یک پژوهشگر موسیقی اقوام ایران با انتقاد از رواج اعطای مدارک معادل دکترا یا نشانهای هنری توسط مراجع دولتی از سیاستگذاران حوزه فرهنگ و هنر خواستار حذف این رویکرد شد. علی مغازهای پژوهشگر موسیقی اقوام ایران در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: متأسفانه طی این سالها آسیبهای زیادی بر پیکره موسیقی اقوام ایران وارد شده […]
یک پژوهشگر موسیقی اقوام ایران با انتقاد از رواج اعطای مدارک معادل دکترا یا نشانهای هنری توسط مراجع دولتی از سیاستگذاران حوزه فرهنگ و هنر خواستار حذف این رویکرد شد.
علی مغازهای پژوهشگر موسیقی اقوام ایران در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: متأسفانه طی این سالها آسیبهای زیادی بر پیکره موسیقی اقوام ایران وارد شده که در مورد هرکدام از آنها نشستها و میزگردهای مختلفی نیز برگزار شده است. در همین نشستها و مقالات بوده که همواره ما از آسیبها صحبت کرده و از تغییرات سبک زندگی و تأثیر آن بر موسیقی اقوام ایرانی گفتهایم.
مغازهای افزود: البته که در این زمینه اقداماتی هم صورت گرفته که بهزعم برخیها میتواند از مرگ و نابودی موسیقی اقوام ایران پیشگیری کند. جشنوارههای سراسری، جشنوارههای منطقهای، برنامههای مختلف و متعدد در شهرها و استانها در حمایت از موسیقی اقوام ایرانی برگزار و میلیاردها بودجه هم صرف آن میشود، اما همچنان صحبتی از سوی برخیها مطرح میشود و آن کلید واژه تکراری «مظلومیت موسیقی نواحی» است. من اصلاً مظلومیت موسیقی اقوام ایران را درک نمیکنم. این همه دلسوزی انجام میشود اما بازهم به این موسیقی، «موسیقی مظلوم» میگویند.
دولت بزرگترین ضربه را به موسیقی نواحی زد
وی ادامه داد: البته مظلومیت را میتوان با نمایش چند استاد موسیقی در مناطق مختلف که به سن کهولت رسیدهاند و توان اجرای موسیقی ندارند نشان داد. هنرمندانی که بسیاری از آنها از برخی حمایتهای قانونی شهروندی بیبهردهاند. در حالی که این موارد ربطی به مظلومیت موسیقی ندارند، زیرا این حق قانونی هنرمندان است که تحت حمایتهای مختلف قرار بگیرند، این حق قانونی و ابتدایی هر شهروندی است که دارای حقوق مختلف حمایتی باشد که البته ما اینها را نداریم.
برخی از همین هنرمندان عزیز به این موضوع اعتراض میکنند که چرا آنها را «دکتر» خطاب نمیکنیم. وقتی هم از او میپرسیم چرا دوست داری به شما دکتر بگوییم؟ در جواب میگوید: «الان در شرایطی هستیم که دکترا لازم است». مغازهای افزود: این مجموعهها وظیفه دارند که از هنرمندان حمایت کنند. اما دوستان دولتی این حمایتها را عملی نمیکنند و در ساختار کلان تصمیماتی اتخاذ میکنند که فقدان عملکرد خود را با آسیب دیگری پوشش میدهد. به زعم من دولت بزرگترین آسیب را در طول این سالها به موسیقی اقوام وارد کرده است. این دولت است که با سیاستگذاریهای غلط این موسیقی را به سمت شرایط تخریب و آسیب برد.
مغازهای این بیان کرد: یکی از همین سیاستگذاریهای غلط، ماجرای اعطای نشان درجه یک هنری به هنرمندان پیشکسوت این عرصه با واژههای مختلف است. اهدای این نشانها به ظاهر با هدف حمایت از هنرمند صورت میگیرد اما همین موضوع تبدیل به یکی از بزرگترین آفتها شده است.
وی افزود: بنده بارها در رسانههای مختلف تلاش کردهام این موضوع را به گوش مسئولان محترم برسانم اما حتی یک بار هم شورای ارزشیابی غیر از پاسخی که برای من قانعکننده نبود پاسخی نداشت و ماجرا به سمت فراموشی رفت. من همچنان معتقدم اعطای نشان هنری به هنرمندان موسیقی اقوام ایرانی بیشترین صدمه را در ابتدا به خود هنرمند و بعد به موسیقی مناطق وارد میکند.
