فریندخت زاهدی از استادان پیشکسوت و صاحبنظر هنرهای آیینی و سنتی ایران، ضمن گلایه از بیتوجهی مسئولان، از نادیده ماندن و فراموشی چند طرح آموزشی ارائه شده از سوی خود در این حوزه خبر داد. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سینما خراسان، نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی برگزار شد و به پایان رسید؛ […]
فریندخت زاهدی از استادان پیشکسوت و صاحبنظر هنرهای آیینی و سنتی ایران، ضمن گلایه از بیتوجهی مسئولان، از نادیده ماندن و فراموشی چند طرح آموزشی ارائه شده از سوی خود در این حوزه خبر داد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سینما خراسان، نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی برگزار شد و به پایان رسید؛ جشنوارهای که یک سال در میان برگزار میشود تا به نوعی تنها فرصت برای عرضه نمایشهای ایرانی و سنتی باشد. سالهای متمادی است که نمایشهای ایرانی تنها در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی مورد توجه قرار میگیرند و در طول سال به فراموشی سپرده میشوند؛ نمایشهایی که برخی از آنها به دست فراموشی سپرده شدهاند.
در این بین کمبود مرکز و مکانی دائمی برای نمایشهای ایرانی همواره معضلی اساسی بوده که هیچگاه اقدامی از سوی مدیران و مسئولان تصمیم گیرنده برای رفع این معضل صورت نگرفته است.
از طرف دیگر کم توجهی بدنه آکادمیک و دانشگاهی به نمایشهای ایرانی راه را برای آموزش درست نیروهای جوان و علاقهمند به نمایشهای ایرانی هموار نکرده و حتی در بین دروس دانشگاهی تئاتر، کمترین جایگاه به نمایشهای ایرانی اختصاص داده شده است.
فریندخت زاهدی از جمله مدرسان باسابقه و شناخته شده تئاتر ایران است که بیش از ۳ دهه در دانشگاه تهران در زمینه تئاتر فعالیتهای مستمر و تأثیرگذاری داشته است. وی دارای مدرک کارشناسی از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران، کارشناسی ارشد از دانشگاه یو سی ال ای و دکترا از دانشگاه اسلو است.
زاهدی که مقطعی نیز مدیریت گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران را عهدهدار بود در سمینارهای بینالمللی در کشورهای مختلف دنیا حضور پیدا کرده و به معرفی نمایش ایرانی از جمله تدریس «عناصر آیین در پرفورمنسهای مدرن» در دنور ایالات متحده آمریکا پرداخته و همچنین پژوهشهای تأثیرگذاری در زمینه نمایشهای آیینی و سنتی کشورهای مختلف از جمله کشورهای آسیایی داشته است.
وی در کنار ارائه مقالات مختلف تئاتری، کتابهای متعددی را هم تألیف کرده که «هنریک ایبسن و نمایش معاصر ایرانی»، «آیین از صحن تا صحنه»، «ساماندهی گروههای نمایشی با شیوههای نوین مدیریتی» و «از آیین تا پرفورمنس در ژاپن» از جمله آنها هستند.
زاهدی از جمله مدرسان با سابقه تئاتر است که همیشه بر نمایش ایرانی و اهمیت تدریس و آموزش شیوههای مختلف آن به صورت آکادمیک و در دانشگاه تأکید داشته و دارد.
نمایش ایرانی قربانی مدیرانی که دغدغه ندارند
این هنرشناس پیشکسوت در گفتگویی با سینما خراسان درباره چرایی کمتوجهی به نمایش ایرانی در بدنه آکادمیک و دانشگاهی، اظهار کرد: فقط و فقط دغدغه نداشتن کسانی که باید مدیریت این کار را به عهده بگیرند عامل اصلی این ماجرا است. این مقوله هم برمی گردد به نبود عرق ملی در افراد بخصوص در مدیریت. عرق ملی انسان را به تمام شاخههایی که میتواند هویت ملیاش را پاسداری کند، هدایت میکند. اگر عرق ملی نباشد در تمام زمینهها کم میگذاریم.
