مجنون؛ شمایل یک قهرمان در معرکه‌ای سخت

«مجنون» حکایت تصویری و برشی از زیست مجاهدانه شهید مهدی زین‌الدین است در آستانه و در معرکه عملیات خیبر در اسفندماه سال ۱۳۶۲ است که نخستین عملیات استراتژیک تهاجمی ایران به شمار می‌آید. قاب‌های درخشانی از فضایل انسانی بروز یافته در جنگی که نبردی نابرابر از حیث امکانات و تجهیزات بود.

 

به گزارش سینما خراسان به نقل از بزرگ مردانی ، روزنامه‌نگار، ساخت فیلم دفاع مقدس در سال‌های اخیر با یک تطور برجسته روبرو شده و از ساخت فیلم‌های مبهم عملیاتی و غلبه مطلق طرف ایرانی به تمرکز بر چهره‌های شاخص و توجه به ابعاد دیگری غیر از درگیری نظامی، تغییر مسیر داده.

استقبال مردمی از این تغییر، ذهنیت فیلمساز در مورد چگونگی ساخت را نیز تغییر داده و از این نظر است که باید ادعا کرد سینمای ایران در زمینه «پرتره» به بلوغ و شکوفایی رسیده. «مجنون» را از این زاویه می‌توان تداوم پرتره‌هایی همچون «ایستاده در غبار»، «موقعیت مهدی»، «غریب» و … دانست.

ترسیم صفات و تصویر ویژگی‌های یک قهرمان که اتفاقاً کاملاً بشری است و مانند دیگران، ممکن است اشتباهاتی داشته باشد، شکست بخورد و حتی تغییر کند؛ اما در نهایت، چیزی که پس از یک پرتره سینمایی باید در ذهن مخاطب بنشیند و از زبان او برداشت شود، احترام به شخصیت شکوهمند سوژه‌ای است که برای گفتن از او باید به او نزدیک شود و چه بسا روزی جزئیات تمرکز کرد.

«مجنون»، پرتره یک فرمانده کمتر شناخته شده و بسیار نجیبی است که مانند شمار دیگری از فرماندهان مؤثر ایرانی، سهم اندکی از سبد تولیدات سینمای ایران دارند. ساخت پرتره از مهدی زین‌الدین به دلیل تواضع، نجابت، سکوت، خضوع و زلالی، کاری بسیار دشوار و فرساینده است.

کاری که مهدی شامحمدی که در ساخت مستندهای جنگی، تبحر و درایت بالایی دارد؛ از پس آن به خوبی برآمده است، آن هم به اتکای بازیگران نه‌چندان مشهور اما زبردستی که همگن، همراه، هم‌قد و هم‌وزن هستند. به‌رغم سهم بیشتر برخی بازیگران از دیگران که در هر اثر سینمایی، طبیعی است؛ هیچ بیرون‌زدگی و برجستگی تصنعی در بازی‌ها دیده نمی‌شود و روان بودن برخی بازی‌ها مانند بازی نقش محرمعلی و شهید جواد دل‌آذر، جذابیت و مقبولیت منحصربه‌فردی به کار داده است.

به‌رغم آنکه شخصیت اصلی داستان مجنون در پایان فیلم به شهادت نمی‌رسد، سکانس انتقال پیکر دوست و هم‌رزم شهید مهدی زین‌الدین به خطوط عقب که با موسیقی فاخر و جانگداز استاد انتظامی در پس‌زمینه همراه شده، و به ویژه بستن پیکر با پرچم ایران، قابی باعظمت از شهادت را به نمایش می‌گذارد که تماشاگر را به تحسین وادار می‌کند.

این تدبیر کارگردان است که در روایت دو ساعته یک اثر جنگی، چندین نقطه اوج با یک توالی و تداوم به‌قاعده کاشته تا مخاطب را تا پایان اثر همراه کند. علاوه بر این، کارگردان هر بیان و پیام و کلمه‌ای که به کار می‌گیرد، رها نمی‌کند و از آن کارکرد می‌گیرد؛ از جمله یک نامه معرفی عادی به یک نیرو که چندین بار به مناسبت‌های مختلف بدان ارجاع می‌دهد.

این ارجاعات البته گاهی مستقیم می‌شود و از هنرمندی انتقال پیام می‌کاهد، مثل جملات همسر شهید در بیمارستان که شهید را به بی‌عملی دشمن متهم می‌کند، اما روی‌هم‌رفته باید گفت کاشت و برداشت پیام در سراسر فیلم منظم است. همچنان که در ابتدا، ما تصویری از سیمای شخصیت اول را نمی‌بینیم اما با یکی از تدابیر او در همراه‌سازی نیروهای لشکر با مقصود خود همراه می‌شویم.

هزینه بالای تولید فیلم‌های جنگی باورپذیر که صحنه‌پردازی و پشتیبانی حجیمی به همراه دارد، نقدهایی را از گوشه و کنار متوجه ساخت این آثار کرده است. به صورت کلی، مسأله سرمایه‌گذاری و هزینه، یکی از متغیرهایی است که در چند سال اخیر، حتی به نقد فیلم‌ها هم وارد شده.

با این همه، به جرأت باید گفت آرایش صحنه و تولید سنگین این اثر کاملاً در خدمت پیام فیلم است و رضایتمندی مخاطب را به دنبال دارد. به ویژه آنکه در جریان فیلم و به دلیل نمایش چارچوب‌دار موقعیت نیروهای ایرانی و امکانات دشمن، مخاطب کاملاً خود را در میانه میدان حس می‌کند و مرتباً ریل بعدی روایت را طلب می‌کند.

با این همه، شاید توضیح همه مراحل عملیات خیبر ضروری نبود و از این نظر است که باید گفت فیلم برای نمایش باید کوتاه‌تر شود. به ویژه برخی صحنه‌های رفت و آمد در خطوط جلو و عقب، مخاطب را خسته می‌کند. اضافه بر این، همه اما و اگرهایی که در مورد شباهت سیمای سجاد بابایی، بازیگر نقش اول با شهید زین‌الدین وجود دارد، همچنان تا پایان فیلم باقی می‌ماند، با آنکه بازی درخشان و واقعی او در برخی صحنه‌ها مانند سکانس‌های گفتگو با همسر در خور تحسین و قابل احترام است.

این تردید اما در مورد بازیگر نقش برادر او، به دلیل آنکه مخاطب چندان تصویری از او ندیده است، وجود ندارد. زین‌الدین تصویر شده در «مجنون» صبور است، سعه صدر دارد، محبوب است و البته تدبیر و تاکتیک می‌شناسد و دوست‌داشتنی است و در نتیجه باید گفت یک اثر زیبا و قابل و شایسته را به نمایش می‌گذارد.