به گزارش روز چهارشنبه سینما خراسان به نقل از مهر- گروه هنر- زهرا منصوری: با شدت گرفتن موضوعات اجتماعی، اقتصادی و… در کشور حالا دیگر مطالبه گری تبدیل به ویژگی مستندهایی شده است که سازندگانش در پی احقاق حقوق شهروندان هستند تا مقدمات سامان دهی به اوضاع را فراهم بیاورند. گرچه در بسیاری از موارد این موضوع امکانپذیر نیست اما مستندسازان دل در گرو این دارند که شاید تلنگری به مسئولان ذی ربط زده باشند.
مستند «نمایش تمام شد» یکی از همین مستندهاست که سوژه محوری آن روایت ناگفتههایی درباره وعده ساخت یک پتروشیمی در شهرستان بروجن و مسایل سیاسی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی مبتلا به آن است.
این مستند ۲۵ دقیقهای، داستان ۱۵ ساله ساخت یک پتروشیمی در بروجن واقع در استان چهار محال و بختیاری را روایت میکند. سال ۱۳۸۵، در دولت اول محمود احمدینژاد، کلنگ این پتروشیمی زده میشود تا مشکل بیکاری جوانان این استان را مرتفع کند اما در نهایت فرایند ساختش با گذاشتن هزینههای زیاد روی دست مردم، نیمه کاره رها شده است.
به بهانه ساخت این مستند با مهدی تقوایی کارگردان و جاوید مختاری تهیهکننده «نمایش تمام شد» به گفتگو درباره موضوعاتی همچون بیکاری، جانمایی غلط، کمبود آب، مشکلات خوراک رسانی و… که پی ساخت این پتروشیمی در این مستند به آنها اشاره شده است، نشستیم.
آنچه در ادامه میخوانید گفتگو با تهیهکننده و کارگردان مستند «نمایش تمام شد» است.
* در اولین مواجهه با «نمایش تمام شد»، اولین و مهمترین ایرادی که به چشم میآید ساختار گزارشی آن است. به نظرم میرسد این فیلم بیش از یک مستند، همتراز با یک گزارش خبری تلویزیونی است و همه مباحث را در سطح مطرح میکند. گفتگو را با صحبت درباره انتخاب همین ساختار و قبول یا رد این ایراد شروع کنیم.
مهدی تقوایی: تا حدودی این ایراد را قبول دارم و بخشی از آن شاید به دلیل این است که اولین کار ما بود و تجربهای قبل از آن وجود نداشت. در کل اما از آنجا که این موضوع خیلی کارشناسی و کلان محسوب میشود، مردم عامه به راحتی نمیتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند و باید به زبان عامیانه آن را مطرح میکردیم تا مردم بتوانند آن را بفهمند و بپذیرند. این سوژه پیچیدگیها و جوانبی داشت که باید مدنظر قرار میدادیم. من به شخصه در اولین تجربهام تلاش کردم سادهترین راه و سادهترین قالب را برای بیان حرفم انتخاب کنم. قبول دارم که این کار ضعفهایی دارد و میتوانست خیلی بهتر باشد اما براساس دانستههایم تلاش کردم در همین قالب حرفم را به بهترین شکل بزنم تا عامهفهم باشد.
جاوید مختاری: زمانی از نظر هنری شما قالب مستند را نقد میکنید و زمانی هم از زاویه نگاه کارگردان که از چه زاویهای میخواسته به این موضوع نگاه کند. در این مستند، بیش از آنکه جنبه هنری کار برایمان مسئله باشد، خود سوژه و آگاهیبخشی نسبت به آن برایمان موضوعیت داشت. درباره پتروشیمی ما اساساً وارد پیچیدگیها نشدیم و تلاش کردیم به سادهترین حالت ممکن مساله را مطرح کنیم.
* که میشود همین ساختار گزارش خبری؟
مختاری: بله. نیت ما بیش از آنکه ساخت یک مستند هنری با فرمهای ساختاری پیچیده باشد، حل یک مسئله بود.
* البته من هم درباره فرم صحبت نمیکنم. در همان مرحله طرح موضوع هم همه چیز در سطح میماند.
