عوامل نمایش مذهبی «مردی در آینه» ضمن تأکید بر نقش تئاتر مذهبی در آشتی دادن مخاطب عام با هنر تئاتر، از فقدان نقشهراه در فرآیند سیاستگذاری هنرهای نمایشی در کشور انتقاد کردند. سینما خراسان- گروه هنر- آروین مؤذنزاده-فریبرز دارایی: علی سلیمانی و سیروس همتی ۲ هنرمند فعال در حوزه نمایشنامهنویسی، کارگردانی و بازیگری تئاتر که […]
عوامل نمایش مذهبی «مردی در آینه» ضمن تأکید بر نقش تئاتر مذهبی در آشتی دادن مخاطب عام با هنر تئاتر، از فقدان نقشهراه در فرآیند سیاستگذاری هنرهای نمایشی در کشور انتقاد کردند.
سینما خراسان- گروه هنر- آروین مؤذنزاده-فریبرز دارایی: علی سلیمانی و سیروس همتی ۲ هنرمند فعال در حوزه نمایشنامهنویسی، کارگردانی و بازیگری تئاتر که این روزها نمایش «مردی در آینه» را با موضوع زندگی و شخصیت حضرت علی (ع) در تالار وحدت روی صحنه بردهاند، با حضور در سینما خراسان در خصوص وضعیت و آسیبشناسی تئاتر دینی به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند.
سلیمانی و همتی که تجربیات متعددی در زمینه تئاتر دینی و فعالیت در این زمینه دارند، در بخش اول این نشست، ضمن نقد نبود نگاه تخصصی و روضهخوانی در برخی تولیدات مذهبی بر لزوم داشتن نگاه به روز و همچنین توجه به موضوعات روز که میتوانند مفاهیم دینی و مذهبی داشته باشند و در عین حال کلیشهای و تکراری نباشند، تأکید کردند.
در بخش دوم این گفتگو نیز وجود نگاههای سلیقهای و در عین حال نداشتن برنامهریزی مناسب از سوی مدیران و مسئولان فرهنگی برای تئاتر، موضوعات مطرح شده است.
در ادامه بخش دوم گفتگوی سینما خراسان با علی سلیمانی و سیروس همتی را میخوانید:
* در حوزه تئاترهای دینی و مناسبتی، بحث «سفارشی کار کردن» چند سالی است که باعث شده برخی هنرمندان برای دریافت حمایت مالی بیشتر در مدت زمان کوتاه، اثری را تولید و اجرا کنند که این روند تولید باعث پایین آمدن کیفیت آثار میشود. شما به عنوان هنرمند تئاتر دیدگاهتان درباره سفارشی کار کردن چیست؟
سیروس همتی: من به شدت اگر کاری سفارشی باشد به ویژه در مرحله نگارش و کارگردانی، آن را قبول میکنم. البته در این مورد خاطرهای تعریف میکنم که میتواند پاسخگوی این پرسش شما باشد. در مقطعی مدیر عزیزی به من کاری را سفارش داد و همان اول کار هم یک فقره چک به مبلغی برای من صادر کرد که در تاریخ فعالیت تئاتریام دریافت نکرده بودم. با ذوق در منزل شروع به نوشتن نمایشنامه کردم و یک صحنه از نمایش را نوشتم و نزد آن مدیر بردم، وی بعد از خواندن متن چند مورد اصلاحیه مطرح کرد و من پذیرفتم. بار دیگر صحنهها را بازنویسی کردم ولی باز آن مدیر چند مورد اصلاحیه روی متن داشت و من پیش خود گفتم که اشکالی ندارد.
همتی: اگر پیشنهاد سفارشی کار کردن وجود داشته باشد من میپذیرم ولی با شرط حفظ وجهه هنری خود و کارم نوبت به نگارش صحنه دوم نمایش رسید و وقتی آن را نوشته و به مدیر ارائه دادم، به من گفت که اصلاً این صحنه مورد قبول نیست در حالی که این صحنه بر اساس طرحی که ارائه داده بودم نوشته شده بود. جالب این بود که بر اساس طرح ارائه شده مدیر موردنظر این کار را پذیرفته و چک آن را هم پیشپیش به من داده بود. آنقدر این مدیر داشت اعمال نظر میکرد که بخش هنری کار من زیر سؤال میرفت. قرار بود این نمایشنامه بعدها در قالب کتابی منتشر شود و از اینکه نام سیروس همتی در پای این کتاب قید شود، باعث خجالتم بود.