مام کشورهایی که نمایش سنتیشان حرفی برای گفتن دارد و با تلاش بسیار در دورههای مختلف تاریخ توانسته خود را منطبق با شرایط فرهنگی کند، توانستهاند آن را با افتخار برای خود حفظ کننداین مدرس شناخته شده تئاتر یادآور شد: بیش از ۳۰ سال است که من از هر مدیری که در دانشگاه و عرصه تئاتر سر کار میآید میخواهم که روی این قضیه کار شود و مهمترین کاری که باید در دپارتمان تئاتر دانشگاه تهران که دانشگاه مادر است انجام شود این است که کارگاه نمایش سنتی داشته باشیم. تمام کشورهایی که نمایش سنتیشان حرفی برای گفتن دارد و با تلاش بسیار در دورههای مختلف تاریخ توانسته خود را منطبق با شرایط فرهنگی کند، توانستهاند آن را با افتخار برای خود حفظ کنند و مراکز بسیار مهم، منسجم و پیشرفتهای را تأسیس کنند تا بتوانند این رگه فرهنگی از هویت ملیشان را تقویت کنند و به جامعه جهانی بشناسانند.
زاهدی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ما دچار تنبلی تاریخی در تمامی زمینهها از جمله حفظ نمایش ایرانی هستیم، افزود: تصمیم گیرندگان حوزه فرهنگ با وجود اینکه میدانند این مسأله مهم است ولی از کنارش بی تفاوت میگذرند. بعضی از ما درباره کارهای زیرساختی و اساسی در حوزه فرهنگمان حرف میزنیم ولی آنها که باید تصمیم گیری کنند و مراکزی که باید در این زمینه کارهای اساسی انجام دهند و سرمایهگذاری کنند، بی تفاوت عبور میکنند.
این پژوهشگر عرصه تئاتر متذکر شد: به هر مدیری که طی ۳۰ سال گذشته در عرصه تئاتر و دانشگاه آمده، گفتهام که باید کارگاه نمایش سنتی داشته باشیم. طی سالهای گذشته که در فستیوالها و کشورهای مختلف حضور داشتهام، بارها و بارها از من پرسیدهاند که چگونه میتوانند در ایران نمایش سنتی را یاد بگیرند و درباره آن تحقیق کنند ولی ما هیچ مرکزی نداشتیم که این متقاضیان خارجی را به سمت آن هدایت کنیم.
=تجربه دیگر کشورها در حفظ «نمایشهای سنتی»
وی درباره وضعیت نمایشهای سنتی در برخی کشورهای آسیایی به ذکر نکاتی پرداخت و توضیح داد: چین مراکز مهمی برای تبلیغ اپرای چین و نمایشهای سنتی دیگرش دارد. چین هر سال تابستان دورهای ۶ هفتهای برگزار میکند که طی آن فلسفه، تکنیکها و زبان اپرای پکن را را آموزش میدهند. در شمال ژاپن یک مرکز عریض و طویل هست که در آن صدها کتاب درباره تئاتر سنتی ژاپن گردآوری شده و کتابهای زیادی به زبانهای فرانسوی، انگلیسی و آلمانی در اختیار پژوهشگران برای تحقیق قرار میگیرد و من نیز از همین منابع استفاده کردم و «از آیین تا پرفورمنس» را نوشتم.
عناصر نمایشهای سنتی ژاپن در مدرنترین تئاترهایشان به کار گرفته میشود و مراکزی را که ۲ هزار سال پیش برای اجرای نمایشهای سنتی داشتند حفظ کردهاند و نمایشهای سنتی قدیمی و مدرن در آنها اجرا میشودزاهدی ادامه داد: آیینهای ژاپنی تبدیل به نمایشهای سنتی شده و عناصر نمایشهای سنتی ژاپن در مدرنترین تئاترهایشان به کار گرفته میشود و مراکزی را که ۲ هزار سال پیش برای اجرای نمایشهای سنتی داشتند حفظ کردهاند و نمایشهای سنتی قدیمی و مدرن در آنها اجرا میشود. در اندونزی و ویتنام هم اینگونه است و در هند هم این روند بسیار گسترده است. هر وقت به هر کشوری سفر کردم دیدم که آنها چگونه از میراث فرهنگی و هنری خود حفاظت میکنند.