مختاری: اجازه دهید کمی به عقب برویم و ببینیم چرا اساساً این مستند ساخته شده است. در شهرستانهایی مثل بروجن و ۱۳ شهرستان دیگر مانند فسا، کازرون، دهدشت و غیره در بین مردم باوری وجود دارد که احداث پتروشیمی را نماد پیشرفت شهر خود میدانند. گویی اگر پتروشیمی بیاید همه چیز خوب میشود. در لردگان این اتفاق رخ داده و میگویند سبک زندگی مردم خیلی تغییر کرده است. اگر نماینده مجلسی امروز بیاید و بگوید نمیخواهم پتروشیمی احداث کنم از سوی همه تخطئه میشود. در حالی که مردم هنوز با واقعیت پتروشیمیها آشنا نیستند و نیت اول ما ایجاد همین آشنایی بود. اینکه به سادهترین حالت ممکن حتی در قالب گزارش خبری به این موضوع بپردازیم.
چه اینکه در گزارشهای خبری صداوسیما اساساً به این موضوعات پرداخته نمیشود، به خصوص در شبکههای استانی چرا که موضوع تبدیل به موضوع سیاسی میشود و زمینه کشمکش آدمهای مختلف را ایجاد میکند. این موضوع نیاز به یک نگاه مستقل داشت تا این سد از جلوی نگاه مردم برداشته شود. این مستند در تابستان ۹۹ تولید شده و تا به امروز در همین اکرانهای مردمی تأثیرگذار بوده است. امروز که با هم صحبت میکنیم طرح احداث پتروشیمی بروجن، تقریباً رد شده و طرح جدیدی جایگزین آن شده، بخشی از این اتفاق به واسطه آگاهی نخبگان بوده است که به واسطه همین گزارشها تلنگر خوردهاند و بعد در آن عمیق شدهاند.
* اتفاقاً نکته همین آگاهی نخبگان است. پس اساساً مخاطب هدف شما الزاماً مردم عامه نبودهاند.
تقوایی: اینجا یک مشکلی وجود دارد و آن ایجاد یک تقابل است. اینکه حتی اگر مسئولان و نخبگان در جامعه به یک تصمیم برسند و راه حل کارشناسیشده هم برای آن داشته باشند، پیش از آن آنقدر مردم با وعدههای مختلف همراه و سرگرم شدهاند که حتی با موضع کارشناسی هم مقابله میکنند. باور مردم آن منطقه این است که احداث پتروشیمی به نفعشان است و لغو آن به ضررشان. طی ۱۵ سال گذشته آنقدر شعارهای امیدوارکننده و توخالی شنیدهاند که فکر میکنند تنها راه نجاتشان همین است.
* بالاخره مخاطب شما مردم بودند یا مسئولان؟
تقوایی: قطعاً در بخشی از کار مخاطب مردمی هستند که باید متوجه شوند این طرح به درد شما نمیخورد.
تقوایی: تقریباً یک سال از زمان ساخت این مستند گذشته و الان شرایط به کل تغییر کرده است. آنچه من متوجه شدهام این است که مردم برایشان اهمیت ندارد که در جریان جزییات قرار بگیرند. حرفشان این است که میگویند اصلاً آب از بین برود، من شغل میخواهم، شغل نداشته باشم میمیرم* در همین مرحله مباحثی را طرح میکنید که مردم قانع شوند؟ جز چند حرف کلی مسئله دیگری عنوان نمیشود که بخواهد منجر به آگاهی شود.
مختاری: به هر حال شما وقتی درباره آلودگی زیست محیطی صحبت میکنید، امکان دارد مردم آن منطقه بگویند، اوکی آلودگی بشود، اما من شغل میخواهم. در این مستند درباره شغل صحبت میکنیم و آمار از ۳۰۰ شغل میدهیم و بعد فلان نماینده میگوید با احتساب صنایع وابسته آمار واقعی اشتغالزایی این طرح ۳ هزار شغل است.
در مرحله بعد ثابت میکنیم این ۲ حوزه ارتباطی با هم ندارند و در نمونههایی که تا امروز اتفاق افتاده شاهد چنین توسعهای نبودهایم. بعد هزینه این اشتغال را محاسبه میکنیم. جلوتر سراغ تجربه لردگان و ماهشهر میرویم که پتروشیمی دارند اما مردمشان هنوز مینالند. اگر مردم قانع نشوند در این مباحث به جایی نمیرسیم.
