مهدی سپهر و خاطره «بهار را صدا بزن»/ ترانه‌ای که یک روحانی سرود

ترانه «بهار را صدا بزن» یکی از خاطره‌انگیزترین آثار ادبی شاعران معاصر کشورمان است که مهدی سپهر خواننده موسیقی پاپ دهه هفتاد آن را تبدیل به قطعه‌ای ماندگار کرد. دریافت ۳ MB به گزارش سینما خراسان، طی سال‌هایی که موسیقی پاپ ایران جان دوباره‌ای گرفته بود و بسیاری از هنرمندان چه در حوزه آهنگسازی و […]


ترانه «بهار را صدا بزن» یکی از خاطره‌انگیزترین آثار ادبی شاعران معاصر کشورمان است که مهدی سپهر خواننده موسیقی پاپ دهه هفتاد آن را تبدیل به قطعه‌ای ماندگار کرد.

دریافت ۳ MB

به گزارش سینما خراسان، طی سال‌هایی که موسیقی پاپ ایران جان دوباره‌ای گرفته بود و بسیاری از هنرمندان چه در حوزه آهنگسازی و چه در حوزه خوانندگی وارد موج جدیدی از فعالیت‌ها به ویژه در سازمان صدا و سیما شده بودند، این مهدی سپهر خواننده و هنرمند پیشکسوت موسیقی بود که همراه با برخی دیگر از هنرمندان همچون عباس بهادری، حسن همایونفال، پرویز طاهری و بیژن خاوری آثاری را خلق کرد که تنها آثاری بودند که به شکلی رسمی و قبل از عرض اندام خوانندگان جوان‌تر، از شبکه‌های کم تعداد رسانه ملی پخش می‌شد.

مهدی سپهر که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیت‌های قالب توجهی را در عرصه موسیقی انجام داده بود و غیر از همکاری با بزرگانی چون زنده‌یاد علی تجویدی به عنوان خواننده اپرا نیز فعالیت می‌کرد، در سال‌های آغاز دهه هفتاد بود که بعد از مدت‌ها بنا به سیاست‌های مدیران سیما دوباره وارد جریان تولید آثار موسیقایی شد و فصل جدیدی از فعالیت‌های خود را آغاز کرد.

سپهر طی این سال‌ها علاوه بر همکاری با مجموعه‌های مهم موسیقی کشورمان، تلاش کرد تا فضای جدیدی از آنچه به آن موسیقی پاپ مطرح بود را وارد جریان رسمی تولیدات موسیقایی کند. جریانی که امروز می‌توان جدی‌تر به بررسی و ارزیابی آن نشست. به هر حال سپهر هنرمندی بود که به مدد توانایی‌های فنی و تکنیکی خود که برگرفته از تعلیمات موسیقایی اش در محضر استادان موسیقی کشورمان بود توانست خود را به عنوان یک خواننده استاندارد معرفی کند.

این اتفاق هم افتاد و در سال ۱۳۷۴ اثری از سهیل محمودی با عنوان «بهار را صدا بزن» با صدای مهدی سپهر تولید و پس از آن به شکل گسترده‌های در شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی بارها و بارها پخش شد. این اثر به همراه چند قطعه تولید شده دیگر تقریباً تنها سرمایه‌های رسانه ملی در ایام نزدیک به نوروز و بهار بودند که به شدت و به شکلی شگفت‌انگیز مورد اقبال مخاطبان قرار گرفتند که هنوز هم بعد از گذشت دو دهه به عنوان ماندگارترین آثار موسیقایی نوروزی معرفی می‌شوند.

گو اینکه این آثار با وجودی که دارای ملودی و تنظیم پیچیده‌ای نبودند اما درونمایه تأثیرگذاری برای مخاطب داشتند و دل هر شنونده‌ای را همراه با نوروز کرده و با شنیدن صدای این آواها او را به اعماق بهار می‌برد.

