شکی در این نیست که بیست درصد آغازین فیلمنامه یک سریال، میبایست مخاطب را به تماشای ادامه داستان علاقهمند کند و به اصطلاح قلابهای اولیه خود را برای جلب نظر تماشاگر درگیر کند.
خبر به اندازه کافی برای تمام دوستداران سینما نابودکننده بود؛ شوک شبانه بزرگی که به تاریخ سینما وارد شد.
تا پیش از یک دهه گذشته، انیمیشن، جایگاه چندان مطلوبی در سینمای ملی ما نداشت؛ مخاطبان ایرانی در این حوزه، بیشتر مصرفکننده بودند و از خوراک غربی ارتزاق میکردند. در طول یک دهه اخیر اما اتفاقهای بسیارخوبی در حوزه تولیدات انیمیشن رخ داد و استقبال باشکوهی را به خود دید.
«تصور» بهعنوان اثری که تلاش میکند در فضای ماجراجوییهای شبانه، روایت خودش را از رویا و عشق بگوید، به اندازه کافی میتواند فیلمی خوبی برای تماشاگر باشد.
فیلم سینمایی «شهرک» که چیزی حدود یکماه از اکران آن میگذرد سوژهای تازه و قصهای مبهم را به تصویر میکشد اما در نهایت داستانش را با ابهام به پایان میرساند.
یکی از موفقیتهای فیلم «فصل ماهی سفید» بومی سازی قصهای با فضا و اتمسفر روسی به فضای شرقی و ایرانی است. در اکثر اقتباسهای خارجی به ایرانی کمتر به نکته اساسی بومی سازی توجه میشود و در تاریخ داستان نویسی و سینما شاهد نمونههای موفق اندکی هستیم.
هومن سیدی، کارگردان فیلم «جنگ جهانی سوم» از خلق یک شخصیت دوستداشتنی و محبوب عاجز در قامت قهرمان قصه عاجز است. شکیب از ابتدا به در و دیوار میزند که دل مخاطب را به درد بیاورد و ترحمبرانگیز باشد.
حضور کودکان سندروم داون در فعالیتهای فرهنگی و هنری میتواند زمینهای را فراهم کند که این کودکان در اجتماع بیشتر پذیرفته شوند و توانمندیهایشان دیده شود و بتوانند به عنوان یک انسان در جامعه نقش داشته باشند.
دومین ساخته منیر قیدی، فیلم موقعیت است؛ چندان به داستان و روابط انسانی توجه ندارد و در تلاش است تا یک کلاژ سهمگین از یک مخاطرهای ملی را به تصویر بکشد.
فیلم سینمایی سه کام حبس که پس از گذشت سالها از زمان تولید به تازگی و در روزهای اخیر روی پرده اکران قرار گرفته، بیش از آن که یک درام اجتماعی باشد یک پایان تلخ است.