به گزارش روز سه شنبه سینما خراسان به نقل از ایرنا، فیلم رادیوگرافی یک خانواده ساختۀ فیروزه خسروانی و محصول مشترک ایران، نروژ و سوئیس که به تازگی در دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند جایزه ویژه هیئت داوران برای بهترین کارگردانی مستند بلندمدت را کسب کرد؛ روایتی از زندگی و خانواده خود فیلمساز است که در آن با تکنیک بهره گیری از عکسهای آرشیوی قبل و بعد از انقلاب به تشریح تفاوتهای عقیدتی پدر و مادر وی اشاره شده است.
البته فیلم رادیوگرافی یک خانواده پیشتر در اواخر سال ۲۰۲۰ برندۀ جوایز بهترین مستند بلند و استفادۀ خلاقانه از تصاویر آرشیوی از فسیتوال ایدفا در هلند شد و جایزۀ آینۀ نقرهای انتخاب مخاطبان فستیوال اُسلوی نروژ را هم گرفت.
جشنوارهٔ بینالمللی فیلم مستند آمستردام یا ایدفا (هلندی: International Documentary Filmfestival Amsterdam یا IDFA) یک جشنواره فیلم مستند است که به صورت سالانه در آمستردام پایتخت هلند برگزار میشود.
این جشنواره یکی از معتبرترین جشنوارههای فیلم مستند در جهان است و برای درک بهتر اهمیت جایزه جشنواره فیلم ایدفا می توان رتبه و جایگاه این جشنواره مستند را با جشنواره کن فرانسه برای سینمای داستانی مقایسه کرد.
روایت تاریخ معاصر از درون قصۀ زندگی یک خانواده
مصطفی شوقی، مستندساز درباره این مستند نوشته است: مستند رادیوگرافی یک خانواده در نگاه نخست بسیار حیرتانگیز است. اگر این سخن را معیار قرار دهیم که «به تعداد همه آدمها روایت است…» مستند رادیوگرافی یک خانواده از همین جنس است. روایت یک خانواده از ابتدای تشکیل تا جایی که هنوز در ظاهر- گرچه عضوی را از دست داده – به پایان نرسیده است.
داستان پدر، مادر و کودکی در میانه این دو، درواقع روایت در بستر تاریخ معاصر ایران است. خانوادهای که مثل شاید همه خانوادههای ایرانی متاثر از اتمسفر رویدادها و وقایع تاریخ معاصر قرار گرفتهاند و به نسبت این رویدادها عملی را انجام دادهاند و به تبع همین کل خانواده را تحتتأثیر قرار داده است؛ از اینرو شاید داستان این مستند ساده و حتی تکراری باشد، اما زمانی حیرتانگیز میشود که فیلمساز – همان کودک خانواده – از عکسهای خانوادگی برای روایت پدر، مادر و خودش بهره میبرد.
این از نظر فیلمسازی بسیار تمیز از کار درآمده و اتفاقا نقطهقوت فیلم هم هست. اینکه مستندساز از عکسهای خانوادگی که در یک بزنگاه خاص و زمانی فریز شدهاند برای بیان داستانش استفاده کرده است و چقدر این کار را خوب انجام داده و حتی بهتر، زمانی که لوکیشن و موقعیت جغرافیایی عکسها را به بیرون از آلبوم خانوادگی برده و مابازای آلبوم خانوادگی، تصاویر آرشیوی مرتبط با داستان را نیز کنار عکس گذاشته تا مخاطب درک مناسبی از قاب تصویری که ارائه میدهد، داشته باشد.
تصویری از زندگی در سوئیس و خیابانها، کافهها و… در کنار اینها نباید نسبت به صداسازی ماهرانه و استفاده از موسیقی و همخوانیها بیتفاوت بود. همه اینها بهرهبری از امکان موجود برای ساخت مستند است. رادیوگرافی یک خانواده فیلمی افشاگر یا قضاوتکننده نیست؛ تصویری پرمعنا از فراز و نشیبهای یک خانواده است؛ جایی که فرزند- فیلمساز، عکس رادیولوژی کمر مادر را که تأثیرات یک عمل جراحی در آن مشاهده میشود در صحنه پایانی روبهروی دوربین میگیرد.
آنچه در ادامه می آید گفت وگوی خبرنگار فرهنگی ایرنا با فیروزه خسروانی (متولد ۱۳۵۰) مستندساز و کارگردان رادیوگرافی یک خانواده است.