این مدرس تئاتر با طرح این پرسش که ما چرا برای نمایش ایرانی چنین کاری نکردهایم و چرا الان که اهمیت این موضوع را میدانیم این کار را نمیکنیم، اظهار کرد: جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی اتفاق خوبی است ولی جشنواره یک توجه اندک در طول هر سال به نمایشهای سنتی است. اگر بودجهای که در طول این سالها برای جشنواره گذاشتیم، مرکزی را تأسیس و منابع موجود را در آن جمع آوری میکردیم و عدهای محقق را که علاقهمند بودند جمع میکردیم تا بخوانند و تحقیق کنند، اتفاق بسیار مؤثرتری رخ میداد. چرا هنوز در ایران «نمایش در ایران» بهرام بیضایی را تدریس میکنند، مگر منبع دیگری نیامده است. چرا نمایش سنتی ما همچنان بعد از چندین صد سال، موزه ای است؟ چرا تحقیقی در این زمینه نمیشود.
وی تأکید کرد: من همیشه سعی میکنم در مقالههایم کار تحلیلی انجام دهم ولی این کار مانند تیری در تاریکی انداختن است زیرا برای هیچکس مهم نیست. ما اصلا کار زیرساختی دوست نداریم انجام دهیم.
سرنوشت عجیب طرحهای آمادهای که فراموش شد!
زاهدی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه ۲۰ سال پیش به سفارش وزارت ارشاد و آموزش و پرورش برنامه چهارساله دبیرستانهای تئاتر ایران را نوشته است، بیان کرد: نمیدانم چه اتفاقی برای آن برنامه افتاد. حدود ۱۰ سال پیش هم برنامه چهارساله کارشناسی تئاتر کودک و نوجوان را نوشتم، ولی با گذشت حدود این ۱۰ سال هیچ مدیری پیگیری آن نیست در حالی که یکی از کاربردیترین رشتههایی است که میتوانیم در دپارتمان داشته باشیم. در این برنامه در ارتباط با دانشکده ادبیات و روانشناسی واحدها را تعریف کردم تا دانشجو بعد از ۴ سالی که آموزش میبیند و یاد میگیرد بتواند در کودکستان، دبستان و دبیرستانها آموختههای خود را آموزش دهند اما این موضوع برای هیچ کدام از مدیران اهمیتی ندارد.
مسئولانی نظیر معاونت هنری وزارت ارشاد نیز دغدغه درست هنری ندارند. اگر دغدغه وجود داشت به اهمیت تأسیس مرکز نمایش سنتی که طی ۳۰ سال گذشته که بارها در جلسات وزارت ارشاد حضور داشتم و بر آن تأکید داشتهام، توجه میکردندوی با بیان اینکه چقدر انسان میتواند انگیزه و هیجان کار زیرساختی برای یک حوزه داشته باشد ولی کسی به آن اهمیت ندهد، تصریح کرد: اگر وزیر ارشادی دلسوز و هنرشناس داشتیم اتفاقات به شکل دیگری میشد. مسئولان دیگر در ردههای پایینتر نظیر معاونت هنری وزارت ارشاد نیز دغدغه درست هنری را ندارند. اگر دغدغه وجود داشت به اهمیت تأسیس مرکز نمایش سنتی که طی ۳۰ سال گذشته که بارها در جلسات وزارت ارشاد حضور داشتم و بر آن تأکید داشتهام، توجه میکردند.
این مؤلف عرصه تئاتر معتقد است در تئاتر ایران و همچنین در بدنه آکادمیک تئاتری مدام در خلاء پرسه میزنیم و از کارهای مختلف تقلید میکنیم، پول اضافه خرج میکنیم و کسی چیزی یاد نمیگیرد. همچنین روند سیستماتیک و سبک شناسی در تئاتر ما وجود ندارد.
زاهدی با بیان اینکه در زمینههای مختلف تئاتر هیچ تحقیقی وجود ندارد، تأکید کرد: بارها و بارها گفتهام که باید جشنوارههای ما تماتیک شود تا نسلهای جوان ما یاد بگیرند. چرا مراکزی که سیستماتیک تدریس کنند و به روند سیستماتیک تئاتر تداوم ببخشند، نداریم.
این مدرس با سابقه تئاتر در پایان سخنان خود متذکر شد: دانشجویان بسیار خوب و علاقه مندی در زمینه نمایش ایرانی داشتم که سرخورده شدند، متأسفانه این پتانسیل بی نظیر را خراب کردیم و نتوانستیم کارهای زیرساختی برای آنها انجام دهیم.
Δ