«دادگاه شیکاگو ۷» از این باب مورد اهمیت تاریخی است که بازگشتی است مستدل به دهه ۶۰ و التهابات جنگ ویتنام البته بدون نشان دادن جنگ و سپس نقدی است محکم بر سیستم قضایی آمریکا. سینما خراسان- آرون سورکین اگر نگوییم مشهورترین فیلمنامهنویس هالیوود است، باید او را یکی از بهترینها در چند سال اخیر […]
«دادگاه شیکاگو ۷» از این باب مورد اهمیت تاریخی است که بازگشتی است مستدل به دهه ۶۰ و التهابات جنگ ویتنام البته بدون نشان دادن جنگ و سپس نقدی است محکم بر سیستم قضایی آمریکا.
سینما خراسان- آرون سورکین اگر نگوییم مشهورترین فیلمنامهنویس هالیوود است، باید او را یکی از بهترینها در چند سال اخیر به حساب آوریم؛ بعد از «مردانی خوب»، «شبکه اجتماعی» و «استیو جابز».
او برای دومین بار خود پشت دوربین رفته است، بعد از «بازی مالی» که با فروغی همراه نبود و هر چه داشت یک تجربه ریتمیک در یک تریلر بود، «دادگاه شیکاگو ۷» از دو جنبه با ارزش است؛ یک جنبه تاریخی اثر است و دوم پختگی آرون سورکین در مقام کارگردان که البته بسیار اتفاقی این پروژه را پذیرفته است.
«دادگاه شیکاگو ۷» از این باب مورد اهمیت تاریخی است که بازگشتی است مستدل به دهه ۶۰ و التهابات جنگ ویتنام البته بدون نشان دادن جنگ و سپس نقدی است محکم بر سیستم قضایی آمریکا، و چه خوب که سورکین توانسته است با فیلمنامه و کارگردانی خود از پس آن بر بیاید.
تحلیل و نقد
دستگاه قضایی آمریکا سوژه مورد علاقه بسیاری از فیلمسازان آمریکایی است. از «دوازده مرد خشمگین» تا «راه رفتن مرد مرده»، با توسل به یکی از جنبههای آن، فیلمسازان آمریکایی نقد خود را چه از دور و چه از نزدیک به آن وارد میکنند.
«دادگاه شیکاگو ۷» سورکین نیز بازنمایی یک دادگاه استثنایی است که در ۱۹۶۹ در شیکاگو اتفاق میافتد و حدود چهار ماه به طول میانجامد. دادگاهی که نه برای دادرسی درباره ۷ متهم سیاسی و فعالیت اجتماعی آنهاست، بلکه بیش از پیش یک انتقام درونی در دادستانی محسوب میشود و فقط قربانی میگیرد. با جابجایی دولت به دولت بعدی، پروندههای مختومه برای دهن کجی به دولت قبل از قفسهها بیرون میآید و این ۷ نفر فعال اجتماعی و سیاسی ضد جنگ ویتنام را درگیر میکند.
فیلم به وضوح کشمکشهای فردی این ۷ نفر را رها میکند و به کشمکشهای پیرامون و برجسته شده در دادگاه و فعالیتهای آنان میپردازد؛ هیچگاه زندگی شخصی این ۷ نفر جز یک یا دو سکانس مورد واکاوی قرار نمیگیرد، و تمام شخصیتشناسی حول محور فعالیتهای سیاسی آنها تعریف و گسترده میشود.
یکی از هوشمندیهای سورکین انتخاب واقعهای است که ۷ کاراکتر متضاد با یکدیگر را در خود دارد و میتواند توسط این ۷ نفر تیپهای گوناگون تاریخی آن دهه را برای امروز بازسازی کند و البته که در این بازسازی و ادامه همین هوشمندی اوست که تصاویر مستند به تصاویر فیلم گره میخورد.
یکی از نبوغهای سورکین، پرداخت او به چند سطح از کشمکش در فیلمنامه است؛ که شبکه ارتباطی در آن را گسترش میدهد. سطح اول کشمکش ۷ نفر متهم با دستگاه قضایی است؛ سطح دوم کشمکش دستگاه دادستانی با وکلاست و سطح سوم میان دادستانی پیشین و امروزی است.
سورکین با درست کردن این شبکه گسترده در واقع یک اختلاف سلیقه سیاسی را طبقهبندی میکند و قربانی این اختلافها را ۷ شهروندی میداند که با وجود تخلف در برگزاری اعتراضات، در اتهام آنها بزرگنمایی صورت گرفته است.
بهترین سکانس
سورکین در «دادگاه شیکاگو ۷» یکی از بهترین دیالوگنویسیهای خود را انجام میدهد. فصل خاتمه دادن به دادرسی سردسته پلنگهای سیاه در دادگاه یکی از نمونهای ترین دیالوگ نویسی است که میان قاضی، وکلا و دادستانی انجام میشود و یکی از بهترین سکانسها را تشکیل میدهد.
البته در این میان سکانس احضار دادستانی پیشین به عنوان شاهد نیز به خوبی طراحی شده است و کارگردانی سورکین نیز در سکانس بینقص است. سکانسی که شهادت دادستان پیشین بدون حضور هیات منصفه انجام میشود.
چرا خوب… چرا بد…
امسال با فیلمهایی نظیر «یهودا و مسیح سیاه» و نیز «پنج همخون»، سالی است که قرار است به جنگ ویتنام از زوایای گوناگون نگریسته شود و حالا «دادگاه شیکاگو هفت» این کار را میکند. فیلمی که از مردانه بودن و پر دیالوگ بودن آن خسته نمیشوید، فیلمی که دنبال پیچیده گویی نمیرود و تمام رویدادها و وقایع تاریخی را به خوبی و با پرداختی استاندارد جلوی چشمان شما قرار میدهد./مهر
Δ