«بهار را صدا بزن» به همراه چند قطعه تولید شده دیگر تقریباً تنها سرمایه‌های رسانه ملی در ایام نزدیک به نوروز و بهار بودند که به شدت و به شکلی شگفت‌انگیز مورد اقبال مخاطبان قرار گرفتند مهدی سپهر که پس از آغاز فعالیت‌های جدید خود در عرصه ساخت ملودی سرود و آهنگ‌های انقلابی نیز کارهایی را انجام داد در گفتگویی که چندی پیش داشت با تاکید بر اینکه آهنگ‌های بهاری را او و تعدادی دیگر از دوستانش از جمله عباس بهادری دوباره عرضه کردند، در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر تولد آثار ماندگاری چون «بهار را صدا بزن» و اثر «رودها و موج‌ها» توضیح داد: «اولین تصویری که از من در تلویزیون بعد از انقلاب پخش شد با اثری به نام «رودها و موج‌ها» با شعری از حجت‌الاسلام جواد محدثی بود. ایشان مدرس حوزه علمیه قم هستند. این شعر را واحد موسیقی به من داد و گفتند روی این شعر آهنگ بساز. من که آن موقع ایشان را نمی‌شناختم، گفتم چه آهنگی بسازم؟ گفتند ایشان خواسته‌اند با گیتار بسازی. گفتم من یک عمر این کار را کرده‌ام و بلدم چون خودم اصلاً گیتار می‌زنم. ولی با این چه کار کنم؟ گفت: دیگر خودت می‌دانی! من گذاشتم روی داشبورد ماشینم و همینطور که داشتم می‌آمدم آهنگش را ساختم چون خودم هم آهنگسازی می‌کنم و شعر هم می‌گویم. تا از صداوسیما به خانه برسم آهنگ را ساختم و زنگ زدم گفتم آهنگ ش را ساختم. گفتند: شوخی نکن! گفتم به خدا. قرار گذاشتیم همان شب در منزل یکی از دوستان نشستیم و من این آهنگ را با گیتار زدم و شعر را خواندم. گفت عالیه فقط ریتمش را باید کندتر بکنی. چون ریتم اولیه‌اش فلامینگو بود.

سپهر در ادامه همین خاطره می‌گوید: آهنگ را همان شبی که من ضبط کردم یک کپی دادم به موتوری، رفت میدان ارگ تا پخش بشود و سریعاً پخش شد. البته در آن زمان روی شعر گفتند: «نه بر سر و سینه تاریخ گلی باید زد و این حرف‌ها، کلماتی هستند که نباید در شعر باشد.». گفتم: «من که نگفتم! یک روحانی شعر را سروده است». از آقای محدثی هم تقدیر شد که چنین شعری سرودند. من هم نگذاشتم کاری که انجام داده‌ام از بین برود بنابراین «بهار را صدا بزن» را خواندم. اول «رودها و موج‌ها» بود و بعد «بهار را صدا بزن» که آهنگ از من و تنظیم از پسرم نوید بود. «بهار را صدا بزن» را از FM ضبط کرده بودند و در میادین و سایر جاها پخش می‌کردند. من فکر کردم کاست آن بیرون آمده. از فروشنده‌ها می‌پرسیدم: «چه جوری این آهنگ را به‌دست آوردید؟»، می‌گفتند: «ما یواشکی ضبط کردیم، کاست زدیم و وارد بازارش کردیم». اما من خوشحال بودم که این آهنگ ‌ها به منازل مردم راه پیدا کرده بود.

مهدی سپهر که تحصیلات خود را در رشته مهندسی راه و ساختمان به پایان رسانده، این روزها دل خوشی از شرایط بازار موسیقی ندارد و می‌گوید: «واقعا الان مد شده که صدا نازک‌ها (چپ کوک‌خوان‌ها) مهتر موسیقی پاپ شده‌اند، صداهایشان اغلب مثل صدای بانوان نازک است. این سبک دارد یکنواخت می‌شود. ما باید صداهای بیس‌دار، صداهای باریتون، صداهای مردانه را پر و پال دهیم. مدام صداها نازک‌تر می‌شود. ما یک خواننده‌ای داشتیم به نام آقای بسطامی (خدا رحمتش کند) صدایش چپ کوک بود. خب! هرکسی هم واقعاً این صدا را ندارد ولی چپ کوکی بود که راست کوک هم می‌خواند یعنی تنالیته پایین هم داشت ولی اینها در موسیقی پاپ کاری کردند که موسیقی پاپ ما تبدیل شده به اشک و ناله. آه و ناله. اشعار با محتوای ناسزا گفتن به معشوق و بد و بیراه گفتن به زندگی ساخته می‌شود. یک عده هم مریض‌حال می‌خوانند. رفتی من از غم تو چه کنم؟ من بیمارم، من مریضم! من علیلم و شلم و… با این روش‌ها و متدها داریم غرور و مردانگی را در موسیقی پاپ از دست می‌دهیم.»