فیلمی که از دو ایدئولوژی زیر یک سقف سخن میگوید
خسروانی در ابتدا و در توضیح سابقه مستندسازی خود و ماهیت فیلم رادیوگرافی یک خانواده بیان کرد: حدود ۱۸ سال است که فیلم می سازم. حدود ۶ فیلم مستند و چند فیلم کوتاه گروهی دارم و این هشتمین تجربه من است. رادیوگرافی یک خانواده در مورد خانواده خودم و انقلاب و تاثیریست که انقلاب روی خانواده ام گذاشته است.
وی افزود: چیزی که جالبست این که خانواده من می توانستند نماینده دو دوران (قبل و بعد از انقلاب) باشند؛ مادرم یکی از کسانی بود که در انقلاب حضوری فعالانه داشت و با انقلاب مذهبی تر شد و در فضای اجتماعی و حرفه ای دارای هویت و موقعیت جدیدی شد و پدرم منزوی تر شد.
این موضوع را دستمایه فیلمام قرار دادم که مروری بر اتفاقاتی است (که هر انقلابی -انقلاب های ایدئولوژیک در هر مکانی) که موجب بروز شکاف های خانواده ها شدند و کمتر خانواده ایرانی را می شناسیم که با وقوع انقلاب در درون خانوادهاش شکافی ایجاد نشده باشد.
وی افزود: حالا سال ها از این انقلاب گذشته است و اگرچه مقداری از این شکاف ها ترمیم شده است ولی من به آن سال ها بازمیگردم؛ سال هایی که خودم کودک بودم و در میان یک خانه ای که دو قطبی شده بود.
یعنی من با دو جهانبینی و دو نگاه در خانه مان مواجه بودم. بنابراین از آلبوم عکس های خانوادگی و آرشیو و با بازسازی خانه ای که به صورت استعاری دوپاره می شود، این فیلم را ساختم. خوشبختانه فیلم بسیار مورد استقبال قرار گرفت و اولین نمایش آن جایزه مهمی گرفت.
خسروانی در مورد اثرگذاری برون مرزی فیلم رادیوگرافی یک خانواده تصریح کرد: جالب است که این فیلم صرفا با مخاطب ایرانی که این انقلاب را تجربه کرده است، ارتباط برقرار نمی کند و هرجای دنیا که نمایش داشته، کسی گفته است که این موضوع را در خانواده و خانواده اش تجربه کرده است؛ و فرد درهرجایی که دو ایدئولوژی، دو دین و دو نگاه متفاوت (سوسیالیستی، فاشیتستی، کاتولیک، پروتستان و …) وجود داشته، این شکاف را به شکلی در خانواده تجربه کرده است یا در جاهایی که انقلاب های معاصر اتفاق افتاده این فیلم تداعی زندگی های دیگری هم در دنیا بوده است.
وی در پاسخ به این سوال که دلیل ارتباط گرفتن این داستان یک زبان مشترک در آن است، توضیح داد: هم یک درد مشترک است و هم یک تجربه مشترک؛ البته من دیگر آن را درد نمی نام بلکه تجربه ای است که همه ما را بزرگ کرده؛ ما در این شرایط رشد بهتری داشتیم برای این که توانایی های ما بالاتر رفت و در نهایت باید خودمان را انطباق می دادیم و این حدیث نفسیست که هرکسی در خانه و یا جامعه خودش تجربه آن را داشته است.
این مستندساز در توضیح علت نامگذاری این فیلم، اظهار داشت: رادیوگرافی، طلق رادیولوژی است که عکس از استخوان را نشان می دهد و در این جا استعاره ای است که ما به استخوانِ داستان می رسیم؛ ضمن اینکه چون پدرم رادیولوژیست بود از این عنوان برای توضیح نمادین داستان استفاده کردم.
رادیوگرافی یک خانواده فیلمی خودنگار است
خسروانی در پاسخ به این پرسش که حرف زدن از خانواده آن هم در سینمای مستند که داستان نیست و خودِ حقیقت است برای فیلمساز ایرانی که درگیر تابوهای متعدد فرهنگی و عرفیست کاری بسیار سخت تر از دیگران است، و این که چگونه به رغم این مباحث چنین اثری را تولید کرده است، گفت: درست است؛ نکته ای که باعث می شود مدام این فیلم جسورانه عنوان شود به همین دلیل است که این فیلم، فیلمی خودنگار است که در آن حتی یک نوع روانکاوی وجود دارد یا می توانیم بگویم این داستان من است که قابل تعمیم به داستان دیگران بوده و داستان من اگر نتواند استعاره ای برای دیگران باشد، به تنهایی ارزشی ندارد.