* اقناع مخاطب در مستند نیاز به پژوهش دارد و به نظر میرسد این مستند ضعف پژوهش داشته است.
مختاری: در این زمینه اختلافنظر داریم. کار حتماً پژوهش داشته است اما معتقدیم اتفاقاً مردم حوصله شنیدن حرفهای عمیق در این مباحث را ندارند. خیلی هم علاقه ندارند درباره پیچیدگیهای پتروشیمی بدانند، تنها کافی است به آنها بگوییم جنگلهای زاگرس دارد از بین میرود.
* بله چون مسئله او شغل است و درگیر این دغدغهها نمیشود.
مختاری: دقیقاً. او میگوید برای من شغل ایجاد کنید. در یکی از سکانسها نشان میدهیم که حتی برای اشتغال هم، این کار به سود شما نیست. با ماشینحساب، خود مردم حساب میکنند که بالای ۳ میلیارد تومان باید هزینه شود تا یک شغل در اینجا ایجاد شود و خودشان میگویند خیلی زیاد است. تصور مردم ایجاد هزاران شغل است اما وقتی با آمار ۳۰۰ شغل مواجه میشوند نگاهشان تغییر میکند.
تقوایی: تقریباً یک سال از زمان ساخت این مستند گذشته و الان شرایط به کل تغییر کرده است. آنچه من متوجه شدهام این است که مردم برایشان اهمیت ندارد که در جریان جزییات قرار بگیرند. حرفشان این است که میگویند اصلاً آب از بین برود، من شغل میخواهم، شغل نداشته باشم میمیرم. اگر در همه حوزهها عمقی وارد موضوع میشدیم، مخاطب پای حرفمان نمینشست. من میتوانستم همه موارد را با همه جوانب نشان دهم اما احساسم این است که مخاطب حوصله این حرفها را ندارد. خدا را مختاری: در زیر لایه دوم من به دنبال طرح این موضوع هستم که پتروشیمی اساساً خوب نیست اما برای آنکه مخاطبی را که نسبت به این موضوع گارد دارد را با خود همراه کنم، ابتدا باید در زاویه نگاه او بنشینم و روایت را از آنجا آغاز کنم. اگر از همان دقیقه اول میگفتیم پتروشیمی بد است، متهم میشدیم که از جایی پول گرفتهایم تا سرنوشت مردم منطقه را خراب کنیمشکر طی یک سال گذشته هم این مستند همان اثری را که میخواستیم روی مردم گذاشته است. هدف کوچکی که داشتم تا حد زیادی محقق شده است.
* نکته دیگر درباره مستند شما، تغییر لحن چندباره آن از موضوع ی به موضوع دیگر است. از تحریم ماجرا شروع میشود، بعد به ناتمام بودن پروژه پتروشیمی میرسد و بعد سراغ اهمیت آن میروید.
مختاری: این مستند از زاویه یک جوان بروجنی به ماجرای پروژه ناتمام پتروشیمی در این شهر نگاه میکند. ابتدا با خبر تحریم آن مواجه میشود و بعد میبیند هیچ چیزی ساخته نشده است. سوال اصلی مردم بروجن هم بیش از خوب یا بد بودن پتروشیمی، این است که در این ۱۵ سال چرا این پروژه به سرانجام نرسیده است. از همین زاویه سراغ سوژه رفتیم و ابتدا همین سوال را مطرح کردیم که چرا این پتروشیمی راه نیفتاده است. در طول پژوهش اما آرامآرام فرمان را تغییر میدهیم و اعلام موضع میکنیم.
مختاری: در زیر لایه دوم من به دنبال طرح این موضوع هستم که پتروشیمی اساساً خوب نیست اما برای آنکه مخاطبی را که نسبت به این موضوع گارد دارد را با خود همراه کنم، ابتدا باید در زاویه نگاه او بنشینم و روایت را از آنجا آغاز کنم. اگر از همان دقیقه اول میگفتیم پتروشیمی بد است، متهم میشدیم که از جایی پول گرفتهایم تا سرنوشت مردم منطقه را خراب کنیم* نکته همین است که آرامآرام این اتفاق نمیافتد و در طول ۲۵ دقیقه مستند چند مسئله با هم مطرح میشود، تا ذهن مخاطب معطوف به یک مسئله میشود، سریع تغییر موضوع میدهید.
