روایت کنیم مثل کارهایی که محمدحسین مهدویان می‌کند و واقعاً درخشان هستند ولی می‌شود در دل تاریخ هم قصه گفت. مگر مهم است که این کاراکترها واقعی بوده‌اند یا نه؟ ما می‌خواستیم قصه‌ای با شرایط و اقتضائات آن زمان بگوییم. وقتی واقعیتی را مستندگونه روایت می‌کنید، حساسیت‌های عجیبی به وجود می‌آید و وارد حواشی می‌شویم. اما ما در «مصلحت» داستان کلی درباره آن زمان می‌گوئیم البته بله یک سری چیزها را اقتباس کرده‌ایم و یک سری چیزها در تخیل خودمان بوده که اتفاقاً موضوعات روز هستند.

شفاه: هیچکدام از اتفاقاتی که در اوایل انقلاب رخ داده بودند، به جذابیت این قصه نبودند. همه آنها کسانی بودند که فرزندانشان از دایره انقلاب خارج شده بودند اما در قصه ما چالش بین پدر و فرزندی است که هنوز داخل نظام تعریف می‌شوند. در این فیلم اقدام فرزند آیت‌الله مشکاتیان از سر کنش انقلابی است.

* پایان‌بندی «مصلحت» مقداری محافظه‌کارانه است و گویا دوست داشته‌اید به نفع مخاطب عام این پایان بندی را داشته باشید.

دارابی: من سینما را خیلی دوست دارم ولی در مقابل مخاطب سینما را خیلی بیشتر دوست دارم، مخاطبی که وارد سالن سینما می‌شود، باید با حال خوب بیرون برود. من سال‌های سال عاشق سینما بودم و هستم. در دوران کودکی مادرم من را به سینما می‌برد، تقریباً تمام فیلم‌های دهه ۶۰ را دیده‌ام چون مادرم مقید به تماشای فیلم در سینماها بود. به نظرم سینما در دهه ۶۰ خیلی خوب بود ولی در دهه ۸۰ و ۹۰ واقعاً تلخ شد، در این سال‌ها مخاطب با حال بد از سینما بیرون می‌آمد، مثلاً من همیشه می‌گفتم چرا کارگردان به من مخاطب فکر نکرده است، هالیوود برای من ایده آل نیست ولی نکته مثبتی که دارد این است که مخاطب برایش مهم است و با حال خوب از سینما خارج می‌شود. دوست داشتم مخاطبی که آن همه سکانس تلخ دیده در نهایت حالش خوب باشد. می‌دانم که اگر پایان بندی چنین نبود، فیلم من خیلی جدی تر می‌شد و نظر منتقدان را جلب می‌کرد ولی می‌خواستم اول از همه مخاطب را راضی نگه دارم.

* سهم خواهی از انقلاب هم یکی از موضوعاتی است که به‌واسطه یکی از کاراکترهای منفی داستان گریزی به آن زده می‌شود. درباره این موضوع چقدر تعمد داشتید؟

دارابی: هر وقت هر کجایی قدرتی به وجود می‌آید سهم خواهی هم ایجاد می‌شود، آدم‌هایی به سمت قدرت تمایل پیدا می‌کنند به ویژه افراد منفعت طلب. بالاخره قدرت جایی است که پر از فرصت و سود است. خیلی وقت‌ها به خاطر مصلحت اندیشی به این نتیجه می‌رسیم که نباید این حرف‌ها را بگوییم، می‌گوئیم جمهوری اسلامی تقدسی دارد که هیچکس نمی‌تواند از آن سوءاستفاده کند، به همین ترتیب افراد سودجو آرام آرام رسوخ می‌کنند، این رسوخ به قدری می‌شود که کم کم عیان می‌شود و مردم با این سوال مواجه می‌شوند که چرا درباره این موضوع حرفی زده نمی‌شود. البته در تاریخ هم نمونه‌های این چنینی می‌توان فراوان پیدا کرد. در صدر اسلام و زمان پیامبر هم افراد سودجو بودند ولی تقدس به اسم نیست و به عملکرد است. وقتی درباره این موضوعات حرف نمی‌زنیم کلیشه‌ای مبنی بر این شکل می‌گیرد که هر کسی به جمهوری اسلامی وصل است پس آدم مقدسی است در حالی که این‌طور نیست اما من عقیده دارم جمهوری اسلامی و آرمان‌هایش مقدس است.

