نیایش بهمنیه از انتشار نمایشنامه «هفت دقیقه» نوشته استفانو ماسینی خبر داد و عنوان کرد این اثر نمایشی درباره مطالبات کارگران، عزت نفس و خشونتی است که به این قشر اعمال میشود. به گزارش سینما خراسان، نمایشنامه «هفت دقیقه» که در سال ۲۰۱۳ توسط استفانو ماسینی کارگردان، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و مقالهنویس ایتالیایی نوشته شده است […]
نیایش بهمنیه از انتشار نمایشنامه «هفت دقیقه» نوشته استفانو ماسینی خبر داد و عنوان کرد این اثر نمایشی درباره مطالبات کارگران، عزت نفس و خشونتی است که به این قشر اعمال میشود.
به گزارش سینما خراسان، نمایشنامه «هفت دقیقه» که در سال ۲۰۱۳ توسط استفانو ماسینی کارگردان، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و مقالهنویس ایتالیایی نوشته شده است با ترجمه نیایش بهمنیه بازیگر، مترجم و مدرس زبان ایتالیایی توسط نشر عنوان وارد بازار کتاب شده است.
این اثر نمایشی در سال ۲۰۱۴ توسط الساندرو گاسمن بازیگر و کارگردان مطرح ایتالیایی روی صحنه رفت. همچنین فیلمی از روی این نمایشنامه در سال ۲۰۱۶ توسط میکله پلاچیده بازیگر و کارگردان سینما ساخته شده است.
ماسینی در حال حاضر به عنوان مشاور هنری در پیکولو تئاتر میلان فعالیت دارد و مقالهنویس روزنامه لارپوبلیکا از مهمترین روزنامههای ایتالیا است. نمایشنامه «هفت دقیقه» یکی از مهمترین نمایشنامههای ماسینی و اولین نمایشنامهای است که از او به زبان فارسی ترجمه شده است.
در خلاصه داستان این نمایشنامه آمده است: ۱۱ کارگر زن به نمایندگی از همه کارگران کارخانه نساجی باید در مورد آینده کارخانه و پیشنهاد صاحبان کارخانه به نتیجه برسند و نماینده آنها تا مهلت تعیین شده یعنی تا کمتر از ۲ ساعت دیگر نتیجه رایگیری را به صاحبان کارخانه اعلام کند. پیشنهاد این است که کارگران هفت دقیقه از پانزده دقیقه وقت استراحت خود کم کنند تا کارخانه بتواند بدون اینکه کسی را اخراج کند به کار خود ادامه دهد.
نیایش بهمنیه در گفتگو با سینما خراسان درباره انتخاب این متن برای ترجمه گفت: تا قبل از ترجمه «هفت دقیقه» همیشه برای انتخاب متن شروع به خواندن آثار زیادی میکردم تا در نهایت از بین آنها یکی نظرم را جلب کند و شروع به ترجمه کنم اما برای ترجمه جدید دنبال متنی بودم که اول از همه شخصیتهایش همه زن باشند و بعد متن دغدغهمندی باشد و موضوعی را به نقد بکشد که جهانیتر و برای اجرا در ایران مناسب باشد.
وی ادامه داد: دوست کارگردان و نمایشنامهنویسی دارم به نام جولیا لومبتزی که سال ۹۴ متن «وقت ناهار» را از وی به فارسی ترجمه کردم و همان سال در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. جولیا برای اجرا از طرف گروه اجرایی که خودم هم یکی از بازیگرهای کار بودم به ایران دعوت شد و چند روزی را مهمان ما بود و شناخت خوبی از شرایط جامعه و تئاتر ایران پیدا کرد. جولیا نمایشنامه «هفت دقیقه» را به من پیشنهاد داد و وقتی متن را خواندم، متوجه شدم دقیقاً همان چیزی است که من دنبالش بودم و دغدغه ترجمهاش را داشتم.
