هنرها در خدمت معماری ایرانی/ محیط شهر خاطره‌ها را مغشوش می‌کند

سومین نشست پژوهشی دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با عنوان «همنشینی هنرها در معماری» و با تاکید بر جایگاه هنرهای تجسمی در معماری ایران برگزار شد. به گزارش سینما خراسان، فاطمه کاتب هنرمند معمار و عضو هیأت علمی رشته پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه الزهرا (س) و پایه‌گذار دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد در […]


سومین نشست پژوهشی دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با عنوان «همنشینی هنرها در معماری» و با تاکید بر جایگاه هنرهای تجسمی در معماری ایران برگزار شد.

به گزارش سینما خراسان، فاطمه کاتب هنرمند معمار و عضو هیأت علمی رشته پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه الزهرا (س) و پایه‌گذار دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد در نشست «همنشینی هنرها در معماری»، مهمترین ویژگی‌های هنر معماری روز و چالش‌های همنشینی هنرهای تجسمی و معماری امروز و بررسی تحولات ارتباط میان این دو موضوع را طی دهه‌های گذشته بررسی کرد.

کاتب به احترام نسبت به معماری سنتی تاکید کرد و گفت: در کشورهای دیگر به معماری سنتی‌شان احترام می‌گذارند و این چیزی است که در ایران کمتر اتفاق می‌افتد و همین موضوع سبب شد به دنبال معماری ایرانی رفتم و روی آن مطالعه کردم. بناهای قدیمی شهر تهران در حال از بین رفتن هستند و نگرانی من برای نسل‌هایی است که دیگر خاطراتی با این بناها نخواهند داشت.

وی تاکید کرد: ادبیات با معماری ارتباط دارد و معماری نیز با دیگر هنرها ارتباط دارد و این خاصیت هنرهای ایرانی است که همه با هم در ارتباط هستند. از طرف دیگر هیچ نقاشی، گچ‌بری، کاشیکاری و دیگر هنرهای سنتی ایرانی بی دلیل نبوده و همه این هنرها در خدمت معماری ایرانی بوده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هنرهای ایرانی در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند، نسبت به برخی دستکارها در هنر انتقاد کرد و گفت: وقتی در هنر دستکاری اتفاق می‌افتد استانداردهای آن هنر بهم می‌ریزد، برای مثال کسی که در گذشته فرشی می‌بافته از قبل می‌دانسته باید برای کجا ببافد. زیباترین نقش‌های قالی را در قم و کرمان می‌بینید که همنشین کویر است چراکه هنرمند طراح نقوش در آرزوی داشتن نعمت‌هایی بوده که نداشته و انها را در نقوش قالی طراحی می‌کرده است. این در حالی است که ما وقتی همه چیز را دستکاری کردیم نقوش از استاندارد خودشان خارج می‌شوند.

وی با تاکید بر هویت شهری، نسبت به بهم ریختگی‌ها در شهرها نیز انتقاد کرد و افزود: بهم ریختگی در شهرها امروزه باعث از بین رفتن هویت شهری شده است. مثال کوچکی می‌توانم در این باره بگویم؛ در بناهای سنتی ما قبلاً جهت قبله کاملاً مشخص بود و مثل الان نبود که حتی جهت قبله را در بناها متوجه نمی‌شویم. در مورد هویت هنر ایرانی، خیلی کار و دقت کردم، به نظر من آن چیزی که می‌تواند برای ما سرچشمه باشد تغییر نگاه فردی ماست.

کاتب با اشاره به مشکلات موجود در هنر، بیان کرد: وقتی با مشکلات هنر مواجه می‌شوم، غصه می‌خورم که نمی‌توانم کاری مؤثر انجام دهم. وقتی پس از چندین سال به ایران آمدم، یک سال فرصت خواستم تا در مورد بافت‌های قدیمی بررسی کنم و پیشنهاد دادم هنرمندان روی بافت‌های کهنه کار کنند.

وی خطاب به هنرمندان گفت: از شما خواهش می‌کنم هیچ کاری را به دلیل سفارشی بودن، انجام ندهید و آن کاری را انجام دهید که به آن اعتقاد دارید. وقتی حال‌مان خوب باشد کارمان نیز خوب خواهد شد. ادای هنرمند متعهد را درنیاوریم بلکه باید در ابتدا در عمل متعهد باشید، چراکه تظاهر بدترین آسیب است.

وی درباره معماری و شهرسازی ایده‌آل ایرانی و اینکه آیا نمونه‌های ایده‌آل معماری در تهران وجود دارد، توضیح داد: بناهای ایده‌آل ایرانی را در دوره صفوی و قاجار که سبک اصفهانی داشتیم می‌توانیم ببینیم. از دوره پهلوی دوم نیز ساختمان‌های وزارت امور خارجه، وزارت دادگستری و ساختمان راه‌آهن مانده است که ایده‌آل معماری هستند. البته درست است معماران ایرانی روی انها کار نکردند اما اینها مشخصه معماری ایرانی را در خود دارند و به نوعی، موتیف‌های بازگشت به دوره هخامنشی و بازگشت به قبل از اسلام را دارند.

کاتب افزود: متأسفانه امروز در فرمانیه، الهیه و.. برج‌های بدترکیبی ساختند که فلسفه ساخت آنها اصلاً قابل فهم برای منی که معمار هستم، نیست.

وی همچنین با انتقاد از سازمان زیباسازی در پراکنده‌کاری هنری در شهر گفت: هر روز شاهد بناها یا سازه‌هایی پراکنده در شهر و حتی در یک خیابان هستم که جز هدر رفتن سرمایه و پول، چیزی در برندارد. شهر باید برای مردم خاطره درست کند نه اینکه خاطره‌ها را مغشوش کند. تهران در حال تبدیل شدن به شهری بی‌هویت است.

این هنرمند تاکید کرد: تأثیر محیط بر روان انسان نیز خیلی مهم است و مشکلات ساختاری ساختمان‌های امروزی سبب شده تا روان انسان‌ها نیز تحت تأثیر قرار گیرد.

وی در پایان سخنانش گفت: در این مسیر اشتباه، دانشگاه‌های ما مرکز ایجاد خطاهای بسیاری برای دانشجویان شده است و نتیجه آن نیز می‌شود ساختن ساختمان‌ها و بناهایی که هیچ هویتی ندارند.‌