از این رو چک و مبلغی که من پرداخت شده بود به مدیر بازگرداندم. در بخش سفارش کار اگر مدیر یا مدیران اعمالنظر نکنند و تنها موارد جزیی که مدنظرشان هست به نمایشنامهنویس منتقل کنند، ایرادی ندارد. ما نمایشنامههای مختلفی داریم که به سفارش نهاد یا ارگانی بوده و توسط نمایشنامه نویسان مطرح ما نوشته شدهاند و دارای وجهه هنری بالایی هستند.
اگر پیشنهاد سفارشی کار کردن وجود داشته باشد من میپذیرم ولی با شرط حفظ وجهه هنری خود و کارم؛ البته این روزها به دلیل شرایط اقتصادی دیگر پیشنهاد کار سفارشی هم کمتر شده است.
اگر مدیری بخواهد سلایق شخصی خود را در کاری سفارشی اعمال کند، من به عنوان یک نمایشنامهنویس و کارگردان عذر خواهم و این کار را انجام نمیدهم.
* نظرتان درباره نسبت تخصص نمایشنامهنویسانی با دانش نسبت به موضوعات ایدئولوژیک و دینی چیست زیرا شاهد تولید و اجرای برخی آثار هستیم که به لحاظ تکنیکی و حتی اطلاعات تاریخی دارای ضعفهایی اساسی هستند. آیا دغدغه صرف برای تولید و اجرای کاری مذهبی کافی است؟
علی سلیمانی: زمانی با محمد رحمانیان نمایش «روز حسین» را تمرین میکردیم. نمایش خوبی بود ولی به دلیل شرایط سیاسی آن مقطع زمانی این اثر به اجرا نرسید در حالی که با حذف یک مونولوگ میتوانست شرایط اجرای اثر فراهم شود. دغدغه جای خود دارد ولی دانش هم بسیار مهم است.
من در نمایش «دروازه ساعات» به ایفای نقش پرداختم که مخاطبان زیادی هم دارد و بیشتر به بخش تاریخی دین میپردازد. از سوی دیگر نمایشنامه نویسان مطرحی همچون آقای بهرام بیضایی، محمد رحمانیان، حمید امجد و محمد چرمشیر با دانشی که دارند نگاههای تازهای را به تئاتر ایران و تئاتر مذهبی ایران ارائه میدهند.
* این هنرمندان دارای تحلیل و بینش تخصصی هستند و اگر شرایط برایشان فراهم باشد، میتوانند در زمینه نمایشنامهنویسی و کارگردانی پیشنهادهای جدیدی را به تئاتر ایران ارائه دهند.
سلیمانی: نمایش «مردی در آینه» که این روزها در تالار وحدت اجرا میکنیم نیز در همین راستا است و به تئاتر و مخاطب خود پیشنهادهایی ارائه میدهد. برای مخاطب این نمایش به گونهای است که میتواند نگرش متفاوت و جدیدی را به مسائل دینی و شخصیتهای والای مذهبی ما دریافت کند. مخاطب تئاتر باید نمایشهای مختلف را ببیند ولی باید انتخابگر باشد که کدام نمایش مناسب او است.
سلیمانی: باید به هنرمندانی که در عرصه تئاتر فعالیت میکنند اجازه خلاقیت داده شود چون هنرمندان خلاق آرزوهای جدیدی برای ملت میسازند شخصیت کمالالملک در فیلم زندهیاد علی حاتمی خطاب به ناصرالدین شاه میگوید: «من خلاقم، آرزو نمیکنم، آرزو میسازم». باید به هنرمندانی که در عرصه تئاتر فعالیت میکنند اجازه خلاقیت داده شود چون هنرمندان خلاق آرزوهای جدیدی برای ملت میسازند. در جامعه ما احتیاج به این است که به مردم گفته شود که اینگونه فکر نکنند که همه دزد هستند و خلافکار. در تاکسی وقتی صحبت میشود میگویند که همه دزد هستند در حالی که اینگونه نیست و من، شما و دیگران دزد نیستیم و نباید با نگاهی اینگونه همه را قضاوت کرد.
فکر میکنم رسالت ما در تئاتر این است که به مخاطب امیدواری بدهیم.
همتی: خیلی بد است که قلم و توانایی یک شخص به خاطر باورها و نوع نگاهش به جامعه امروزی و اصولی که وجود دارد شکسته شود، من با باور شخص کار ندارم و با اثر شخص کار دارم. اگر شرایطی پیش میآمد تا هنرمندانی که درخشان مینوشتند و ید بیضایی در تئاتر دینی هم داشتند، بار دیگر در این زمینه فعالیت میکردند و پیشنهادهای جدیدی به تئاتر ما ارائه میدادند، اینها سرچشمهای میشدند تا باقی از این سرچشمه تغذیه کنند.