مختاری: در زیر لایه دوم من به دنبال طرح این موضوع هستم که پتروشیمی اساساً خوب نیست اما برای آنکه مخاطبی را که نسبت به این موضوع گارد دارد را با خود همراه کنم، ابتدا باید در زاویه نگاه او بنشینم و روایت را از آنجا آغاز کنم. اگر از همان دقیقه اول میگفتیم پتروشیمی بد است، متهم میشدیم که از جایی پول گرفتهایم تا سرنوشت مردم منطقه را خراب کنیم. اما در مستند همه حرفها را مطرح کردهایم. از آنجا شروع کردیم که چرا پروژه نشده است، بعد رفتیم سراغ اینکه اساساً هم نباید بشود. موضعم را در پایان صریح میگویم که این شعارها و طرحها سیاسی است اما در ابتدا نمیتوانستم با این صراحت اعلام موضع کنم. موضوع تحریم هم در ابتدای روایت تنها کارکرد قلاب برای همراه شدن مخاطب را دارد.
تقوایی: بخشی از این تغییر لحن به دلیل جوانب مختلف این موضوع است. بحث اصلی این است که در واقعیت هم اگر بخواهید در این زمینه مطالبهای داشته باشید، باید از همین مسیر بروید. جوان تحصیلکرده که تنها امیدش برای اشتغال پتروشیمی است، میخواهد بداند آیا این پروژه به نتیجه میرسد؟ از جایی به بعد اما سوالش این است که اگر به نتیجه برسد چقدر به نفع من است؟ بعد متوجه میشود در صورت ساخت بیش از سود، ضرر دارد و به شهرستان آسیب میزند. در واقعیت هم این مسیر به همین اندازه پیچیده است و جوان بدبختی که بهدنبال کار است، به سختی به نتیجهای میرسد. حرف اصلی این است که در ریل توسعه کشور در این بخش بهخصوص در صنایع مادر، کلاً بنای کار غلط است. یا پای منافع شخصی در میان است یا جهل برخی افراد. هیچ منفعتی برای مردم ندارد.
* در پایان مستند بهصورت ناگهانی از صنعت نام میبرید و بهعنوان راهحل آن را معرفی میکنید. این بخش هم خیلی ناگهانی در مستند مطرح میشود.
تقوایی: آن بخش بعدها اضافه شد. احساس کردم در کنار طرح مباحث درباره پتروشیمی و صنایع مادر باید راهحلی هم ارائه دهیم. خیلی از صنایع غیر مادر از سالها قبل آغاز به کار کردهاند و خیلی راهحلهای بهتری برای تأمین اشتغال در شهرستانها هستند. احساس کردم راهحل مختصری در پایان باید ارائه دهم. در اکرانهای مردمی این خلا را احساس کردم که همه میگفتند این حرفها را قبول داریم، مطالبه ما برای شغل چه میشود؟ برای پاسخ به این مطالبه و انتظار باید راهحلی در پایان ارائه میکردیم. حداقل بهاندازه یک دقیقه میتوانستیم راهحل بهتری بهجای پتروشیمی جلوی مخاطب بگذاریم.
مختاری: از آنجا که در فرآیند پژوهش این مستند هم حضور داشتم، به این نکته اشاره کنم که توسعه در این شهرستانها هر راهحلی داشته باشد قطعاً راهحلش صنایع مادر نیست. در همین مستند اشاره میشود که در زمان آقایان هاشمی و احمدینژاد چون نفت میفروختیم و پول داشتیم، بدون توجه به ابعاد اقتصادی هر جا که میرسیدیم پتروشیمی میزدیم! در نگاه کلان هم به اقتصاد پروژهها توجه نمیشده و امروز همان پشتوانه دولتی هم دیگر وجود ندارد.
* خیلی از این حرفهایی که میزنید و درست هم هست، در مستند نیست.
مختاری: به این نکته توجه داشته باشید که ما در مجموعه «دیبا فیلم»، خطی از مسئله را پیگیری میکنیم. سوژه در این مستند پتروشیمی بروجن بود اما در راستای توسعه نامتوازن در گامهای بعد سراغ سوژههای دیگر مانند رانت انرژی هم میرویم. در قسمت دوم همین مستند سراغ این موضوع میرویم که در توسعه نامتوازن، تکلیف آبرسانیها چه میَشود؟ وضعیتی که باعث شده در خیلی جاها کشاورز در برابر کشاورز و مردم در برابر مردم قرار گرفتهاند. همه هم ناراضی هستند. نباید اجازه دهیم دوباره جریان غیرکارشناسی منابع مردمی را معطل نگه دارد.
