«شمس جان» و صیانت از مفاخر ملی/ راهی که باید ادامه داشته باشد

همایون کامور نوازنده ساز «سی تار» و از پژوهشگران حوزه موسیقی در قالب یادداشتی به بررسی آلبوم «شمس جان» اثر عماد توحیدی و خوانندگی داود آزاد پرداخت. به گزارش سینما خراسان، همایون کامور نوازنده ساز «سی تار» و از پژوهشگران حوزه موسیقی به بهانه انتشار آلبوم «شمس جان» اثر عماد توحیدی و خوانندگی داود آزاد […]


همایون کامور نوازنده ساز «سی تار» و از پژوهشگران حوزه موسیقی در قالب یادداشتی به بررسی آلبوم «شمس جان» اثر عماد توحیدی و خوانندگی داود آزاد پرداخت.

به گزارش سینما خراسان، همایون کامور نوازنده ساز «سی تار» و از پژوهشگران حوزه موسیقی به بهانه انتشار آلبوم «شمس جان» اثر عماد توحیدی و خوانندگی داود آزاد یادداشتی را با عنوان «آفتابی در میان سایه‌ای» منتشر کرد.

در متن این یادداشت که برای انتشار در اختیار سینما خراسان قرار گرفته، آمده است:

«اخیراً آلبومی با عنوان «شمس جان» بر بنیاد حکایت «پادشاه و کنیزک» از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا(نسخه قونیه) با موسیقی عماد توحیدی، آواز داوود آزاد و روایت عبدالجبار کاکایی توسط مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شده است.

قریب سه دهه است که بحث ادعای کشورهای دیگر در مصادره نام و آثار مفاخر ایرانی داغ است و یکی طرح صورت «پورسینا» و «امام فخر رازی» را بر روی اسکناس‌هایش چاپ می‌کند و آن دیگری تندیس «نظامی» را به‌عنوان شخصیت ملی انحصاری خود علم می‌کند و دیگری «فارابی» را از عالمان اعراب می‌داند و…!

ادعای مالکیت ملّی و انحصاری بزرگان علم و ادب و عرفان ایران فرهنگی توسط برخی کشورها به شاعران و دانشمندان و عرفا محدود نمانده و کار به جعل خاستگاه سنت‌ها و رسوم و سازها و صنایع دستی کشورمان نیز کشیده شده است.

یکی از شاخص‌های سازمان یونسکو به‌عنوان مرجعی بین‌المللی در ثبت میراث کشورها و اقوام، آثار هنری منبعث و مرتبط با موضوع مطروحه و گاه محل مناقشه است و با توجه به بروز برخی حساسیت‌های بین‌المللی پیرامون مولانا، باید ضبط و انتشار اثری فاخر از مثنوی را به فال نیک گرفت.

دو روز پس از انتشار آلبوم، نسخه فیزیکی اثر را به واسطه لطف رفیقی شفیق هدیه گرفتم و در روزهای خاص قرنطینه و خانه‌نشینی اجباری، بارها آن را گوش دادم.

جهت تبریک سال نو و همچنین تبریک انتشار این آلبوم به عماد توحیدی زنگ زدم و بعد از تعارفات معمول، از اینکه حکایتی از مثنوی را دستمایه خلق اثری ارزشمند قرار داده تشکر کردم و به نقش آثار هنری در تجلیل و همچنین بازپس‌گیری مفاخر ملّی از دست برخی مدعیان اشاره کردم.

او در خلال صحبت به این نکته اشاره کرد که شاید یکی از مهم‌ترین درس‌های مثنوی همین باشد که معنا و حقیقت فارغ از مرز و ظرف است و در مورد مولانا نیز «مصادره» نام و ملّیت او ستیزی بیهوده و بی‌حاصل است. هر چند خوشا ما فارسی زبانان که مولانا آثار خود را به زبان ما سروده است و درک معانی مطلوب و مضامین مقصود او برای ما مهیاتر است…

عماد توحیدی که رساله دکترای سخن شناسی او در دانشگاه مسکو، «سماع در آثار مولانا» بوده است در این اثر حکایتی را برای خلق اثرش برگزیده که از والاترین حکایات مثنوی است و هنر داستان‌سرایی مولانا را در قامتی رفیع به نمایش می‌گذارد.

عناصر توصیف، شخصیت‌پردازی، گفتگو، پیچیدگی، عمل و بحران و نتیجه‌گیری در داستان‌های مولانا ابعاد بی‌نظیر و شگرفی دارند اما در این میان عنصر «گفتگو» خصوصاً در این داستان، شرح و وصفی شگفت دارد.

در خلاصه‌ای که از داستان در بروشور آلبوم آمده می‌خوانیم: «پادشاهی کنیزکی ماه رخسار را در راه دید و دل به عشق او نهاد. شاه کنیزک را تملک کرد و به قصر آورد و از قضا کنیزک سخت بیمار شد. شاه طبیبانی حاذق را برای معالجه فراخواند و ایشان از علاج بیمار درماندند. پادشاه ناامید از طبیبان به جانب مسجد شتافت و رو به پروردگار آورد و شفای کنیزک را از او خواست. ناگاه در گرماگرم تضرّع به خواب فرو رفت و پیری روشن ضمیر به رویا دید که مژده آمدن طبیبی الهی را داد. روز بعد حکیمی دررسید و در معاینه کنیزک دریافت که او دل در گرو مهر زرگری سمرقندی دارد و همین موجب پریشانی اوست. به اشاره حکیم، شاه زرگر را به وعده زر از سمرقند فراخواند و او را به تزویج کنیزک دلداده درآورد. پس حکیم به تدریج با معجونی زهرآلود، زرگر را رنجور و رخ زرد کرد و بدین گونه مهر زرگر اندک اندک از جان کنیزک رخت بربست. در نهایت مرد زرگر، قربانی طمع خام خویش گشت و کنیزک سلامت خود را بازیافت.»

انتشار این شرح کوتاه در بروشور آلبوم اقدام به جایی است که ذهن شنونده اثر را با تمرکز بیشتر معطوف ظرایف و دقایق حکمت آمیز و نغز و پرمغز مولانا می‌کند.

مولانا در جای جای آثار خود همواره بر مضمون و معنا تاکید دارد و از تعبیراتی چون «سرّ معنی»، «درون» و «مغز قصّه» استفاده می‌کند و از تمرکز و توجه بر «قال» و «ظرف» و «برون» و «پیمانه» پرهیز می‌دهد.

عماد توحیدی انتشار خلاصه داستان در آلبوم را هدایت توجه و تمرکز مخاطب به درونمایه معنایی و ذات تعلیمی اثر می‌داند و می‌گوید: «هر چند در داستان‌های مثنوی شکل و مضمون و ظرف و دانه در هم تنیده‌اند امّا با توجه به دشواری برخی مضامین و معانی بهتر بود که ذهن مخاطب صرفاً در چنبر خط روایی داستان و انجام و فرجام آن گرفتار نشود. سرشت معنایی و کیفیت عواطف و رویدادها و گفتگوها در این حکایت چنان دلربا و زیباست که خود تمامی اندیشه و حواس شنونده را به چالش می‌کشد.»

«شمس جان» آلبومی جدی و شاخص در موسیقی ایران با موضوع مثنوی است. امید است که عماد توحیدی و یاران همراه و همدلش در این اثر، خوانش دیگر حکایات برجسته مثنوی را پی گیرند و مخاطب جدی و فرهیخته ادب و هنر ایرانی را بیش از پیش بهره‌مند سازند.