متأسفانه آنقدر مباحث و موضوعات مختلف در هم تنیده شد که تئاتر به لحاظ نمایشنامهنویسی و همچنین اجرایی متزلزل شد.
* آفتی هم وجود دارد و آن این است که در میان نسل جوان و مستعد تئاتر ایران کمتر کسی تمایل به فعالیت در حوزه تئاتر دینی و دفاع مقدس دارد زیرا آنقدر مدیران برنامهریزی نامناسبی داشتهاند و برخی هنرمندان نیز به خاطر شرایط مالی اقدام به تولید و اجرای کارهای مناسبتی بی کیفیت کردهاند که دیگر در میان نسل جوان تمایلی برای فعالیت در این حوزه نیست و متأسفانه همین روند باعث شده نگاه تازهای وارد عرصه تئاتر دینی و موضوعی ما نشود.
سلیمانی: ممیزیهای بیدلیل نیز در این زمینه تأثیرگذار بوده است.
* بله، وقتی ممیزی سلیقهای وجود دارد هنرمند هم به این فکر میکند که به دنبال دردسر نباشد.
سلیمانی: ممیزی در ابتدا قرار بود برای نمایش «مردی در آینه» نیز لحاظ شود، ولی ما مقاومت کردیم و اجازه ندادیم. نکته جالب درباره نمایش ما این است که مخاطب هم میخندد و هم اشک میریزد. جامعه هدف ما برای این نمایش معلوم است و آموزشگاهها، دانشگاهها و وزارت آموزش و پرورش است. مخاطب با میل و رغبت خود به تماشای نمایش میآید زیرا دوست دارد در ساحت مولا علی (ع) هم بخندد و هم گریه کند، به همین خاطر است که میگویم تئاتر مذهبی میتواند فاصله میان مخاطب عادی و هنر تئاتر را بردارد.
وقتی تعاریف مختلف درباره شخصیت والای حضرت علی (ع) وجود دارد خیلی حیف است که درباره این شخصیت تئاتر و فیلم ساخته نشود. اگر اجازه خلاقیت به هنرمندان داده شود، آثار درخشانی درباره شخصیت بزرگ مولا علی (ع) ساخته میشود.
* آقای همتی شما در بخش نمایشنامهنویسی با موضوع ممیزی بسیار مواجه شدهاید که البته این ممیزی بیشتر نگاه سلیقهای برخی افراد و مدیران است.
همتی: صد در صد با نگاه سلیقهای مدیران و برخی افراد مواجه هستیم.
* خب این روند چقدر برای بروز و ظهور نگاههای جدید در عرصه تئاتر مذهبی و موضوعی بازدارنده است؟
همتی: طی ۲ تا ۳ سال اخیر گویا دیگر نمایشنامهها توسط بازخوانها و بازبینها خوانده نمیشود و تنها با استفاده از یک الگوی ثابت فقط به دنبال حذف دشنام یا ناسزا از متن هستند. به همین خاطر وقتی نمایشنامه چاپ میشود جلوی اثر را میگیرند و ممنوعالکار اعلام میکنند. من در ابتدا این روند برایم جای سؤال داشت ولی بعد متوجه شدم که ممیزها اثر را نمیخوانند.
همتی: برخی مواقع ما هنرمندان خود را میفروشیم و وقتی پیشنهاد فلان مبلغ میلیونی برای تولید کار ۲۰ روزه به ما داده میشود، هول شده و میپذیریم. باید وجهه خود را حفظ کنیم. وقتی در نمایشنامهنویسی به بن بست میخورم به سراغ بازیگری میروم و وقتی در بازیگری هم به بن بست میخورم، کارگردانی را انتخاب میکنم وگرنه آدمهایی مثل من زیاد هستند که دوست دارند در یک شاخه کاری سرآمد باشند. واقعاً بعضی اوقات این ممیزیها فرد را خسته میکند و از خیر نگارش نمایشنامه میگذرد. وقتی نمایشنامههای مختلفی که مینویسم تأیید نمیشوند و تنها در میز کارم روی هم قرار میگیرند، دیگر انگیزهای برای نوشتن باقی نمیماند.
سلیمانی: البته این خلاقیت یک هنرمند را میرساند که اگر در نمایشنامهنویسی به مانعی برخورد کند، به سراغ بازیگری یا کارگردانی برود زیرا هیچکدام این موانع برای هنرمند بازدارنده نخواهد بود. ولی حیف است که هنرمندی همچون حمید امجد دیگر نمینویسد.