* یک سوال کمی صریح‌تر بپرسم؛ «فساد سیستمی» کلیدواژه‌ای است که بسیار درباره آن صحبت می‌شود و روایت فیلم‌هایی مانند «مصلحت» و یا سریال خانگی «آقازاده» از سوی برخی، ناظر به این کلید واژه تحلیل می‌شود. می‌خواهم بدانم مرزبندی مطرح کردن این فساد توسط شما با آنچه که اپوزیسیون به‌دنبال تبلیغ آن است، کجاست؟

شفاه: این فیلم درباره این موضوع صحبت می‌کند که قدرت بدون نظارت فساد می‌آورد. اگر صاحب قدرت باشید و جایی غفلت کنید ممکن است فساد ایجاد شود و آنجایی که نظارت تقویت پیدا می‌کند، فساد از بین می‌رود، برخی از این موضوع که قدرت بدون داشتن نظارت، می‌تواند فسادآور باشد، به فساد سیستمی تعبیر می‌کنند چون قدرت، ثروت و اهالی قدرت و ثروت همیشه هستند، در کشور ما فقدان نظارت یکی از مسائلی است که سال‌هاست با آن موجهیم، یعنی یا نظارت حداقلی است یا اتفاق نمی‌افتد، «مصلحت» به این نکته اشاره دارد که وقتی کسی که در رأس سیستم قرار دارد، نگاهش را متوجه نقطه‌ای نمی‌کند و غفلت می‌کند، در سیستم تحت مسئولیتش فاجعه رخ می‌دهد، این موضوع فقط در بستر این قصه نیست و اتفاقاً امروز بیشتر به آن نیاز داریم درواقع یک هشدار به مسئولان و کسانی است که در رأس هستند. تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی نشان داده است که سیستم نظارتی ما مشکل دارد، اگر برای نظارت بر نهادهای قدرت فکری نکنیم مشکلات تشدید می‌شود؛ ما می‌خواستیم همین را بگوییم.

*محمدحسین مهدویان با ساخت فیلم‌های تاریخی مسیری را باز کرد، موضوعات تاریخی را در حد اعلای خود به مخاطب نشان داد اما همین موضوع باعث شد، کارگردانان در ساخت فیلم‌های تاریخ معاصر نگاهی به فیلم‌های او داشته باشند، «مصلحت» اما ما را به یاد فیلم‌های مهدویان نمی‌انداخت، این تفاوت از نظر شما کجاست؟

دارابی: ما خیلی به این موضوع فکر کردیم. من سینما را پر از رنگ، طمطراق، نور، جلوه و زیبایی می‌دانم. نمی‌خواهم بگویم این موارد در فیلم‌های آقای مهدویان نیست اما دیدگاه او خیلی مستندگونه است البته من هم فیلم‌های او را خیلی دوست دارم ولی سلیقه‌ام با سلیقه آقای مهدویان متفاوت است. من سینمایی را که خوش رنگ و لعاب نباشد، دوست ندارم به همین دلیل تمام تلاشم را کردم «مصلحت» اینگونه نباشد. اتفاقاً طراح صحنه ما طراح صحنه فیلم‌های آقای مهدویان بود. من به او گفتم دوست دارم یک سینمای هالیوودی داشته باشم. چون فکر می‌کردم باید به مخاطب نماها و رنگ‌های دیده نشده نشان بدهیم. ما ساعت‌ها با طراح صحنه و فیلمبردار پروژه فیلم دیدیم و با هم حرف زدیم تا به این چیزی که الان هست، برسیم. من دنباله‌رو کسی نبودم این فیلم نگاه من به دهه ۶۰ بود. دلیلی ندارد هر وقت درباره قدیم صحبت می‌کنیم همه چیز بی رنگ و لعاب باشد. ما در «مصلحت» تلاش کردیم زاویه دیدی نسبت به فیلم‌های تاریخ معاصر داشته باشیم.

* سهم نهادها و ارگان‌ها در لیست فیلم‌های این دوره از جشنواره پررنگ است فکر نمی‌کنید این شائبه ایجاد شود که توجه ویژه‌ای به «مصلحت» شده است؟

شفاه: اگر قرار بود تنها یک لیست ده‌تایی از فیلم‌ها داشته باشیم، «مصلحت» حتماً در بین ۱۰ فیلم هم قرار می‌گرفت. من ارزش سینمایی را فقط به تکنیک نمی‌دانم اگر من دبیر جشنواره باشم به هر فیلم مهمی اهمیت می‌دهم «مصلحت» هم فیلم مهمی است هم به لحاظ فنی فیلم قابل اعتنایی است. نمی‌گویم بهترین است اما شایستگی حضور در جمع فیلم‌ها را دارد.