مراسم هشتادمین جشن تولد کامران شیردل کارگردان سینمای مستند برگزار شد. به گزارش سینما خراسان به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر روز گذشته دوشنبه سوم تیرماه ۹۸ مراسم هشتادمین سالروز تولد کامران شیردل مستندساز سینمای ایران در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد. در این […]
مراسم هشتادمین جشن تولد کامران شیردل کارگردان سینمای مستند برگزار شد.
به گزارش سینما خراسان به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر روز گذشته دوشنبه سوم تیرماه ۹۸ مراسم هشتادمین سالروز تولد کامران شیردل مستندساز سینمای ایران در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد.
در این مراسم سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مرتضی رزاقکریمی، محمدعلی سجادی، رامین حیدریفاروقی، محسن استادعلی، حامد شکیبانیا، بهزاد دورانی، خسرو دهقان، علیرضا حسینی، محمد صوفی، آرش اسحاقی، هادی معصومدوست، مهدی اسدی، مصطفی شیری، هادی شریعتی و جمع زیادی از دوستداران کامران شیردل حضور داشتند.
در این برنامه ابتدا ۹ فیلم از آثار شیردل در قالب ۲ سانس به نمایش درآمد و سپس با برگزاری جشن تولد هشتادمین زادروز این مستندساز پیشکسوت از جایگاه او در عرصه سینمای مستند ایران قدردانی شد.
در مراسم هشتادمین زادروز کامران شیردل که با تقدیم هدیهای از سوی انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند همراه بود، تماشاگران حاضر در سالن به احترام بیش از ۶ دهه حضور و فعالیت وی به پا خواستند و این فیلمساز را مورد تشویق قرار دادند.
شیردل در حاشیه این مراسم از صبر و حوصله تماشاگرانی که در ۲ سانس فشرده به تماشای فیلمهای او نشسته بودند تشکر کرد و گفت: به هرحال بخش نخست فیلمهای به نمایش درآمده، مستندهای تلخ و سیاهی هستند که به یک دوران خاص تاریخی اشاره دارند و تحمل آنها به ویژه پس از این همه سال که از ساخته شدنشان گذشته است، چندان آسان نیست.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از این فیلمها حدود نیمقرن پیش ساخته شده و این حتی برای خود من که در بیست و شش سالگی فیلمسازی را آغاز کردهام چندان باورکردنی نیست.
شیردل سپس در پاسخ به نکته مطرح شده از سوی ناصر صفاریان مسئول جلسههای نمایش فیلم مرکز و مجری برنامه که به اهدای نسخههای مرمت شده فیلمها از سوی این فیلمساز به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اشاره کرده بود، گفت: من در طول زندگیام نه با مرکز گسترش ارتباط داشتم و نه قراردادی برای تولید فیلم در این مرکز امضا کرده بودم اما به عنوان یک فیلمساز بازنشسته از طریق رسانهها فعالیت نهادهای مرتبط با مستندسازی را دنبال کرده و به همین خاطر چیزهایی درباره این مرکز و فعالیتهایش شنیده بودم.
این کارگردان عنوان کرد: بدون تعارف باید بگویم خیلی خوشحال بودم که بسیاری از جوانها اینجا کار میکنند و فیلمهای خوبی هم میسازند. به همین دلیل تصمیم گرفتم این فیلمها را که در حقیقت متعلق به وزارت فرهنگ و هنر سابق است و در آن وزارتخانه تولید شده است به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اهدا کنم تا نسبت به نگهداری یا نمایشهای احتمالی آنها تصمیمگیری شود.
بخش بعدی به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. در این بخش از جلسه خسرو دهقان عنوان کرد: صحبت کردن درباره کامران شیردل سخت است و این از آنجا ناشی میشود که ممکن است حرفهایم درباره او به تعارف و تمجید تعبیر شود.
در ادامه جلسه کامران شیردل در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره شرایط و نحوه ساخت مستندهای تلخ و سیاهی که اغلب در دهه پنجاه خورشیدی و با نگاهی انتقادی به برخی موضوعهای اجتماعی ساخته شدهاند، بیان کرد: احتمالاً این نکته را باید به پای اخلاق من گذاشت و تربیتی که در یک خانواده منضبط، جدی و با فرهنگ شکل گرفته بود. خانوادهای که به من آموخت کشورم را چگونه دوست داشته باشم و به آن عشق بورزم.
شیردل سپس تولید این فیلمها را حاصل رو کردن شانس و موقعیت به سوی خود توصیف کرد و افزود: آنوقتها وزارت فرهنگ و هنر تازه تاسیس شده بود و یکروز از سوی سازمان زنان ایران طرح دستنویسی به اداره کل تولید فیلم و عکس این وزارتخانه رسید که شامل سفارش ساخت چند فیلم درباره مسائل جنوب شهر، زندان و برخی محلههای بدنام تهران بود. سفارشی که مطالعه موضوع محوری آنها به نوعی من را از خواب بیدار کرد.
وی توضیح داد: روزی که قرار شد کارگردانهای مستقر در وزارتخانه به نوبت برای ساخت این فیلمها اعلام آمادگی کنند، خوشبختانه هیچکس وقت و فرصتی برای انجام این کار نداشت و این موقعیت ناب در اختیار من گذاشته شد تا بتوانم درسهای استادانم در دانشکده فیلمسازی رُم را پس بدهم. کسانی که به خاطر اعتقاد به آنچه که باید بیان کنند، حتی جان و زندگی خود را نیز به خطر میانداختند.
این مستندساز افزود: برای ساخت «ندامتگاه» که البته فیلمِ دلِ من نبود قدم به زندانی گذاشتم که تمیز و کنترل شده بود و به همین خاطر واقعیت را نمیشد در آن پیدا کرد اما وقتی به محلهای بدنام رفتم، فضا متفاوت بود و به همین خاطر بازبینی عکسها و فیلمهایی که در این منطقه گرفته بودم باعث شد همهچیز بهسرعت لو برود. در چنین وضعیتی یک روز وقتی به محل کارم در وزارتخانه مراجعه کردم متوجه شدم در قفل است و احضار شدهام. مجموعه شرایطی که در نهایت به توقیف فیلمهای «تهران، پایتخت ایران» و «قلعه» منجر شد.
کامران شیردل در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن، درباره نحوه تولید مستند «دوبی» ساخته شدن این فیلم را محصول دوران اخراج خود از وزارت فرهنگ و هنر معرفی کرد و افزود: ساخت این فیلم پیشنهادی بود که از سوی وزیر وقت فرهنگ و هنر داده شد و من احساس کردم با ساخت آن میتوانم حرفهای خودم را بزنم. به همین دلیل به سرعت این پیشنهاد را پذیرفتم و مراحل ساخت این فیلم نیز بهسرعت و خیلی سریعتر از پیشبینی من به جریان افتاد.
وی تصریح کرد: در «دوبی» روبرو شدن با زندگی شیخ راشد من را خیلی تکان داد. کسی که خودش را وقف خاک وطن و هموطنانش کرده بود و هر روز در برهوتی که امروز به مکانی با ساختمانهای مدرن و بسیار بلندمرتبه تبدیل شده مینشست و با تلفن، کار کسانی که به او مراجعه میکردند را راه میانداخت.
شیردل در بخش پایانی این مراسم ضمن آرزوی سلامتی برای همه حاضران در جلسه عنوان کرد: من خودم یک سرطان را از سر گذرانده و آن را به زانو درآوردم به همین دلیل برای همه، آرزوی سلامتی دارم.
Δ