بهمنیه عنوان کرد: برای نویسنده متن ایمیل زدم و اجازه ترجمه کتاب را از او گرفتم و در نهایت متن را سال ۹۷ ترجمه کردم و آرش عباسی اردیبهشت ۹۸ در تالار حافظ این نمایشنامه را روی صحنه برد و در نهایت متن خرداد ۹۹ توسط نشر عنوان به چاپ رسید. «هفت دقیقه» از همان اول با عنوانش مشخص میکند که در ازای نگه داشتن کار از چه چیزی باید بگذریم؛ از تنها هفت دقیقه. اما این هفت دقیقه در آینده ممکن است تبدیل به چه چیزهای دیگری بشود؟ هفت دقیقه در زندگی هر کدام از ما چیست؟ شاید در نگاه اول بتوان گفت هیچ، اما اگر همین هفت دقیقه سر خم کردن در مقابل زور باشد، باز هم هیچ است؟
«هفت دقیقه» از همان اول با عنوانش مشخص میکند که در ازای نگه داشتن کار از چه چیزی باید بگذریم؛ از تنها هفت دقیقه. اما این هفت دقیقه در آینده ممکن است تبدیل به چه چیزهای دیگری بشود؟ هفت دقیقه در زندگی هر کدام از ما چیست؟ شاید در نگاه اول بتوان گفت هیچ، اما اگر همین هفت دقیقه سر خم کردن در مقابل زور باشد، باز هم هیچ است؟ این بازیگر تئاتر درباره ویژگیهای متن بیان کرد: متن دارای ساختاری کلاسیک است. دارای وحدت زمان، مکان و عمل است و موضوعی کاملاً جهانی دارد. حضور زنها و در واقع زن بودن تمام شخصیتها نیز به دلیل تمام تفاوتی که در کار بین زن و مرد وجود دارد از جمله حقوق کمتر و … از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین حضور افرادی از فرهنگهای مختلف در داستان که اتفاقاً یکی از آنها ایرانی است در خود متن نشانه جهانی بودن اثر است. یکی از مسائل مهمی است که متن مطرح میکند این است که میان کار و عزت نفس کدام مهمتر است؟ انسان / کارگر امروز حاضر به گذشتن از چه چیزی در ازای نگهداشتن کارش است و چه چیزی را حاضر نیست برای حفظ عزت نفس خود ببخشد و تا چه اندازه حاضر است مصالحه کند تا پاسخگوی نیازش به کار کردن باشد؟ در شرایط اقتصادی امروزی جواب این سوالها ساده نیست.
بهمنیه متذکر شد: در این نمایشنامه مساله عزت انسانی مطرح است که نه فقط در کارخانه بلکه در هر جای دیگری میتواند اتفاق بیفتد. کارگرانی که حقوق خودشان را نمیشناسند. بحث حقوق کارگری و آگاهی نسبت به حقوق کارگرها مطرح است و قدرت کارگری که به تدریج در طی سالها کم شده است و آن اتحادی که شاید کمتر وجود دارد چرا که خشونتی که کارگر امروز مجبور به تحملکردن آن است فقط محدود به از دستدادن ناگهانی شغلش نمیشود بلکه سیستم اقتصادی نابرابری است که کارگر مجبور به رو در رو شدن با آن در برابر هرکسی است که قدرت دارد و از قدرتش سوءاستفاده میکند.
وی در پایان صحبتهایش یادآور شد: این خشونت خیلی نامحسوس عمل میکند تا کارگر را در جهت منافع سرمایهداری مجبور کند که هر تصمیمی برایش گرفته میشود، قبول کند. این اتفاق در متن با ایجاد جنگ میان خود کارگرها و با ایجاد ترس از دست دادن کاری که برای کارگر مساوی همه زندگیاش است و گرفتن اتحادشان با حضور یک بالاسری ناشناخته که به آنها کراواتیها میگویند اتفاق میافتد. کراواتیها، بالادستیها، مالکها، قدرتمندها و … که پیشتر اشاره کردم نه فقط در کارخانه که در هرجایی که بحث حق و حقوق انسانی مطرح باشد حضور دارند.
از نیایش بهمنیه تاکنون ترجمه نمایشنامههای «ایستگاه آخر» نوشته آکوئیلینو سالوادوره، «وقت ناهار» نوشته جولیا لومبتزی، «زنگوله تبتی» نوشته والریو دی پیرامو، «بیماری خانواده میم» نوشته فائوستو پاراویدینو منتشر شده و نمایشنامه «پایان خانواده» نوشته ماگدالنا باریله و رمان «سوفیا همیشه سیاه میپوشد» نوشته پائولو کنیهتی را در دست انتشار دارد.
Δ