* شرایط به گونهای شده که جدا از ممیزی و نگاههای سلیقهای بازدارنده، سالنهای حرفهای و مطرح تئاتر در اختیار افراد و آثاری قرار میگیرد که سطح کیفی و جایگاه حرفهای آن مکان را تنزل میدهند و این امر باعث میشود که شأن اجرا در سالنی حرفهای شکسته شود. در نتیجه این روند برخی از هنرمندان حرفهای و دارای جایگاه دیگر انگیزهای برای حضور و اجرا در سالنی که به راحتی در اختیار افراد فاقد نگاه و تخصصی هنری قرار میگیرد، ندارند.
سلیمانی: این برمیگردد به مدیریت غلط و اشتباهی که در تئاتر ایران وجود دارد.
* مدیریت اشتباه هم شأن مکان اجرا و هم تئاتر و موضوعات مدنظر را پایین آورده است. اینکه انگ «کار سفارشی» وجود داشته باشد که معنای آن تمرین و تولید یک نمایش طی ۲۰ روز برای یک سالن بزرگ در مناسبتها باشد، در بین هنرمندان حرفهای دافعه ایجاد میکند و به سراغ این بخش نمیآیند.
سلیمانی: ما «شکار روباه» را با دکتر علی رفیعی بیش از ۳ ماه تمرین کردیم که در نهایت باز هم راضی از این مدت زمان تمرین نبود.
همتی: برخی مواقع ما هنرمندان خود را میفروشیم و وقتی پیشنهاد فلان مبلغ میلیونی برای تولید کار ۲۰ روزه به ما داده میشود، هول شده و میپذیریم. باید وجهه خود را حفظ کنیم.
سلیمانی: در سینما نقشه راهی وجود دارد و نقاطی را در مسیر حرکت خود مشخص کردهاند ولی متأسفانه این نقشه راه و مسیر در تئاتر مشخص نیست و اگر وجود دارد ما خبر نداریم.
* اگر چنین نقشهراهی وجود داشته باشد که هنرمندان باید از آن مطلع باشند…
سلیمانی: متأسفانه این نقشه راه در تئاتر وجود ندارد و مدیران فرهنگی باید برنامه و نقشه راه برای تئاتر را مشخص کنند و آنوقت است که هنرمندان متوجه میشوند که در کجای این نقشه راه قرار میگیرند. آن زمان است که من متوجه میشوم دیگر نمیتوانم در این نقشه راه در زمینه نمایشنامه نویسی فعالیت کنم و بهتر است به سراغ بازیگری بروم یا اصلاً کار تئاتر انجام ندهم و به دنبال تجربه فیلمسازی باشم.
این نقشه راه در سینما و موسیقی واضحتر است و مدیران و مسئولان فرهنگی میدانند که از سینما و موسیقی چه میخواهند ولی در تئاتر اینگونه نیست. نمیدانیم تئاتر از ما چه میخواهد در حالی که زمانی که نمایش «خشم و هیاهو» را کار میکردم این نقشه راه وجود داشت و دوران طلایی تئاتر بود. مدیریت و نقشه راه در آن زمان و در دوران حضور آقای حسین پاکدل و مجید شریف خدایی در تئاتر ایران وجود داشت.
شاید الان شرایط اقتصادی هم در نبود این نقشه راه تأثیرگذار باشد ولی لازمه مدیریت این است که در شرایط سخت و دشوار نیز قابلیت برنامهریزی داشته باشد. این بستر در تئاتر ایران وجود ندارد و هنرمندان نمیداند که در تئاتر چه فعالیت و کاری میتواند انجام دهد یا ندهد.
همتی: در جامعه ما به نظر من موضوع دینزدگی و سیاستزدگی وجود دارد. همچنان معتقدم که دوران طلایی تئاترهای دینی ما مربوط به ۲ دهه قبل بود که نقشه راهی داشتیم و فعالیتهایی حرفهای در این زمینه انجام میشد. احساسم بر این بود که کارهایی پلکانی انجام میشد و دارای برنامهریزی در زمینه تئاتر دینی بودیم ولی حالا دیگر در میان مدیران هم دغدغه تئاتر دینی وجود ندارد و افرادی که تخصص و تجربه لازم در زمینه تئاتر ندارند در زمینه تئاتر دینی فعالیت میکنند.
گویا شرایط اقتصادی به گونهای است که دغدغه مدیران تئاتری هم دونالد ترامپ شده و دیگر توجهی به اجرای آثار دینی با کیفیت در سالنهای نمایشی ندارند. برخی مدیران و مسئولانی که خود دروغ میگفتند و با هنرمندان روراست نبودند، حالا جلوی تولید و اجرای آثار با کیفیت را میگیرند زیرا این آثار را در مخالفت با خود میبینند.
Δ