مغازهای تأکید کرد: شما بدانید «درجه هنری» فقط یک واژه است زیرا در بسیاری از نقاط کشور برخی از هنرمندان آن را به مثابه مدرک دکترا میدانند که ماجرا را تبدیل به یک کورس رقابت کرده است. متأسفانه بسیاری از این هنرمندان هستند که در طول ماه بارها و بارها با من تماس میگیرند و از من میخواهند که پیگیر ماجرای دکترای آنها باشم. البته بسیاری از دوستان هستند که منکر ماجرا میشوند اما من حاضرم فایل صوتی همین هنرمندان را در اختیار آنها قرار دهم تا عزیزان متوجه شوند این آفت تا چه اندازه ویرانگری به جان موسیقی اقوام ایران افتاده است. من بر این باورم ضعف در عملکردهای دیگر برخیها موجب شده که چنین اتفاقات ناگواری برای موسیقی نواحی ایران بیفتد. متأسفانه ما در برخی از مواقع شاهد این بودهایم که برخیها آمدهاند و با صدور بخشنامه و استناد به سیستم ۵۰ سال گذشته به هنرمندان مدرک دکترا دادهاند.
افرادی که نشانهایی معادل دکترا را دریافت کنند، میتوانند در دانشگاه تدریس کنند. اینها خطا، ضدیت با علم و به چاه انداختن هنر است. بیاییم کلاه دکتری را روی سر هنرمند نگذاریم این پژوهشگر موسیقی اقوام ایران با انتقاد از اعمال برخی سیاستهای غلط در حوزه اعطای نشانها و درجههای هنری گفت: من نمیتوانم در این حوزه و ماجرای اعطای مدرک دکترا با این بخشنامهها به هنرمندان دیگر دخالت کنم چون حوزه تخصصی من نیست. اما بارها مشاهده کردهام که این درجه هنری بزرگترین خیانت به موسیقی اقوام ایران است زیرا این هنرمندان برای گرفتن چنین مدرکهایی خودشان را به هر دری میزنند و این مدرک دکترا تبدیل به یک بحران در برخی مناطق شده است.
وی افزود: هنرمندی به بنده تماس میگیرد و شکایت از این موضوع میکند که چرا فلانی مدرک دکترا گرفته اما من نگرفتهام؟ حتی برخی از همین هنرمندان عزیز به این موضوع اعتراض میکنند که چرا آنها را «دکتر» خطاب نمیکنیم. وقتی هم از او میپرسیم چرا دوست داری به شما دکتر بگوییم؟ در جواب میگوید: «الان در شرایطی هستیم که دکترا لازم است». حالا از آن طرف اقداماتی که ضرورتاً باید توسط برخی سازمانها و نهادها صورت بگیرد منوط به دریافت همین مدرک دکترا با نشان درجه یک هنری شده است. یعنی اگر هنرمندی نشان درجه یک هنری نداشته باشد از بسیاری حقوقی که قرار است به او تعلق بگیرد محروم است. پس طبیعی است همین هنرمندان تلاش کنند به دنبال چنین مدارکی باشند.
اگر دولت از موسیقی اقوام حمایت نکند بهتر است
من معتقدم اگر دولت با این شرایط حمایتی از موسیقی اقوام ایران نداشته باشد وضعیت موسیقی اقوام ایران بهتر خواهد شد. متأسفانه تصمیمات غلط، تصمیمات ناشی از احساس و احساسگرایی و یا حتی برای منفعتطلبی برخیها، موجب شده موسیقی اقوام ایران در شرایط بسیار نامطلوبی قرار بگیرد. پس باید مقابل چنین شیوهای در حوزه حمایتهای دولتی گرفته شود. حداقل این موضوع در حوزه موسیقی نواحی ایران کار خطایی است.
مغازهای در پایان گفت: بنده به زودی نامهای را به مراجع عالی دانشگاهی مینویسم و از دوستان میخواهم به شکلی آکادمیک پیگیر موضوع باشند. من معتقدم دانشگاه باید در این شرایط از منزلت خود دفاع کند زیرا کسی که مدرک دکترا میگیرد باید نظریهپرداز باشد، باید دکترین داشته باشد و یک پایاننامه قابل دفاع از خود به جا بگذارد. من حتی متوجه شدهام افرادی که نشانهایی معادل دکترا را دریافت کنند، میتوانند در دانشگاه تدریس کنند. اینها خطا، ضدیت با علم و به چاه انداختن هنر است. بیاییم کلاه دکتری را روی سر هنرمند نگذاریم. زیرا برای رسیدن به کلاه چهارگوش دکتری باید مسیر بسیار طولانی در دانشگاه طی شود. با اعطای سلیقهای نشان درجه هنری یا دکترا تیشه به ریشه هنر و علم نزنیم.
Δ