در نتیجه اهمیت زندگی پدر و مادر من از نظر سینمایی این بوده است که نماینده دوجهان بینی در زیریک سقف بوده اند. این که می گویید روی داستان خصوصی دست گذاشتن کار سختی است، درست است و در ایران کمتر کسی سراغ ساختن فیلم شخصی می رود. مشکل همان است که گفتید: تابوهای فرهنگیای داریم که خانواده را راحت در معرض نمایش نگذاریم.
وی ادامه داد: البته من قابلیت های سینمایی این داستان را در نظر گرفتم و قصه من استعاره ای است؛ چنان که شما نه مادر من را ر فیلم می بینید و نه پدرم را؛ نماینده آنان عکسها هستند؛ فقط در انتهای فیلم (نمی خواهم فیلم را برای کسی که ندیده است لو بدهم) مادرم را امروز در واقعیت می بینید.
اگر من ابزار سینما را نداشتیم این کار و مواجهه من با خانواده ام بسیار سخت تر بود اما من در روند ساخت فیلم با این موضوع به فاصله درستی رسیدم.
این مستندساز ادامه داد: فاصلهای که توانستم با آن احساساتی برخورد نکنم، با مسائل خودم و پس از آن مسائل جدی تر از مسئله خودم روبرو شدم که به من کمک کرد تا به این موضوع فراتر از موضوعی شخصی نگاه کنم و بفهمم که این صرفا مسئله من نیست.
ضمن این که این جریان نوعی تراپی هم برای من بود. فکر می کردم اگر بتوانم از این مسئله کاری هنری بیرون بکشم، موفق شده ام و تلاش خودم را کردم.
داستانخوانی میتواند بسیار التیام بخش باشد
خسروانی در پاسخ به این پرسش که آیا سختیهای کار هرگز وی را مجاب به توقف کار نساخت، یادآور شد: چرا چون سختی های کار زیاد بود؛ در مسیر ساخت فیلم بارها بریده بودم یعنی فکر می کردم دیگر نمی توانم ادامه بدهم و بسیار سخت بود؛ موضوعات بسیار زیاد بود و هرچیزی می توانست وارد داستان فیلم شود.
و من شروع می کردم به کاستن و حذف کردن برای این بتوانم داستان را به صورتی متمرکز بیان کنم و خروجی اثر یک داستان خلاصه است. در نهایت باید بگویم که در طول ۵ سال ساخت این فیلم عمیق ترین تجربۀ چالشی که داشتم را تجربه کردم اما خالی از لطف و لذت هم نبود.
وی در انتها و در پاسخ به این پرسش که رسالت مستندسازان در ایام کرونا را در چه می داند، گفت: همیشه داستان خوانی بسیار می تواند التیام بخش باشد یعنی وقتی شما وارد عرصه دیگری برای بیان واقعیت می شوید، به کمک معجزه هنر بسیاری اوقات می توانید با ظرایف و لطافت های داستانی و با نوع دیگری دیدن و امیدبخش بودن اثرگذار باشید.
من آه و ناله را دوست ندارم و فکر می کنم باید در هر حرفی یک امید باشد. نمی شود نسخه کلی پیچید که رسالت یک مستندساز در این دوره تاریخی چه هست.
این کارگردان یادآور شد: برای هرکسی کرونا و دوران کرونا اگر مسئله اش باشد، می تواند در کارش نمودی پیدا کند اما این که حتما ما باید کاری کنیم لزوما درست نیست و شاید همه ما نباید در این مورد کاری کنیم. کاری می کنیم که نهایتا می تواند به آدم ها حال خوبی بدهد و حالشان خوب باشد.
فیروزه خسروانی دانشآموختهٔ هنر از آکادمی هنرهای زیبای بررا و کارشناسی ارشد روزنامهنگاری است.
خسروانی در سال ۲۰۲۰ برای مستند رادیوگرافی یک خانواده برندهٔ جوایز بهترین فیلم مستند بلند و بهترین استفادهٔ خلاقانه از آرشیو از جشنوارهٔ بینالمللی فیلم مستند آمستردام شد. از ساختههای او میتوان به جشن تکلیف و حرفه: مستندساز اشاره کرد.
نهال
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