مختاری: ما پیگیر هستیم دیگر نمایندگان هم این مستند را ببینند تا به یک الگوی موفق برسیم. باید این استخوان لای زخمی را که در ۱۳ منطقه دیگر هم وجود دارد، به گونهای رفع کنیم* چند نوبت اشاره کردید که پروژه پتروشیمی بروجن در حال حاضر لغو شده است. فکر نمیکنید با توجه به ساختار مستند که درباره آن صحبت کردیم، الان دیگر این فیلم موضوعیت خود را از دست داده است.
مختاری: ما این مستند را برای بچههای کازرون رونمایی کردیم. میگفتند عین همین روند که در بروجن روایت کردید، در شهر ما هم اتفاق میافتد و امام جمعهای که صلاحیت علمی ندارد، مدام تأکید میکند که پتروشیمی باید بیاید. یعنی از زاویه نگاه مردمی که درگیر این موضوع هستند، این تجربه همچنان موضوعیت دارد. سعی کردیم در پلان آخر این عام بودن موضوع را با نشان دادن تابلو پتروشیمیهای دیگر مطرح کنیم. تلاشمان این بود در حداقل زمان این موضوعات را مطرح کنیم.
* اما فیلم «نمایش تمام شد» در صورت فعلی تاریخ مصرف دارد.
مختاری: شما اگر خط خبری مرتبط با بروجن را دنبال کنید، این نماینده مجلس که بهدنبال راهاندازی پتروشیمی بود، بهشدت دارد محکوم میشود. ما پیگیر هستیم دیگر نمایندگان هم این مستند را ببینند تا به یک الگوی موفق برسیم. باید این استخوان لای زخمی را که در ۱۳ منطقه دیگر هم وجود دارد، به گونهای رفع کنیم. مستندی پخش شده که مردم با آن همراه شدهاند و یک اتفاق مبارک هم افتاده است.
تقوایی: در ابتدا اشاره کردید که این مستند گزارش تلویزیونی است. برای من راحتتر بود برای طرح همه این حرفها به همدان و گلستان و جاهای دیگر بروم و همه چیز را نشان دهم. به نظرم خروجی آن خیلی بیشتر گزارش تلویزیونی میشد. الان حداقل میتوانم بگویم من یک سوژه و داستان مشخص دارم.
* تکمحور و تکسوژه بودن باعث نشده که «نمایش تمام شد» تبدیل به گزارش خبری شود. ماجرا جنس پرداختن به سوژه است. من هم قبول دارم که تمرکز روی یک سوژه و داستان میتوانست نقطه قوت این مستند باشد اما به شرط آنکه به درستی بسط پیدا میکرد. یکی دو سال قبل مستندی اسکار بهترین مستند سال را گرفت که سوژهاش درباره کارگردان چینی یک کارخانه آمریکایی بود. سوژه کاملاً محدود بود اما در پرداخت آنقدر خوب روایت شده که تبدیل به رابطه انسان و صنعت میشود و برای هر مخاطبی در هر زمانی تماشای آن میتواند موضوعیت داشته باشد. این تفاوت «گزارش خبری» با یک «مستند» است. با تعطیل شدن پتروشیمی بروجن به نظر میرسد مستند شما باید آرشیو شود و دیگر به کار نمیآید!
تقوایی: با آرشیو شدن مستند موافق نیستم اما با بحثی که درباره روایت آن دارید، موافقم. هنوز هم این مسئله آنقدر وجود دارد که میتواند دیده شود. ما از ابتدا کلانمسئلهای داشتیم که به بخشهایی از آن در این مستند پرداختهایم. قبول هم دارم که روایت آن ضعفهایی وجود دارد اما بازهم به نظرم آنگونه نیست که بگوییم چون یک مشکل حل شد، فیلم باید آرشیو شود. همین پروژه اگر به هدف برسد خودش الگویی برای شهرستانهایی است که پروژه در آنها هیچ سرانجامی نداشته است.
Δ