مهدی سجادهچی عضو شورای داوری «طرح حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی» عنوان کرد که قرار نیست بیهوده دست به اقتباس بزنیم، بلکه میخواهیم از ادبیات برای کمک به سینما استفاده کنیم. مهدی سجادهچی عضو شورای داوری «طرح حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی» درباره جایگاه فعلی سینمای اقتباسی در ایران به سینما خراسان گفت: زمینه استفاده […]
مهدی سجادهچی عضو شورای داوری «طرح حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی» عنوان کرد که قرار نیست بیهوده دست به اقتباس بزنیم، بلکه میخواهیم از ادبیات برای کمک به سینما استفاده کنیم.
مهدی سجادهچی عضو شورای داوری «طرح حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی» درباره جایگاه فعلی سینمای اقتباسی در ایران به سینما خراسان گفت: زمینه استفاده از آثار اقتباسی در کشور ما به اندازه آن چیزی که در دنیا وجود دارد، فراهم نیست چرا که در غرب تعداد رمانهایی که چاپ میشوند و ارتباط آنها با فرهنگ عامه، مردم بسیار بیشتر از کشور ماست. ضمن آنکه نوع ادبیات نیز در آنجا برگرفته از ادبیات عموم مردم است و به همین جهت، اقتباس از این آثار برای ساختن فیلمهایی برای عامه مردم راحتتر است.
وی افزود: در کشور ما به طور غالب ۲ نوع ادبیات داستانی وجود دارد؛ یکی از آنها ادبیات پیچیده، درونگرا و مبتنیبر تکنیکهای روایت درونی آدمها و دارای حدیث نفس فراوان و جریان سیال ذهن است. این جریان چندان قابل استفاده برای بدنه سینما نیست. البته کتابهایی که از این نوع تکنیک استفاده میکنند، ممکن است که کتابهای باارزشی از نظر تکنیک در ادبیات ما باشند، اما ارتباط عمومی برقرار نمیکنند و خوانندگان این کتابها نیز، افراد خاصی هستند و به عبارتی دیگر، عموم مردم اصولاً این کتابها را نمیخوانند.
سجادهچی اظهار کرد: شکل دیگر، ادبیات عامه پسند است که بسیار ابتدایی و ضعیف هم از حیث ادبی و هم از نظر پیچیدگیهای داستانی است و چندان ارزشی ندارند.
وی ادامه داد: فرض بر این است که یک اثر ادبی براساس ارزشهای داستانی و پیچیدگیهای آن مورد استفاده سینما قرار بگیرد اما در ادبیات عامهپسند ما، داستانها غالباً هیچ کمکی به فیلمنامهنویس نمیکنند و ارزش سینمایی ندارند.
رئیس انجمن صنفی فیلمنامهنویسان سینمای ایران با اشاره به هدف طرح حمایت از تولید فیلم اقتباسی گفت: قرار نیست که بیهوده دست به اقتباس بزنیم، بلکه میخواهیم از ادبیات برای کمک به سینما استفاده کنیم و آن را پربارتر و غنیتر کنیم.
این فیلمنامهنویس تأکید کرد: اگر سینما در برقراری ارتباط با ادبیات پشتکار داشته باشد، نویسندگان بهتدریج، به نوشتن کتابهایی که داستانهای جذابتری دارند، رو میآورند. مشکل ما این است که کسانی که رمان مینویسند چندان اهمیتی برایشان ندارد که این اثر در سینما استفاده بشود یا نه! اما در جریانهای ادبی غرب این فاکتور مهمی است که نویسنده میداند باید مانند سینما رسانهای بهروز در درک مفاهیم باشد. حتی ممکن است مفاهیم قدیمی باشند اما شیوه بیان آنها باید به قدری نو و تازه باشد که سینما به سمت آن جذب شود.
وی در پایان درباره اینکه طرحهایی از این دست میتواند به ایجاد انگیزه در فیلمسازان و رماننویسان کمک بکند، عنوان کرد: اگر قرار است در مورد جریان صحبت کنیم و در سالهای بعد اثر آن را ببینیم با یکسال توجه ویژه کردن به آثار اقتباسی اتفاقی نمیافتد، بلکه طرحهایی از این دست باید تداوم داشته باشند که گویا قرار است این اتفاق رخ دهد. اگر این دست حمایتها چند سال به طور مداوم این اتفاق بیفتد، به تدریج شاهد تفاهم میان ادبیات و سینما خواهیم بود و این تفاهم به تعامل تبدیل میشود و میتوانیم انتظار داشته باشیم که در سال ۱۰ تا ۲۰ درصد آثار سینمایی اقتباسی از آثار ادبی باشند.
Δ